سیمای شهدا را خدا از بچگی توی صورتش گذاشته بود. سعید عجیب چهرهای نورانی داشت، آنقدر که هروقت نگاهش میکردم بلند ذکر «ماشاءالله و لاحول و لاقوه الا بالله» را به زبان میاوردم. «اصلا انگار سیمای شهدا را خدا از همان بچگی روی صورت سعید نقاشی کرده بود.»
«وقتی که در تابوت را برداشتند تا چهره ماه سعید را ببینم، بلند گفتم مادر حیف این چشمها بود که با مرگی غیر از شهادت بسته شوند. اصلا حیف این صورت و سیما بود که شهید نشود!»
یک روز رفتم مزارشهدا، دیدم آقایی روی قبر سعید افتاده و دارد بلند بلند گریه میکند. از او پرسیدم سعید من را میشناسید، گفت من تا لحظه آخر کنارش بودم. آتش دشمن بیامان روی سرمان میبارید ولی سعید با آرامش خاصی داشت توی سنگر نماز میخواند. از نگرانی چندین مرتبه رفتم دنبالش که از سنگر بیرون بیاید ولی اصرار داشت اجازه بدهم نماز آخرش را با حال بخواند. میگفت این نماز، نماز آخرم است.
خمپاره آمده بود و تا سینهاش سوخته بود، صورت و چشمش هم سوخته بود و دستش هم تقریباً قطع شده بود...😭
مادرشهید
#شادی_روح_پاک_شهید_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🕊
هدیه ای خاص و به یادماندنی به همراه حکاکی اسم و متن دلخواه شما روی چرم✌️🏻♥️
نرۍ از دستت رفتہ😉
👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3668443562C0d055d3034
ذاکر قریب البکا و سرباز امام زمان (عج)
🔅روایت میکنند، آیتالله بهاءالدینی (ره)، استاد این شهید بزرگوار که خود تندیس عرفان و آیینه بصیرت و سالک واصل است، او را «ذاکر قریب البکا» نامید.
🔅زمانی که آیتالله بهاءالدینی (ره) بعد از شهادت جلال از اصفهان میگذشتند، به همراهان گفتند: «من ستون نوری میبینم که از یکگوشه اصفهان تا عرش اعلی امتداد یافته است» زمانی که همراهان اتومبیل را تا محل موردنظر هدایت کردند، به گلستان شهدای اصفهان رسیدند و آن زمان آیتالله بهاءالدینی گوشهای از گلستان شهدا را با دست نشان دادند و گفتند: این ستون نور از اینجا برمیخیزد و زمانی که همراهان به محل موردنظر رفتند، سنگ مزار شهید روحانی جلال افشار را مشاهده کردند✨
🔅حضرت آیتاللهالعظمی بهاءالدینی مکرر میفرمودند «آنکه اذان را بامعنا میگوید، اذان بگوید» و منظور ایشان جلال افشار بود.
وقتی هم پس از شهادت او، عکسش را به محضر آیتالله بهاءالدینی عرضه کردند، بیاختیار اشک از چشمان ایشان جاری شد، بهطوریکه قطرات اشک روی عکس جلال افتاد، در همین حین ایشان گفتند: «امام زمان (عج) از من یک سرباز خواست، من هم صاحب این عکس را معرفی کردم. اشک من، اشک شوق است.»
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🕊
همرزم شهید:
◇سعید اما نه تنها برای پدر و مادر و خانوادهاش که برای رفقا و بچههای جنگ هم یک آدم عجیب و تکرارناشدنی بوده است.یک بار که با هم کردستان بودیم، هوا بینهایت سرد بود. من قرار بود به همه سنگرها سر بزنم تا کسی خوابش نبرد. خدا خدا میکردم که زمان زود بگذرد و من از سرمای هوا به جایی گرم پناه ببرم. توی همین سرزدن به سنگرها بود که متوجه شدم یک نفر دولا شده است. اول ترسیدم، گفتم شاید دشمن است اما وقتی جلوتر رفتم متوجه شدم سعید پشت یکی از همین سنگرها و در آن هوای سرد مشغول نماز خواندن است. با خودم گفتم من دنبال یک جای گرم و نرم هستم، آن وقت این پسر ایستاده و دارد اینجا نماز شب میخواند...!
گفته بود اگر شهید شدم نه برای من که برای سر بریده حسین (ع) گریه کنید. مراسم برایش گرفته بودند، مداح گفته بود دعای کمیل را که می خواندم یک دفعه مجلس روشن شد. من هم بی اختیار روضه امام حسین (ع) را خواندم...»
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5992252283054723720.mp3
13.49M
🖥 #سخنرانی استاد #رائفی_پور
📑 «حضرت زهرا سلاماللهعلیها نگهبان دین»
🗓 ۵ آذر ۱۴۰۲ - تهران
◽️ جلسه ۲
🎧 کیفیت 48kbps
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
#زیباترین_سلفی
شهید علاء حسن نجمه جوان زیبا وخوشتیپی بود.
اماهیچ وقت زیباییش رو واسطه ای برای گناه در اینستا قرار ندادوهیچ وقت پست نگذاشت وننوشت منو عشقم یهویی تو پارتی و..
راستش رو که بخوای اون زیباییش رو فدای حضرت زینب(س)کردو رفت.
آرزویش زیارت بارگاه وضریح امام حسین(ع)بوداماهرگزبه دیداردوست نائل نشدتااینکه که به قافله شهدای مدافع حرم حضرت زینب(س)پیوست و میهمان امام ومقتدایش حسین ع شد
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🕊