eitaa logo
باعلی تامهدی علیهما السلام
1.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
991 ویدیو
13 فایل
نهج البلاغه بخوانیم باعلی همراه شویم تا دورنمای عصر ظهو ودوران زیست با امام معصوم را تجربه کنیم برای زمینه سازی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 2⃣4⃣ (قسمت چهل و دوم) برنامه های حکومت امیرالمؤمنین(خطبه ۱۶) 🔹 ماجرای این خطبه شانزدهم ، ماجرای بسیار مهمی است ؛ برای خاطر اینکه این خطبه را امیرمؤمنان در طلیعهٔ خلافت و در آغاز شروع دوران رهبری سیاسی خود در حضور هزاران نفر از جمعیت های مسلمانان ایراد کرده اند . 🔹در آغاز این خطبه ، امیرالمؤمنین خود را نسبت به آنچه در این خطبه تعهد خواهد کرد و همچنین نسبت به آنچه از حقایق و واقعیتهای تاریخی که حاکی از سنن الهی است و در این خطبه خواهد گفت ، عهده دار می کند. 🔹 ذمهٔ من عهده دار آن چیزی است که بیان می کنم، خود من متعهّدم آنچه را بیان خواهم کرد و خواهم گفت ؛ پیدا است یک مطلب بسیار مهمی است . غالباً وقتی که برنامه های بسیار مهمی قرار است به مردم ارائه بشود ، آن کسی که مجری برنامه و طراح برنامه است و بنا است او به این برنامه عمل کند ، برای جلب اطمینان بیشتر و برای اینکه دلگرمی زیادتری وجود داشته باشد ، خود را عهده دار قرار می دهد . 🔹 امیرالمؤمنین را همه به راستگویی و درست کرداری می شناسند ، همه می دانند که او پای آنچه بگوید ، خواهد ایستاد. 🔻« ذِمَّتِي بِمَا أَقُولُ رَهِينَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ » امام ( علیه السلام ) بعد از آنکه این تعهّد را بیان می کنند ، یک مطلبی را می گویند که این مطلب فوق العاده حائز اهمیت و مطلب پرمغزی است ، بعلاوه از این نظر که در آغاز و طلیعهٔ یک برنامه است و در ابتدا و پیش درآمد یک طرح اجتماعی است ، پیدا است که نظر به گذشتهٔ آن روز در جامعهٔ اسلامی و همچنین نظر به آیندهٔ آن روز هم هست . حالا توضیح می دهم ، روشن می شود . ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (63).mp3
7.63M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و نودم : خطبه ۲ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۲ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( پس از بازگشت از نبرد صفين در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود.) 1⃣ ستايش پروردگار ♦️ستايش می کنم خداوند را برای تکميل نعمت های او و تسليم بودن در برابر بزرگی او و ايمن ماندن از نافرمانی او. و در رفع نيازها از او ياری می طلبم؛ زيرا آن کس را که خدا هدايت کند، هرگز گمراه نگردد و آن را که خدا دشمن دارد، هرگز نجات نيابد و هر آن کس را که خداوند بی نياز گرداند نيازمند نخواهد شد. پس ستايش خداوند، گرانسنگ ترين چيز است و برترين گنجی است که ارزش ذخيره شدن دارد و گواهی می دهم که جز خدای يکتای بی شريک معبودی نيست، شهادتی که اخلاص آن آزموده و پاکی و خلوص آن را باور داريم و تا زنده ايم بر اين باور استواريم و آن را برای صحنه های هولناک روز قيامت ذخيره می کنيم، زيرا شهادت به يگانگی خدا نشانه استواری ايمان، بازکننده درهای احسان، مايه خشنودی خدای رحمان و دورکننده شيطان است. 2⃣ ويژگی های پيامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) ♦️و شهادت می دهم که محمّد(صلی الله علیه و آله) بنده خدا و فرستاده اوست. خداوند او را با دينی آشکار و نشانه ای پايدار و قرآنی نوشته شده و استوار و نوری درخشان و چراغی تابان و فرمانی آشکارکننده فرستاد تا شک و ترديدها را نابود سازد و با دلايل روشن استدلال کند و با آيات الهی مردم را پرهيز دهد و از کيفرهای الهی بترساند. 3⃣ شناخت عصر جاهليت ♦️خدا پيامبرِ اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنه ها گرفتار شده، رشته های دين پاره شده و ستون های ايمان و يقين ناپايدار بود. در اصول دين اختلاف داشته و امور مردم پراکنده بود؛ راه رهايی دشوار و پناهگاهی وجود نداشت؛ چراغ هدايت بی نور و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصيت می شد و شيطان ياری می گرديد؛ ايمان بدون ياور مانده و ستون های آن ويران گرديده و نشانه های آن انکار شده، راههای آن ويران و جادّه های آن کهنه و فراموش گرديده بود. مردم جاهلی شيطان را اطاعت می کردند و به راههای او می رفتند و در آبشخور شيطان سيراب می شدند. با دست مردم جاهليّت، نشانه های شيطان، آشکار و پرچم او برافراشته گرديد. فتنه ها مردم را لگدمال کرده و با سُم های محکم خود نابودشان کرده و پابرجا ايستاده بود. امّا مردم حيران و سرگردان، بی خبر و فريب خورده، در کنار بهترين خانه (کعبه) و بدترين همسايگان (بت پرستان) زندگی می کردند. خواب آنها بيداری و سُرمه چشم آنها اشک بود؛ در سرزمينی که دانشمند آن لب فرو بسته و جاهل گرامی بود. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
🌹سهم : خطبه ۲ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( پس از بازگشت از نبرد صفين در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود.) 4⃣ ويژگيهای اهل بيت (علیهم السلام) ♦️عترت پيامبر(علیه السلام) جايگاه اسرار خداوندی و پناهگاه فرمان الهی و مَخزنِ علمِ خدا و مَرجع احکام اسلامی و نگهبان کتاب های آسمانی و کوه های هميشه استوار دين خدايند. خدا به وسيله اهل بيت (علیهم السلام) پشت خميده دين را راست نمود و لرزش و اضطراب آن را از ميان برداشت. 5⃣ سیمای فاسدان ♦️برابر فاسدانی که تخم گناه افشاندند و با آب غرور و فريب آبياری کردند و محصول آن را که جز عذاب و بدبختی نبود برداشتند. 6⃣ جایگاه خاندان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلّم) ♦️کسی را با خاندان رسالت نمی شود مقايسه کرد و آنان که پرورده نعمت هدايت اهل بيت پيامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پيامبر(صلی الله علیه و آله) اساس دين و ستون های استوار يقين می باشند. شتاب کننده بايد به آنان بازگردد و عقب مانده بايد به آنان بپيوندد؛ زيرا ويژگی های حقّ ولايت به آنها اختصاص دارد و وصيّت پيامبر(صلی الله علیه و آله)نسبت به خلافت مسلمين و ميراث رسالت به آنها تعلّق دارد. هم اکنون (که خلافت را به من سپرديد) حق به اهل آن بازگشت و دوباره به جايگاهی که از آن دور مانده بود، بازگردانده شد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 11 ) 🔹ارزشهای والای اخلاقی(تفکّر) 🔰 در ادامهٔ حکمت ١١٣، مولا علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: « لَا عِلْمَ كَالتَّفَكُّرِ »؛ " هیچ علمی ارزشمند تر از تفکر نیست. " در واقع مقصود این است که بهترین راه برای رسیدن به حقیقت و خارج شدن از جهالت تفکر است؛ چرا؟ چون مولا علی (علیه‌السلام) هم در حکمت ۵، هم در حکمت ٣۶۵ می‌فرمایند: «اَلفِکرُ مِرآةٌ صافِیَه»؛ " فکر کردن، یک آیینه صاف و بی خط و خش است. " یعنی می‌شود به راحتی، در آن تمام ریزه کاری ها و جزئیات حقیقت را دید. 🔻 لذا مولا علی (علیه‌السلام) ، مؤمن را در حکمت ٣٣٣، "مَغمورٌ بِفِکرَتِه" می‌دانند؛ یعنی کسی که دائماً در افکار عمیق هست و ژرف اندیش است. 🔻مولا علی (علیه‌السلام) ، خودشان هم دانش تربیتی که برای امام حسن (علیه‌السلام) در نامه ٣١ ارائه کردند، محصول تفکر می‌دانند؛ آنجا می‌فرمایند: «فَکَّرتُ فی اَخبارِهِم »؛ " من در اخبار و حالات گذشتگان فکر کردم "(و توانستم بهترین آموزه های تربیتی را استخراج کنم). 🔻و همچنین مولا علی (علیه‌السلام) ، یکی از راههای رسیدن به توحید و خداشناسی را تفکر در نعمت ها و صنایع خدا می‌دانند؛ در خطبه ١٨۵ می‌فرمایند : « وَ لَوْ فَكَّرُوا فِي عَظِيمِ الْقُدْرَةِ وَ جَسِيمِ النِّعْمَةِ لَرَجَعُوا إِلَى الطَّرِيقِ »؛ " اگر انسان ها در قدرت عظیم خدا و نعمت جسیم خدا فکر کنند، حتماً به راه هدایت و طریق مستقیم برمی‌گردند." 🔻مولا علی (علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه شریف، راه رسیدن به بصیرت را تفکر می‌دانند؛ در خطبه ١۵٣ می‌فرمایند: « فَإِنَّمَا الْبَصِيرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَكَّرَ »؛ " این است و جز این نیست که بصیر واقعی کسی است که حرف حق را بشنود و درباره آن تفکر کند. " و در نامه ٣١ هم می‌نویسند: «مَن تَفَكَّرَ أبصَرَ»؛ " هر کس تفکر کند، به بصیرت می‌رسد. " 🔻لذا اینگونه در خطبه ٨٣ توصیه می‌کنند: «فاتَّقُوا اللّه عِبادَ اللّه تَقِيَّةَ ذِي لُبٍّ شَغَلَ التَّفَكُّرُ قَلبَهُ» " ای بندگان خدا! به گونه ای تقوا داشته باشید، شبیه کسی که صاحب اندیشه است و قلبش را تفکر به خود مشغول داشته است. " 🔻آنقدر تفکر مهم است که مولا علی (علیه‌السلام)، دربارهٔ کسی که در ساعات احتضار است و آماده مرگ است، می‌فرماید: «مَن یُشرِف عَلَی المَوت يُفَکِّرُ فِيمَ أَفْنَى عُمْرَهُ وَ فِيمَ أَذْهَبَ دَهْرَه » ؛ " کسی که مشرف بر موت می‌شود، همیشه فکر می‌کند عمرش را کجا فانی کرد و روزگارش را کجا سپری نمود. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
شرح حکمت ۱۱۳ ارزشهای والای اخلاقی بخش ۱۱ تفکر.mp3
4.21M
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣1⃣ ⭕️ ارزشهاى والاى اخلاقى(تفکّر)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 3⃣4⃣ (قسمت چهل و سوم) برنامه های حکومت امیرالمؤمنین(خطبه ۱۶) 🔻اختلاف طبقاتی ؛ عامل سقوط جوامع 🔹کسی که در تاریخ نگاه کرده ، دیده و فهمیده که «وَ إِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا» ؛ " و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم، خوشگذرانانش را وامیداریم تا در آن به انحراف و فساد بپردازند و در نتیجه عذاب بر آن شهر لازم گردد ، پس آن را یکسره زیر و رو می کنیم." کسی که این قانون و سنت الهی را می شناسد ، می داند که هرگاه وقت مردن یک جامعه نزدیک می شود ، وقت در هم پاشیدن فرهنگ و مدنیت یک ملت می رسد ، خدای متعال مُترفین و ثروتمندان و اشراف آن جامعه را وامیدارد؛ وامیدارد یعنی مجبورشان می کند ؟ نه ، خدا هیچ کس را به گناه مجبور نمی کند ، [واداشتن] باز یعنی [همان] قانونها . 🔹 كَلَّا إِنَّ الاْءِنسَانَ لَیطْغَی أَن رَآهُ اسْتَغْنَی ؛ این کسانی که بر اثر طغیانِ پول داری افتادند در جادهٔ گناه ، اشرافی گری ، فساد ، ایجاد تباهی در جامعه ، اینها سر بلند می کنند ، اینها بنا می کنند به عیش و عشرت ، بنا می کنند به حق ضعفا را غصب کردن ، واجبات گرسنگان را در مستحبات خود و فرزندان خود و نزدیکان خود و نوکرهای خود و حیوانات داخل خانهٔ خود صرف کردن. غذای یک سال یک شهر را یک شب در یک میهمانی مصرف می کنند ! 🔹 «فَفَسَقُوا فِيها» ؛ فسق می کنند ، گناه می کنند ؛ نتیجه اش چه می شود ؟ «فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ» ؛ قانون خدا ، سنّت خدا بر آنها قرار می گیرد ، «فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا» ؛ آن جامعه در هم پاشیده می شود ، آن نظام متلاشی می شود. نظام اشرافی گری نابود خواهد شد ؛ کجای دنیا ؟ همه جای دنیا ؛ چه وقت از زمان ؟ در عمر جهان و زمان و تاریخ از اول تا آخر ؛ وقتی ندارد ، جایی ندارد ، مال همیشه است ؛ این یک سنت است . 🔹 در یک جامعه ای که اختلاف طبقاتی هست ، یعنی ثروتهای طغیانگر هست ، فقرهای کشنده هست ، در این جامعه قهراً فساد هست، فسق هست، ظلم و نابسامانی هست که اینها از هم تخلّف ناپذیر است. ممکن نیست در یک جامعه ای آزادی مطلق در به دست آوردن ثروت باشد و ثروت طغیانگر نباشد . کجا اسلام اجازه می دهد که آدم ثروتمند و سرمایه دار هر کار دلش خواست در تحصیل ثروت یا خرج آن انجام بدهد؟ [ این ] کجا از منطق اسلامی است؟ اسلام اجازه نمی دهد ؛ چرا؟ برای اینکه اگر چنین چیزی وجود پیدا کرد ، اگر آزادی و بی بندوباری و افسارگسیختگی در مقابل سرمایه داران، پول داران، اشراف و ثروتمندان قرار داده شد ، این جادهٔ آسفالته ، این هم اسب بی لجام ؛ بتاز هر چه می توانی ! آن قدر می تازد که دیگر انسانی که قابل فشردن باشد نماند ؛ هر که را می شود فشرد می فشرد . بنابراین اختلاف طبقاتی به وجود می آید. اختلاف طبقاتی که به وجود آمد ، بدبختی به وجود می آید ، گناه به وجود می آید. ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا