eitaa logo
بنیاد چهارم خرداد
412 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
43 فایل
اخبار و گزارش ها از مقاومت در جهان و ایران با محوریت مردم پایتخت مقاومت و شهر نمونه دزفول مدیر کانال: @b4khordad_asli
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 طنز جبهه فریبرز •┈••✾💧✾••┈• 🔹 شاگرد شوفر وقتـی یـک شـاگرد شـوفر، مکبـر نـماز شـود، بهـتر از ایـن نمی‌شـود. یـه روز حـاج آقـا رفـت بـه رکـوع، هـر ذکـر و آیـه‌ای بلـد بـود خوانـد تـا کسـی از نمـاز جماعت محـروم نمانـد. فریـبرز هـم چشـم هایـش را دوختـه بـود بـه تـه سـالن و هـر کسـی وارد می‌شـد بـه جـای او یااللـه می‌گفـت. بـرای لحظاتـی کسـی وارد نشـد، فریبـرز بلنـد گفـت: یااللـه نبـود... حـاج آقـا بزن بریـم !!... 🔹 دنده دو!؟ رزمنــده هـــا برگشــته بـــودن عقــب. بیشترشــون هـــم راننــده کامیــون‌هایی بــودن کــه ‌چنــدروزى نخوابیده بــودند. ظهــر بــود و همـه گفتنـد نمــاز رو بخوانیم و بعد بریم بـراى اسـراحت. امِـام جماعت اونجـا یـه حـاج آقـاى پیـرى بـود کـه خیـلى نمـاز رو كُنـد مـى خوانـد. رزمنـده هـاى خیـلى زیـادى پشـتش ایستــادند و حـاج آقا نمـاز رو شروع کـرد. آنقـدر کُنـد نماز خوانـد کـه رکعـت اول ده دقیقـه اى طـول کشـید! وسـطاى ركعـت دوم بـود؛ کـه فریـرز کـه مکبـر بـود بلنــد داد زد: حــــاجججججججییییییییى! جـون مـادرت بـزن دنـده ددددددددددو. صف نمـاز بـا خنده بچه‌ها منفجـر شد... 🔹 همه برن سجده..!!! شــب ســیزده رجــب بــود. حــدود ۲۰۰۰ بســیجی لشــکر در نمازخانــه جمــع شـده بودنـد. بعـد از نماز فریـبرز پشـت تریبـون رفـت و گفـت امشـب بسـیار شـب عزیـزی اسـت و ذکـری دارد کـه ثـواب بسـیار دارد و در حالـت سـجده بایـد گفتـه شــود... تعجــب کــردم! همچیــن ذکــری یــادم نمی‌آمــد! خلاصــه تـمـام ایــن جمعیــت بـه سـجده رفتنـد کـه فریبـرز ایـن ذکـر را بگویـد و بقیـه تکـرار کنـند. هـر چـه صبـر کردیــم خــبری نشــد. کــم کــم بعضــی از افــراد سرشــان را بلنــد کردنــد و در کـمـال نابـاوری دیدنـد کـه پشـت تریبـون خالـی اسـت و فریـبرز یـک جمعیـت ۲ هزار نفـری را سر کار گذاشــته اســت... بچه‌هــا منفجــر شــدند از خنــده و مســئولین بــه خاطــر شاد کردن بچه‌ها به فریبرز، یک رادیو هدیه کردند. •┈••✾💧✾••┈• به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad سروش: http://splus.ir/b_4khordad روبیکا: https://rubika.ir/b_4khordad سایت: http://www.b4khordad.com
🍂 طنز جبهه دعای ماه رجب •┈••✾✾••┈• 🔹ایام مـاه رجب بـود و هـر روز دعـای "یـا من ارجوه لکل خیر" را می‌خواندیم. حـاج آقـا قبـل از مراسـم بـرای آن دسـته از دوسـتان کـه مثـل مـا توجیـه نبودنـد، توضیــح مــی داد کــه وقتــی بــه عبــارت "یــا ذوالجــال و االکــرام" رســیدید، کــه در ّ ادامـه آن جملـه "حـرم شـیبتی علـی النـار" مـی آیـد، بـا دسـت چـپ محاسـن خـود را بگیریـد و انگشـت سـبابه دسـت دیگـر را بـه چـپ و راسـت تـکان دهیـد. هنـوز حـرف حاجـی تمـام نشـده بـود کـه، فریـرز از انتهـای مجلـس برخاسـت و گفـت: اگـر کسـی محاسـن نداشـت چـه کار کنـد. بـرادران روحانـی هـم کـه اصـوال در جـواب نمـی مانـد گفـت: محاسـن بغـل دسـتی اش را بگیـرد. چـاره ای نیسـت، فعـلا دوتایـی اسـتفاده کنیـد، تـا بعـد! ... 😂😂 •┈••✾💧✾••┈• نشر دهنده باشیم به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad سروش: http://splus.ir/b_4khordad روبیکا: https://rubika.ir/b_4khordad سایت: http://www.b4khordad.com
🍂 طنز جبهه یا ابالفضل(ع) •┈••✾✾••┈• 🔹اذان نماز مغـرب رو کـه گفتند رفتـم سراغ فرمانـده و بهـش گفتـم، روحانـی نداریـم... بچه‌هـا دوسـت دارن پشـت سر شمـا نماز رو بـه جماعـت بخونـن. فرمانـده مـون ابتدا قبـول نمـی کـرد و می‌گفـت: پاهـام ترکـش خـورده و حـالم مسـاعد نیسـت. یـه آدم سـالم بفرسـتین جلـو تـا امـام جماعـت بشـه. فریـبرز گوشـش بـه ایـن حرفـا بدهـکار نبـود. خلاصه بـا هـر زحمتـی شـد، فرمانـده رو راضـی کـرد کـه امـام جماعـت بشـه... فرمانـده نماز رو شروع کـرد و مـا هـم بهـش اقتـدا کردیـم. بنـده خـدا از رکـوع و سـجده هـاش معلـوم بـود پاهـاش درد مـی کنـه. وسـطای نماز بـود کـه یـه اتفـاق عجیـب افتـاد. وقتـی می‌خواسـت بـرا رکعـت بعـدی بلنـد بشـه، انـگار پاهـاش درد گرفتــه باشــه، یهــو گفــت یــا ابالفضــل و بلنــد شــد.😂😂 نتونســتیم خودمــون رو کنـتـرل کنیــم، همــه زدیــم زیــر خنــده. فرمانــده مــون می‌گفــت: خــدا بگــم چیکارتــون کنـه!... نگفتـم مـن حـالم خـوب نیسـت یکـی دیگـه رو امـام جماعـت بذاریـن... •┈••✾💧✾••┈• نشر دهنده باشیم به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad سروش: http://splus.ir/b_4khordad روبیکا: https://rubika.ir/b_4khordad سایت: http://www.b4khordad.com
🍂 طنز جبهه هواپیامها آمدند •┈••✾✾••┈• 🔹 موقـع اذان ظهـر بـود و همـه جهـت ادای فریضـه نماز حـاضر شـده بودنـد... عـده ای موافـق نماز خوانـدن در داخـل سـنگر بودنـد و عـده ای از بـرادران نیـز فضـای بـاز را ترجیـح می‌دادنـد. بالاخره بـا صحبـت هـای زیـاد تصمیـم گرفتیـم نماز را در فضـای بـاز بخوانیـم. فریبرز، مکبـر شد. در موقـع ادای نماز، هواپیماهای بعثـی در یکـی، دو نوبـت بـا فاصلـه چنـد کیلومتـری از مـا منطقـه را بمباران کردنـد. در رکعـت دوم بودیـم کـه فریبرز فریـاد زد: سـمع اللـه لـمن حمـده، هواپیماها آمدنـد، الفـرار...! 😂 همـه نماز را شکسـتند و بـه سـنگرها پنـاه آوردنـد... •┈••✾💧✾••┈• نشر دهنده باشیم به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad سروش: http://splus.ir/b_4khordad روبیکا: https://rubika.ir/b_4khordad سایت: http://www.b4khordad.com
🍂 طنز جبهه نماز باحال خواندن ممنوع •┈••✾✾••┈• 🔹 تـو پدافنـدی سـه راه شـهادت قبـل از تكمیلـی كربـلای ۵ ، فریبرز یـك سـنگری داشـت كـه جلـوش نوشـته بـود: هـر گونـه خوانـدن نماز بـا حـال، خوانـدن نماز غفیلـه و دعـا در ایـن سـنگر ممنـوع اسـت... یك روز بـا مسئـول دسـته رفتیـم بهشـون سر بزنیـم ، مسـئول دسـته گفـت، نماز عـصرم را نخونـدم و شروع كـرد بـه نماز بـا حـال خونـدن و یـك دفعـه چنـد تـا خمپـاره خـورد كنـار سـنگر و... فریبرز هـم تا دیـد معنویـت سـنگر زیـاد شـده یـه قابلمـه بـرداشـت و شروع كـرد بـه خوانـدن اشـعار طنـز و فکاهـی... در كـمال تعجـب خمپـاره هـا قطـع شـد. فریبرز گفـت، حـالا دیدیـد مـن حـق دارم کـه معنویـت را اینجـا ممنـوع اعـلام کـردم.😘 •┈••✾💧✾••┈• نشر دهنده باشیم به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad سروش: http://splus.ir/b_4khordad روبیکا: https://rubika.ir/b_4khordad سایت: http://www.b4khordad.com
🍂 طنز جبهه شهید حاتمی / یادمان هویزه •┈••✾✾••┈• 🔹 از اولین دوره هاے راهیان نور ڪہ رفتہ بودم وقتے وارد هویزه شدیم قشنگے فضاش ما رو گرفت ... ڪسایـے ڪہ رفتن هویزه میدونن چے میگم ... جلوے درش کفشاشو👟👞 میگیرن و واڪس میزنن ... از تونل سر بندها ڪہ عبور میڪنے میرسے بہ یہ حیاط ڪہ دو طرفش شهدا دفنن و چند تا درخت🌴 رو مزار بعضے شهدا سایہ انداختہ و دلچسبے فضا رو دو چندان میڪنہ یادمہ وارد شدیم و راوے روایت گرے میڪرد . یڪے از بچہ ها ڪہ سابقہ دار بود اصرار ڪرد بچہ ها بریم سر قبر 👈شهید علے حاتمے پرسیدیم چرا بین اینهمہ شهید به اونجا اصرار دارے ...⁉️ گفت بیاین ڪارتون نباشہ 🤔 رفتیم رو مزار شهید و مشغول فاتحہ و صحبت و دیدیم چند تا خواهرا هم پشتمون سرپا وایسادن و منتظرن بیان همونجا و چون ما اونجا بودیم خجالت😰 میڪشیدن جلو بیان برام جاے تعجب بود خوب بقیہ شهیدا اطرافشون خالین برن برا اونا فاتحہ بخونن ... ڪہ این رفیقمون گفت آخہ این شهید مسئول ڪمیتہ ازدواجہ 💑 هر ڪے با نیت بیاد سر خاڪش سریع ازدواج میڪنہ (پس بگو چرا خواهرا صف وایساده بودن 😂😂😂 ما هم از قصد هے ڪشش میدادیم و از روے مزار بلند نمیشدیم ... یهو راوے اومد بلند جلومون با صداے بلند و🗣😄 خنده گفت آقایون این شهید شوهر میده ها ... زن نمیده به ڪسے 😂 یهو همه اطرافیا و اون خواهراے پشت سرے خندیدن و ما هم آروم آروم تو افق محو شدیم ..🌅 البتہ راویہ بہ شوخے میگفت ؛ خیلے بچه ها با نیت اومدن و ازدواج 🎊🎉 هم ڪردن . 🔸اقایون و خانمایـے ڪہ راهیان میرید مزار تو فراموش نشہ •┈••✾💧✾••┈• نشر دهنده باشیم به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad سروش: http://splus.ir/b_4khordad روبیکا: https://rubika.ir/b_4khordad سایت: http://www.b4khordad.com
🍂 طنز جبهه مداحی با اعامل شاقه •┈••✾✾••┈• 🔹 بعضی از مداح هـای عزیـز خیلـی بـه صـدای خودشـان علاقه داشـتند و وقتـی شروع مـی کردنـد بـه دم گرفتـن دیگـر ول کـن نبودنـد. بچه‌هـا هـم کـه آمـاده شـوخی و سربـه سر گذاشـن بودنـد، گاهـی چـراغ قـوه شـان را از مقابـل شـان برمـی داشـتند و آن وقـت مـی دیـدی مـداح زبـان گرفتـه، بـا مشـت بـه جـان اطرافیانـش افتاده و دنبــال چــراغ قــوه اش می‌گشــت. یــا اینکــه مفاتیــح را از جلویــش برداشــته و بــه جــای آن قــرآن می‌گذاشــتند. بنــده خــدا در پرتــو نـور ضعیف چــراغ قــوه چقــدر ایـن صفحـه آن صفحـه مـی کـرد تـا بفهمـد کـه بلـه، کتـاب روبرویـش اصـلا، مفاتیـح نیسـت. یـا اینکـه سـیم بلنـد گـو را قطـع مـی کردنـد تـا او ادب شـود و ایـن قـدر بـه حاشـیه نپـردازد... بچه‌هـا داشـتند دعـای کمیـل مـی خواندنـد و مـداح می‌گفـت: خدایـا شـب جمعه است و یک مشـت گنه کار آمده اند.. یـک دفعـه ای وسـط مجلـس فریـبرز ظاهـر شـد و خیلـی سریـع و بـا خنـده گفـت: غلـط کردیـد گنـاه کردیـد، الان اومدیـد اینجـا و گریـه مـی کنیـد. خدایـا یـک مشـت گنـه کار آمده انـد، می‌خواسـتید گنـاه نکنیـد. مگـه دسـت شمـا رو گرفتنـد و گفتنـد گنـاه کنیـد. حرفـش تمـام نشـده بـود کـه چنـد نفـر از بچه‌هـا بـا دمپایـی دنبالـش کردنـد و فریبـرز هـم، فـرار... •┈••✾💧✾••┈• @b_4khordad
🍂 طنز جبهه «دلبر قرمز» •┈••✾✾••┈• 🔹 تعداد مجروحین بالا رفته بود فرمانده از میان گرد و غبار انفجارها دوید طرفم و گفت: سریع بی سیم بزن عقب و بگو یه آمبولانس بفرستند مجروحین رو ببره بی سیم زدم به خاطر اینکه ممکن بود عراقی ها شنود کنن ، از پشت بی سیم با کُد حرف می زدیم گفتم: حیدر... حیدر ... رشید! چند لحظه صدای فش فش به گوشم رسید و بعد صدای کسی امد: - رشید به گوشم - رشید جان حاجی گفت یه دلبر قرمز بفرستید! - هه هه دلبر قرمز دیگه چیه؟ - شما کی هستید؟ پس رشید کجاست؟ - رشید نیست. من در خدمتم - اخوی! مگه برگه ی کُد نداری؟ - برگه کُد دیگه چیه؟ بگو ببینم چی می خوای؟ بد جوری گرفتار شده بودم از یه طرف باید با کُد حرف می زدم که خواسته مون لو نره از طرفی هم با یه آدم شوت برخورد کرده بودم بازم تلاشمو کردم و گفتم: - رشید جان! از همون ها که چرخ دارند! - چی میگی؟ درست حرف بزن ببینم چی می خوای؟ - بابا از همون ها که سفیده - هه هه. نکنه ترب می خواهی؟ - بی مزه! بابا از همون ها که رو سقفش یه چراغ قرمز داره - دِ لا مصب زودتر بگو آمبولانس می خوام دیگه! کارد می زدند خونم در نمی اومد هر چی بد و بیراه بود پشت بی سیم بهش گفتم اونهمه تلاش کردم دشمن نفهمه چی می خوایم ، اما این بنده خدا... •┈••✾💧✾••┈• به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad سروش: http://splus.ir/b_4khordad روبیکا: https://rubika.ir/b_4khordad سایت: http://www.b4khordad.com