#خاطرات_شهید
سید رسول در مراسم خواستگاری گفت كه هدف من جبهه رفتن و شهید شدن است و ازدواج من به دلیل كامل شدن دینم است تا یادگاری از خود داشته باشم. او با وجود سن كم، سراپا صداقت و راستی بود.»
پدرم كمی در قبول این ازدواج تردید داشت، من خواب دیدم كه لباس عروسی بر تن دارم و برادرم- كه شهید شده بود- آمد و پیشانی مرا بوسید و تبریك گفت و گفت: تو عروس فاطمه الزهرا (س) شدی، خوشا به سعادتت، عاقبتبه خیر شدی، وقتی از خواب بیدار شدم،به این ازدواج و وصلت رضایت دادم.
✍ راوی ؛ همسرشهید
#شهید_سیدرسول_اشرف🌷
#سالروز_شهادت
#سالروز_ولادت
📎شهیدی که روز تولد و روز شهادتش یک روز بود
🔸مشكلات و بحرانها توكل به خدا میكرد. همیشه غنچۀ لبخند زیر لب هایش بود. نماز شب میخواند و امام جماعت سنگر شده بود.
🔹هیچ گاه در شرایط سخت از كمك خداوند ناامید نمیشد. از كسانی كه در رابطه با ادامه جنگ و مشكلات ناراحت و ناامید بودند، متنفر بود.
🔸به احادیث و روایات علاقه زیادی داشت. هنگامی كه با ماشین به منطقه عملیاتی میرفت، به دوستانش میگفت: «حدیث و یا روایتی بگویید و یا آیهای بخوانیم.» از وقتها و فرصتهایش اینگونه استفاده میكرد.
🔹بعد از شروع جنگ و اعزام به جبهه، آرزوهایش ازدواج كردن، صاحب یك اولاد شدن و به شهادت رسیدن فی سبیلالله بود. حتی به مادرش گفته بود: «وقتی فرزندم شش ماهه است، شهید میشوم.
🔸وقتی برادر كوچكش (سید محمد) شهید شد، من خیلی بیقراری میكردم. سید رسول به من گفت: اگر شما فرزند دیگری داشتید، اینقدر بیقراری نمیكردید، چون من هم شهید شوم، شما خیلی تنها میشوید. یكی از دوستانم شهید شده، ولی كودكی از خود به یادگار گذاشته است. به او گفتم: پسرم، ازدواج تو مانعی ندارد، ولی هم سن تو كم است و هم اینكه هنوز چند ماهی از شهادت برادرت نمیگذرد. در ضمن در این اوضاع جنگ و جبهه كه نمیشود ازدواج كرد.
🔹سید رسول گفت: مادرم، ازدواج من از سر دلخوشی نیست، میدانم در آینده شهید خواهم شد، قصدم داشتن فرزندی است كه یادگاری از من برای شما باشد.»
✍به روایت مادربزرگوار شهید
#شهید_سیدرسول_اشرف🌷
#سالروز_ولادت
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۴۳/۸/۲۰ یزد
شهادت : ۱۳۶۴/۸/۲۰ جاده اهواز_ خرمشهر ، عملیات قدس ۵
💠 #شهید مهدی تیموری_#متولد ۱۳۴۵ #بابلسر( #شهادت ۲۰ آبان ۱۳۶۳_#مریوان):
.
📩 قسمتی از وصیت نامه شهید :
عزیزانی که خود را مسلمان می دانید و در پشت میزها نشسته اید، سرنوشت اسلام و مستضعفان جهان در دست شماست، یادتان باشد که این انقلاب برایمان گران تمام شده است.
.
▫️سخنی چند با بی تفاوتان شهرمان، آنانی که هنوز یک بارهم سر به درگه ایزد منان خم نکردند آخر تا کی می خواهید از کنار مسایل بی آنکه سربلند کنید، بگذرید. آخر چطور می توانید روی خون این شهیدان پا نهید؟ به خود آئید که خداوند توبه کنندگان را دوست می دارد.ما می رویم تا با اهدای خون خود قلب ازکارافتاده ملتها را به کار واداریم.
.
#سالروز_شهادت
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
@sangareshohadababol
چہ
مراعات و
نظيريست
ميانِ ڪلمات
بوی تو ، آمدنت ،
نم نم باران با عــشق
#شهـید #محمدرضا_دهقان امیری
◻️تاریخ ولادت: ۱۳۷۴/۰۱/۲۶
◻️محل ولادت: تهران
◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۸/۲۱
◻️محل شهادت: حلب_سوریه
#فرازی_از #وصیت_نامه شهید
صبر را سرلوحه خود قرار دهید و مطمئن باشد که هر کسی از این دنیا خواهد رفت و تنها کسی که باقی میماند خداوند متعال است اگر دلتان گرفت یاد عاشورا کنید و مطمئن باشید غم شما از غم ام الصائب خانوم زینب کبری(س) کوچک قرار است روضه ابا عبدلله و خانوم زینب کبری فراموش نشود و حقیقتا مطمئن باشید که تنها با یاد خداست که دلها آرام میگیرد.
#دهه_هفتادی
#سالروز_شهادت.....🕊🌸
شما #رفتید ...
و من
چہ کنم
با چہ کنم های
دلِ
بے هدفم ؟
چہ عاشقانه فدای حضرت مادر شدید...
#شهدای_اربعه
#سالروز_شهادت 🌷
#شهید_احمد_عطایی
#شهید_مصطفی_موسوی
#شهید_محمدرضا_دهقان
#شهید_مسعود_عسگری
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطرات_شهید
● در خانه مشکلی برایم پیش آمده بود؛ بـا ناراحتی رفتـم سرکار، حـاج احمد بلافاصله گفـت: چی شده چرا ناراحتی؟
مـن هـم گفتم با مادرم حرفم شده! .... جزئیات ماجرا را نیز توضیـح دادم.
● خیلی از دستم عصبانی شد و گفـت: وسـایلت را جمـع کن و بـرو! کسی کـه بـا مادرش دعوا کرده ،کار خیرش در مسجد هم قبول نیست.بعد هم گفت من هر چه دارم به برکت دعای مادرم دارم.
● واقعا هـم همین طور بود. خیلی به مادرش ارادت داشـت و با احترام خاصی بـا او برخورد می کرد. می گفـت: برای جـذب در سپاه در روند کار اداری ام بـه مشکل برخوردم و کلا ناامید شدم. اگر مادرم دعا نمی کرد پاسدار نمی شدم. به من سفارش کرد : اگر می خواهی در دنیا و آخرت عاقبت بخیر شوی حتما باید دم مـادرت را ببینی!!
✍ از کتاب: پروانه های شهر دمشق
#شهید_احمد_عطایی
#سالروز_شهادت 🌷
عملیات #خیبر آنقدر سخت
و سنگین بودڪه بعداز گشت
هفت شب در جزیره مجنون،
وقتے به #شهیدڪلهر گفتم:ڪه
این هفت شب چگونه گذشت؟
پاسخ داد؛
نگوهفت شب،بگوهفت هزارسال
وضعیت وحشتناڪی بودتعداد
انگشت شمارے باقے مانده بودند
به اضافهـ یڪ تیربارودو اسلحه..
به اقامهدے گفتم چهـ بایدڪرد؟
باخونسردے گفت:
صدمترتاانجام تڪلیف باقے ماندهـ.
ماتڪلیف خود را
انجام مے دهیم؛
ادامه راهـ بآ آنان ڪه باقے مآنده اند..
درود بر غربت و مظلومیتِ
پهلوانان بلندیهای غرب
درود بر زین الدینها
بر مهدی و مجید ...
🌺#سالروز_شهادت
🌷#شهید_مهدی_زین_الدین
🌷#شهید_مجید_زین_الدین
🌹شاگرد مغازهی کتاب فروشی بودم. حاج آقا گفت: "میخوایم بریم سفر. تو شب بیا خونهمون بخواب." بد زمستونی بود. سرد بود. زود خوابیدم.
♦️ساعت حدود دو بود که در زدن. فکر کردم خیالاتی شدم. در رو که باز کردم، دیدم آقا مهدی و چند تا از دوستانش از جبهه اومدن. آنقدر خسته بودن که نرسیده خوابشون برد.
🌹هوا هنوز تاریک بود که باز صدایی شنیدم. انگار کسی ناله میکرد. از پنجره که نگاه کردم، دیدم آقا مهدی توی اون سرمای دمِ صبح، سجاده انداخته توی ایوان و رفته به سجده...
#شهید_مهدی_زینالدین
#سالروز_شهادت
🌷شهید #اصغر_وصالی :
ننگ بر جنازه پاسداری که تو خشاب اسلحه اش فشنگی باقی مونده باشه
ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️
اصغر وصالی، فرمانده #دستمال_سرخها که در اوایل انقلاب و جنگ تحمیلی، روزگاری که نیروهای اندک در غربت و با کمترین تجهیزات نظامی به مقابله با ضد انقلاب و صدامیان کافر می رفتند
🔺او با گردان تحت امرش در سخت ترین جبهه های غرب به نبرد با ضدانقلابیون و ارتش بعث پرداخت و در این راه بسیاری از نیروهایش مظلومانه به شهادت رسیدند.
وی در غائله پاوه دوشادوش شهید چمران با گروهکهای معارض و جدایی طلب جنگید. نیروهایش به دلیل بستن دستمال سرخ بر گردن به «گروه دستمال سرخ ها» شهرت یافتند.
آنها پس از شهادت یکی از جوانان گروهشان که به هنگام شهادت، لباسی سرخ رنگ بر تن داشت، به یادبود وی، تکه هایی از لباسش را به گردن بستند و عهد کردند که تا گرفتن انتقامش، آن را از خود جدا نکنند.
🌷 #سالروز_شهادت 🕊🕊
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
─═┅═༅🇵🇸𖣔🇮🇷𖣔🇱🇧༅═┅┅─
بهکانالولایی #ظهور_نزدیک_است بپیوندید👇
@zohoore_ghaem @ba_Shaheidan
#وعده_صادق ۳ ✌️
#سیدحسننصرالله #رئیسی #حاجقاسم #راه_نصرالله #سیدهاشمصفیالدین #هنیه #سنوار #the_end_of_israeil #جهاد_تحریم #تحریم_رژیمکودککش #جمعه_نصر #جمعهنصر
● رفتنش به سوریه در سال ۹۴ و زمانی بود که نبش قبر حجر بن عدی در سوریه توسط تکفیریها اتفاق افتاد. با این اتفاق آقا مرتضی خیلی در رفتنش جدی شد. میگفت اگر اینها به حرم حضرت زینب (س) برسند امکان دارد چنین بیحرمتی را انجام دهند.
● همیشه میگفت: «بهترین سرنوشت و سرانجام برای انسانها جز شهادت چه چیز میتواند باشد؟» با آنکه من به او میگفتم فکر رفتن شما هم برایم سخت است، ولی مرتضی خیلی با آرامش بنده را متقاعد میکرد و میگفت: «بهترین چیزی که آدم برای عزیزش بخواهد چه چیزی میتواند باشد؟ این همه در زندگی تلاش میکنیم که سرانجام چه شود؟ ما این همه سر روضههای اهل بیت (ع) میرویم تا وقتی نیاز باشد جهاد کنیم. اگر بیخیال باشیم چگونه رویمان میشود دوباره روضه اهل بیت (ع) را گوش کنیم؟»
● به من میگفت: «هرموقع یا هر طوری که خبر شهادت من به دستت رسید این جمله را با خودت تکرار کن «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» بدون شک مصیبت سیدالشهدا علیهالسلام بزرگترین مصیبت در عالم است و هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت امام حسین (ع) نیست.» همین حرفهای آقا مرتضی باعث میشد آمادگی روحی در رفتنش برای من ایجاد شود.
● حتی ایشان در سفر آخری که به سوریه داشت یک دستنوشته برای من به یادگار گذاشته بود که بعد از شنیدن خبر شهادتش آن را خواندم. واقعاً باعث شد قلبم خیلی آرام شود. برایم خیلی شیرین بود که آقا مرتضی حتی بعد از شهادتش هم به فکر من بود. آخرین نوشته شهید شفاعت نامهای بود که با جمله «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» شروع میشد. نوشته بود در آن دنیا من را شفاعت میکند و باز به من تأکید کرده بود یادم نرود هیچ مصیبتی بالاتر از مصیبت امام حسین (ع) نیست.
✍به روایت همسر بزرگوارشهید
#شهید_مرتضی_عبداللهی🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۶۶/۱۲/۹ تهران
●شهادت : ۱۳۹۶/۸/۲۳ دیرالزور
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
─═┅═༅🇵🇸𖣔🇮🇷𖣔🇱🇧༅═┅┅─
بهکانالولایی #ظهور_نزدیک_است بپیوندید👇
@zohoore_ghaem @ba_Shaheidan
#وعده_صادق ۳ ✌️
#سیدحسننصرالله #رئیسی #حاجقاسم #راه_نصرالله #سیدهاشمصفیالدین #هنیه #سنوار #the_end_of_israeil #جهاد_تحریم #تحریم_رژیمکودککش #جمعه_نصر #جمعهنصر
●عکس شهدای مدافع حرم رامرورمی کنم که چشمانم برروی عکس شهید جوانی خیره می ماند، شهیدمحمدسخندان 23 ساله بالباس رزم ایستاده ومی خندد. عکس است، اماصدای خنده هایش را می توان شنید. ●محمدبه شوهرخواهرش گفته بود که قصددارد به سوریه برودوممکن است دیگربازنگردد وشوهرخواهرش نیزبه او گفته بودکه حالاکه به عنوان تیپ فاطمیون وبانام جهادی سیدذاکرحسینی به سوریه می رود ممکن است مفقودشود، امامحمددرپاسخ گفته بود به خاطر حضرت زینب سلام الله علیها علیها می رودواگرصلاح باشد جنازه اش پیداخواهدشد. ●ازمادرشهیدسخندان علت انتخاب نام جهادی سیدذاکرحسینی راجویا می شوم واودرپاسخ میگوید:محمدپیش ازاعزامش به سوریه پرسیده بود که مظلوم ترین شهیددرسوریه که بوده!؟ وهمه سیدذاکررا معرفی کرده بودند ازاین رواین نام رابرگزید، داعش نمیتوانست سیدذاکر رابگیرد به همین خاطراو را باآتش محاصره کردندوسیدذاکر زنده زنده درآتش سوخت. #شهید_محمد_خندان #سالروز_شهادت 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
#چرا_دستمال_سرخ_ها؟
●شهید وصالی: علت این دستمال های سرخی که ما به گردن می بستیم بیشتر آن رسالت خونینی است که در طول تاریخ نسل هابیل به گردن داشت. احساس یک رسالت و امتداد راه اینها را داشتیم. لذا به خاطر این که همیشه به ما یادآوری شود که چنین رسالت خونینی را به دوش داریم،
دستمال های سرخمان همیشه به گردن مان بود و اکثر بچه هایی که این دستمال های سرخ را به گردنشان می بستند یا شهید شده اند یا این که زخمی و معلول و این واقعاً مایه افتخار است که برادران مان به این حد از رشد و بلوغ دینی و مکتبی رسیده باشند که امتداد راه هابیل های تاریخ را به گرده گرفته باشند و سرخی خونشان را به عنوان سمبل (دستمال سرخ) به گردن ببندند.
#سالروز_شهادت🌷
#شهید_اصغر_وصالی
#دستمال_سرخها
🤲#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا #الخامنهای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید
#سیدحسننصرالله #راه_نصرالله #سیدهاشمصفیالدین #هنیه #حاجقاسم #سنوار #the_end_of_israeil #جهاد_تحریم #تحریم_رژیمکودککش #جمعه_نصر #جمعهنصر
دلت میخاد حال دلت خوب باشه
با شهداء 🌷 همنشین شو
#در_جمع_شهیدان👇👇
@ba_Shaheidan
@zohoore_ghaem