eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
168.8هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 وصیتنامه شهید مصطفی شهیدزاده خدایا هر بار که بتو توسل جستم پس از مدتی خود را در ورطه نابودی دیدم و تو مرا نجات دادی ولی الان با وجود اینکه خود را در ورطه می بینم ، میدانم که از آن رورطه بیرون آمدن محال است ولی فضلت و به کرمت وبه خودت امیداورم. می دانم که بنده ات راتنها نمی گذارم ولی خدایا این لیاقت را درخود نمی بینم و اگر نجات نیابم مقصر را خود می دانم که لیاقت فضل نو را نداشتم و گرنه تو بزرگ تو با فضیلتی تو رخمانی وتورحیمی ، بسم الله الرحمن الرحیم خدایا بر تو توکل می کنم و زندگیم را درراه تو ادامه می دهم چه خطاهایی که مرتکب شده ام .... ولی من نمی خواهم مأیوس از لطف بی پایانت شوم من امیدوارم به فضلت، به کرمت، به خودت و به اینکه بندگان را تنها نمی گذاری. خدایا چه بسیار که توبه شکستم، چه بسیار از کارهایی که منع کرده بودی، انجام دادم چه خطاهایی که نکردم و چه ستمهایی که به خلقت روا نداشتم..... خدایا روسیاه درگاه تو هستم، خدایا مرا ببخش، خدایا به بزرگی خودت مرا مورد عفو قرار بده. رازونیازهای دکتر مصطفی شهید زاده با خدای خویش بسم رب الشهدا والصدقین خدایا فقط بر تو توکل می کنم و زند گیم را در راه تو ادامه می دهم . به خطاهایی که مرتکب شدم ،چه جنایتهایی که نکردم ولی من نمی خواهم مایوس از لطف بی پایانت شوم ، من امیدوارم به فضلت به کرمت به خودت و به اینکه بندگان درگاهت را تنها نمی گذاری ، خدایا من چه بسیار که تو به شکستم چه بسیار که از کارهایی که منع کرده بودی انجام دادم چه خطاهایی که نکردم و چه ستمهایی که به خلقت روا نداشتم خدایا چه وعده هایی که عمل نکردم ، خدایا روسیاه درگاهت هستم ، خدایا مرا ببخش خدایا به بزرگی خودت مرا مورد عفو خود قرار ده ، پرودگارا تو بسیار توبه پذیری گرچه گنه کار تر از خودم سراغ ندارم ، ولی خدایا عنصری زاید در اجتماعب بودم خدایا من راهنمایی نداشتم ، خدایا هر بار که بتو توسل جستم پس از مدتی خود را در ورطه نابودی دیدم و تو مرا نجات دادی ولی الان با وجود اینکه خود را در ورطه می بینم ، میدانم که از آن رورطه بیرون آمدن محال است ولی فضلت و به کرمت وبه خودت امیداورم. می دانم که بنده ات راتنها نمی گذارم ولی خدایا این لیاقت را درخود نمی بینم و اگر نجات نیابم مقصر را خود می دانم که لیاقت فضل نو را نداشتم و گرنه تو بزرگ تو با فضیلتی تو رخمانی وتورحیمی ، خدایا من اینقدر پست و زیون ، خود را می بینم که خود را شایسته عفو و فضلت نمی دانم و امیداورم که به فضل و کرمت آن شایستگی را پیدا کنم . خدایا کمکم کن تا در این لحظه و همه لحظات تو در نظرم باشی و آنی از تو غافل نباشم تا کاری خطا از من سر نزند ، خدایا دراین ساعت مرا از درگاهت نرهان ، خدایا طلب عفو می کنم ، خدایا طلب آمرزش و مغفرت می کنم ، خدایا تو وعده دادی که هر که بخواهد در راه تو باشد تو کمکش میکنی و او را هدایت می کنی ، خدایا مرا جزء توابین قرار بده خدایا مرا به عقوبات اعمالم شکنجه مکن ، خدایا تنها به آن امیدوارم که هر کار اشتباهی و خطایی از من سر زده تو از نیتم آگاه بودی و من آن قسمت کارهای خطا و ستمهایی که بر دیگران از طرف من روا شده به نیت بد نبوده ولی بهر حال روا شده و از تو واز همه آنهایی که این ستم برآنها روا شده معذرت و طلب عفو می نمایم . درباره شهید شهید مصطفی شهیدزاده نام پدر: آقاجان تاریخ تولد:1336/3/2 محل تولد:ایران-خوزستان-بهبهان تاریخ شهادت: 2/28/ 1360 محل شهادت: دارخوین مزار شهید: بهبهان زندگینامه شهید مصطفی شهیدزاده من المونین رجال صدقول ما عائدوا علیه فمنهم من قضب نحبه و منهم من ینظر و لنبونک بشی من الخوف و الجوع ونقض الاموال والانفس الثمرات و بشر الصابرین شهید مصطفی شهید زاده در دوم خردادماه 1336 در بهبهان در خانواده ای فقیر متولد شد ودر دوران کودکی را دردامان پر مهر مادی سپری کرد . مصطفی همواره از کودکی در دورن خود جدائی احساس میکرد و پی گمشده ای می گشت و برای تسکین دادن این عطش درونی ، ازهمان کودکی به جستجو و کنکاش و برخورد فعال با همه می پرداخت دورانهای متفاوتی را به امید یافتن گمشده اش طی نمود دوران دبستان را با سکوت و خاموشی و مظلومیت خاصی خود تا کلاش ششم با موفقیت به پایان رساند علیرغم فشار اقتصادی که مانع از ادامه تحصیلش میشد دوران دبیرستان را آغاز نمود . ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام عزیزان من یه یخچال فریزر هیمالایا دارم از اونا که بالا یخچال و پایین فریزره چند روزه دمای یخچال بالا رفته و فریزر خیلی اومده پایین و یه صداهایی ترق ترق هم مثل شکستن یخ از توش میاد نمیدونم تنظیمش بهم ریخته چش شده کسی داره از این مدل یخچال بدونه من باید چکار کنم یه صفحه دیجیتال هم روش هست که دما رو نوشته و ساعت و‌عکس پنکه هم داره دمای یخچال رو زده F8 و دمای فریزر رو زده 25_ وقتی هم دستی درجات رو درست میکنیم باز برمیگرده به همین درجات فریزرش هم خیلی فکر کنم یخ می‌سازه چون روی چیزی که میزارم توش برفک میزنه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ادمین جان میشه لطفا مطلب منم بذارید از راهنماییهای اعضای خوب کانال بهره مند بشم؟ من تو زندگیم خیلی مورد حسادت؛ دشمنی؛ آزار و اذیت و حتی ت ج ا و ز، قرار گرفتم 🥺😔 حالا هر وقت یکی ازون کسانی که منو اذیت کرده میمیره ؛ احساسات متفاوت و بعضا عجیبی میاد سراغم یکیشون میگه ببخش‌. یکیشون میگه خوبشد که مُرد!!!😯 اون یکی به طرف یعنی کسی که مرده، فحش میده و میگه الهی همین الان ببرنت قعر جهنم!!! و یکی ازین احساسات که از همه بیشتر بهم فشار میاره میگه : دیدی تو آدم کینه توزی هستی .تو آدم نمیشی و...و... همه ی اینا تو سرم اتفاق میفته و منو کلافه و مستاصل میکنه . گاهی باورم میشه من کینه توز هستم چون برا لحظه ای از مردن اون مردم آزار خوشحال میشم . اینم بگم من تو زندگی ازونایی نیستم بشینم برا انتقام نقشه بکشم فوقش ناراحت میشم و قطع رابطه میکنم. لطفا اگر کسی میدونه بگه چرا من هر بار اینجوری میشم.🥺 ممنون🌺 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ Z: سلام وقت بخیر 🌹🌹 ببخشید یه سوال داشتم داخل ایتا کانالی هست برای ناباروری که مشاوره رایگان انجام میدن که عصاره گیاهان هست که وارد مکمل ها کردن خواستم از دوستان بپرسم کسی دارو گرفته که نتیجه گرفته باشه برای اسپرم ضعیف وتنبلی تخمدان و باردارشده باشه یا درحد تبلیغ هست گفتن داروها طب نوین هست که جواب دهی داشته بازم ممنون که کمک میکنید🌹🌹 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من حدود یکهفته ای میشه که پلک پایین چشم راستم پرش داره دوستان اگه میتونند راهنماییم کنند. وسوال دوم دلیل عرق سرد روی پیشانی چیه؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر من ازدواج کردم و نگرانی بیش از حد دارم نسبت به بدنم چون بازوهام و رون پاهام چوش های ریز زیادی زده واقعا خیلی استرس دارم بخاطرش آخه اگر همسرم ببینه اون لحظه وافعا حس بدی بهم دست میده ۲۰سالمه بدنم هم سفیده خداروشکر مشکلی ندارم ولی بدنم پر جوشه بخدا نمی دونم چیکار کنم فقط شب و روزم شده استرس آزمایش رفتم برای کبدم نبود من الان یه چیزی می خوام که حداقل موقتی شده هر جوری شده محو بشه واقعا دارم دیوونه می شم تا آخر عمرم که نمی تونم قائم کنم 😭😭😭 احساس می کنه اینجوری سزد می شه ازم توروخدا راهنمایی کنین چجوری از شرشون خلاص بشم من واقعا نمی خوام زندگیم به خاطر این موضوع به هم بخوره ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خوبین ببخشید خواهر شوهرم میخواد خانه اش را بفروشد مشتری می یاد پای معا مله که مر رسه مشتری پشیمون می شه ببخشید میشه ذکری چیزی بگین مرسی ممنون 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#خواستگاری💞 ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﺁﻗﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﺧﺎﻧﻢ ﺑﺮﻭﺩ ﻭ ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺭﺩ
❤️ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ ﻓﻘﻂ ﺁﻗﺎﯾﺎﻥ ﻓﻌﺎﻝ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻫﺮ ۲ ﻃﺮﻑ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻘﺸﯽ ﻓﻌﺎﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ؛ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﯾﺪ ﺁﻗﺎ ﻧﻘﺶ ﻓﻌﺎﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺧﺎﻧﻢ ﮐﺎﻣﻼ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮑﺸﺪ ﭼﻮﻥ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﻗﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺯﻧﺎﺷﻮﯾﯽ ﻧﯿﺰ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺮﻑ ﺁﺧﺮ ﺭﺍ ﺍﻭ ﺑﺰﻧﺪ ، ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺍﻭ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺧﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺰﻧﺪ. ﻭﻗﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻋﺮﺻﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻫﺎ ﻭ ﻣﺠﺎﻣﻊ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺍﺛﺮﮔﺬﺍﺭﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﺛﺮﮔﺬﺍﺭﯼ ﻫﺎﯼ ﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﻣﻘﻮﻟﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺷﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﭼﻮﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﭘﺲ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﻤﯽ ﺗﻼﺵ ﮐﻨﻨﺪ. ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮﺗﺎﻥ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﺎﻣﻼ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﺪ؛ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﮐﺎﻣﻼ ﺳﻨﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻧﻪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻣﻬﻢ ﺍﺳﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﻤﺎ ﺗﻔﮑﺮﯼ ﺳﻨﺘﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺍﺯ ﻓﯿﻠﺘﺮ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻋﺒﻮﺭ ﮐﻨﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺗﺎﻥ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻣﺜﻼ ﭘﺪﺭ ﯾﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﯾﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻄﺮﺡ ﮐﻨﯿﺪ. ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﺋﻞ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺗﺎﻥ ﻓﺮﺩ ﺭﺍ ﺳﺒﮏ ﻭ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺍﻭ ﺑﺎ ﻣﻌﯿﺎﺭﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﺪﯾﺪ، ﺣﺎﻻ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﻣﺎﯾﻞ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﻣﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺁﺷﻨﺎ ﺑﺸﻮﯾﻢ؟ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯾﺪ؟ ﺩﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﯽ ﺑﯿﺎﻥ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻋﻼﻗﻪ ﻣﻨﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﺪ ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﺧﻮﺩ ﺗﺎ ﺣﺪﯼ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺷﻤﺎ ﭼﻨﺪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﺪ ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﯾﺎ ﺍﻭ ﺁﻣﺎﺩﮔﯽ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﯾﺎ ﺁﯾﺎ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ؟ ﻭ.... ﻭﻗﺘﯽ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﺽ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﺍﺯ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻥ ﻋﻼﻗﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﻨﯿﻦ ﺷﺨﺼﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﻤﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻫﺴﺘﯿﺪ.ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺑﺎﺷﯿﺪ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
سلام خاطره من برمیگرده به شب ۲۱ رمضان. شب قدر بود من و همسرم و دخترم تصمیم گرفتیم برای انجام مراسم احیا بریم مصلی . همسرم من و دخترمون رو جلوی در ورودی خانمها پیاده کرد و گفت بعد از مراسم بیایید سر اون کوچه روبرویی.و خودشم رفت قسمت آقایون.بعد از مراسم که ساعت۲ تموم شد من و دخترم اومدیم سر قرار و منتظر ایستادیم هوا سرد بود و خدا خدا میکردم همسرم زودتر بیاد .اطراف مصلی خیلی شلوغ بود ولی یواش یواش همه مردم رفتن و فقط چندتا ماشین پلیس جلو در مصلی بودن و تو اون موقع شب و خلوتی خیابان دلگرمی من به حضور پلیس در اون طرف خیابان بود.چندتا مرد جوان هم سر کوچه روبروی ما نشسته بودن که تو اون ساعت شب باعث ترس و دلهره من بودند.یک ساعت دیگم گذشت .پلیسها هم رفتن و همسر من نیومد.نمیدونستم چی شده بود که همسرم مارو نصف شب غریب و تنها رها کرده و نیومده دنبالمون . مطمئن بودم یا تصادف کرده یا اینکه فوت شده😭گریه م گرفته بود و تمام تنم میلرزید .توی این فکرا بودم که دیدم اون چند تا جوون سیگارشونو انداختن زمین و دارن میان سمتم...👇👇❌ https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c طفلک شوهرش😔👆
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام وقت بخیرعیدتون مبارک یه سوال ازکسی یاوکیل باشه یادفترخونه داشته باشه دارم اگه را
❤️🍃 سلام حبیبه خانم در مورد سوال اون خانمی که گفته بودن استاد آقا پسرشون دختر خانمی رو از بوشهر برای ازدواج معرفی کردن،خواستم بگم خواهر من مهم دیدگاه و قصد انسان ها از ازدواج هستش.مسافت و رسم و رسومات تعیین کننده نیستن.و با اندکی درک و شعور متقابل قابل حل هستند.اصالت و درک و فهم دو طرف زندگی رو هموار می‌کنه . 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت حبیبه جان و تمامی دوستان در جواب اون دوست عزیز روی ۴ تا میخ ۱۴ مرتبه سوره شرح(الم نشرح لک...) میخونی و فوت میکنی به میخ ها و فرو میکنی داخل گلدان و گلدان رو داخل خونه نگه میداری تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در رابطه با اون خانم ک انگشت پسرشون چرک کرده با ارد خمیر درس کنن و قند رو هم بکوبن همراه خمیر ب دست پسرشون ببندن بهش میگن خمیر قند زود سرباز میکنه چرکش. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اون خانمی که عکس دست پسرشون و کذاشته بود پسر من هم دستش اونجوری بود عفونت کرده بود قند و با آب دهنش حل کنه بزاره روی انگشتش ببنده از شب تا فردا بزاره بمونه فرداش باز کنه حتما خوب میشه چون عفونت کرده اون فقط با آب دهنت انجام بده 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام روی انگشت عفونی روغن سیاه داروخانه داره بذار روش پلاستیک بذار روش ۱۲ ساعت باید بمونه کامل تخلیه میکنه آن شالله ک خوب بشه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی درباره ایمپلنت پرسیده بودن عزیز من خودم ایمپلنت نکردم اما تو اطرافیان پسرداییم انجام داد تاجایی که میدونم اون چون یدونه دندونش بود بیحس‌کرده بودن بیهوش نکردن درباره چند تا دندون اطلاعی ندارم پسرداییم دندون بالاییش بود و جنس لثه س خوب نبود یکم اذیت شد عفونت نکرد خداروشکر فقط درد یکم اذیتش میکرد که اونم بیشتر بخاطر جنس لثه بود که اونم بیشتر مایعات میخورد شمام انجام دادین مایعات بخورین سوپ و اینا و سعی کنید غذای سفت مثل برنج نخورین و برای اینکه عفونت نکنه و دردشم کمتر شه ایشون اویشن و پونه اگر اشتباه نکنم که بیشتر برا عفونت هستش رو دم میکرد و قرقره میکرد خیلی کمکش کرد بخاطر همون جنس خراب لثه چن روز اول یکم ورم کرده بود صورتش(اطراف دهان) اما بعد چن روز که ما دیدیم خوب بود بنظرم هر چقدم درد داشته باشه بازم ارزششو داره چون زیبایی و راحتی انسانه و دو سه نفر جدیدا دندون مصنوعی گزاشتن تو اطرافیان زیاد راضی نبودن بنظرم ایمپلنت کنید خیلی بهتره 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 باسلام و عرض ادب. 💥خواهر عزیز ک پسر ۱۳سالت شبادیر میخابه و میترسه.اول از اون ک اثرات موبایل هست و حتما وقتی شماحضور ندارید فیلمهای مخرب ویاترسناک میبینه چون دخترم هم فیلم آنابل وجن و روح و مومو میدید میترسید مبایل رو ازش گرفتم ترسش خوب شد و اینکه خودمم هم ی مدت توی یکی از اتاقهامون ک میخابیدم خوابهای مرده و وحشتناک میدیم و از جا باصدای بلند میپریدم اومدم توسالن میخابم توی متکاهم آهن ربا گذاشتم و گفتن زیر متکا قیچی آهنی بزارم خوب شدم راحت میخابم دیگه.ب کسی چیزی نگفتم ولی هرکی تواون اتاقمون میخابه خابهای بد میبینه و میترسه .دلیلشو نمیدونم.خودمم از اون اتاق میترسم😔 💥خانمی ک عکس دست بچه رو گذاشتی ک چرک کرده روغن سیاه از عطاری بگیر دوبار ک بزاری روشو ببندی عفونتش میاد بیرون 💥وقتی متنی رو اشتباه تایپ میکنید ومیفرستید .میتونیدروی متن بزنید و بعد ویرایش رو بزنیدو تصحیح کنید دوباره 💥خانها ی توصیه دارم بهتون هم درمورد بچه ها و هم اطرافیان.موقعی ک کسی از چیزی میترسه و وحشت میکنه و یا حتی ازخواب وحشت زده بیدار میشه.نزارید همون موقع بخابه .آب سرد بهش بدید ی کم نمک رو زبونش بزارید.چرا ک خدای نکرده بعدا لکنت میگیره و یا عوارض زیادی تو بدن بوجود میاد مثل تیک، لک و.... مثل خانمی ک میگه بچش شب خابیده و صبح دچار لکنت شده بدون ک حتما از چیزی ترسیده و همون موقع خابیده. یکی رو میشناسم وقتی کوچک بوده وداشته خاب آلود غذا میخورده گربه اومده پیشش ترسیده و بعد ک خوابیده .صبح چشماش لوچ شده بوده .یکی از آشنایان هم باباو مامانش ک دعواوکتک کاری کردن بچع ترسیده صبح ک بیدار شده لکنت گرفته و باسختی حرفاشو میفهمیم. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 نامه امام موسى بن جعفر(ع ) به استاندار يحى بن خالد! شخصى از اهالى رى نقل مى كند: يحيى بن خالد كسى را والى (استاندار) ما كرد. مقدارى ماليات بدهكار بودم . از من مى خواستند و من از پرداخت آن معذور بودم ، زيرا اگر از من مى گرفتند فقير و بينوا مى شدم . به من گفتند والى از پيروان مذهب شيعه است ، در عين حال ترسيدم كه پيش او بروم ، زيرا نگران بودم كه اين خبر درست نباشد و مرا بگيرند و به پرداخت بدهى مجبور ساخته و آسايشم را به هم بزنند. عاقبت تصميم گرفتم براى حل اين قضيه به خدا پناه برم ، لذا به زيارت خانه خدا رفتم و خدمت مولايم امام موسى بن جعفر عليه السلام رسيدم و از حال خود شكايت كردم . آن حضرت پس از شنيدن عرايض من نامه اى اين چنين به والى نوشت : ((بسم الله الرحمن الرحيم اعلم ان لله تحت عرشه ظلا لا يسكنه الا من اسدى الى اخيه معروفا او نفس عنه كربة ، او ادخل على قلبه سرورا، و هذا اخوك والسلام .)) ((بدان كه خداوند را در زير عرش سايه اى است كه كسى در زير آن ساكن نمى شود مگر آنكه فايده اى به برادرش رساند و يا مشكل او را بر طرف سازد و يا دل او را شاد كند و اين برادر توست . والسلام .)) پس از انجام حج به شهر خود بازگشتم و شبانه به نزد آن مرد رفتم و از او اجازه ملاقات خواستم و گفتم : من پيك موسى بن جعفر عليه السلام هستم . استاندار خود پابرهنه آمد و در را گشود و مرا بوسيد و در آغوش گرفت و پيشانى ام را بوسه زد. هر بار كه از من درباره ديدن امام عليه السلام مى پرسيد، همين كار را تكرار مى كرد و چون او را از سلامتى حال آن حضرت مطلع مى ساختم ، شاد مى گشت و خدا را شكر مى كرد. سپس مرا در خانه اش قسمت بالاى اتاق نشانيد و خود رو به رويم نشست . نامه اى را كه امام خطاب به او نوشته و به من داده بود به وى تسليم كردم . او ايستاد و نامه را بوسيد و خواند. سپس پول و لباس خواست پول ها را دينار دينار و درهم درهم و جامه ها را يك به يك با من تقسيم كرد، و حتى قيمت اموالى را كه تقسيم آنها ممكن نبود به من مى پرداخت . وى هر چه به من مى داد مى پرسيد: برادر! آيا تو را شاد كردم ؟ و من پاسخ مى دادم : آرى ! به خدا تو بر شادى من افزودى ! سپس دفتر ماليات را طلبيد و هر چه به نام من نوشته بودند حذف كرد و نوشته به من داد مبنى بر اين كه من از بدهى ماليات معافم و من خداحافظى كردم و بازگشتم . با خود گفتم : من كه از جبران خدمت اين مرد ناتوانم ، جز آن كه در سال آينده ، هنگامى كه به حج مشرف شدم برايش دعا كنم و وقتى محضر امام موسى بن جعفر عليه السلام رسيدم از آنچه او براى من انجام داد آگاهش سازم . به مكه رفتم پس از انجام اعمال حج خدمت امام موسى بن جعفر(ع ) رسيدم و از آنچه ميان من و آن مرد گذشته بود، سخن گفتم . سيماى آن حضرت از شادى برافروخته گشت . عرض كردم : - سرورم ! آيا اين خبر موجب خوشحالى شما شد؟ حضرت فرمود: - آرى ! به خدا اين خبر مرا و اميرالمؤ منين عليه السلام و جدم رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم و خداى متعال را مسرور كرد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🏡 سوسک یکی از جانوران موزی است که با گرم شدن هوا سر و کله اش در خانه ها پیدا می شود. می‌توان با استفاده از برخی مواد غذایی برای سوسک‌ها طعمه گذاشت و در مدتی کوتاه خانه را از وجود این جانوران موذی پاکسازی کرد. خانه تان را از سوسک ها پاکسازی کنید!! سوسک‌ها جانوران منز جرکننده‌ای هستند که با وجود جثه کوچکشان بسیاری از افراد چه مرد چه زن از آن‌ها وحشت دارند. اما جدا از این خصوصیات سوسک‌ها، آن‌ها می‌توانند حامل بیماری‌های متعددی همچون استرپتوکوکی، سالمونلا واستاف باشند. علاوه بر این، سوسک‌ها در شیوع برخی بیماری از جمله جذام،اسهال خونی،سل،حصبه، وبا، سل و سایر بیماری‌های تنفسی نقش مهمی را ایفا می‌کنند. مواد زائدی که از بدن سوسک خارج می‌شود یا بقایای سوسک مرده می‌تواند منجر به آلرژی‌های خطرناکی در افراد به خصوص کودکان شود. سوسک‌ها با وارد شدن به خانه و مصرف برخی مواد غذایی به طور پنهانی می‌توانند این بیماری‌ها را به افراد منتقل کنند، به همین علت باید هر چه سریع‌تر خانه را از وجود این جانوران موذی پاکسازی کرد. در ابتدا باید بدانید سوسک‌ها از راه‌های متفاوتی همچون کیسه‌ها و بسته‌های خرید، در، پنجره و سایر راه‌های ورودی می‌توانند وارد خانه شما شوند. خانه شما محیطی امن و مطلوب برای آن‌ها است زیرا دمای مطلوبی دارد، تغذیه برای آن‌ها فراهم است، به آب دسترسی دارند و در نهایت محیط دنجی برای زندگی آن‌ها است. فراموش نکنید که در این محیط امن آن‌ها می توانند سریع‌تر از آنچه شما فکر کنید تکثیر شوند. سوسک‌ها به راحتی می‌توانند در خانه پنهان شوند و خود را از دید شما دور نگه دارند. برای پیدا کردن آن‌ها به مواد غذایی نیاز دارید که آن‌ها را جذب می‌کند. برای آن‌ها فرقی نمی‌کند که غذای انسان است یا حیوان خانگی یا حتی غذای پرندگان، آن‌ها در هر صورت به سمت غذا می‌روند. برای این کار مواد غذایی اضافه یا فاسد خود را در گوشه‌ای از خانه قرار دهید که سوسک‌ها بتوانند به راحتی آن را پیدا کنند سپس منتظر بمانید تا سوسک‌ها بیایند و آن‌ها را از بین ببرید. علاوه بر این، می‌توانید روی این مواد غذایی سم سوسک بریزید تا سوسک‌ها با خوردن آن از بین بروند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 دفع ناسازگاری همسر نیت کرده و با ایمان خالصانه آیه شریفه 🌸يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون را بر نان جو و یا گندم قرائت نماید و به خورد زن یا مرد ناساگار دهد ارام و سازگار گردد به لطف خدا 🌸🌸 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام وقت بخیرعیدتون مبارک یه سوال ازکسی یاوکیل باشه یادفترخونه داشته باشه دارم اگه را
💜🍃 سلام دوستانی که خونشون مورچه🐜 یا هر حشره دیگه ای مثل موریانه داره گوش بدن 👂🔊 تجربه خودم : خونمون پر از مورچه شده بود .از دستشون اسایش نداشتیم توی نون و مواد غذایی همه جا . یه روز به دوستم گفتم با اینکه اصلا مایل نیستم ولی اینها عاصیم کردن میخوام سم بزنم بمیرن. دوستم گفت این کار رو نکن اونها مخلوق خداوند هستن "که جان دارد و جان شیرین خوش است"😇 باهاشون صحبت کن بگو که از اینجا برن وگرنه با سم اونها رو میکشی اولش باورم نشد ولی گفتم امتحانش ضرر نداره با چندتاشون صحبت کردم و تهدیدشون کردم در کمال ناباوری بعد چند وقت دیگه ازشون خبری نبود😍 هفت سال گذشت تا سه هفته پیش دوباره اومدن از دیدنشون خوشحال شدم ولی بی جنبه بازی دراوردن منم دوباره تهدیدشون کردم عرض دو روز ناپدید شدن سوره نمل هم خیلی خوبه مادرم ازش نتیجه دیده برای حاجت روایی خودم و ظهور اقا سه تا صلوات🌸 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام لطفا اینو حتمااا بزارید اون در در جواب خانمی که بچه اش اوتسم خفییف و دخترش بیمار بود اول اینکه انشالله خدا کمک تون کنه دوم اینکه شما حتماااا به بیمارستان امام حسین مراجعه کنید و برای همسرتون برید پیش دکتر امیر مهابادی در همون بیمارستان ویزیت میکنن. و اگه مشکل دارید با مددکاری صحبت کنید انشالله حل میشه بعد اینکه بخاطر مشکل همسرتون یا حتی پسرتون شما میتونین برین تحت پوشش کمیته امداد یا بهزیستی کمک حالتون بشه یا وام خوداشتغالی بگیرید و یه کسب و کار راه بندازید 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام گل بانوشببخیرمادرگلی که بچه ۱۳سالش میترسه ازخواب می پره جیغ دادمیکنه اولا نذار فیلم وحشناک ببینه اون بازی پلیستشکن روکم کن هالا یا با جایزه یابا اینکه غذای مورددلخواهشو براد درست میکنم اونا روکم کن بجاش کتاب خوب براش بگیر توی کارای خونه کمک ازش بخواه بزرگش بدون باخودت یا پدربرا خرید ببرش بیرون پارک ورزش حتی برا ساعت کمی انقدرکه هول هوای فیلم واون بازی بیرون بیادهرکتابی که دوست داره باهم برید بخریددرضمن دعای که هم ایه قران وهم دردعای روز۳ شنبه ست لاخوف علیهم ولاهم یحزنون..کاملشو پیدا کن ازقران بنویس همراهش کن نمازی هست والدین برای سلامتی وهدایت فرزندمیخونندازدفتر اقای بهجت بگیر بخون خیلی موثره برامنهم دعا کن..خانمی که همش دلشوره داره وکاراش گره افتاده زندگی براش سخت شده عزیز اول توکل وایمانت رابخدا قوی کن اروم باش هرچه اوبخواهد همون میشود بعد صدقه زیاد بده بحدی که اروم بشی هرروز بعداز نماز ی پولی بذار کنار بگو صدقه صاحب زمان مثلای هزارتومن کم باشه اما هرروز باشه هزارتومنی ها۱۰روز میشه ۰اهزا رتومن هالا۱۰هزا ر تومن بده فقیر یا توی خیریه باز اون هزارتومنو ازنوهمه روز هزارتومن بذارکنارتا دوباره ده تمن بشه خیلی خوبه واروم میشی چون صدقه دادی برا صاحب زمان وصاحب زمان دست مبارکشون توی سرشما ست والتماس دعا. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام در مورد اون خانم عزیزی که بچه سه سالشون انگشتشو میمکه خواهر زاده منم اونطور بود دقیقا اونجوری انگشتش باریک شده بود باید انگشتش دهنش بود تا بخوابه ولی از داروخانه تلخک گرفتن زدیم دیگ نخورد کلا ترک کرد پیشنهادم اینه که اینکارو انجام بدین . 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 عزیزم به اون خانومی هم که میگن جاریشون دزدی می‌کنه بگید اگه میتونن کل خونه دوربین مداربسته بزارن یا اگه نمیتونن شکل اونو یعنی مثل دوربین باشه ولی کارنکنه بزارن وبه جاریشون بگن همه جارو شوهرشون دوربین گذاشته شاید بترسه و دست از کارش بکشه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام عرض ادب احترام میخواستم به اون خانومی که میفرمایند عروس باید با عزت احترام بره و نباید به زور رفت بگم خوب خانوم پسر شما هم پسندیده اگه اون نمی‌رفت دنبال دختره اونم دختر هم راهشو میکشید و می‌رفت پسر خودت وقتی ول کن نیست باید دق دلیت رو سر دختر بیچاره خالی کنی اون الان فکر کرده یه پسر همه چیز تموم گیرش اومده مرد رویاهاشو داره و عاشق پسرته این گناهه از نظر شما اگه این کارو کنی اول پسر خودت آسیب میبینه چون اون میخواد یه زندگی سراسر آرامش رو داشته باشه از الان دعا میکنم خدا اون دختر رو نجاتش بده قبل از اینکه گیر آدمی مثل شما بیوفته خدا بدادش برسه وبه همه ی اعضای گروه میگم بترسید از روز جزا بترسید از اون دنیا بترسید اگر کاری کردید وچوبشو خدا بخواد تو این دنیا بزنه من اشک دارم می‌نویسم بترسی از خدا بترسید از اینکه ظلم کنید در حق کسی اینارو من دیدم به چشم کسایی که خواستن منو با شوهرم وشوهرم و با خانوادم بد کنن منو گذاشتن کنار وخدا بعد از دوسال جوابشونو داد که همه فامیل گفتن فلانی چوب خدا خورد ببخشید پر گویی کردم ادمین عزیز لطفاً پیامم رو بزارید بقیه ببیند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا ❤️🍃 بازم ستایش شروع کرد گریه و زاری کردن... واقعا قلبم به درد میومد از ناراحتیش ام
❤️🍃 خالم شروع کرد دعوا کردن که معلومه تو به دخترت یاد میدی زبون درازی کنه مامانمم گفت آره من یاد میدم تو فکر کردی فقط خودت بلدی اینکارا رو؟ دختر من زن پسرته باید قبول کنی که حرف اون تو خونه خودش باید پیش باشه خالم گفت باید از رو نعش من رد بشید که زندگی پسرمو مدیریت کنید مامانمم گفت نه ما با تو کاری نداریم طلاق دخترمو میگیریم تو با خیال راحت تو زندگی مصطفی مدیریت کن بعدم درو بست اومد تو خونه، از اینکه چنین جوابایی به خالم داده بود خوشم اومد دیگه از مصطفی خبری نشد تا اینکه رفتیم دادگاه، اونجا تو راهرو مصطفی گفت لیلا این دیوونه بازیا رو درنیار برگرد خونه مردم بهمون میخندن گفتم مردم اون موقع بهمون میخندن که من مثل کلفتا هرچی میگید بگم چشم بعد ازش فاصله گرفتم حتی بهش نگاهم نکردم که رفتیم پیش قاضی گفتم بخاطر دخالتای مادرش طلاق میخوام قاضی گفت این دلیل موجه نیست برید باهم صلح کنید وقتی اومدیم بیرون گفتم مصطفی من امکان نداره صلح کنم تو زن خونت مادرته منم نمیتونم کلفت باشم پس جدا زندگی کنیم گفت نه من اینجوری قبول ندارم گفتم حالا یا قبول داری یا نداری من شرایطم اینه بعدم برگشتم خونه مامانم، همون شب اومد دنبالمون گفت یا برگردیم خونه یا میره از مامانم شکایت میکنه میگه اون منو مجبور کرده از خونه برم اولش قبول نکردم ولی بعد راضی شدم برگشتم خونه اما نمیدونم باهاش حرف میزدم نه خونه تمیز میکردم نه آشپزی میکردم، هر وقتم میگفت چرا غذا نداریم یا جرا خونه تمیز نیست میگفتم من زن این خونه نیستم که بخوام تمیز کنم به زور برگشتم یک ماهی اینجوری گذشت، تو اون یک ماه از مادرش خبری نبود تا اینکه یه روز اومد تا درو باز کردم قیافه گرفت رفت جای همیشگیش نشست، منم قیافه گرفتم رفتم چایی دم کردم وقتی برگشتم گفت ستایش لباس جدید نخریدی؟ ستایش گفت چرا مادرجون بابام خریده برگشت به من گفت برو لباس ستایشو بیار تنش کن ببینم چطوریه گفتم من کمرم درد میکنه تو کمدشه گفت ستایش تو برو بیار ستایش زود دوید اومد سمتم گفت مامان اجازه میدی برم لباسو بیارم؟ گفتم آره مادر برو یهو خاله عصبانی شد گفت چرا از مامانت اجازه میگیری؟ من بزرگترم وقتی گفتم برو بیار باید بری گفتم شما بزرگتری درست اما تو خونه من بچم از حرف من اطاعت میکنه نه شما گفت کی این حرفو زده؟ گفتم خودم این حرفو زدم یه مدت کوتاه اومدم فکر کردید خبریه؟ تا رنگ لباسای منو شما انتخاب کردید ... اما دیگه بسه، از این به بعد من تو خونه خودم تصمیم میگیرم شما تو خونه خودت پا شد اومد طرفم دستشو برد بالا کتکم بزنه که.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#نامه_های_آسمانی 🕊 وصیتنامه شهید مصطفی شهیدزاده خدایا هر بار که بتو توسل جستم پس از مدتی خود
🕊 و ازآن پس درافق بازتر دبیرستان با آشنایی به درد و رنج و ستمی که رژیم طی سالیان دراز براجتماع وارد کرده بود ، همواره در انشاء های دبیرستانی سر کلاس درس آنها را گوشزد می نمود . علیرغم خیلی های دیگرکه تحت پوشش طاغوتی غرق در پوچی و هرزگی بودند . این دردها و رنجها ومحرومیتهای همرزمانش که خود نیز مستثنی از آن نبود ، وی را خیلی رنج میداد در سر کلاس درس انشاء منعکس مینمود وی چند بار توسط معلمانش مورد بازخواست قرار گرفت در سال 1355 در گچساران بارتبه اول در امتحان نهائی ششم متوسطه قبول شد و در کنکور سراسری با امتیازات بالا موفق شد در اکثر دانشگاهای ایران در رشته های مختلف پذیرفته شده و علیرغم فشار فقر ( اقتصادی ) خانوادگی که همواره با آن مواجه بود در شرایط اقتصادی بسیار بدی وارد دانشگاه شیراز شد و در رشته دامپزشکی مشغول تحصیل شد ولی بعلت جو بسیار طاغوتی این دانشگاه پس از مدتی کوتاهی خود را به دانشگاه اصفهان منتقل و در رشته دندانپزشکی که از رشته ای قبول شده درآن مشغول به تحصیل شد . در این سال با ورود به دانشگاه به هیچ وجه تسلیم جو غالب زمان که همان عیاشی و هرزگی و همه جا بیخیری بود نشد و بعلت همان روح تشنه و ناآرامش که همواره در جستجو بود طیفهای مختلف حاکم بر دانشگاه را مورد مطالعه قرارداد تا اینکه سرانجام گمشده اش را پیدا نمود و روح نا آرامش با آن آرامش پیدا کرد . و آن مذهب و فعالتیهای مذهبی در دانشگاه بود . و مصطفی که خود جایگاه نفس مطمئنه اش را پیدا کرده بود دیگر لحظه ای آرام نگرفت وبا آشنائی با برادران انجمن اسلامی دانشگاه اصفهان کم کم از اعضای فعال و موثر انجمن اسلامی دانشگا اصفهان شد شرکت فعال در تظاهرات دانشگاهی درزمان حکومت نظامی اصفهان ، پخش اعلامیه و تراکت در اکثر نقاط اصفهان و ارتباط با گروهای مختلف مذهبی متشکل در اصفهان و از طرفی برنامه های خود سازی نظیر روزه گرفتن و تمرینات بدنی سخت نظیر کشتی و جودو و کوهنوردی در طی مدت قبل از انقلاب وی را فردی آبدیده و مخلص در راه انقلاب نمد خلوص وتواضع و شکست نفس او آنچنان بود که همه را مجذوب خود میکرد وکم ی از کارهای انجام داده اش میگفت ، حتی هنگامی که توسط رژیم در اصفهان در حین پخش اعلامیه دستگیر شد و در زندان زیر انواع و اقسام شکنجه ها بود کمتر کسی را در جریان این امر قرارداد و این کتک خوردنها و شکنجه دیدنها را کوچک وناقابل برای انقلابی میدانست که فردا تمام ایران و منطقه و جهان را فرا خواهد گرفت لذا هیچوقت آن گذشته هایش فخر و مباهات نمیکرد و همواره خود را مدیون ومقروض انقلاب میدانست و این مسائل بود که همواره وی را در هاله ای از تقدس و خلوص و شکست نفسی فرو برده و چهره اش را مانند قلبش نورانی میشود . در طول دانشگاه ارتباط خود را با برادران فعال مذهبی شهر قطع نمیکرد و همواره تجربیات خود را که در اصفهان عمل کرده بود ، به برداران انقلابی بهبهان منتقل میکرد . طریقه ساختن انواع بمب های آتشزا ، سه راهی ، طریقه پخش اعلامیه به انواع مختلف ، طریقه تظاهرات بطور نامنظم و منظم همه و همه را از طریق برادران و دوستانش به هر کجا که میرفت آموزش میداد . در ضمن اینکه مبارزات خود را در طول مدت دانشگاهش از این طریق ادامه میداد ولی هیچوقت یادش از مردم محروم و فقیر نمیرفت چرا که خود طعم فقر را از کودکی با تمام معنا درهمه ابعادش از نوع سخت و طاقت فرسایش ، چشیده بود لذا به محض آموختن تخصص داندانپزشکی و در جوار آن طب عمومی را هی روستاهای اطراف اصفهان شده و آنها را مداوا مینمود و به محض پیروزی انقلاب با شرکت فعال در کمیته واقع در شهربانی مسئولیت رسیدگی به اوضاع نیروی هوائی بهبهان را بعهده گرفت و پس از آن بدستر امام مبنی بر شرکت در جهاد مقدس سازندگی ، مشتاقانه به جهاد سازندگی بهبهان رفته و با امکانات بسیار ابتدائی مسئولیت کمیته پزشکی آن را بعهده گرفت و با تشکیل اکیپ پزشکی سیار به دور افتاده ترین دهات بهبهان که برای نمونه تا قبل از آن یک مرتبه پزشک به آنجا نرفته بود . ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بارداری_هفته_به_هفته 🤰👼 هفته دوازدهم بارداری در هفته دوازدهم بارداری زشک شما می تواند بخش بالا
🤰👼 هفته سیزدهم بارداری اکنون باید جشن بگیرید؛ این هفته آخرین هفته از سه ماهه اول است! هفته آینده، شما در سه ماهه دوم حاملگی خود قرار دارید. این مسئله به دو دلیل خیلی مهم است لایه ی موی جنینی قبل از تولد از بین می رود. طول جنین 12 سانتیمتر است و وزن آن 100 گرم است جنین: در این هفته جنین سیزده هفته ای است. بدن به سرعت رشد می کند و پاها بلند می شوند. همچنین استخوانها قوی می شوند. عضلات قوی می شوند و به زودی مادر می تواند حرکات جنین را احساس کند. در این هفته گوشها به مکان اصلی خود می رسند و به طور واضح دیده می شوند. حالا جنین مانند یک بچه ی کوچک به نظر می رسد. پوست آنقدر نازک است که رگها دیده می شوند. در پوست یک لایه ی نازک مو به وجود می آید. لایه ای که تمام بدن را می پوشاند وتا وقت تولد ادامه دارد. مادر: غذا تنها برای برطرف کردن نیاز غذایی بدن نیست، بلکه باید از آن لذت برد. در دوران حاملگی باید به طور دقیق توجه داشت که چه چیزی در طول روز می خوری. مادر حامله به مواد غذایی تازه نیاز دارد و باید تا حد امکان از غذاهایی استفاده کند که در آن از مواد تازه استفاده شده است. در غذاهای آماده که از فروشگاه تهیه می شود نمک و مواد نگه دارنده بسیاری استفاده شده است و نمک چیزی است که برای مادر حامله مضر است. نسبت به آبمیوه و نوشیدنیهای گازدار، آب نوشیدنی بهتری است چرا که در آنها از شکر و مواد نگهدارنده استفاده شده است. مواظب باش که به اندازه ی کافی آب بنوشی. وزن رحم250 گرم است و داخل آن 2،5 دهم لیتر آب بچه است. طول رحم8 سانتیمتر از ناف پایینتر است و می تواند هم که بلندتر باشد. کودک شما چگونه تغییر می کند؟ هر چند کودک شما هنوز خیلی کوچک است، اما احتمالا شکم شما به زودی به قدری بزرگ خواهد شد که همه خواهند فهمید شما باردار هستید! در واقع اکنون کودک شما از فرق سر تا انتهای بدن، حدود 7.5 سانتی متر یعنی به اندازه یک میگوی بزرگ! طول دارد و حدود 30 گرم است. صرف نظر از اندازه اندامها نسبت به یکدیگر، بدن کودک شما در داخل رحم، کاملا شکل گرفته است. در مقایسه با چند هفته پبش، اندازه اندامهای کودک شما متناسب تر شده و اندازه سر او در حدود یک سوم کل بدن است. انگشتان کوچک او (که هر کدام یک اثرانگشت منحصر به فرد دارند) در سر جای خودشان هستند. کلیه ها و مجاری ادراری او در حال فعالیت هستند و او ادرار خود را به داخل مایع آمنیوتیک (که قبلا آن را می بلعید) می ریزد. با آغاز سه ماهه دوم حاملگی، بخش حساس و بحرانی رشد کودک شما پایان یافته است و احتمال وقوع سقط جنین بسیار کاهش می یابد. شما چگونه تغییر می کنید؟ اکنون باید جشن بگیرید؛ این هفته آخرین هفته از سه ماهه اول است! هفته آینده، شما در سه ماهه دوم حاملگی خود قرار دارید. این مسئله به دو دلیل خیلی مهم است: اول اینکه احتمال سقط جنین در شما بسیار کم شده است و دوم اینکه در اکثر خانمهای حامله عوارض اولیه حاملگی (مانند تهوع صبحگاهی) از بین می روند. با این حال در برخی موارد، سوزش معده جای تهوع را می گیرد. هرچند تا تولد نوزاد شما چندین ماه باقی مانده است، اما ممکن است سینه های شما در حال تولید کولوستروم یا آغوز باشند؛ یک ماده بسیار مغذی که غذای کودک شما را در روزهای اول تولدش تامین می کند، در حالی که تا جاری شدن شیر از سینه ها زمان زیادی باقی مانده است. همچنین بسیاری از زوجها در سه ماهه دوم شاهد افزایش میل جنسی می باشند، زیرا حالت تهوع کاهش یافته و انرژی بدن افزایش می یابد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽