هروقت که راه کربلا باز شود
چهار سال مریض بود.
کلی دوا و دکتر کردیم. فایده نداشت. آخرین بار بردیمش پیش بهترین متخصص اطفال تو اصفهان. معاینه اش کرد و گفت:«کبدش از کار افتاده. شاید تا فردا صبح زنده نماند!» پدرش سفره حضرت ابوالفضل علیه السلام را نذر کرد. آقا شفایش داد.
دفعه آخری که رفت جبهه ازش پرسیدم کی بر می گردی؟
جواب داد:
« هر وقت که راه کربلا باز شود.»
توی عملیات والفجر یک شده بود مسئول دسته دوم گروهان حضرت ابوالفضل.
وقتی شهید شد شانزده سالش تمام شده بود، شانزده سال بعد هم برگشت. درست شب تاسوعا وقتی برگشت که اولین کاروان اززائران ایرانی رفتن کربلا.
راه کربلا باز شده بود...
#شهید_علیرضا_کریمی
🕊🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
⚘﷽⚘
📌شهیدانه .....🌷
شهادت طلوعے دوباره است
ڪه تو را میخواند
عقل و عشق در رگهاے شهادت جاریست
عقل میگوید برو
و عشق میخواند بیا ...
آنگاه ست ڪه در آغوش معشوق و معبودت "الله" جاےمیگیرے ....
سلام برشما شهیدان ڪه خدا عاشقتان شد و شما را آسمانے ڪرد
شهدا با نگاهتان ما را هم آسمانے ڪنید.
#شهیـدحسینحریری
🕊🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
🌷🌾 امیر خیلییی بامعـــــرفت بود..
جلوی درب مسجد ایستاده بودیم، یه چرخی هم که بارش میوه ی طالبی بود جلو مسجد داشت میفروخت، یه آقایی که داشت سوا میکرد یه طالبی از دستش افتاد و له شد.
بدون اینکه فروشنده ببینه گذاشت رو چرخ و بقیه رو خرید و رفت، امیر که این صحنه رو دید رفت جلو همون طالبی له شده رو خرید، اون طالبی رو خرید بدون اینکه فروشنده متوجه بشه.
🌷شهیدیکه هر روز صبح
پای 🌾مادرش را میبوسید...
🔸 🌷شهید مدافع حرم امیر لطفی
🔹تاریخ 🌷شهادت: ۱۳۹۴/۹/۲
🕊🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
15.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان صوتی ( وقتی همه خسته شدیم ) 🎧
♦️ حسن باقری: آقا مصطفی من خیلی تلاش کردم ولی ممکنه هلیکوپترها نرسن ! مهمات هم نداریم!!
♦️ مصطفی ردانی پور: یعنی چی نرسن؟! حسین و احمد که نمی تونن با دسته بیل جلوی پیشروی دشمنوبگیرن! مهمات لازمه!! ،اینجوری فایده نداره حسن، یه موتور آماده کن باید با هم بریم خط...
🕊🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش محمد هست🥰✋
*شهیدی که وصیت کرده بود با لباس رزم و شهادت دفن شود*🕊️
*شهید محمد استحکامی جهرمی*🌹
تاریخ تولد: ۱۴ / ۴ / ۱۳۶۲
تاریخ شهادت: ۲۷ / ۷ / ۱۳۹۴
محل تولد: فارس/ جهرم
محل شهادت: سوریه
*🌹محمد با همسرش طاهره زندگی عاشقانهای داشتند💞 از لحظه خواستگاری و سر به زیری بیش از حد محمد✨تا دورانی که در نخلستانهای جهرم عکسهای دونفره میگرفتند👩❤️👨محمد نام همسرش را "عاشقانه من" سیو کرده بود💝 دو فرزند از او به یادگار مانده🌷محمد حتی حبوبات داخل کابینت آشپزخانه را هم حساب میکرد و خمس مالش را میپرداخت✨او به سوریه رفت🕊️ 🏴روز 8 محرم سال 94 بود که دلتنگی و بیقراری طاهره بیشتر میشود🥀چند روزی از محمد بیخبر بود🥀همسرش← ( با پدر محمد تماس گرفتم خیلی با من حرف نزد. نگران شدم💘 دوباره تماس گرفتم📞 دیدم صدای گریه میآید🥀تا گفتم آقاجون از محمد خبری شده؟ گفت: محمد دیگر تمام شد»🥀خیلی گریه و بیتابی میکردم🥀همه جا با محمدم اما بعضی جاها مثل حرم شاهچراغ دلتنگی برای محمد بیشتر میشود.💞 با هم به حرم شاهچراغ (ع) میرفتیم.)🕌 محمد وصیت کرده بود با لباس رزم و شهادت دفنش کنند که همینطور شد✨او به دست تکفیری های تروریست به شهادت رسید🕊️ و در عصر تاسوعا🏴 در جهرم به خاک سپرده شد*🕊️🕋
*شهید محمد استحکامی جهرمی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos_313*
#از تعزیه خوانی تا شهادت در سوریه🕊️
🌹شهید امیر علی محمدیان🌹
تاریخ تولد: ۱۳۷۱
تاریخ شهادت: ۲۱ / ۱۰ / ۱۳۹۴
محل تولد: تهران
محل شهادت: خان طومان
🌹مادرش← اميرعلی دربارهی كارهايی كه میكرد خيلی حرف نمیزدو كسی هم نميدانست كه او حقوقش را خرج نيازمندان ميكندتنها دارايی اميرعلی يك موتور بود🏍️ كه آن را هم با قرض خريده بود🏍️ وقتي هم رفت به من سفارش كرد اگر برنگشتم آن را بفروشيد و بدهیهای مرا بدهيد
از همه خداحافظی كرد و حلاليت طلبيد *مدت زيادی در سوريه نبود كه خبر شهادتش را آوردند.
همرزم شهید: دشمن كه حمله كرد هركدام از ما پناه گرفتيماميرعلی پايش تير خورد و روی زمين افتاد
خواستيم كمكش كنيم، نگذاشت. گفت برويد، من خودم را به شما ميرسانم
اما ديگر كسی خبری از او ندارد🥀
اميرعلی خيلی حضرت فاطمه(س) را دوست داشت و هميشه میگفت دلم ميخواهد مثل مادرم حضرت زهرا(س) گمنام باشم
🌷دوست شهید← *او تعزیه خوان بود و در روز عاشورا به جهت اینکه درشت اندام بود همواره در تعزیه ها نقش شمر لعنت الله علیه
را اجرا می کرد
اما وقتی خیمه ها را آتش می زدند🔥 *گوشه ای می نشست و اشک می ریخت*🥀در نهایت او در سوریه به دست تکفیری ها به شهادت رسیدو پیکرش پیدا نشد و مفقود ماند*🕊️
🌹شهیدجاویدالاثر
امیر علی محمدیان🌹
🌹شادی روح مطهرهمه شهدابخوانیم فاتحه مع الصلوات 🌹
🕊🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada