#درمحضـــــر_شهــ🕊ـــداء🎋
دوستش میگفت:
حضرت آقا که فرمودند تولید ملی،
فردا محمدحسین گوشیشو عوض کرد و یه گوشی ایرانی گرفت...
محمدحسین عادت داشت موقع سینه زنی پیراهنش رو در بیاره شور میگرفت تو هیئت میگفت برا امام حسین کم نذارین حضرت آقا که فرمودند شعور حسینی؛ محمد حسین دیگه این کار رو نکرد...
روز عید که بچهها چراغارو خاموش کردن تا روضه بخونن چراغ رو روشن کرد و گفت: حضرت آقا گفتن با شادی اهل بیت شاد باشید با ناراحتیشون ناراحت کی گفته ما دیوونه حسینیم؟ کاملا هم آدمای عاقل با شعوری هستیم عاقلانه عاشق حسینیم...
به قول خودش نمیذاشت حرف آقا #شهید بشه بلافاصله اطاعت میکرد
توی جلسات مبنای حرفاش فرمایشات حضرت آقا بود، رو کار تشکیلاتی حساس بود پای کار بود، هدف رو در نظر میگرفت و طرح میریخت و ولایت پذیری اعضا براش اولویت داشت
#شهید_محمدحسین_محـــ✨ــمدخانی
#عمار_حلب🌷
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
تفنگ خیلی دوست داشت هر چه پول تو جیبی جمع میکرد تفنگ می خرید، تا کلاس پنجم دبستان باید با او به مدرسه میرفتم و میماندم تا مدرسه تمام شود و برگردانمش خانه، خیلی به من وابسته بود، بعد از دبیرستان، باید خدمت سربازی میرفت، اصلا دوست نداشت، به هر دری زد که محل خدمتش تغییر کند، در نهایت هم در پرند خدمت کرد، وقتی هم که خدمت رفت حرف گوش نمیداد، به جای پوتین با دمپایی در پادگان میگشت که با این کارها فرماندهاش را ناراحت میکرد، اگر قرار بود در برف پست دهد زنگ میزد خانه که من در برف نمیمانم، ما تماس میگرفتیم و خواهش می.کردیم نگذارند در برف نگهبانی دهد، همین چیزها بود که باعث تعجبمان میشد وقتی می خواست سوریه برود.
#شهید مجید قربانخانی
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
سلام دوستان
مهمون امروزمون برادر احمد هست🥰✋
*رجعتـــ پیڪر بیسیمچے لشڪر ۱۴ امام حسین(ع) بعد از ۳۰ سال*🕊️
*🌷شهید احمد صداقتی*
تاریخ تولد: ۱ / ۹ / ۱۳۳۹
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱
محل تولد: نجف آباد،اصفهان
محل شهادت: منطقه شرهانی
*🌷خواهرشهید← احمد در عملیاتی یکی از دستهایش را از دست داد🥀یک دستش قطع شد و عصب دست دیگرش آسیب دید🥀و فقط دو انگشت آن قادر به حرکت بود🥀بعد از گذشت چند ماه در تهران یک دست مصنوعی به جای دست قطع شدهاش گذاشتند🌙هرچند توان گذشته را نداشت اما دلش آرام و قرار نمیگرفت🥀به همین دلیل دوباره راهی میدان جنگ🕊️و بیسیمچی فرمانده لشکر 14 امام حسین(ع) شد🌙همرزم← عملیات محرم بود🏴 دست دیگرش هم قطع شد🥀احمد در این هنگام شاسی گوشی را با پا فشار داده و گفت📞 « سلام من را به امام برسانید📞 و بگویید رزمندگان در اجرای اوامر شما کوتاهی نکردند؛ مهمات،غذا، همه چیز داریم💫منظورم را که میفهمید؟»📞 پس از چند لحظه صدای او قطع شد🥀و به شهادت رسید🕊️ پدرشهید← حاجحسین خرازی میگفت: «پیکر احمد در خط آتش بود و نتوانستیم او را به عقب بیاوریم.»🥀پیکر او در شمار پیکر شهدای مفقودالاثر جای گرفت🌙استخوانهایش بعد از ۳۰ سال چشم انتظاری🥀از طریق دست مصنوعیاش که سالم مانده بود🌙 و مدارک شناسایی، شناسایی شد💫ایشان با فرق شکافته و بدون دست🥀همچون علمدار کربلا کشف شد🌙و شهادت حضرت زهرا(س)🏴 به آغوش خانواده بازگشت*🕊️🕋
*شهید احمد صداقتی*
*شادی روحش صلوات*💙🌷
*zeynab_roos313*
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5845945785484577823.mp3
24.81M
🔊 سخنرانی استاد رائفیپور
📑 «اربعین، صراط مستقیم» - جلسه چهارم
🗓 ۲۴ شهریور ماه ۱۴۰۱ - موکب مع امام منصور
🎧 کیفیت 48kbps
🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
هدایت شده از آرامش دلم تنها خداست
4_5845945785484577833.mp3
32.32M
🔊 سخنرانی استاد رائفیپور
📑 «شرح دعای ندبه» - جلسه ۱۳
🗓 ۲۵ شهریور ماه ۱۴۰۱ - موکب مع امام منصور
🎧 کیفیت 48kbps
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
خاطرات_شهدا🌷
💠ماجرای جالب تفحص شهدای گمنام
🍃🌹پنج #شهید را که مطمئن بودیم #گمنام اند، انتخاب کردیم. پیکرها را خوب گشته بودیم. هیچ #مدرک هویتی به دست نیامده بود.
🍃🌹قرار شد در بین شهدا، یک #شهیدگمنام که سر در بدن نداشت، به نیابت از ارباب بی سر، اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در #روز_تاسوعا تشییع و در ورودی دهلران دفن کنیم.
🍃🌹کفن ها آماده شد. همیشه این لحظه، سخت ترین لحظه برای بچه های #تفحص است؛ شهدا یکی یکی #کفن می شدند. آخرین شهید، پیکر بی سر بود.
🍃🌹سخت دلمان هوایی شده بود، #معجزه شد، تکه پارچه ای از جیب لباس شهید به چشم بچه ها خورد. روی آن چیزی نوشته شده بود که به سختی خوانده می شد: « #حسین پزنده، اعزامی از اصفهان».
🍃🌹شهید به آغوش خانواده اش برگشت تا در روز #عاشورا در اصفهان تشییع شود و بی سر و سامان دیگری از قبیله ی حسین (علیه السلام) جایگزین او شد.
🍃🌹 کسی چه می داند، شاید نام او که در روز تاسوعا در دهلران تشییع و به جای او دفن شد #عباس بوده است.
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊