#یک_نکته_از_هزاران 🌱
امام صادق)علیه السلام ) فرمود: هرگاه یكی از شما حاجتی از خدا خواست كه حتما برآورده گردد، باید دل به خدا ببندد و از مردم ناامید شود، و امید جز خدا نداشته باشد، وقتی كه خداوند قلب مؤ من را چنین دید، قطعا حاجت او را - اگر از خدا طلبید - بر می آورد، قبل از آنكه به حساب و باز خواست خداوند در قیامت كشیده شوید خود را به حساب بكشید چرا كه در روز قیامت پنجاه ایستگاه (بازرسی ) است كه توقف در هر ایستگاه ، مدت هزار سال است ، سپس آیه 5 سوره سجده را خواند:(ثم یعرج الیه من یوم كان مقداره خمسین الف سنه مما تعدون(جبرئیل و فرشتگان به سوی خدا عروج می كنند، در روز )قیامت) كه اندازه آن ، پنجاه هزار سال از آنچه می شمارید (از سالهای دنیا باشد).
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
مُدرّس بر سر سجادهاش مینشیند، نگاهش را دوخته به جایی و خاموش است. اِنگار كه در آن دَمِ واپسین، سراسر زندگیاش را مرور میكند، تا دورترین خاطرههایش را و حتی ضربهی تركهای را كه در شش سالگی به بازویش خورد و او را به نزد پدر بزرگ، به قمشه و بعد به اصفهان كشاند.
جانِ خستهاش انگار ، زخم تمام ضربههایی را كه در سراسر عمر خورده به یاد میآورد با این حال در چهرهاش طراوت و شادابی خاصی موج میزند زیرا به خوبی میداند آخرین ضربه كه برای همیشه او را به دیار دوست میفرستد در حال فرود آمدن است.
صدای اذان، مُدرّس را به خدا و دیگران را به خود باز میگرداند. جهانسوزی(شخصی كه برای قتل مدرس آمده بود) به تندی قوری را كه از روی سماور برداشته و در استكانی چای میریزد و استكان را به خَلَج(همكارش) میدهد. خَلَج نیز گَرد پاكتی كوچك را در آن خالی میكند. استكان را در مقابل مُدرّس میگذارد و به او میگوید: بخور. مُدرّس استكان را بر میدارد و چای را در چند جُرعه مینوشد و با خونسردی سریعا به نماز میایستد و در پیش رویِ كسانی كه داغ حسرت یك تعظیم او به دلشان مانده است، در برابر خدا به ركوع میرود، رو به دوست و پشت به دشمنان زانو میزند و به سجده میافتد. مستوفیان با نگرانی چشم دوخته است به او، مُدرّس نماز مغرب را به پایان میبرد اما زهر هنوز اثر نكرده است. مُدرّس هنوز بر سجاده نشسته و ذكر میگوید. سه دژخیم با تعجب و وحشت به او خیره شدهاند. در برابرش احساس ناتوانی میكنند. زهر را به او خوراندهاند اما تلخی در كام و جان خودشان موج میزند. مستوفیان بیش از آن تاب نمیآورد بلند شده و مدرس را به زمین میاندازند، جهانسوزی و خلج نیز دست و پای سید را میگیرند. مُدرّس با صدای بلند شهادتین خود را میگوید. مستوفیان عمامه مدرس را باز میكند و آن را بر گردن او میپیچد. آنگاه دو سوی عمامه را آن قدر از دو طرف میكشد تا راه لب، بر كلام سرخ مُدرّس بسته میشود. چشمانش به روی مُهر سجاده و لبانش به كلام خدا بسته میشود اما جلاّدان هنوز رهایش نمیكنند.
آن قدر عمامه را به دور گردنش نگه میدارند تا پیكر نحیف و رنج كشیدهاش سُست میشود و ستاره بر آسمان سجاده میافتد همچون مولایش علی ـ علیه السّلام ـ در محراب خون.
ستارهاي بر خاك
#روز_مادر
#کرمان_تسلیت
#کرمان
🛑 بالاخره جاریم بعد ۲سال اعتراف کرد 🛑
🌺🌺تا دو سال پیش صورت جاریم اینقد افتاده و لاغر بود 😣 ولی الان نگاش کنی هلوی شده برای خودش🥰🥰 نامرد راز چاقی صورتشو نمیگفت 😁 تا دو روز پیش دوباره ازش پرسیدم گفت دیوونم کردی بیا تو این کانال عرض یک هفته صورتت تپل میشه 🤩🤩 بدونه بازگشت🤩🤩
😉😉الان میفهمم چرا صورتش اینقد تپل و صاف شده بود😉😉 رازش اینجا بود👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3251438165Cc087d8f9d1
مشاوره رایگان👇👇
09213196630
کمتر از سه ماه تا عید مونده 😱
میخوای همه با دیدنت تعجب کنن❗️❓😍😍
https://eitaa.com/joinchat/3251438165Cc087d8f9d1
اطلاعات دقیق تر لینک بالا☝️
#دعا_درمانی 🌱
در خواص السّور امده که امام صادق
ع می فرمایند:
هرکس را بهتانی زده باشند هفت بار
سوره مبارکه « نور» را بخواند از آن
اتهام خلاص می گردد.
منابع: خواص السور
حضرت امام جعفرصادق ع می فرمایند:
که به جهت فراخی روزی سوره
« واقعه» را چهل و یک مرتبه بخوانند
و بر سر هر قبری که بخواند صاحب
ان قبر از عذاب ایمن گردد و بعضی
از علماء گفته اند، اگر سوره واقعه
را نزد بیمار بخواند راحتی می یابد
و اگر نزد محتضر خوانند جان دادن
برای او اسان می شود.
منابع: مفاتیح
حضرت امام صادق ع روایت گردیده
است که به جهت آسانی سوال و
جواب قبر هفتاد و پنج مرتبه سوره
« الحاقه» را بخواند .
و در حاشیه زادالمعاد است که این
آیه شریفه را بر کفن میت بنویسند
تا از عذاب قبر ایمن باشد:
« لا یَسْتَطیعُونَ نَصْرَهُمْ وَ هُمْ
لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ» (یس۷۵).
منابع:زادالمعاد
جهت رفع فشار قبر در حاشیه زادالمعاد
است که این آیه را بر جامه (کفن)
میت بنویسند:
« سُبْحانَ الَّذیٖ خَلَقَ الْازْواجَ کُلَّها
مِمّا تُنْبِتُ الارضُ وَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ وَ
مِمّا لا یَعْلَمُونَ»
(یس۳۶).
و این آیه را ورد خود کند ،
سوال قبر بر او آسان می شود:
« وَ اِذا قیلَ لَهُمْ اَنْفِقُوا مِمّا رَزَقَکُمُ
اللهُ قالَ کَفَرُوا لَلَّذینَ آمَنُوا اَنُطْعِمُ
مـَنْ لَوْ یَشاءُ اللهُ اَطْعَمَهُ اِنْ اَنْتُمْ
اِلّا فی ضَلالٍ مُبینٍ» (یس ۴۷).
منابع:علامه مجلسی زادالمعاد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#چله_شهدا ❤️🍃
#شهید_سیو_نهم🍃🌻
شهید جواد الله کرم☀️🍃
ذکر صد صلوات و قرائت زیارت عاشورا
هدیه به روح بلند و جاودانه ی این شهید عزیز🌱
کسانی که در چله شرکت کردند لطفا تا شب انجام بدن 🙏
به امید حاجت روایی ان شالله🤲💜
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
زیارت-عاشورا-صوتی-–-فرهمند.mp3
1.95M
قرائت زیارت عاشورا ❤️
صوتی 🌱
با نوای استاد فرحمند🌸🍃
#زندگینامه 🌸🍃
زندگینامه شهید جواد الله کرم
شهید مدافع حرم «جواد الله کرم» متولد دوم تیر ماه سال 1360 و اهل محله مهرآباد تهران بود. وی از مستشاران زبده نظامی و فرماندهان مقاومت بود که برای دفاع از حرم عمه سادات داوطلبانه به سوریه اعزام شد. او سه بار در سال های 93 و 94 در جریان جنگ سوریه مجروح شد. در جریان حمله نیروهای تکفیری به خانطومان در جنوب غرب حلب در زمان آتش بس در 19 اردیبهشت سال 95 به شهادت رسید. پیکر وی در منطقه ماند و در زمره شهدای جاویدالاثر قرارگرفت. او می گفت: «مهم نیست چه مسئولیتی داریم و کجا هستیم، هرجا که هستیم باید درست انجام وظیفه کنیم.» به روایت همرزمان: وقتی شهید امین کریمی با تیر دشمن روی زمین افتاد، جواد الله کرم هم تیر خورد ولی چیزی نگفت. بالاخره فرمانده باید خودش را جلوی نیروهایش سرحال نشان دهد. گذشت و بعد یک ساعت روستا کامل دست ما بود. به اتفاق آقا جواد انتهای روستا نشستیم و تازه وقت کردیم که از شهادت امین کریمی بغض کنیم. جواد الله کرم گفت: «امین خیلی بچه خوبی بود، از اوایل پاسدار شدنش من می دونستم که شهید میشه.» با تعجب پرسیدم: «مگه شما از اون موقع می شناختینش؟» گفت: «بله. من مربیشون بودم. از همون موقع می رفت دنبال جدیدترین اطلاعات و سختترین کارها و درست کردن پیشرفتهترین وسایل تخریب و خلاصه خیلی آدم مخلصی بود.» جواد اللهکرم نیز ازجمله شهدای مدافع حرمی بود که شهادت خود را پیشبینی کرده و برای آن آماده بود. یکی از همرزمان شهید، خاطرهای از شب قبل از شهادت او نقل کرده و گفته بود: شب بود، همه جمع نشسته بودیم و داشتیم شوخی میکردیم، جواد گفت: بچهها امشب کمتر شوخی کنید. تعجب کردم، به شوخی گفتم: «جواد نکنه داری شهید میشی» گفت: «آره نزدیکه» هاج و واج مانده بودیم چه بگوییم. همه لحظهای سکوت کردند. یکی از بچهها دوربین آورد و گفت: «بگذار چند تا عکس بگیریم» قبول کرد، نشستیم چند تا عکس مجلسی انداختیم، فردا جواد شهید شد. به روایت همسر: من از همان ابتدا و زمان آشنایی با هدف و خواسته آقاجواد آشنا بودم همه ما برایمان جا افتاده بود که در کنار علاقه ای که به خانواده اش، من و بچه ها دارد ادای تکلیفش را مهمتر می داند. برایمان جا افتاده بود که آقا جواد خانواده اش را دوست دارد اما تکلیف را مهمتر از خانواده می دانست ما هم هرگز مانع رفتن ایشان به ماموریت نمی شدیم. در جواب اینکه چرا اصرار بر رفتن به سوریه دارد به همه می گفت اگر به سوریه نرویم باید در ایران با دشمن رو به رو شویم. آیا شما دوست دارید دشمن وارد تهران بشود و خانه و زندگی ما را ویران کند؟ پس بهتر این است که در سوریه با دشمن رو به رو شویم و او را عقب بزنیم. معتقد بود حتی اگر حرم حضرت زینب(س) هم در سوریه نبود باید می رفت و چیزی از اهمیت رفتنش کم نمی شد چه برسد به اینکه بحث حرم هم پیش آمده بود. آقا جواد میگفت سوریه محور مقاومت ماست. اگر از دست برود خطر بزرگی برای انقلاب اسلامی است. از طرف دیگر غرور و غیرتم اجازه نمی دهد که زنان و کودکان مسلمان در این کشور بی دفاع و بی سرپناه بمانند. نسبت به اوضاع واحوال همه نگران بودند و تمام تلاش شان بر این بود که تا جای ممکن از دور و بری ها کسی مشکلی نداشته باشد حتی نسبت به بنده و بچه ها دلسوز و مهربان بود. همیشه عادت داشت به محض رسیدن به خانه تمام مشغله های کاری را کنار بگذارد و مشغول بچه ها می شد. کسی در خانه احساس کمبود محبت و معاش نمی کرد. به روایت مادر: روزی که خبر شهادت فرزندم را شنیدم از صبح آیه شریف "ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون" ورد زبانم بود و خاطرم هست روزه بودم. نزدیک ظهر بود که دیدم یکی از دخترانم به خانه آمد اما چهره اش آرام نبود. چندبار پرسیدم: «چیزی شده که آنقدر بهم ریخته ای؟» گفت: «نه؛ فقط آقا جواد مجروح شده است.» دیدم چشمان دخترم اشک داشت. گفتم: «مادر! می دانم آقاجواد شهید شده است. به من بگو چون از صبح انگار بمن تلقین شده است که امروز خبر شهادتش را می شنوم.» همین موقع بود که دیدم جمعی از فامیل و همسایه ها وارد منزل شدند برای تسلی دادن. خداوند در قران فرموده وعده من حق است و عملی می شود. اگر بپذیریم وعده مرگ و شهادت هر انسانی آنطور رقم می خورد که تقدیر خداوند است، دیگر دلیلی ندارد برای رفتن فرزندمان به جبهه دفاع از حرم اهل بیت(ع) ممانعت کنیم.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پاسخ_اعضا 💜🍃 توکل بخدا انشالله که خوب باشه براتون. ✅ خانمی که گفتن مجرای اشک چشم نوزادشان بسته ه
#پاسخ_اعضا 🌸🍃
سلام روزتون بخیر دوستای گلم...
برا اون دوست عزیزی که گفتن پاشنه پاشون درد میکنه و دوست دیگه ای گفتن قسمت بالای باسنشون درد دارن اینا رو انجام بدن ان شالله که بهتر بشن...
دکتر طب سنتی به من گفتن درد پاشنه اول از یبوست هست اگه دارید درمانش کنید بعد هم از علائم دیسک خفیف هست برا درمانش...
۱.کف پا و قسمت گودی کمر رو با روغن سیاهدونه روغن مالی کنید حدود ده دقیقه مالش بدید.
۲.کل بدن رو حداقل در ماه یکبار نوره بزنید و کف پاها رو هفته ای یکبار البته کف پا رو نوره زدید مواظب باشید کف پا خیلی لیز میشه خدا نکرده اتفاقی نیفته بعد هم سنگ پا بزنید.
۳.درمان سوم که تاکید کردن سنگ پا کشیدن با سنگ پایی که جنسش سنگی هست پلاستیکی نباشه.
۴. کنار دیوار دراز بکشید پاهاتون رو ۱۰ دقیقه بزنید به دیوار که خون از سمت پاها به سمت قسمت های بالا جریان پیدا کنه و بعد حدود ۱۰ دقیقه دوچرخه بزنید(یعنی همون حالت دراز کشیده پا ها رو مثل زمانی که سوار دوچرخه هستید از زانو خم کنید و حرکت بدید).
۵.حدود ۱۰ دقیقه کف پاها رو رو شیشه آبلیمو یا نوشیدنی حالت غلتیدن بمالید یا اینکه با چیزی مثل گوشت کوب ده دقیقه بکوبید کف پاشنه پا.
ان شالله که بهتر بشید و برا فرج امام زمان و برطرف شدن مشکل منم سه تا صلوات بفرستید❤️
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
بنام ایزد یکتا
سلام بر همه وحبیبه خانم
خانمهای محترم هرکس مشکل ازدواج ویا بچه ویا هرگونه حاجت داری یه نامه برای امام زمان بنویس ودر اب روان یا چاه یا جوی اب تمیز یا دریا بنداز حتما در پایان نامه مشکل یا حاجتت بنویسی نامه را رو به قبله وبا بسم الله الرحمن الرحیم بندازی نیازی نیست که حتما در چاه جمکران بندازی تومفاتیح نامه نوشته است این متن نامه هس برای فرج وسلامتی اقا امام زمان صلوات
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام بر همه عزیزان گروه
هرموقع کار اداری داشتید قبلش ایه ۷و۸و۹ ۱۰ سوره جاثیه رو ۳ بار بخون وبه رو کف دستت فوت کن کارت زود راه میفته همچنین تو خونه هم اگه درنزد کسی کارداشتی که گوش به حرفت بخاد بکن همین روش بکار ببر در ضمن اینو بگم دستت ببند نزد اون شخص باز کن وفوت کن