او رفت و از آن روز به بعد دیگر خبری از او ندارم.
ناگهان بغضم سرباز کرد و اشک هایم جاری شد، که خدای من این چه غلطی بود که من مرتکب شدم. ای کاش آن موقع کور می شدم و این جنایت را نمی کردم. ای کاش حاج علی آن موقع به جای گوش دادن به حرفم توی گوشم می زد. ای کاش ای کاش.... و این ای کاش ها که بیچاره ام می کرد. الان حدود 20 سال است که از این ماجرا می گذرد و هر کس به نجف مشرف می شود من سراغ شیخ هادی را از او می گیرم ولی افسوس که هیچ خبری از شیخ هادی مظلوم نیست.
دوستان، ما هر روز چقدر آبروی دیگران را می بریم؟! زندگی ها را نابود می کنیم؟! به خاطر خدا چه ظلم هایی که نمی کنیم! به خاطر خدا دعایم کنید. آیا خدا از گناهم می گذرد؟ چه خاکی باید به سرم بریزم؟.... ای کاش و ای کاش.
بچه های ایران 🇮🇷
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_هفتاد_و_چهارم آخرِ سر خودِحاج آقا آمد و گفت : « بیا یه شرطی ب
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_هفتاد_و_پنجم
دست کشیدم داخل موهایش
همان موهایی که تازه کاشته بود!😭
همان موهایی که وقتی با امیرحسین بازی می کرد ، می خندید :
« نکش! میدونی بابت هر تار اینا پونصد هزار تومن پول دادم!»
یک سال هم نشد..
مشمای دور بدن را باز کرده بودند.. بازتر کردم .
دوست داشتم با همان لباس رزم ببینمش .. کفن شده بود .
از من پرسیدند :
« کربلا ومکه که رفتید ، لباس آخرت نخریدید ؟ »
گفتم :
« اتفاقأ من چند بار گفتم ، ولی قبول نکرد!»
می گفت :
« من که شهید می شم ، شهید هم که نه غسل داره نه کفن!»
ناراحت بودم که چرا با لباس رزم دفنش نکردند😔
می خواستم بدنش را خوب ببینم!
سالم سالم بود ، فقط بالای گوشش یک تیر خورده بود..
وقتش رسیده بود ..
همه کارهایی را که دوست داشت ، انجام دادم .
همان وصیت هایی که هنگام بازی هایمان می گفت ..
راحت کنارش زانوزدم ، امیرحسین را نشاندم روی سینه اش😭
درست همان طور که خودش می خواست .
بچه دست انداخت به ریش های بلندش :
« یا زینب ، چیزی جز زیبایی نمی بینم! »
گفته بود :
« اگه جنازه ای بود و من رو دیدی ، اول از همه بگونوش جونت!»
بلند بلند می گفتم :
« نوش جونت! نوش جونت!»
می بوسیدمش ، می بوسیدمش ، می بوسیدمش ..💔
این نیم ساعت را فقط بوسیدمش . بهش گفتم :
« بی بی زینب علیهاالسلام هم بدن امام را وقتی از میان نیزه ها پیدا کرد ، در اولین لحظه بوسیدش ... سلام منو به ارباب برسون! »
به شانه هایش دست کشیدم ..
شانه های همیشه گرمش ، سرد سرد شده بود .
چشمش باز شد!
حاج آقا که آمد ، فکر کرد دستم خورده یا وقت بوسیدن و دولا راست شدن باز شده ...
آن قدر غرق بوسیدنش بودم که متوجه چشم بازکردنش نشدم ..
حاج آقا دست کشید روی چشمش ، اما کامل بسته نشد..!
آمدند که
« باید تابوت رو ببریم داخل حسینیه!»
نمی توانستم دل بکنم . بعد از 99 روز دوری ، نیم ساعت که چیزی نبود😭
باز دوباره گفتند :
« پیکر باید فریز بشه! »
داشتم دیوانه میشدم هی که می گفتند فریز ، فریز ، فریز ...
بلند شدن از بالای سر شهید ، قوت زانو می خواست که نداشتم!
حریف نشدم...
تابوت را بردند داخل حسینیه که رفقا و حاج خانم با او وداع کنند..
زیر لب گفتم :
یا زینب ، باز خداروشکر که جنازه رومیبرن نه من رو!💔💔
بعد از معراج ، تا خاکسپاری فقط تابوتش را دیدم .
موقع تشييع خیلی سریع حرکت می کردند .
پشت تابوتش که راه می رفتم ، زمزمه می کردم :
« ای کاروان آهسته ران ، آرام جانم می رود!»😭
این تک مصراع را تکرار می کردم و نمی توانستم به پای جمعیت برسم..
#رمان_شهید_محمد_خانی
#رمان ✨
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
____♡_بچه های🇮🇷ایران_♡____
🆔کانال @b_iran
💚
🤍❤️
❤🤍💚
enc_16505659415137861653114 (1).mp3
4.25M
🕯نماهنگ شوق دیدار
🎙به نوای : #حاج_محمود_کریمی
🖤🏴@b_iran
بچه های ایران 🇮🇷
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو https://www.aparat.com/v/rldBV
زندگی نامه #شهید_محمد_حسین_محمد_خانی (شخصیت اول رمانی که در کانال داریم) همراه با تصویر و گفتگو با خانواده و دوستان👆🏻
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧#جلسه_چهاردهم
🔮 #طرح_شگفت_انگیزترین
#آیاتکاربردیقرآن
#قرآن
📚 موضوع:
چرا #دین فقط در عبادت و بهشت و جهنم خلاصه می شود؟
چرا دین را وارد #سیاست میکنند؟
🎙حاج آقا رحیمی
⏰ ۱۰ دقیقه و ۵۶ ثانیه
با دور تند گوش بدید
✅ مجموعه فرهنگی جهادی #فطرس 🇮🇷
@fotros_dokhtarane
🌱 خب خب خب! این هم از : 😇
🗂 سوالات جلسه چهاردهم✨شگفت انگیزترین✨:
1⃣ کامل بودن دین اسلام به چه معنی است؟
الف) کتاب آسمانی آن تحریف(کم و زیاد) نشده
ب) برای تمام شئون و موضوعات و عرصه های زندگی انسانها برنامه دارد
ج) هر دو گزینه
2⃣ در آیه ۹۰ سوره نحل خداوند به چه چیزهایی دستور داده و خز چه چیزهایی نهی کرده؟
الف) دستور به عدل ، احسان ، رسیدگی به نزدیکان داده و از فحشا و منکر و بغی نهی کرده
ب) از بی عدالتی و ظلم نهی کرده و دستور به عدالت و احسان کرده
ج) دستور به همراهی و اطاعت از پیامبر کرده و از همراهی و تبعیت از ظالمان نهی کرده
3⃣ به طور کلی دین برای چه جنبه هایی از زندگی انسان برنامه دارد؟
الف) ارتباط انسان با خدا و خود
ب) ارتباط انسان با دیگر انسانها و جامعه
ج) ارتباط انسان با حیوانات و طبیعت
د) همه موارد
4⃣ چرا بعضی از ورود دین در اقتصاد و سیاست و مدیریت جامعه تعجب میکنند و معترض این موضوع هستند ؟
الف) بخاطر نا کار آمدی دین مسیحیت و اینکه تصور میکردند دین اسلام هم مثل مسیحیت برنامه ای برای مدیریت جامعه ندارد
ب) ورود دین در بسیاری از عرصه ها به ضرر بعضی از افراد سودجو و سرمایه دار و مستکبر است که دوست دارند دین فقط در عبادت خلاصه شود
ج) هر دو گزینه
✅ رفقا پاسخ سوالات امشب رو اینجا ثبت کنید☺️
🌱بچه های براان شمالی به آیدی
@Panah_khanom
🌱 بچه های براان جنوبی به آیدی
@zi1385
🌱 بقیه بچه ها هم به آیدی
@Ghotbii_v
✨راستی! هر روز هم منتظر یه شگفت انگیزترین
باشید!
✨بارُفقات هم که به اشتراک میذاری دیگه!آره؟👇
⊰᯽🦋@fotros_dokhtarane