eitaa logo
🌷از‌شوق‌شھادٺ🌷
636 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
45 فایل
༻﷽༺ گفتم: دگࢪقݪبم‌شۅق‌شهادت‌نداࢪد! گفت:) مࢪاقب‌نگاهت‌باش♥️🕊 شرایطمون:↯ @iaabasal شَھـٰادت‌شوخۍٓ‌نیسٺ‌؛قَلبٺ‌رابو‌میکُند بو؎ِ‌دُنیـٰابِدهَد‌رھـٰایَٺ‌مۍ‌کُند:)!🥀 .
مشاهده در ایتا
دانلود
🌙 ⃝⃡ ♥️ هرزمـان‌‌جـوانے، دعـاۍفـرج‌‌ حضـرت‌مهــدے(؏) را زمـزمہ‌کند، همـزمان‌ امام‌زمـان(‌‌؏)‌، دست‌هاۍ مبارکشـان‌‌‌‌‌ را به‌سـوۍ آسمــان‌ بلنــدمیکـنند و‌ براۍآن‌جـوان‌ دعـامیفرمایند، چه‌ خوش‌سعادتند، کـسانےکہ، حداقـل‌‌‌روزےیکبـار، دعـاۍفـرج‌ را زمـزمــه‌میکـنند..🌷!' °|🌿🌸|●•🌻|●°•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‹🕌🕊› مرا به گوشه‌ی آغوش خویش دعوت کن مگر به جز تو کسی گوشه‌ی دلم دارم؟! ♥️ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
قسمـت‌مـا‌بنمـا‌در‌رمضـاݩ‌یـا‌الله🌿 دَم‌افطـار‌حَـرم،‌صحـن‌اباعبدالله💚 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
✨امام علے عليہ السلام: 🌱رُبَّ طَرَبٍ يَعودُ بالحَرَبِ بسا سرمستى و نشاطى كه به از دست رفتن مال بينجامد 📚غررالحكم حدیث5281 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
...🚶🏻‍♂ فردا پس‌فردا که ازدواج کردید؛ یجوری باشید وقتی لوازم آرایشتونُ گذاشتید جلوتون بچتون بگه آخ‌جون بابا میخواد بیاد نه اینکه بگه آخ‌جون میخوایم بریم بیرون :)) خب؟ 🙃 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
ماه‌رمضون‌یہ‌فرصت‌ویژه‌ست‌براۍ ڪسایۍڪہ‌یہ‌عمراشتباه‌رفتن یہ‌عمراز خدا دوربودن‌ودستشون‌خالے خالیہ‌اونامیتونن‌تواین‌ماه‌یہ‌تَنہ‌تمومِ‌خوب‌ نبودناتموم‌قران‌نخوندنا،تموم‌ذڪرنگفتناشونو‌راحت جبران‌ڪنن... رفیق‌زرنگ‌بازۍدربیار :)) [🌿] •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
جهاد‌کہ‌فقط‌جنگ‌نیست!🙂👌 جهاد‌یعنی: وظیفه‌ات‌را ‌انجام‌بدے‌باهرچیزے‌که‌داری... اگہ‌دارے‌درس‌میخونے‌،پس‌داری‌جهاد‌میکنی! باهمه‌توانت‌بخون.🤓📚 وقتی‌بچه‌حزب‌اللهی‌هاےِ‌مآ،📿 صرفا‌درگیر‌ظواهر‌دین‌باشن‌و‌میدون‌رو‌توے عرصه‌های‌دیگه‌خالی‌کنن،🙄 معلومہ‌اونی‌که‌آینده‌کشورش‌واسش‌مهم‌نیست و‌برای‌مادیات‌وصرفِ‌آینده‌یِ‌خودش، میشینه‌درس‌میخونه📝🔍 و‌به‌بالا‌ترین‌جایگاه‌اجتماعی‌میرسه‌و‌ وضعیت‌کشور‌میشہ‌این!😞👌 آهای‌بچه‌حزب‌الهی‌ها!☝️ وقت‌مسخره‌بازی‌نیست.... الان‌وقت‌درس‌خوندنته...🖋 جامعه‌به‌نیروے‌تحصیل‌کرده‌حزب‌اللهی نیاز‌دارهـ📚🔬 اگہ‌رسالتت‌درس‌خوندنه،درس‌بخون... با‌قدرت‌علمت‌به‌بالاترین‌جایگاهِ‌اجتماعی‌برس! یه‌بچه‌شیعه‌میدون‌رو‌خالے‌نمیکنہ!📚🔭 اگہ‌الان‌داری‌درس‌میخونی😍 درگیر‌کنکوری‌و‌براے‌شیعه‌خونه‌یِ‌امام‌زمان سخت‌تلاش‌میکنے،🤓📚🔎 ‌نگران‌این‌نباش‌از‌کارهاے‌‌جهادیِ‌میدانی جاموندی‌و‌همه‌جا‌لنگ‌تو‌هستن...😬 توهمین‌الان‌دارے‌با‌ علم‌ و‌ قلمت‌ جهاد‌ میکنی‌رفیق....😉👌📚 توے‌این‌انقلاب‌هیچ‌کس‌بیکار‌نمی‌مونه! اولویت‌و‌ وظیفه‌الانِ‌تو، درس‌خوندنتهـ📖🔬 تا‌بتونی‌به‌یه‌جایی‌برسی‌که‌شیعه‌یِ‌امیرالمومنین بایدبرسه....🌡🔬 جامعه‌یِ‌امروز‌نیاز‌به‌نسلِ‌استاد‌مطهری و‌شهید‌بهشتی‌‌و‌معلم‌های‌انقلابی‌دارهـ🔖 تا‌با‌تدریس‌جامعه‌شناسی‌و‌امثالهم، اون‌افکار آهک‌زده‌رو‌از‌ذهن‌بچه‌شیعه‌ها‌بکشه‌بیرون...!🚶‍♂ چه‌بسا‌که‌جهاد‌علمی‌بالاتر‌از‌جهاد‌میدانیه..📚 پس‌هیچ‌وقت‌کم‌نیار... یه‌بچه‌شیعه‌کم‌نمیارهــ...🙂🔍 📚 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
بێـــــسێݦ‌چێ📞 -- خواهَرااا_خواهَرااا -- +مرکز بگوشیم👂🏻 -- حِجاب!.. حِجابِتونومُحڪَم‌بگیرید حَتۍ،توۍفضاۍمجازۍ اِینجابَچِه‌هابخاطِرِحفظِ‌چادُر ناموس‌شیعِه مۍزَنَن‌به‌خطِ‌دُشمَن🌿♥️ ؟! 🙃 🔗 ⃟ ⃟🖤¦↭ | @Ba_rasm_shahadat |
گَرجَهآن‌زیروزِبَر‌گَردَد،نِمے‌جُنبَد‌زِجا هَرڪه‌صائب!پابه‌دامانِ‌رِضا‌پیچیده‌اَست ‌‌ ‌•┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
👌🏻از آن دخـتر زیباتر خلق نشـده کہ جلـوی آینہ حجابش را درستــ می‌ڪند تا خداوند را از خودش راضی ڪند🌹 نہ اینکہ خودش را درستــ ڪند تا مردم را راضی کند •┈┈••✾❣✾••┈┈• @azshoghshahadat •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷از‌شوق‌شھادٺ🌷
🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂 🌸🍂🌸🍂🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂 🌸🍂🌸🍂 🍂🌸🍂 🌸🍂 🍂 رمـان‌بدون‌تو‌هرگز #پارت27 برمي گردم علي جان... برمي گردم دنبال
🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂 🌸🍂🌸🍂🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂 🌸🍂🌸🍂 🍂🌸🍂 🌸🍂 🍂 رمـان‌بدون‌تو‌هرگز یا علي گفت و در رو بست... با رسيدن من به عقب... خبر سقوط بيمارستان هم رسيد... پ.ن: شهيد سيد علي حسيني در سن 62 سالگي به درجه رفيع شهادت نائل آمد... پيکر مطهر اين شهيد... هرگز بازنگشت... جهت شادي ارواح طيبه شهدا صلوات... نه دلي براي برگشتن داشتم... نه قدرتي، همون جا توي منطقه موندم... ده روز نشده بود، باهام تماس گرفتن... - سريع برگرديد... موقعيت خاصي پيش اومده... رفتم پايگاه نيرو هوايي و با پرواز انتقال مجروحين برگشتم تهران... دل توي دلم نبود... نغمه و اسماعيل بيرون فرودگاه با چهره هاي داغون و پريشان منتظرم بودن. انگار يکي خاک غم و درد روي صورت شون پاشيده بود... سکوت مطلق توي ماشين حاکم بود. دست هاي اسماعيل مي لرزيد... لب ها و چشم هاي نغمه... هر چي صبر کردم، احدي چيزي نمي گفت... - به سالمتي ماشين خريدي آقا اسماعيل؟ - نه زن داداش... صداش لرزيد... امانته... با شنيدن "زن داداش" نفسم بند اومد و چشم هام گر گرفت... بغضم رو به زحمت کنترل کردم... - چي شده؟ اين خبر فوري چيه که ماشين امانت گرفتيد و اينطوري دو تايي اومديد دنبالم؟ صورت اسماعيل شروع کرد به پريدن... زيرچشمي به نغمه نگاه مي کرد. چشم هاش پر از التماس بود... فهميدم هر خبري شده... اسماعيل ديگه قدرت حرف زدن نداره... دوباره سکوت، ماشين رو پر کرد... - حال زينب اصال خوب نيست... بغض نغمه شکست... خبر شهادت علي آقا رو که شنيد تب کرد... به خدا نمي خواستيم بهش بگيم، گفتيم تا تو برنگردي بهش خبر نميديم... باور کن نميدونيم چطوري فهميد! جمالت آخرش توي سرم مي پيچيد... نفسم آتيش گرفته بود و صداي گريه ي نغمه حالم رو بدتر مي کرد... چشم دوختم به اسماعيل... گريه امان حرف زدن به نغمه نمي داد... - يعني چقدر حالش بده؟ ┄•●❥@azshoghshahadat 🍂 🌸🍂 🍂🌸🍂 🌸🍂🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂 🌸🍂🌸🍂🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂