🔸فرمانده واقعی کسی است که وقتی فرمان جهاد می دهد خود در خط مقدم این جهاد قرار گیرد.
در ایام پرچالش اخیر پرچم دار جهاد تبیین خود رهبری معظم انقلاب بودند ایشان با کنش گری های فعال جبهه باطل را از موضع حمله بی امان وارد موضع دفاع کرده اند و عمده فعالیت شان تلاش برای کم اثر کردن اقدامات هوشمندانه ایشان است ...
🔻آن نشست زیبا، پرمحتوا و خبرسازی که ایشان با #بانوان داشتند و برای مقابله با آن رسانه های معاند زحمت زیادی را متحمل شدند..
🔻جشن فرشته ها که تصاویر جهانی پرجاذبه ای را خلق فرمودند و تیتر خیلی از رسانه ها و فضای مجازی داخلی و خارجی شد
🔻و اکنون عفو عمومی و گسترده دستگیر شدگان اغتشاشات که موجی از امید و #همدلی اجتماعی را به راه انداخته است و قطعا موج سواری و مظلوم نمایی دروغین صحنه گردانان خارج نشین اغتشاشات را در هم خواهد شکست ...
این حرکت ها نمونه های از #جهاد_تبیین اخیر معظم له است.
✅اگر همه دلسوزان و متنفذین با الگوگیری از ایشان این گونه #هنرمندانه و #نقطه زن به میدان بیایند بسیاری از چالش های اجتماعی ما کاهش پیدا خواهد کرد.
✍علی امیری
شبهه
یکی از ایرادات شاه خرید زیاد تسلیحات بوده و اختصاص زیاد بودجه به این امر ، اعتراض امام خمینی(ره) هم بدنبال داشته است و از طرفی هم میگویند جنگ را با همان تسلیحات که شاه خریده بود پیروز شدیم چون ما خودمان چنان در ساخت تسلیحات ناتوان بودیم که سیم خاردار هم کمبود داشتیم این دو با هم متناقض است؟!
اول: هیچ کسی با هزینه کردن برای سلاح و خرید سلاح مخالف نیست و هر کشوری باید مقداری از بودجهی خودش را صرف تجهیزات نظامی کند اما نه فقط صرف خرید سلاح بلکه باید صرف علم و دانش تولید سلاح کرد و اشکال اول به شاه این بود که به جای هزینه کردن برای خرید سلاح، هزینه برای علم تولید آن انجام بدهد. به این خاطر همیشه وابسته به غرب و آمریکا بودیم.
دوم: مشکل بعدی این خریدها این بود که نه تنها برای خرید سلاح محتاج و وابسته به غرب بودیم بلکه برای نگهداری و تعمیر و حفاظت از آنها وابسته و محتاج به غرب بودیم به طوری وقتی متخصصین آلمانی بعد از پیروزی انقلاب رفتند در تولید گلوله ژ3 هم مشکل پیدا کردیم.
سوم: خرج و هزینه کردن هر کشوری برای تسلیحات نظامی لازم است اما این هزینه باید متناسب با درآمد کشور و متناسب با متوسط جهانی باشد.
هزینه برای تسلیحات نظامی طبق متوسط جهانی 2.2 درصد از درآمد ناخالص کشور است و برخی از کشورهای پر درآمد و جنگ طلب مثل آمریکا بودجه نظامی آن 5.6 درصد از درآمد ناخالص کل کشور است.
اما بودجهای که شاه در سال 1353 برای تسلیحات نظامی قرار داده بود 12 درصد از درآمد کل ناخالصی کشور بود. و این ولخرجی بود چون در همان زمان بخشهای صنعتی و کشاورزی کشور نیازمند توسعه و بودجه بودند.
چهارم: خیلی از خریدهای شاه بیش از نیاز کشور بود مثلا 1500 تانک از انگلیس سفارش داده بود که بیش از نیاز ایران بود و با انقلاب هم انگلیس آنها را به ایران نداد تا اینکه امسال در دولت سیزدهم پولش گرفته شد یعنی 43 سال بعد از انقلاب.
پنجم: خیلی از سلاحهایی که شاه میخرید با قیمت بسیار بالاتر از قیمت واقعی آن بود مثلا قیمت اف 14ای که 17 میلیون دلار بود شاه آن را 27 میلیون دلار میخرید.
ششم: خرید این تسلیحات توسط شاه و افراد نزدیک او مثل شاپور ریپورتر و ارتشبد طوفانیان انجام میشد که برای این کار رشوه و پول زیادی را میگرفتند.
هفتم: سلاحهای خریداری شده شاه بیش از آنکه برای مقابله با متجاوزان استفاده شود برای سرکوب مردم ایران و منطقه به کار میرفت مثل: سرکوب بلوچها در پاکستان، سرکوب شورشیان در یمن شمالی کمک به ملک حسین در سرکوب فداییان فلسطینی در اردن، جنگ با انقلابیون ظفار عمان یا کمک به آمریکا در جنگ ویتنام.
هشتم: علاوه بر اینها عامل پیروزی ایران در جنگ تحمیلی این سلاحها نبود بلکه انگیزه و ایمان جوانان مؤمن ارتشی و سپاهی و بسیجی بود که با اسلحههای ابتدایی و انفرادی تانکها و ابزار پیشرفتهی عراقی را از کار میانداختند.
بنابراین اگر امام خمینی(ره) و انقلابیون با خرید تسلیحات توسط شاه مخالف بودند به خاطر این ولخرجی در خرید تسلیحات و سلاحهای گران و غیرهوشمندانه بود نه اینکه کلا با خرید سلاح و هزینه برای دفاع مخالف باشند.
منبع:
برگرفته از سخنان محسن ردادی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در خبرگذاری مهر، خریدهای نظامی شاه، خدمت یا خیانت؟!، 18 بهمن 1399.
شبهه
کشور ما که سومین تولید کنندهی گاز دنیاست چرا باید در زمستان خودش گاز کم بیاورد و گاز برخی از مناطق فشارش کم شود و قطع شود یا از کشوری مثل ترکمنستان گاز بخرد و او هم وقتی خودش گاز کم بیاورد گاز ایران را قطع کند؟!
اول: اگر ایران گاز خودش را صادر میکند چون گاز خودش را گرانتر میفروشد و در مقابل گاز ارزانتر میخرد.
دوم: گازی که ایران از دیگران میخرد برای مناطقی استفاده میکند که از ذخایر خود ایران دور هستند و هزینههای زیادی نیاز است که آن را از معادن گاز خود ایران به آن مناطق بفرستند ولی با خرید از کشورهایی که به آن مناطق نزدیک هستند هزینه کمتری میکند.
مثل خرید گاز از ترکمنسان برای مناطق شمالی که به صرفهتر است. چون تا بخواهد بیش از 1000 کیلومتر گاز را از جنوب به شمال ایران انتقال دهد از ترکمنسان که نزدیکتر است میخرد که هم انتقالش کمتر هم کم هزینهتر و ارزانتر است.
سوم: اما اینکه آن کشور وقتی خودش کمبود گاز داشته باشد گاز ما را قطع میکند بستگی به قرداردی است که بین دو کشور صورت گرفته است اگر آن کشور عهد کرده در صورت نیاز خودش گاز کشور خریدار را کم کند طبق قرداد عمل کرده است. و به این خاطر فشار گاز آن مناطق کم میشود.
همانطور که در صورت کمبود گاز داخل کشور صادرات ما نیز به کشورهای دیگر قطع میشود. و اگر هم صادراتی باشد جنس گازش با گاز مصرفی ما تفاوت دارد.
چهارم: نکته دیگر خط لوله گاز در ایران ۳۵۰ هزار کیلومتر است(حدود ۴۰هزار کیلومتر خطوط پرفشار و ۳۰۰هزار کیلومتر شبکه فرعی).
این یعنی تقریبا ۹ برابر خط استوا؛ میتوانید با این خط لوله ۹ بار دور زمین را لولهکشی کنید؛ گاز رسانی به دورترین نقاط کشور از روستاهای لب مرز تا کوهستانهای برفگیر. این رکورد در جهان کمنظیر است. و برای این مقدار از خطوط لوله کشی سومین کشور تولیدکننده گاز دنیا که سهله ، اولین تولید کننده گاز دنیا هم باشید باز گاز کم میآورید و با افت فشار گاز روبهرو میشوید.
پنجم: آمریکا و روسیه اولین و دومین تولیدکننده گاز دنیا، 20 درصد از گاز مصرفی خود در اوج سرما را از طریق ذخیرهسازی گاز تامین میکنند. یعنی در زمانی که اوج مصرف گاز نیست گاز را ذخیره میکنند تا در زمان اوج مصرف گاز، با کمبود گاز مواجه نشوند.
ششم: البته ایران هم در دولتهای قبل این کار را میکرد و با ذخیره سازی گاز در فصل گرما در زمستان از گاز ذخیره استفاده میکرد اما در سال 97 شرکت ذخیرهسازی گاز توسط دولت دوازدهم منحل شد و باعث مشکل کمبود گاز در اوج سرما و مصرف گاز شدیم.[1]
هفتم: با روی کارآمدن دولت سیزدهم دوباره پروژههای ذخیرهسازی گاز در ۱۴ طرح با مجموع سرمایهگذاری ۵ میلیارد دلار در دستور کار قرار گرفت و تا سال ۱۴۰۶ ایران به ظرفیت عرضه ۱۰۰ میلیون متر مکعب گاز خواهد رسید.[2]
منابع:
[1]ـ ـ سایت خبرگزاری فارس، ۴ بهانه عجیب درباره علت انحلال شرکت ذخیرهسازی گاز در دولت روحانی،27 بهمن 1401.
شبهه
الان که 80 میلیون جمعیت داریم اینقدر مشکل داریم و منابع برای همه کم است بعد چطور مسؤلین میگویند جمعیت را افزایش دهید؟
اول: بحث افزایش جمعیت یک بحث حیاتی است چون اگر جمعیت ایران اینگونه پیش برود چند سال دیگر جمعیت ایران رو به پیری و نابودی میرود و قصد افزایش جمعیت برای جوان شدن جمعیت برای آینده است چون هر روزی که جمعیتی به دنیا بیاید جمعیتی هم از دنیا می رود و این تعادل برقرار است و اینگونه نیست که جمعیت بیاید و به جمعیت اضافه شود و کسی نمیرد.
دوم: اگر تعداد مرگ و میرهای جمعیت با تولدها مساوی باشد و همیشه پیرها بمیرند و جوانان و کودکان از دنیا نروند میتوان امیدوار بود که جمعیت ثابت بماند.
ولی با آنچه که در واقعیت اتفاق میافتد و کودکان و جوانان بسیاری از دنیا میروند روزی میآید که دو برابر جمعیت ایران پیر و از کار افتاده هستند و دیگر نیروی کار برای اداره کشور وجود ندارد و کشور رو به نابودی میرود و کار به جایی میرسد که ارتش و نیرویی برای دفاع از کشور هم نمیماند و کشور در برابر کوچکترین حمله و تحدیدی نابود میشود. و بیشتر درآمد کشور صرف درمان و نگهداری سالمندان میشود.
و این در صورتی بود که تعداد مرگ و میرها با تولدها مساوی بود حال اگر تعداد تولدها کمتر از مرگ و میرها باشد واضح است که این جمعیت زودتر به پیری رسیده و آسیبپذیرتر و پرهزینهتر خواهد شد.
چهارم: درضمن منابع ایران آنقدر زیاد هست که طبق پیش بینی تا 150 میلیون جمعیت را جواب میدهد و اگر الان کمبودی داریم به خاطر کمبود منابع نیست.
بلکه به خاطر عوامل دیگر است مثل کم کاری مسؤلین در بهره برداری از منایع و رساندن میزان صحیح منابع به تمام مردم یا سواستفادهی سودجویان که نمیگذارند منابع به طور عادلانه بین همه تقسیم شود. یا عوامل خارجی مثل دشمنان و تحریمها باعث شده که آنطوری که باید از منابع بهرمند شویم، نتوانیم استفاده کنیم.
پنجم: با پیشرفت ابزار و امکانات جدید میزان بهرمندی از منابع هم بیشتر میشود و هر چقدر جمعیت هم زیاد شود باز به اندازه آنها منابع بهره برداری میشود.