🖼 مرتضایی که دوست داشت مطهری شود
─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
با شهداء 🌷 همنشین شوید
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
امام خامنهای :
هرگاه امام فراخوان میدادند،
بسیاری از کارگران جوان و مؤمن
که حتی نان شب و زندگی آنها
وابسته به درآمد روزانه شان بود،
بعنوان بسیجی به جبههها میرفتند
و با منطق و استدلال میگفتند:
«باید برویم از کشور و مرز اسلامی
دفاع کنیم زیرا اگر دشمن مسلط شود،
نه نان، بلکه هیچچیز نخواهیم داشت."
درخشش ۱۴ هزار شهید جامعه کارگری
بر قله حماسههای دفاع مقدس بیانگر
نقش تاثیرگذار کارگران است که علاوه
بر جهاد اقتصادی در جهاد علیه دشمنانِ
دین و میهن از جان خود دریغ نکردند.
─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
با شهداء 🌷 همنشین شوید
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مغموم نباش دوكوهه. دیر نیست آن روز كه روح تو عالم را تسخیر كند ونام تو و خاك تو و پرچم هایت مظهر عدالت خواهی شوند.
دوكوهه، آیا دوست داری كه پادگان یاران امام مهدی نیز باشی ؟ پس منتظر باش.
سید مرتضی آوینی
.
مراسم میثاق باشهیدان و بیعت با ولایت ۲
اجتماع رزمندگان لشکر ۲۷ محمد رسول الله در پادگان دوکوهه
فروردین ۱۴۰۳
#دو_کوهه
#خاک_مقدس
#شهید_آوینی
─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
با شهداء 🌷 همنشین شوید
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍شهیدی که سنگ مزار مطهرش از حرم ابا عبدالله و طرح شش ضلع حرم سیدالشهدا علیه السلام است و شعری را که دوست داشت روی آن حک نموده اند...
🔹ای که بر تربت من میگذری روضه بخوان...
🔸نام زینب سلام الله شنوم زیر لَحَد گریه کنم...
🌹شهید مدافع حرم رسول خلیلی...
💢شهید خلیلی تابلویی داشت که برنامه روزانه کارگاه خود را در آن مینوشت در یکی از تابلوهایی که گویا از آخرین دستنوشتههایش بود نوشته بود...
۱. تنظیم وصیتنامه...
۲. رد مظالم...
۳. حلالیتطلبی از مردم...
۴. تحویل وصیتنامه به خانواده...
💢در زیر اینها هم این شعر را نوشته بود...
🔹بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
🔸کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
💢در کمد کارگاهش هم پشت درب کمد عکس رهبر معظم انقلاب اسلامی در بالا بود سمت راست آن عکس شهید همت بود و سمت چپ هم عکس شهید پیرچهاری نصب بود زیر عکسها هم این شعر را نوشته بود...
🔹ما ز بالائیم و بالا میرویم...
🔸ما ز دریائیم و دریا میرویم...
#شهید_رسول_خلیلی🌷
─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
با شهداء 🌷 همنشین شوید
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
معلم خوب
از معبر حرفهایش
درهای بهشت را باز میڪند
بہ روی شاگردانی ڪہ
در ملڪوتِ قلب او
آمادهٔ درس گرفتن هـستند
سلام بر معلمانی ڪہ راههای آسمان را به شاگرانشان نشان دادند
#سالروز_شهادت
#شهید_آیتالله_مطهری🌷
─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
با شهداء 🌷 همنشین شوید
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
#خاطرات_شـهید
●خانواده شهید مغنیه به یک مهمانی خانوادگی بزرگ دعوت بودند. محل مهمانی در منطقه الغبیری بود.همه بچه ها و نوه ها به مناسبت ولادت حضرت رسول ص دور هم جمع بودند.از همه ی نوه ها درخواست شده بود برای این جلسه صحبتی کوتاه آماده کنند و طی چند کلمه بگویند که برای سال جدید میلادی چه برنامه هایی دارند .همه ی نوه ها صحبت کردند تا اینکه نوبت رسید
●به جهاد مغنیه..جهاد فقط گفت: طرحم برای سال بعد را هفته ی آینده میگویم!...همه شروع به اعتراض کردند، می گفتند جهاد دارد شرطی که برای همه گذاشته شده را نقض میکند. بعضی ها میگفتند کارش را آماده نکرده است!
●وسط خنده و اینکه هرکسی به شوخی چیزی میگفت، جهاد از حرفش کوتاه نیامد، اصرار داشت که طرحش برای سال آینده را هفته ی بعد می گوید.درست یک هفته بعد دوباره خانواده دور هم جمع شدند ولی این بار، در بین خیل گسترده ی کسانی که برای تسلیت آمده بودند!!...
طرح جهاد، شهادت بود.
✍راوی:مادربزرگ شهید
#شهید_جهاد_مغنیه 🌷
#سالروز_ولادت
─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
با شهداء 🌷 همنشین شوید
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
#امام_خـامـنہ_ای:
مقام #معلـم هرچہ بالاتر برود
مقام تعلیم و تربیت در جامعہ بالاتر رفتہ است.
#معلم_شهید_ارغوانی
🌷روزمعلم برهمہ معلمان عـزیـزتبریڪ و تهنیت بـاد🌷
─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
با شهداء 🌷 همنشین شوید
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
یاد معلمانی بخیر
که با شاگردانشان در جبهه
همرزم شدند تا درس در جنگ
تعطیل نشود ...
#یاد_شهدای_معلم_باصلوات
─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
با شهداء 🌷 همنشین شوید
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
#برشی_از_خاطرات 📜
سن سربازی رفتن فرزندمون رسیده بود و پسرمون باید میرفت سربازی ...
گفتم: هوای بچه مان را داشته باش... گفت: اگر من پارتیش باشم، میفرستم اش بدترین و سخت ترین جائی که ممکن است. چون با سختی ، ادم ساخته میشه پس بهتر است پارتیش خدا باشه نه من ..
#شهید_حسن_آبشناسان🌷
─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
با شهداء 🌷 همنشین شوید
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
هنگامی که شهید شیرودی بچه بود
پدرش به تعلیم قرآن به فرزندش همت گمارد.دوره ابتدایی رابا رتبه شاگرداولی به اتمام رساند ودردبیرستان شیرود ادامه تحصیل داد. وی که از مشکلات مالی خانواده مطلع بود از طریق کارگری و کشاورزی به پدرش کمک می کرد. در دوران جوانی از لحاظ ایمان، اخلاق و تحصیل سرآمد جوانان آن منطقه بود. معلم تعلیمات دینی وی در خصوص ویژگی های اخلاقی وی می گوید :
"اخلاق اسلامی و رفتار جوانمردانه او نشانه هایی از خصوصیات جوانی میرزا کوچک خان را مجسم می کرد." او در سال آخر دبیرستان جهت یافتن کار به تهران آمد و در کنار کار به ادامه تحصیل پرداخت. در سال 1350 با افکار و مبارزات امام خمینی (ره) آشنا شد و شروع به مطالعه کتابهای مختلف وکتب فلسفی و سیاسی از جمله نوشته های شهید مطهری کرد. شهید شیرودی، در سال1351 وارد دوره مقدماتی خلبانی شد و پس ازگذراندن دوره کامل به پادگان هوا نیروز اصفهان منتقل شد. با اتمام دوره خلبان هلیکوپترکبری به پادگان هوانیروز کرمانشاه اعزام شد. در این ایام با شهید احمد کشوری، از خلبانان مؤمن که از همشهریانش نیز بود آشنا شد.
این شهید بزرگوار در دوران مبارزات انقلاب، اعلامیه های حضرت امام خمینی(ره) را در کرمانشاه پخش می کرد و در آستانه پیروزی انقلاب همراه با حجت الاسلام آل طاهر مسئولیت حفاظت ازمراکز حساس کرمانشاه به خصوص رادیو و تلویزیون و ادارات مهم دولتی را بر عهده گرفت. در غائله کردستان داوطلبانه به این منطقه شتافت و با گروه های ضد انقلاب به مبارزه پرداخت. با شروع جنگ تحمیلی در 31 شهریور ماه سال 1359 به منطقه کرمانشاه رفت. وی هنگامی که شنید بنی صدر دستور داده پادگان تخلیه و انبار مهمات منهدم شود از دستور سرپیچی کرد و به دو خلبانی که با او همفکر بودند گفت :
"ما می مانیم و با همین دو هلیکوپتری که در اختیار داریم دشمن را می کوبیم و مسئولیت تمرد را می پذیریم".
در طول 12 ساعت پرواز بی نهایت حساس و خطرناک، این شهید به عنوان تنها موشک انداز پیشاپیش دو خلبان دیگر به قلب دشمن یورش برد. شجاعت و ابتکار عمل این شهید نه تنها در سراسر کشور، بلکه در تمام خبرگزاری های مهم جهان منعکس شد. شهید شیرودی در عملیاتهای پروازی خود تلفات سنگینی را به نیروها و تجهیزات دشمن در نقاط استراتژیکی غرب کشور وارد کرد، وقتی خیانت های آشکار بنی صدر را دید به افشاگری پرداخت و از همرزمان خواست از میهن اسلامی دفاع کنند.
وی را بازداشت تنبیهی کردند و روحانیون متعهد و سپاه کرمانشاه ناراحتی خود را به اطلاع شورایعالی دفاع رساندند و حکم بازداشت وی منتفی شد. بنی صدر برای حفظ ظاهر دو هفته بعد به او ارتقاء درجه داد، اما خلبان شیرودی درجه تشویقی را نپذیرفت و تنها خواسته اش این بود که کارشکنی های بنی صدر و بی تفاوتی برخی از فرماندهان را به عرض امام (ره) برساند. در همان ایام به دستور فرماندهی هوانیروز چند درجه تشویقی گرفت و از ستوانیار سوم خلبان به درجه سروانی ارتقاء یافت، اما طی نامه ای به فرمانده هوانیروز کرمانشاه در 9 مهر 1359 چنین نوشت:
" اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه می باشم و تا کنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگ ها شرکت نموده ام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفته ام. لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب داده اند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بوده ام، برگردانید". وی در مصاحبه با مجله پیام انقلاب ، علت زنده ماندنش پس از انجام بالاترین پروازهای جنگی در دنیا و نجات یافتن از 360 خطر مرگ را، مشیت و عنایت الهی عنوان می کند. آخرین عملیات پروازی خلبان شیرودی در بازی دراز صورت گرفت. عراق لشکری، برای بازپس گیری ارتفاعات بازی دراز به سوی سر پل ذهاب گسیل می کند. خلبان یاراحمد آرش که به همراه شهید شیرودی در این عملیات پروازی شرکت داشت، درمورد چگونگی شهادت این خلبان دلاور چنین می گوید: " بارها او را در صحنه جنگ دیده بودم که خود را با هلیکوپتر به قلب دشمن زده و حتی هنگام پرواز مسلسل به دست می گرفت. درآخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را زدیم، ناگهان گلوله یکی از تانک های عراقی به هلیکوپتر اصابت کرد و در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به همان تانک شلیلک کرده و آن را منهدم نمود و خود نیز به شهادت رسید."شهید شیرودی در روستای شیرود تنکابن به خاک سپرده شد. پس از شهادت سروان خلبان علی اکبر شیرودی در تاریخ 8 /2/ 1360، شخصیت های مملکتی نسبت به شخصیت وی اظهارات مختلفی نموده اند از جمله حضرت آیت الله خامنه ای از وی به عنوان اولین نظامی که در نماز به او اقتدار کرده است، یاد می کند و او را مکتبی، مومن و جنگنده در راه خدا توصیف می کنند. حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در مورد وی می گوید: " من در قیافه شیرودی مالک اشتر ر👇👇👇
ا دیدم." همچنین شهید دکتر مصطفی چمران، وزیر دفاع وقت او را « ستاره درخشان جنگ های کردستان» نامیده است. صاحب نظران جنگ های هوایی او را « نامدارترین خلبان جهان» نامیده اند و شهید تیمسار فلاحی، رئیس ستاد مشترک ارتش در باره وی می گوید: " ناجی غرب و فاتح گردنه ها و ارتفاعات آربابا ، بازی دراز، میمک، دشت ذهاب و پادگان ابوذر بود. او غیر ممکن ها را ممکن ساخت. کسی بود که وقتی خبر شهادتش را به امام (ره) دادم، امام در مورد وی فرمود:" او آمرزیده است
امروزه زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر ازشهادت نیست. (مقام معظم رهبری)
─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
با شهداء 🌷 همنشین شوید
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
گوشه ای از وصیت نامه شهید
خدایا من به جبهه نبرد حق علیه باطل آمده ام تا جان خود را بفروشم. امیدوارم خریدار جهان من تو باشی، نه کس دگر. ... دلم می خواهد که در آخرین لحظه های زندگیم، بدنم و جسمم آغشته به خون در راه تو باشد، نه راه دیگر. ...
امروزه زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر ازشهادت نیست. (مقام معظم رهبری)
─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
با شهداء 🌷 همنشین شوید
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
رفیقش میگفت :
یه شب تو خواب دیدمش،بهش گفتم: محمدرضا اینقدر از حضرت زهرا(س) خوندی تهش چی شد
گفت:همینکه تو اغوش پسرش امامزمان(عج) جان دادم برام کافیه
شهیدمحمدرضاتورجیزاده
─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
با شهداء 🌷 همنشین شوید
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
4_5985419625741943405.mp3
6.94M
🎤 مداحی شهید حاج رضا داروئیان در وصف شهدای گمنام در دوران دفاع مقدس
🌿 ذاڪرالحسین ، شهید داروئیان، فرمانده گروهان ۳ گردان سیدالشهدا(ع)، لشکر ۳۱ عاشورا (تبریز)
─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
با شهداء 🌷 همنشین شوید
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
مداح شهید حاجرضا داروئیان سال ۱۳۶۱ بعد از پیگیریهای مکرر به همراه دو برادر دیگرش جعفر و باقر راهی جبهه شد. او در عملیاتهای زیادی نظیر عملیات رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر ۴، خیبر، بدر، والفجر ۸، کربلای ۴ و کربلای ۵ و عملیات الیبیتالمقدس شرکت کرد. رضا داروئیان در اثنای عملیاتهای مختلف چندین بار به شدت مجروح شد که شدت جراحتها منجر به از کار افتادن دید چشم چپ، گوش چپ، پارگی عصب دست چپ شد. اما مداحیهای رضا و روضههای او در جبهه برای امام حسین (ع) و اهلبیت (ع) بیش از هر چیز دیگری او را معروف کرده بود. رضا معاون گروهان غواصی در گردان حضرت سیدالشهدا (ع) بود که نقش ویژهای در عملیات والفجر ۸ ایفا کرد و در نهایت در پنجم اردیبهشت ماه ۱۳۶۶ به آرزوی دیرینهاش که رسیدن به خیل عظیم شهدا بود، نایل شد.
─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
با شهداء 🌷 همنشین شوید
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
📷 شهیدی در آغوش شهیدی دیگر
.
🦋این عکس توسط هنرمند شهید مجید تیغ ساززاده عکاس گردان موسی ابن جعفر علیه السلام در صبح عملیات کربلای ۱۰ به ثبت رسیده است که در آن شهید احمد قندی پسر دایی خود شهید امیرحسین خیام نکویی را که دقایقی پس از شهادتش در آغوش کشیده است
─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
با شهداء 🌷 همنشین شوید
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
📷سقای بیریا...
🦋همگی نشسته بودند، هرکسی در حال و هوای خودش بود .
خورشید با تمام توان بالای سر رزمندهها میتابید، گویی اینجا کربلای دیگری بود.
با چهره ای مهربان و لبخند محبت آمیز با آن پارچ قرمز به سوی رزمنده ها میرفت وآنها را سیراب میکرد و از این سقاهای بیریا کم نبود در جبههها...😊
─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
با شهداء 🌷 همنشین شوید
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
هدایت شده از ظهور نزدیک است
سلام رفقا💐
پستی که در ادامه براتون ارسال میکنم، سفرنامهٔ یکی از وبلاگنویسای بیان، با نام مستعار "#شاگرد_بنّا" هستش که تازگیها از سفر جهادی سوریه برگشته...
خودم وقتی خوندم، حیرتزده و متأثر شدم. 😭
پیشنهاد میکنم چند دقیقه وقت بزارید و این سفرنامه عجیب رو بخونید.🙏
✍بارقه
هدایت شده از ظهور نزدیک است
📌موزۀ عبرتِ غربِ آسیا ۱
یه زمانی اولین صادرکنندۀ صابون زیتونِ دنیا، سوریه بود. بزرگترین شهرک صنعتی غربِ آسیا، حلبِ سوریه بود. حالا سوریه روزی دو ساعت برق داره! عِراق روزی دو ساعت برق قطع میشه، اما سوریه کلا روزی دو ساعت برق داره! سوریها ماشینهای شاسیبلند و خفنی دارن، اما بنزین ندارن که بریزن توش و سوارش شن! طولانیترین صفوف در سوریه، صفوفِ پمپِ بنزینه...
تو سوریه دیگه گاز نیست... به پولِ ایران باید یک میلیون و پانصد هزار تومان بدی تا یه کپسولِ گاز بگیری! بیشترین میزانِ حقوقِ هر سوری، حدودِ دو میلیون تومنه! با این دو میلیون هیچ کاری نمیشه کرد...
از بحرانِ آب در سوریه نمیتونم حرفی بزنم... اینقدر اشک ریختیم و بغض کردیم که سوی چشمام کم شده و دوباره عینکلازم شدم...
همین ماهِ پیش لبنان پُر بود از گداهایی که ملیتِ هر کدوم رو میپرسیدم سوری بودن... تو خودِ سوریه کلی چادر میبینین که وسطِ زمینهای بایر و پای کوه زده شده و بیخانمانهایی که داخلش زندگی میکنن قبل از جنگ متموّل و ثروتمند بودن...
دورِ زینبیه پر از کپرنشینه...
سالِ نود و شش که میانۀ جنگ و خون و آتش میرفتی سوریه، اینقدر درگیرِ دفاع بودی که وقت نمیکردی تحلیل کنی بعد از این جنگ چه به روزِ سوریه میاد، اما حالا که جنگ تموم شده و آرامش روی خودش رو نشون داده، سوریه شده موزۀ عبرت!
مردمش به وقت بیدار نشدن... لاجرم زیرِ لگدِ دشمن از خواب پریدن!
حالا با غیرت از کشورشون حرفمیزنن...
طرفدارِ تولیدِ ملی شدن و فقط کالاهای بُنجُلِ ساختِ سوریۀ بعد از داعش رو میخرن... بشّار اسد، قابِ عکسِ مغازهها و خونههاشون شده و برای ایران رگِ گردن باد میکنن... همون سوریهایی که قبل از جنگ، فریبخورده بودن و تو راهپیماییهاشون گونی گونی دلار پخش میکردن که مردم رو از بشّار اسد و حکومتِ مستقلِ سوریه بیزار کنن... جریانهای زن، زندگی، آزادیشون اینقدر از داعش باردار شدن که با اشک از استقلال و عزتِ سوریه حرف میزنن... مرد، میهن، آبادیشون از درون شکسته و حتی نای حرف زدن ندارن...
من یادمه! میانۀ جنگ که حججیهای ما پرپر شدن، سمتِ حرمِ حضرت رقیه سلام الله علیها که بخشِ خوشنشین و بالاشهرِ سوریه است، جوانانِ شلوارکپوشِ سوری، لبۀ بالکنهای رستورانها مشغولِ دختربازی و دود کردنِ پیپشون بودن...
صدای انفجارهایی که از گوشه و کنارِ شهرشون بلند میشد، خوشحالشون میکرد و داشتن برای سرنگونیِ حکومتِ سوریه لحظهشماری میکردن...
اون موقع نمیشد این چیزا رو گفت... تفِ سربالا بود! از اون مدل کمفهمها تو ایران هم داریم! میگفتیم میگفتن پس چرا ما بریم اونجا بجنگیم! حالا بیا و ثابت کن سوریه، پیشمرگِ ایران شد! هرچی قرار بود اینجا اتفاق بیفته، اونجا اتفاق افتاد...
خیلیها هنوز فکر میکنن ماجرای هتکِ حرمتِ ناموسِ سوری افسانه است... اما دخترای فوعه و کفریا، پیشمرگِ دخترای ایرانی شدن...
الآن ولی میشه از اون شلوارکپوشهای ادبشده حرف زد! همونایی که الآن تو لبنان در حالِ گدایی هستن یا پای کوه، تو چادر دارن آتیش روشن میکنن که گرم شن! همونایی که حالا خودشون رو جِیش البشّار صدا میزنن و برای سوریه گریبان میدرن...
اما دیر بیدار شدن...
دیر...
خیلی دیر...
زیرساختها جوری از بین رفته که تا سه نسلِ بعد هنوز سوریها درگیرن و شاید اون موقع بتونن تازه کمر راست کنن...
تو دلِ جنگ همه فقط ویرانیهای ظاهریِ سوریه رو دیدن... کشورِ زیبایی که خرابه شد...
✍ #شاگرد_بنّا
هدایت شده از ظهور نزدیک است
📌موزۀ عبرتِ غربِ آسیا ۲
حالا اما چیزهای دیگه هم دیده میشه...
ویرانیهایی عمیقتر... جانسوزتر...
وقتِ جنگ سخت اشکمون برای سوریه جاری میشد... حالا ولی... خارج از حرمِ حضرتِ زینب سلام الله علیها و حضرت سُکَینه سلام الله علیها، گوشه به گوشۀ سوریه، بدونِ روضه میتونی هایهای گریه کنی...
واردات و صادراتِ دو فرودگاهِ حلب و دمشق تعطیل... مرزهای زمینی بسته... کفریا هنوز تحتِ اشغالِ تروریستهای تکفیریِ ترکیه...
تنها معبرِ صادرات و وارداتی که باز مونده؛ گردنۀ بوکمال که شاهکارِ فرماندهی و اخلاصِ حاجقاسمه...
اگه بوکمال بسته شه، سوریه با غزّه هیچ فرقی نخواهد کرد! بوکمال تنها راهِ تنفسیِ سوریهایه که یه زمانی یکی از شاخهای حیاتیِ غربِ آسیا بود...
اونجا دیگه شیعهای نمونده... کمتر از پنج درصد شیعه سرِ پاست که اونم تو نُبُّل و الزهرا و فوعه و کفریا پراکندهان...
یارِ ما خواست اونجا کترینگ بزنه برای بازاریها اما بعد از سه ماه، خسارت کرد و کترینگ تعطیل شد... چرا؟ چون بازاریها پولِ خریدِ غذا ندارن و با یک وعدۀ غذایی زندگی رو سر میکنن...
کاروانهای زیارتی بعد از جنگ فقط حرم میبرن و همون دورِ حرم... فرصتِ دیدنِ حقایق رو از زوّار میگیرن...
توانِ مالیش رو ندارم و اگر نه کاروانِ زیارتی سوریه میزدم و مردمم رو میبردم کنارِ زیارت، بیدار بشن! قبل از لگدِ دشمن بیدار بشن...
کاروانِ سوریه نه حاجآقای روضهخون میخواد، نه راوی... ببر مردم و تو شهر و روستا و مرزها بچرخون... خودشون میفهمن چی شده...
✍ #شاگرد_بنّا