🕊 شهید حميدرضا نظام
دنيا آزمونكدهاي بيش نيست، آزمونكدهاي موقت كه، در آن ايمانها در زير امواج متصل اضداد امتحان و صابران گلچين ميشوند. آري توقفگاهي كه بايد در آن پاك شد، عقيده يافت، جهاد كرد، مستقيم ماند و با آنچنان ايماني رفت كه هرگز خداوند هستي و رحمت و سعادت ناپايان او را در ازاي يك قاچ ميوه و يا ... نفروخت.
🥀🕊 @baShoohada 🕊
کتابی که نمیشود بدون اشک آن را تمام کرد
نظر یکی از اولین خوانندگان کتاب شهید سیاهکالی مرادی
🌸عصر روز جمعه بود که کتاب را به پایان رساندم شخصیت حمید سیاهکالی چنان برایم جذابیت داشت که تمام روز جمعه را پای خواندن کتاب گذراندم🌸
به نقطه آخر کتاب که رسیدم بغض سنگینی گلویم را آزار می داد، گویی من نیز همچون همسر شهید سفر کرده ای را از دست داده بودم گریه آرامم نمی کرد به یاد حرف همسر شهید در کتاب افتادم که میگفت نام کربلا و امام حسین(ع) حمید را آرام میکرد
میدانستم این بیقراری از جانب من نیست از جانب شهید و همسر شهید است وضو گرفتم و رو به قبله نشستم مداحی مشهوری که همسر شهید در کتاب گفته بود حمید دوست دارد را گذاشتم و شروع به خواندن زیارت عاشورا کردم به نیابت از شهید حمید، دلی که حسینی شد فقط اشک حسین و نام حسین آرامش می کند باشد که شهدا شفیعمان در صحرای محشر شوند آمین
🥀🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتی اگر روضه های زیادی درباره فاطمیه و حضرت زهرا سلام الله علیها گوش داده باشید؛ باز هم جنس این چند دقیقه برایتان متفاوت خواهد بود.
روضه خوب، فقط به تن صدا و شعر و ملودی نیست، اگر اخلاص و ایمان پشت حرفی که زده میشود باشد، نتیجه اش میشود همین. یک نظامی با ته لهجه کرمانی، حرفهایی میزند که سوز و گدازش را در خیلی از روضه ها پیدا نمیکنید...
🥀🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹لحظاتی شیرین از دلبری های دختر شهید مصطفی صادقی برای پدرش
🔹دل کندن از یه دختر برای پدرش خیلی سخته اما هدف بالاتری داشت....
🥀🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 گوشه هایی از شب وداع با پیکر مطهر شهید حمید رضایی امین در چناران
🔸خداحافظ ای داغ بر دل نشسته ......
🥀🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️🎥 فیلم تکاندهنده و کوتاه #سهم
📌برگرفته از خاطره همسر شهید نوروزی نژاد
✍ایکاش این کلیپ آنقدر دست به دست شود تا همهی مردم و مسئولین ببینند...
🥀🕊 @baShoohada 🕊
هر شهید
مثل یڪ فانوس است
مےسوزد و
نور مےدهد✨
و از کنار او بودن
تو هم نورانی مےشوی
با #شهدا که رفیق شدی
#شهید مےشوی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🥀🕊 @baShoohada 🕊
🌹 ارادت شهید علی اصغر حاجی غلام زاده به حضرت زهرا (س)
🥀 تا روضه حضرت زهرا (س) را می شنید به هم می ریخت.
می گفت: تنهاترین چیزی که طاقتش را ندارم روضه حضرت زهرا(س) است.
شب عملیات والفجر هشت، وقتی غواص های لشکر برای اعلام وضعیت به طرف جزیره ام الرصاص رفتند؛ خبری از آنها نشد، علی اصغر پیش قدم شد برای آوردن خبر. آخرین خبر، خبر خودش بود.
با دشمن درگیر شده بود. صدایش از توی بی سیم می آمد. آخرین کلام کلامش سه بار سلام به حضرت زهرا (س) و نوای سوزناک مادر بود.
راوی: هم رزم شهید
کتاب خط عاشقی ۲ (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)
🥀🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
🤲مناجات با امام زمان
#شیوه های ارتباط با امام زمان 🎖
#علائم ظهور
#احادیث مهدوی ✨
🌼#چطوری با امام زمانم ارتباط برقرار کنم 🌼
👇👇👇
https://eitaa.com/bakhooda/1398
🌹شهید سیدمرتضی آوینی:
قرنهاست زمین انتظار مردانی اینچنین را میکِشد..
تا بیایند و کربلای ایران را عاشقانه بسازند..
و زمینهساز ظهور باشند..
آن مردان آمدند و رفتند..
فقط من و تو ماندیم
و از جریان چیزی نفهمیدیم...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🥀🕊 @baShoohada 🕊
*زندگـــــے شـــــیرین ...💕
موضوع:عاشقانه شهدائی
تازه از سربازے برگشته بود و حدود۲۰ سالش بود
که اومدن خواستگاریم ...💕
هنوز کارے هم پیدا نکرده بود
یادمه مراسم خواستگارے بابام از او پرسید...
" درآمدت از کجاست ؟ "
گفت:" من روے پاے خودم هستم و
از هر جا که باشه نونمو در میارم "
حالت مردونهش خیلے به دلم نشست 💕
وقتے میدیدم که چطور با خونوادم در مورد
ازدواج صحبت میکنه ...
با هم که صحبت میکردیم گفت:
" حجاب شما از هر چیزے واسم مهمتره ... "
واسه عـــــقد که رفتیم ...💕
دست خطے نوشت و خواست که امضاش کنم
نوشته بود ...
" دلم نمے خواهد یک تار موے شما را نامحرمے ببیند…❤ "
منم امـــــضاش کردم ...
مادرم از این موضوع ناراحت شد و گفت
این پسر خیلے سخت گیره ؛
ولے من ناراحت نشدم
چون میدونستم که میخواد زندگے کنه ...💕
واقعاً هم زندگے باهاش بهم مزه میداد
تا قبل شروع زندگے مشترک💕 دانشگاه میرفتم
میخواستم ادامه تـــــحصیل بدم ولے
وقتے که با مهدے ازدواج کردم ...💕
بچه دار هم که شدیم
اونقده تو خونه خوش بودم ؛
که دلم نمیخواست جایے برم تا جایے که همه
بهم میگفتن ...
" تو چے از خونه میخواے که چسبیدے به کنجش ؟"
جو خونه مونو اونقد دوســـــت داشتم💕
که دلم نمیخواست رهاش کنم ؛
موندن تو اون چاردیوارے واسم لذت بخش بود
تا حدے که حتے تصمیم گرفتم
جاے ادامه تحصیل و بیرون رفتن از خونه ...
بیشتر بمونم تو خونه و مادر باشم و یه. هـــــمسر💕
🌷همسر شهید مدافع حرم
مهدے قاضے خانے 🌷
*لایک❤️ یادتون نره*
*📖داستان
🥀🕊 @baShoohada 🕊