eitaa logo
یڪ روز با فرشتہ‌ها
1.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
486 ویدیو
9 فایل
《﷽》 ‌ ‌ ‌ هرچیزی که مربوط به فرزندآوری هست + روزمرگی‌هایی طنز با حضور شش فرشته😊 ‌ ‌ ‌ ☘گوشم با شماست : @Sed311 ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ☘به رسم امانت و حفظ اثر،مطالب با لینک پخش بشن ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از KHAMENEI.IR
Quran-page-109.mp3
2.36M
📢 هر روز بخوانیم 🔹 صفحه صد و نه قرآن کریم، سوره مبارکه المائدة با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید. ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید 💻 Farsi.Khamenei.ir
من حدیث زیاد دیدم از امام کاظم...امااااااا یه نقلی هست از ایشون که دقیقش رو بلد نیستم. هر وقت بهش فکر میکنم، جگررررم میسوزه. امام کاظم، از ائمه ای بودن که زندانی شون میکردن هر چند وقتی یکبار... ولی اواخر عمرشون، به مدت ۵تا ۷سال مدااااوما اسیر بودن. یه باز زندان، یه زندان معمولیه، خب آدم خیلی دلش نمیگیره... اون هفته حاج آقا رفیعی تو حرم امام رضا میگفت مدل زندانی که امام داخلش بودن، مطامیر بوده. مطامیر جائیه که غله نگه میداشتن ظلمات محض بوده... خب...حالا هم سطح زمین؟ نه😭😭😭 مثلا ۳۰متر زیر زمین...یه گودال پر از پله بوده که تا ۲۰متریش، پله بوده...ده متر اخرش پله نبوده نردبون میذاشتن زندونی رو منتقل میکردن داخل سیاه چال، بعد نردبون رو بر میداشتن که نتونه بیاد بالا😭😭😭 فقط همین؟ نه😭😭😭 ته این سیاه چال، اون مطامیر بوده...که مثل یه خمره بوده که تهش فراخ بوده و بالاش تنگ نه میتونستن بخوابن، نه وایسن😭😭😭 ۷ساااااال... همین؟؟؟ نه😭😭😭😭 امام رو، ته اون سیاه چال زندونی کردن در حالیکه غل و زنجیرِ جامعه به دست و پاشون بوده😭😭😭 دستور داده بودن که این غل و زنجیر رو، جوش بدن که باز نشه😭😭😭 ای خداااااااااااااااااااااااااا😭😭😭😭 عجب صبری داری که با بهترین و محبوب ترین بندگانت اینجوری رفتار میکردن😭😭 کاظمین هوا گرمه😭😭😭 طی ۷سال، این غل و زنجیر، به بدن امام....😭😭😭😭 السلامُ علی مُعَذّب فی قَعرِ السُّجون... سلام خدا بر اون کسی که در ته زندااااان ها، عذابش میکردن... ادامه ی سلام اومده بالسّاقِ الرَّضوض... رض، توی عربی، به استخون له شده میگن😭😭😭 استخون شکسته نه...له شده...😭😭😭 این واژه یِ رَض، توی مقتل ۳تا از ۱۴معصوم وارد شده... یکیش حضرت زهرا😭😭😭 یکیش امام کاظم😭😭😭 یکیشم، امام حسین😭😭😭 صلی الله علیک یا اباعبداللههمه اینا رو گفتم برسم به این روایت از امام... یه روز که امام داخل زندون بودن، به مسیب، میگن: من دیگه عمری نمیکنم... دلم برا رضام تنگ شده😭 میرم مدینه!!! مسیب میگه آقااااااااااااا...شما با این غل و زنجیر...کجا میخواید برید؟ اگه مامور زندان بفهمه، بیشتر اذیتتون میکنه😔 میبینه امام با دستای مبارکشون باز میکنن غل و زنجیر رو...دیوار شکافته میشه... میرن و بعد یه مدت، بر میگردن و تو این زمان، مسیب مداااام به این فکر میکرده که اگه مامور زندان بیاد، چی میشه؟!! امام برمیگردن و شکاف دیوار بسته میشه بعد مسیب میگه آقا...شما که میتونید ازینجا برید بیرون، خب چراااا اینجا موندین؟ دقیقِ عبارت رو یادم نیست... یه چیزایی یادمه شنیدم که امام میگن من، از طرف خدا، بینِ تحمل این زندانِ مطامیر و سختی هاش وووووووو کم شدن رنجِ شیعیانم مختار شدم!!! یعنی یه چیزی تو این مایه ها که خدا گفته زندون رو تحمل میکنید یا رنجِ شیعیانتون رو؟ و امام گفتن زندون رو😭😭😭😭 و بواسطه ی تحملِ زندان، خدا یه بخشی از رنج و عذاب شیعیان رو برداشتن ازشون... اینجاست که تو زیارت جامعه کبیره خطاب به همه ی ائمه اومده: عااااااادتکم الاحسان...و سجیتکم الکرم... اصلا خوبی کردن و بزرگوااااری تو خووووووووووونِ این خاااااندانه... 🖋به قلم یکی از مدیران عزیز کانال... @ba_fereshteha
فکرشو بکنید یکسال دعای هرروزتون :الهمم الرزقنا زیارت امام رئوف باشه بعد یکسال با کلی ذوق بند و بساط سفر پابوسی آقا امام رضا (ع) جان و جمع کنی ، چند روز مشغول جمع وجور کردن دوتا چمدان که نزدیک به منفجر شدنه باشی مقدمات و بچینی ثانیه شماری کنی بشه پنج صبح روز دوشنبه شش تافرشته بیدار بشند، اولین نفر هم آخرین فرشته است که بیداره و یک شب خوابیده،پنج صبح پاشده و استارت نق زده حالا بدو بدو ته مونده های بساط آخر رو هم جمع کنید و بگذارید توی ماشین بعد از نماز صبح بسم الله بگید و سوار ماشین بشید یک ربع بعد اول جاده امام رضا (ع) ماشین خراب بشه... با چشم‌های اینجوری 🥺 دوباره برگردید خونه...
چقدر همراهان با محبتی هستید، انشاالله که همه ی مسافرها سلامت به مقصد برسند... گاهی بی هیچ مقدمه خود جور میشود گاهی به صد مقدمه ناجور می شود🥺
روزیمون نبود بریم دیگه... ساعت نزدیکای هفت صبح بود که برگشتیم خونه... شازده ی کلاس دومی راهی مدرسه کردیم و ماشین راهی تعمیرگاه🤦🏻‍♀ ده و خورده ای صبح بود که پدرجان با پسرجان از مدرسه و تعمیرگاه اومدن و با کلی ذوق گردان آماده به زیارت رو دوباره راهی کردیم... چهار پنج ساعتی رفتیم ، که اولای گردنه ی آهوان، ماشین بی معرفت بازی در آورد و یه جای دیگه اش عیب کرد😬 وسط جاده براخودش خاموش میشد، خلاصه با سلام و صلوات راه برگشت رو در پیش گرفتیم🥺 هِی....
بعد از دوازده ساعت را دارم نزدیک میشم به حرم آقا اگر حرفی چیزی هست هم خودت هم اعضای کانال انشاءالله برای اقا می خونم 🥲 https://harfeto.timefriend.net/17380064054415 ناشناس هست
پیام های محبت آمیز شما🥰