khamenei.irتبیین فاطمی 2.mp3
زمان:
حجم:
8.36M
🎧 #کلیپ_صوتی جدید KHAMENEI.IR | حضرت فاطمه(س)؛ پایهگذار جهاد تبیین
✏️ حضرت آیتالله خامنهای: در میان خصوصیّات برجسته و ممتاز فاطمهی زهرا (سلام الله علیها)، یکی از خصوصیّات بسیار برجسته «جهاد تبیین» فاطمهی زهرا است.
✏️ این سنّت خطبهخوانی را فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) بعد از پیغمبر پایهگذاری کرد، فرزندان ایشان و خاندان پیغمبر هم از ایشان پیروی کردند.
🖤 #سرمشق_فاطمی
🎙از طریق یکی از سکوهای زیر بشنوید:
📥 castbox | shenoto
📗 کتابی برای شهیدی با مزاری همچنان خاکی
🎤گفتوگو با آقای رسول ملاحسنی، نویسندهی کتاب «هواتو دارم»
👈کتاب «هواتو دارم» روایتی دلچسب از روزهای زندگی شهید مدافع حرم «مرتضی عبداللّهی» است؛ فراز و فرودهایی که ما را با یک زندگی ساده اما پرماجرا همراه میکند.
🔹نویسنده کتاب: من هیچ شناختی از شهید عبداللّهی نداشتم؛ یعنی نه اسمشان را شنیده بودم و نه اصلاً حتی میشناختمشان. منِ ملاحسنی یک شهر بزرگ شده بودم و شهید اهل شهر دیگری بود. یک روز خانمی با من تماس گرفت و گفت همسر شهید عبداللّهی است. حرف زدیم و برایم سوال شد که چطور من را برای نوشتن کتاب شهید انتخاب کردهاند که از این جا به بعدش نقل همسر شهید است.
🔹همسر شهید گفت که ما همسران شهدا روزهای شهادت حضرت رقیه سلاماللهعلیها سوریه بودیم. که مثل اینکه یک تعدادی از همسران شهدای مدافع حرم رفته بودند برای زیارت و خادمی حرم در آن روزها. ایشان میگوید کنار ضریح حضرت زینب سلاماللهعلیها در سوریه و موقع خادمی حرم، همسر شهید سیاهکلی، راوی کتاب یادت باشد را آنجا میبیند. بعد حال و احوال میکنند و صحبت از کتاب میشود، کتاب یادت باشد. و آنجا خانم سیاهکلی پیشنهاد میدهند به ایشان که اگر مایل باشید همین نویسندهی کتاب یادت باشد کتاب شهید عبداللّهی را هم بنویسند و آنجا شمارهی من را داده بودند و صحبت کرده بودند و بعد هم خود خانم سیاهکلی و همسر شهید عبداللّهی پیگیر شدند و ما از اینجا دیگر با شهید عبداللّهی آشنا شدیم.
🗓۳۰ آبان، انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر سه کتاب «هواتو دارم»، «مجید بربری» و «بیست سال و سه روز»
🔍متن کامل گفتوگو را بخوانید👇
khl.ink/f/57718
4.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | رهبر انقلاب: حزبالله و فرمانده قهرمان شهیدش، عصاره فضائل لبنان هستند
❤️ دریافت مستند کوتاه «نصر من الله»👇
khl.ink/f/58270
📖 با معرفت، حتی بعد از شهادت
🎤 گفتوگو با خانم زارع، همسر شهید مرتضی عبداللّهی
👈کتاب «#هواتو_دارم» روایتی دلچسب از روزهای زندگی شهید مدافع حرم «مرتضی عبداللّهی» است؛ فراز و فرودهایی که ما را با یک زندگی ساده اما پرماجرا همراه میکند.
🔹همسر شهید: من توفیق داشتم با شهید مرتضی از سال ۸۶ و بعد از آمدن به خواستگاری بنده آشنا بشوم. آن موقع سن پایینی هم داشتند، حدود نوزده، بیست سالشان بود. برای من چیزی که در مورد شخصیت ایشان خیلی جالب بود این بود که ایشان تکلیف خودشان را و خواستهای که از زندگی داشتند را مشخصاً میدانستند، خیلی تکلیفمدار بودند و بسیار ولایی و کلاً خیلی هم سرزنده و بانشاط بودند، یعنی یک روحیهی خیلی فعال و پر انرژی داشتند. مثلاً ایشان در جمعهای خانوادگی همیشه یک پایهی اصلی تفریحات و مسافرتها و گردشها بودند.
🔹در عین اینکه همان روحیهی سرزنده بودن و نشاط را داشتند برای رسیدن به خواستههایشان نیز به شدّت جدی و با انگیزه بودند و چیزهایی که دوست داشتند را دنبال میکردند. یکی از چیزهایی که برایشان جذابیت داشت همین ادوات و تجهیزات جنگی بود. بارها و بارها درمورد خاطرات دوران دفاع مقدس از پدرشان سؤال میکردند و یا اگر کسی در این زمینه اطلاعاتی داشت خیلی پیگیر بودند و سؤال میپرسیدند و با اینکه رشتهی عمران خوانده بودند، همیشه در کنار درس این موضوعات را پیگیری میکردند. به همین دلیل هم زمینهی آشنایی ایشان با شهید حاج قاسم سلیمانی و جذب ایشان در نیروی قدس فراهم شد.
🗓۳۰ آبان، انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر سه کتاب «هواتو دارم»، «مجید بربری» و «بیست سال و سه روز»
🔍متن کامل گفتوگو را بخوانید👇
khl.ink/f/57722
12.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | رهبر انقلاب: فداکاریهای شما پیروزیهای بزرگی برای مردم لبنان و جهان اسلام به ارمغان آورد
❤️ دریافت مستند کوتاه «نصر من الله»👇
khl.ink/f/58270
🔷 شهید آوینی: «تو گویی هنوز فریاد امیرالمومنین (ع) در پهنه جاودان تاریخ طنین انداز است که: کجایند آن قومی که به اسلام فراخوانده شدند و پذیرفتند، قرآن را خواندند و بر احکام آن استقامت ورزیدند، به سوی پیکار با دشمن برانگیخته شدند و از سر وَلَه و شیدایی و اشتیاق، همچون شیفتگی ناقهای به فرزندش، اجابت کردند؛ شمشیرها را از غلاف برکشیدند و گرداگرد کُره زمین را گروه گروه و صف اندر صف فرا گرفتند.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
🔷 شهید آوینی: «که بودند آنان که گروه گروه در خرمشهر زیر شنی تانک های روسی له شدند و با نارنجک های اسرائیلی تکه تکه شدند و در هر قدم از هر کوچه شهر، شهیدی دادند تا نام «شیعه» را مترادف با معنای «مرد» نگاه دارند و حدیث اَلسّلمانُ مِنّا اَهلَ البَیت را درباره فرزندان «سلمان فارسی» تفسیر کنند؟
🔹که بودند آنان که در ایستگاه هفت و دوازده و ذوالفقاریه... جنگیدند تا آبادان «عَبادان» نشود؟ که بودند که رنگ سرخ خون پاکشان از فراز مسجد جامع سوسنگرد بر آسمان پاشید و غم شهادتشان جاودانه در غروب سوسنگرد ماند؟ که بودند آنان که هویزه را کربلا کردند؟»
🔸منبع: کتاب «حلزون های خانه به دوش»، مقاله «تحلیل آسان»
1.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 برشی از مستند «شهری در آسمان» که شهید آوینی در ۲۲ ثانیه اول آن رمز تفاوت انسانهای عاشق و انقلابی با انسانهای معمولی را بیان میکند!
🔸لبیک یا حسین، لبیک یا زینب
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 برشی فوق استثنایی از مستند «روایت فتح» و دیدار رزمندگان اسلام با امام خمینی (ره) و صحبتهای عمیق شهید آوینی در این خصوص
🔸صدای حاج صادق آهنگران آتش به جان عُشاق راه حق میزند!
در جمع شهیدان
🔷 برشی از مستند «شهری در آسمان» که شهید آوینی در ۲۲ ثانیه اول آن رمز تفاوت انسانهای عاشق و انقلابی
شهید آوینی
مستند شهری در آسمان
آیا نام خرمشهر به همین خانهها و خیابانها و كوچهها و نخلستانهایی اطلاق میشود كه در آتش كینهی متجاوزان میسوزند؟ و یا نام خرمشهر شایستهی آن خطهای است كه جوانانش مبعوث شدند تا حقیقت متعالی وجود انسان را ظاهر كنند؟ باد در جسم شهر میوزید و بر آتش كینهی متجاوزان دامن میزد، اما روح شهر، ققنوسوار از میان خاكستر نخلهای نیمسوخته و خانههای ویران و كوچههای ناامن سر بر میآورد و زندگی مییافت.
سوختهدلی و سوختهجانی را جز از بازار پرآتش عشق نمیتوان خرید، چرا كه جز پروانگان بیپروای عشق، كسی جرأت بال سپردن به شعلهی این شمع را ندارد. شهید ابوالفضل اسماعیلی، و یا آن دیگری، شهید علی لسانی... و شهدای دیگری از این جمع كه نامشان را نمیدانیم.
و بهراستی آیا زیباتر از این راهی وجود داشت كه خداوند از آن طریق، بهترین بندگان خویش را برگزیند؟ مجاهدان این تقرب را به بهای چشم فرو بستن بر تعلق حیات خریدهاند و مگر آن متاع ارزشمند را جز به بهایی چنین گران میتوان خرید؟
محمد نورانی خاطرهای از شهید سید عبدالرضا موسوی تعریف میكند.
شهید سید عبدالرضا موسوی همین واقعه را برایمان باز گفته بود: دوازده سال پیش. آیا آن روزها میدانستیم كه این سخنها به چه كار خواهد آمد؟
فرماندهی سپاه خرمشهر پس از شهادت سید محمد جهانآرا به شهید عبدالرضا موسوی واگذار شد. یك بار دیگر، هنگامی كه پس از دوازده سال پا بر این خاك مینهی، یادهایی كه در باطن این فضا سیلان دارند، اگرچه فراچنگ نمیآیند، اما حضورشان احساس میشود. گویی نگاه عبدالرضا موسوی از جایی پنهان، اما بسیار نزدیك، نگران توست كه چه میكنی.
جسم ساختمانها اگرچه سوخته و ویران مانده است، اما روح حماسهی عظیمی كه پهلوانان میدان عشق آفریدهاند تنها به كسانی هدیه میشود كه این تجربهی روحی را بشناسند و به آن دل بسپارند. حتی وقایعی كه محمد نورانی و سید صالح موسوی نقل میكنند بهانهای است برای آنكه روزنهای از آن آسمان بلند به قلبهای دورافتاده و كور و محروم از نور بتابد و ما را از گورستان عادات و روزمرگیها بیرون كشد. تو بگو كیست كه زندهتر است: شهید سید عبدالرضا موسوی یا من و تو؟ كیست كه زندهتر است؟