2.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨درمان پوکی استخوان وضعف بدن
🎥حکیم ضیایی
🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
✨سنجد درمانگر آرتروز و پوکی استخوان
🔸آرتروز و پوکی استخوان، مشکلی است که در میانسالی، دامنگیر همه به خصوص خانمها میشود.
🔸در بروز آرتروز و پوکی استخوان، تنها کمبود کلسیم و ویتامین D،نقش ندارند بلکه فقدان گروهی از املاح و عناصر به صورت هم زمان فرآیندهای مربوط به پوکی استخوان و آرتروز را تصریح میبخشند.
♻️میوه سنجد و گل بهاره سنجد، حاوی منابع قابل توجهی از املاح و عناصر هستند که مانع پوکی استخوان میشوند که از آن جمله میتوان به عناصر روی، مس، کروم و منیزیم اشاره کرد.
👈 میوه سنجد همچنین حاوی اسید فولیک فراوان و ویتامین c. زیاد است. علاوه بر این، این میوه حاوی ترکیبات گیاهی است که گیرندههای هورمونی را فعال میکند و بنابراین مانع از دست رفتن کلسیم در دوران یائسگی در خانمها میشود.
👌مصرف پودر سنجد به همراه شیر که غنی از کلسیم است، در جلوگیری از بروز و یا پیشرفت پوکی استخوان و آرتروز بسیار کمک کننده است .
🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
1.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمازی مخصوص خانه دار شدن و شغل دار شدن
🔅چکار کنیم تا جوون هامون ترغيب بشن به نماز
👈 نمازی برای شغل دار شدن،
خانه دارشدن،
ازدواج فرزندان
و هر حاجتی که انسان دارد
🔰#استاد_رفیعی
🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
2.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عیسی اگر مریض زیاد میدهد شفا،
در نسخهاش جمال علی را کشیده است...
#استوری
🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
رفیق شهیدم...
❤️شهید مفقودالاثر ابراهیم هادی ❤️
❤️
❤️
🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
14.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۱۱۶🔊 روزتان را با قرآن شروع کنید .
#تلاوت_نور
🔶 سوره المائده
🔶 صفحه ۱۲۵
📌📌 عنه صلى اللَّه عليه و آله : نَوِّروا مَنازِلَكُم بِالصّلاةِ وقِراءَةِ القُرآنِ .
📌📌 پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله: خانههايتان را با نماز و تلاوت قرآن ، روشن گردانيد.
#من_حامی_قرآنم
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_بر_حسین
#صبحم_بنامتان
رو به شش گوشه ترین کعبهٔ دل ، اول صبح
بدهیم از سرِ جان ، محضر ارباب ، سلام
#رقیه_سعیدی_کیمیا
🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
🌹شهـید حمــید رضا مدنی:
شـــیمیایی بود برای درمـــــان به
انگلیس اعــزام شد خـــــون لازم
داشت گفت خون #غـیرمســلمان
نزنید تـــوجه نکردند!!
هرچه زدند بدنش نپذیرفت خون
یک #مسلمان جواب داد پزشکش
مسلمان شد گفت: #معـجزه ست
💚تعالی درجات شهدا و عزیزان شهداواین شهیدنازنین و
به نیت ظهورحضرت؛ هزارااااان هزارسلام ودرودو#صلوات
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
علامه حسن زاده #آملی:
👈 آب و خاک و کسب و کار و بازار و باغ و دکّان، اینها همه، اسباب و وسائل و نردبان و معدّات برای رسیدن به آن هدف شامخ و عالی، آنچه در پیش داریم.
برادر و خواهر من، این رودخانه ی هراز را می بینید، آب این رودخانه با چه سرعتی می رود؟
ما از سرعت آب رودخانه ی هراز قوی تر به سوی ابدمان، الآن رهسپاریم.
همین الآن.
وقتی نمانده است.
جای امروز و فردا کردن نیست.
جای مسامحه کردن نیست.
🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
🔴حتما بخوانید
برای تسلیت گفتن به یکی ازخانواده هایی که فرزند جوان خودرا ازدست داده بودند رفتم..
پدر میت خدا رحمتش کند بلندشد وکنارم نشست ودستم را دردست خودش گرفت وگفت:
ای فلانی..این #تقاص ظلم وستمی هست که 30سال قبل مرتکب شده بودم..
وهنوز هم دارم عواقبش و بلا ومصیبتهایش را می چشم..
30 سال قبل من در عنفوان جوانی ام بودم مغرور از جوانی و زور بازو..
ماشینی داشتم که به آن فخر میکردم و جلو مردم ویراژ و پز میدادم...
یکی از روزها سگی را دیدم که چند تا ازتوله هایش هم باهاش بود..باخودم گفتم بزار یکی ازتوله هایش را جلو چشمانش باماشین زیر بگیرم تاعکس العمل وآه وناله
مادرش راببینم..
وهمین کار راکردم..
توله سگ بیچاره را لت و پار کردم بطوریکه خون وتکه های گوشتش بر جسم مادرش پاشیده شد..
ومادربخت برگشته داشت پارس میکرد وفریاد وشیون سرمیداد ومن نگاهش میکردم ومی خندیدم...
ازآن روز همه بلاها درتعقیب من بود بدون توقف....
هر روز یک مصیبتی برمن نازل میشد..
وآخرین وسخت ترینش دیروز بود که محبوبترین وعزیزترین پسرانم وجگرگوشه ام که تازه ازدبیرستان فارغ شده وآماده ورود به دانشگاه بود و در او همه جوانی وآرزوهایم رامی دیدم..درجلو چشمانم پرپرشد
ماشینم راکنارجاده متوقف کرده واو را برای گرفتن چند تا فتوکپی ازاونطرف خیابون.. پیاده کردم وازشدت حرص و محبتم به اوکه نگرانی سلامتی اش بودم خودم شخصا پیاده شدم وازخلوت بودن خیابون مطمئن شدم..وبهش گفتم حالا ازخیابون رد شو..
ناگهان ماشینی که مثل برق رد میشد جلو چشمانم او را زیر گرفت وخون او لباسم را رنگین کرد.. ومن نگاهش میکردم وگریه وآه وناله سرمیدادم.. اونجا بود که به خدا قسم همان سگ جگرسوخته درجلوچشمام ظاهرشدواون بلایی که 30 سال قبل سرش آوردم بیادم اومد..
قصه ای سرشارازعبرت..
که خداازظالم انتقام مظلوم رامیگیرد حتی اگر یک حیوان زبان بسته وسگی باشد..دیر یازود..
عبرت بگیریم
منبع : کانال داستانهای آموزنده
•┈┈••✾❀💕✿💕❀✾••┈┈•
🌺 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee