نگران نباش خدای امروز و دیروز
خدای فردا هم هست.
ما اولین بار است که بندگی میکنم ولی اون قرن هاست که خدایی می کند
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
**
علامت نادان سه چیز است:
از هدر رفتن عمر باکی ندارد
از حرف های بیهوده سیر نمی شود
تاب همنشینی کسی که #عیبش را ببیند ندارد
کشکول #شیخ_بهایی
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
👑بـا خـــدا بـاش پـادشـاهے ڪن👑
❤️ #نسیم_هدایت 💌 #قسمت_بیست_و_پنجم ✍🏼زندگی به روال گذشته برگشت وسایل ها رو برای به #دنیا اوم
❤️ #نسیم_هدایت
💌 #قسمت_بیست_و_ششم
😔باورم نمیشد که مصطفی رو گرفته باشن گفتم نه بابا این چه حرفیه مصطفی که کاره ای نیست تا بگیرنش
بیچاره الان میاد خونه...
😞جاریم چشماش رو درشت کرد و گفت بخدا راست میگم حتی دیدنش که دستبند به دستش زدن...
خدایا همه چیز دور سرم گیج میزفت اصلا دیگه متوجه نشدم چی داره میگه مصطفی رو اصلا چرا گرفتن ؟ گفتم کی ؟ کجا ؟ من باید برم....
ببینم راسته گفت بخدا #دروغ نمیگم راسته #نگران نباش نشستم زمین و همش توی سر خودم میزدم...
😭ای خدا حالا چیکار کنم؟ رفتم توی حیاط و #گریه میکردم #مادر_شوهرم گفت پسرم رو ازم گرفتی حالا خوب شد؟ حالا چیه داری گریه میکنی؟ باید قبل از این فکرش رو میکردی حالا جلوی من گریه نکن گریه ات #فایده نداره..
اصلا #باورم نمیشد که این مادر شوهرمه چون ما همیشه باهم دیگه خیلی خوب بودیم همه #رابطه مون عالی بود با من بهترین رفتار رو میکرد
جاریم خیلی ناراحت شد هم به خاطر حال بدم و هم به خاطر حرفهای مادر مصطفی اینکه چرا من رو #مقصر میدونست هیچ وقت نفهمیدم من مصطفی رو خیلی دوست دارم این چه حرفیه....
😔جاریم یه لیوان آب آورد و دستم داد و محدثه رو بغل کرد چون داشت گریه میکرد حالم خیلی بد بود...
با اون حال بدم زنگ زدم به مادرم
اونها هم #جریان رو فهمیده بودن
مادرم داشت گریه میکرد گفتم مادر به داداشم بگو بیاد دنبالم گفت باشه عزیزم وسایل هات رو جمع کن توی این موقعیت بد فقط میتونستم به خانواده ام تکیه کنم...
#داداشم اومد دنبالم جاریم همه اش گریه میکرد ازش #خداحافظی کردم و از مادر شوهرم هم خداحافظی کردم اما جوابم رو نداد...
😞باهام مثل یه #مجرم رفتار میکرد در حالی که من خودم #زخم خورده بودم
اما چون #مادر مصطفی بود پس مادر من هم بود دلم تیومد ازش ناراحت بشم بهش #حق دادم چون ناراحت بود...
رفتم خونه پدرم همه اش گریه میکردم ، مادرم و خواهرم هم من رو همراهی میکردن پا به پای من گریه میکردن...
#صبح شد و با پدرم رفتم جلوی #زندان اما گفتن اینجا نیست کسایی که تا جرمشون ثابت نشه هیچی معلوم نبود با #ناامیدی هر چه تمام تر برگشتیم خونه..
😭همش گریه میکردم ساریه بعد از ظهرش اومد پیشم بغلم کرد و با هم گریه کردیم...
😔روز بعد هم بازم رفتم فصل #زمستان بود هر روز میرفتم جلوی و دادگاه و زندان و همه جا
بعد از 3 هفته گوشیم زنگ خورد و جواب دادم یکی بود که فارسی حرف زد اما یک کلمه هم متوجه نشدم چون اعصابم خیلی #داغون بود...
بعدش مصطفی حرف زد باورم نمیشد این بازم مصطفی منه گفت که حالم خوبه اما یکی بهم #تهمت زده دست برندارید حتما هر روز برید و پیگیر ماجرا بشید
منم گفتم چشم... بخدا ولت نمیکنم حتما میرم تا خواستم حرف بزنم #قطع شد....
✍🏼 #ادامه_دارد... ان شاءالله
نا امیدی؛
ترسناک تر از پیری است
در پیری
جسم مچاله می شود
در نا امیدی روح ما...
🕊. 🕊 🕊
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدای من
نه آن قدر پاکم که کمکم کنی و نه آن قدر بدم که رهایم کنی
میان این دو گمم
هم خود را و هم تو را آزار میدهم
هر چه قدر تلاش کردم نتوانستم آنی باشم که تو خواستی
و هرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهایم کنی
آنقدر بی تو تنها هستم که بی تو یعنی “هیچ” یعنی “پوچ”
خدایا هیچ وقت رهـــایم نکن . . .
🕊. 🕊 🕊
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارالها
چه بسیار عیوبی را که تو از دیگران پنهان نمودی و آبروی مرا نبردی
هر خصلت ناپسندی را که از من عیب می دانی وامگذار جز آن که اصلاحش نمایی
و نیز خوی زشتی که به وسیله آن مورد سرزنش قرار می گیرم وامگذار جز آن که آن را نیکو گردانی
بر عیوب من ابرهای رأفت و مهربانیت را بفرست
رسوایی های پنهانی مرا بپوشان
ای کسی که زیبایی ها را آشکار و زشتی ها و بدی ها را می پوشانی
آبرویم دست توست
❤💛
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی خدا رو داری مهم نیست چه خواهد شد تمام تلاشت رو بکن و نتیجه رو به خدا بسپار .
.
.┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
هیچ نیمه ی گمشدهای وجود ندارد!
تنها چیزی که وجود دارد تکههایی از زمان است که در آنها،
ما با کسی حال خوشی داریم؛
حالا ممکن است سه دقیقه باشد،
دو روز،
پنج سال یا همهی عمر …
زندگی من
آنتوان چخوف
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
🆔:
❤️ @rooman222 ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺍﺯ فردی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ دعا ﺑﻪ درگاه ﺧﺪﺍوند ، ﭼﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻫﻴﭻ .
ﺍﻣﺎ ، ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ..
ﺧﺸﻢ ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ، ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ، ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﯿﺖ ، ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ .
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎلمان ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮔﺎﻫﯽ با ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﻬﺎ ، خیال ﺁﺳﻮﺩﻩ تری داریم...
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
🆔:
❤️ @rooman222 ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدای من
نه آن قدر پاکم که کمکم کنی و نه آن قدر بدم که رهایم کنی
میان این دو گمم
هم خود را و هم تو را آزار میدهم
هر چه قدر تلاش کردم نتوانستم آنی باشم که تو خواستی
و هرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهایم کنی
آنقدر بی تو تنها هستم که بی تو یعنی “هیچ” یعنی “پوچ”
خدایا هیچ وقت رهـــایم نکن . . .
🕊. 🕊 🕊
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
💠از پیرمرد حکیمی پرسیدند: از عمری که سپری نمودی چه چیز یاد گرفتی؟ پاسخ داد:
*یاد گرفتم*
🔹که دنیا قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم.
*یاد گرفتم*
🔸که مظلوم دیر یا زود حقش را خواهد گرفت.
*یاد گرفتم*
🔹که دنیای ما هر لحظه ممکن است تمام شود اما ما غافل هستیم.
*یاد گرفتم*
🔸که ثروتمند ترین مردم در دنیا کسی است که از سلامتی، امنیت و آرامش بهره مند باشد.
*یاد گرفتم*
🔹کسی که جو را میکارد گندم را برداشت نخواهد کرد.
*یاد گرفتم*
🔸کسی که میخواهد مردم به حرفش گوش بدهند باید خودش نیز به حرف آنان گوش دهد.
*یاد گرفتم*
🔹که مسافرت کردن و هم سفره شدن با مردم بهترین معیار و دقیق ترین راه برای محک زدن شخصیت و درون آنان است.
*یاد گرفتم*
🔸کسی که معدنش طلا است همواره طلا باقی میماند بدون تغییر، اما کسی که معدنش آهن است تغییر میکند و زنگ میزند.
*یاد گرفتم*
🔻که بساط عمر و زندگیمان را در دنیا طوری پهن کنیم که در موقع جمع کردن دست و پایمان را گم نکنیم🌸🙏
🕊. 🕊 🕊
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨