12.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امام_کاظم_علیه_السلام
🩸بیسبب نیست که «کاظم» شده نامَت آقا ...
➖ حکایت شنیدنی از عاقبت یک ناصبی که به حرم حضرت موسیبنجعفر علیهماالسلام میرفت و به آن حضرت ناسزا میگفت ...
@Maghaatel
💥جشن بزرگ مبعث پیامبر اکرم سلام الله علیه 💥
#سخنران:
کربلایــی ابراهیـــم سهرابی
#بانوای:
کربلایی مجتبی اثناعشری
مداحان مهمان
#زمان_و_مکان:
چهارشنبه۱۸بهمن ماه ساعت۲۰:۳۰
بصرف شام
بابلسر_حسینیه میاندشت
(بیت الرقیه س)
🛑مراسم راس ساعت شروع میشود 🛑
✅هیئت حضرت رقیه (س)شهرستان بابلسر✅
#همسرداری
#تربیت
🔰اگر فرزندتان را دوست دارید؛
به همسرتان احترام بگذارید...
شما خواسته یا ناخواسته، الگوی فرزندتان هستید.
🔹او از رفتار و گفتار شما میآموزد که چطور با جنس موافق و مخالفش رفتار کند.
چند مثال :
_ این بابات همیشه جورابهاش اینجا ریخته!
_این مامانت همیشه دیر میکنه!
👈 با این حرفها:
◾️کودک احساس میکند که مقصر است چون خطاب خود اوست (بابات، مامانت)
◾️همچنین شما با همین حرفهای ساده، جایگاه همسرتان را تخریب کردهاید. و ذهن کودک خود را درگیر این مناقشات.
🔹اگر با همسرتان مسألهای دارید، بدون حضور کودک با هم صحبت کنید و مدام مسائل گذشته را جلوی کودک ورق نزنید و بیان نکنید.
✅برای کودک، #پدر و #مادر دو نیمه بدنش هستند، پس با گله از همسرتان آرامش و شادی او را نگیرید.
❤️ باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
🌗🌗🌗🌗🌗🌗🌗🌗🌗
# سلام محضر اعضای محترم کانال
باب الحوائج رقیه (س) ✋
یه مطالبی رو خوندم حالم بد شد
دلم گرفت , دلم شکست 💔
مایلم شما هم درشب شام شهادت
امام موسی کاظم (ع) بخونید و
توسلی به آن بزرگوار داشته باشید
التماس دعای فرج 🙏
@mirza_315
❤️ باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
◾️امام موسی بن جعفر ملقّب به امام کاظم علیه السلام ، امام هفتم ما شیعیان و پدر امام رضا و حضرت معصومه هستند . وجود مقدس ایشان ۱۵ سال در زندان بودند تا وقتی که شهید شدند . اما چه زندانی؟ در روایت آمده که ایشان در "طاموره" بودند . طاموره یعنی حفره ای زیر زمین که تنها اشخاصی در آنجا حبس میشدند که محکوم به حبس ابد هستند و از زندان خارج نمیشدند مگر برای ورود به قبر که عرب های آن زمان به آن میگفتند طاموره. به این شکل است که حجم آن به تقریبا اندازه ی عرض شخص است و ارتفاع آن به شکلی است که وقتی شخص بخواهد بایستد ارتفاع آن جا با قامت شخص متناسب نیست . امام علیه السلام به فرمان هارون الرشید (لع) در زندانِ ملعونی به نام سندی که یکی از کارگزاران هارون الرشید ملعون بود به سر میبردند . امام نمیتوانستند در آن حفره به راحتی بنشینند و نمی توانستند کاملا بایستند . بالای طاموره سنگی است که مانع از ورود به شکل مناسب هوا به داخل است و به نور اجازه ورود به آن حفره را نمیدهد . یک روز که سنگ را برای کاری جا به جا میکردند امام کاظم علیه السلام پدر امام رضا که روح و جانم فدایشان باد خواستند سر مبارکشان را بالا بیاورند تا کمی هوای تازه استنشاق کنند. راوی میگوید سندی لعنت الله علیه با پایش به صورت امام میزد ...
سندی بر گردن و پا های مبارک امام زنجیر های سنگین وزن قرار داده بود . سندی که خدا قبرش را مملو از آتش کند پیوسته دستور میداد که امام را در اوقات مختلف روز بزنند بدون هیچ جرم و گناهی . ابن سُوَید میگوید : وقتی برای دیدم امام در زندان سندی وارد میشدم میدیدم که اثر ضربه های شلاق و چوب خیزران بر صورت و بدن مبارک امام است و گردن و پاهای مبارک حضرت در اثر فشار سنگینی آهن ، خونی بود .
ابن سوید میگوید : وقتی امام را به آن حال دیدم گریه کردم وقتی گریه کردم ، امام هم گریه کردند و کمی بعد فرمودند : ای ابن سوید من از درد عذاب و شکنجه گریه نمیکنم گریه ی من فقط برای این است که سندی به مادرم فاطمه ی زهرا فحش میدهد...
این چنین زندگی میکردند امام موسی کاظم امام هفتم ما در زندان سندی به فرمان هارون الرشید ملعون . به خاطر اینکه کلّ گناهشان این بود که از نسل طیبه ی آل محمّد صل الله علیه و آله و سلم و جزء معصومین بودند و همچنین صاحب حق شرعی اعم از احترام مردم و حق حکومت . و اینک تو ای بنده ی خدا ، چراغ اتاقت را خاموش کن و تنهایی در تاریکی محض آن به مدت فقط یک ساعت بنشین بدون اینکه ذره ای نور به تو برسد و هیچکس نزد تو بیاید . آیا میتوانی ساعتی صبر کنی یا قلبت تنگ میشود ... هنگامی که یادت آمد که امام تو ۱۵ سال با وضعی ۱۰۰۱ برابر بدتر از این وضع به سختی و رنج و عذاب زندگی کردند تا وقتی که شهید شدند سپس بر او سلام کن و بگو :
السّلامُ عَلَی المَسجون فی ظُلمِ المَطامیر (سلام بر آن زندانی که در ظلم حفره ها بود)
عَظَّمَ اللهُ لک الاجر یا صاحبَ الزمان
◼️تسلیت به محضر نورانی امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف◼️
#شام_شهادت_امام_کاظم_علیهالسلام
❤️ باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee