eitaa logo
🌷از‌شوق‌شھادٺ🌷
644 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
45 فایل
༻﷽༺ گفتم: دگࢪقݪبم‌شۅق‌شهادت‌نداࢪد! گفت:) مࢪاقب‌نگاهت‌باش♥️🕊 شرایطمون:↯ @iaabasal شَھـٰادت‌شوخۍٓ‌نیسٺ‌؛قَلبٺ‌رابو‌میکُند بو؎ِ‌دُنیـٰابِدهَد‌رھـٰایَٺ‌مۍ‌کُند:)!🥀 .
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220203-WA0056.mp3
9.33M
▫️مجموعه سخن آوای معارف مهدوی با نگاهی به کتاب مکیال المکارم 💥موضوع: 🌸🍃 🌷 اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج 🌷
✋🏻 حقیقتا‌رومون‌خیلییییی‌زیادھ!!! تاحالا‌یڪبارم‌ڪل‌قرآن‌رو‌با‌معنے‌ مطالعہ‌نڪردیم..! هنوز‌نمیدونیم‌هدف‌ازخلقتمون‌چیہ! هنوز‌نمیدونیم‌ازڪجا‌آمدھ‌ایم‌و‌بہ ڪجا‌خواهیم‌رفت!! هنوز‌معنے‌عبارات‌و‌سورھ‌هاۍ قرآنے‌ڪه‌تو‌نماز‌میخونیم‌‌رو‌نمیدونیم!! حتی‌تو‌قنوٺ‌نمازمون‌نمیدونیم‌ چے‌از‌خد‌‌امیخوایم!!! بعد‌ادعاۍ‌مذهبے‌بودنم‌داریم!!؟ ! ! •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
「🤍. .」 - - سـخنـٰان‌مقـٰام‌معظـم‌رهبـرۍراحتمـٰا‌ گـوش‌ڪنیـد‌قلـب‌شمـٰارابیـدارمۍڪند وراھ‌درسـت‌را‌نشـانتـٰان‌مۍدهـد! _ _ __ شهید‌مصطفۍٰصـدر‌زادھ‌ . •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
- خوشبخت‌،ڪسی‌است‌ڪه‌بداند هرچہ‌داردازشماست‌نہ‌ازتلاش‌خودش دادوندارمن‌شماییدڪه‌ندارمتان!(: !💔 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
‹🔖♥️› • • شُهدارَفتَندتاثابت‌ڪُنند؛ این‌جهآن‌رااِمتحآنےبیش‌نیسٺ(: . . •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
🦋.|اسمشوگذاشته‌مذهبی و‌هیئتی ولی‌هنوزبراجلب‌توجه.نامحرم‌خیلی‌ ڪارارومی‌ڪنه :) بہ‌خودمون‌بیایمـ|.🦋 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
ζ📲🍃 . سوره هود |آیه⁹ 🌿' هرروز یڪ آیہツ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
یڪ روز مۍ خواست برود نماز جمعھ، وقتۍ خواست بند ڪتانۍاش را ببندد، رفتم روبروۍ پلہ‌جلویش را گرفتم، پرسیدم:ڪجا؟  گفت :مۍروم نماز جمعھ گفتم نماز جمعه‌ۍتو، درس توست، حالا اگر یڪ هفته شرڪت نڪنۍ اشڪـٰالۍندارد. درست را بخوان، دانشگاه که قبول شدۍ انشاءاللھ نمازِ جمعہ هم می‌روۍ  الحمداللھ درس خواند و دانشگـٰاه سراسرۍمشهد رشتھ مهندسۍ ریختہ‌گرۍهم قبول شد(:♥️ 🌱 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهـادت بـ🕊ـال نمیخواد حال میخواد ... !^^ ⸤ 🌿' ⸣ 「 🎞' 」 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
「💙. .」 رمضآن‌عجیب‌‌عطر‌شمـٰارادارد‌ . . . سحرهـٰابہ‌شوق‌دعـٰابراۍشمابیدارمیشوم‌؛ مغرب‌‌‌هـٰاڪه‌مۍرسداولین‌‌جرعہ‌افطـٰارم‌ دعـٰابراۍ‌شماسـت‌‌.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اۍڪآش‌‌این‌رمضان‌بھارظھورت‌باشہ‌ :)) 🌿' •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
_ __ میخواۍ شهید بشی؟ شهید تو زندگیش وقتش رو تلف نکرد شهید زمان رو دور زد . .! •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
🌷از‌شوق‌شھادٺ🌷
🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂 🌸🍂🌸🍂🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂 🌸🍂🌸🍂 🍂🌸🍂 🌸🍂 🍂 رمـان‌بدون‌تو‌هرگز #پارت33 شرکت کرد و نتيجه اش... زنيب رو در کا
🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂 🌸🍂🌸🍂🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂 🌸🍂🌸🍂 🍂🌸🍂 🌸🍂 🍂 رمـان‌بدون‌تو‌هرگز _مامان گلم... چرا اينقدر گرفتهست؟ ناخودآگاه دوباره ياد علي افتادم. ياد اون شب که اونطور روش رگ گرفتن رو تمرين کردم... همه چيزش عين علي بود. - از کي تا حاال توي دانشگاه، واحد ذهن خواني هم پاس مي کنن؟ خنديد... - تا نگي چي شده ولت نمي کنم... بغض گلوم رو گرفت... - زينب! سومين پيشنهاد بورسيه از طرف کدوم کشوره؟ دست هاش شل و من رو ول کرد. چرخيدم سمتش... صورتش به هم ريخته بود... - چرا اينطوري شدي؟ سريع به خودش اومد. خنديد و با همون شيطنت، پارچ و ليوان رو از دستم گرفت... - اي بابا از کي تا حاال بزرگتر واسه کوچيکتر شربت مياره! شما بشين بانوي من، که من برات شربت بيارم خستگيت در بره، از صبح تا حاال زحمت کشيدي... رفت سمت گاز... - راستي اگه کاري مونده بگو انجام بدم. برنامه نهار چيه؟ بقيهاش با من... ديگه صد در صد مطمئن شدم يه خبري هست... هنوز نميتونست مثل پدرش با زيرکي، موضوع حرف رو عوض کنه، شايدم من خيلي پير و دنيا ديده شده بودم... - خيلي جاي بديه؟ - کجا؟ - سومين کشوري که بهت پيشنهاد بورسيه داده. - نه... شايدم... نميدونم... دستش رو گرفتم و چرخوندمش سمت خودم... - توي چشمهاي من نگاه کن و درست جوابم رو بده، اين جوابهاي بريده بريده جواب من نيست... چشمهاش دو دو زد. انگار منتظر يه تکان کوچيک بود که اشکش سرازير بشه؛ اصال نميفهميدم چه خبره... - زينب؟ چرا اينطوري شدي؟ من که... پريد وسط حرفم... دونه‌هاي درشت اشک از چشمش سرازير شد... ┄•●❥@azshoghshahadat 🍂 🌸🍂 🍂🌸🍂 🌸🍂🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂 🌸🍂🌸🍂🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂