eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
45 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
301.2K
شهادت حضرت علی ع😭😭😭 اجرای سبک:
مناجات با سبکی زیبا وصل به روضه علی ع 🔹🔹🔹🔹🔸🔸🔸🔸🌹🌹🌴🌴🌴⚫️⚫️ خدا آمده ام این نیمهٔ شب ببین منو در تاب و در تب شرمنده ام ذکر تو بر لب _خدا *🌹🌴🌹🌴 خدا. آمدم با دل شکسته درها به رویم گشته بسته غصه به قلب من نشسته _خدا ****🌹🌴🌹🌴 خدا. مرا ببخش به حق مولا بده نجاتم از گناه ها به گریهٔ زینب کبرا _خدا **🌹🌴🌹🌴 خدا. بردوش من توشه ز عصیان ببین دگر شدم پشیمان بخشنده ایی تو هستی رحمان _خدا ***🌹🌴🌹🌴 خدا. کوه گنه گردیده بارم چگونه رو بسویت آرم به مرتضی مبر به نارم_خدا ***🌹🌴🌹🌴🌹 خدا. فدای زخم فرق حیدر شکسته سر فتاده بستر (صفا ) ببین شده مکدّر _خدا شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی @babollharam
190.8K
مناجات شب قدر😭😭😭 اجرای سبک:
  🥀🥀🥀🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪 کاش باز از مأذنه آوای مولا می رسید نیمه شب نان و رطب با دست بابا می رسید خانه دلگیر است بی شیر خدا این روزها با صفا می کرد او کاشانه را تا می رسید چاه عادت داشت تا آه علی را بشنود یاد نخلستان و شبهایی که آوا می رسید منبر و محراب مسجد بی قرار حیدرند کاش آرام و قرار قلب شیدا می رسید یاد نجوای خوش آهنگ مناجاتش به خیر یا مُجیرش از زمین بر عرش اعلی می رسید تیغ زهر آلوده ی دشمن حریف او نبود سالم از کوچه اگر آنروز زهرا می رسید قاتل حیدر غم یاس کبودش بود و بس او که نیلی وُّ کمانیّش به بابا می رسید مرتضی شرمنده ی روی پیمبر شد ، سوال؟! کار او بی ضربه ی قنفذ به اینجا می رسید؟ چاه شد تنها کسی که آه او را می شنید اَلعَجَل هایش به گوش آسمانها می رسید
▪️🎤مناجات شب بیست و سوم با امام زمان عج ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ شب قدر سرنوشتم ، می بینی دلشوره دارم نکنه تموم شه امشب، رو زمین بمونه بارم نکنه که بین خوبا ، دست من خالی بمونه واسه من دوباره تنها ، بی پرو بالی بمونه قلم تقدیرم امشب ، توی دستای تو آقاس تیر آخرم همیشه ، قسم حضرت زهراس نکنه تو تقدیر من ، کم بشه رزق عبادت هرچی که نوشتی خیره ، ولی آخرش شهادت نکنه برا زیارت ، ازقلم بیفتم آقا اربعین.کربلا حتما ،  نگی که نگفتم آقا نکنه محرم امسال ، زیر خاک خوابیده باشم بنویس قربون دستت، نوکر تو روضه ها  شم خلاصه هرچی صلاحه، هرچی تو بگی روچشمام تو اجازه دادی گفتم ، خط به خط از آرزوهام میدونم چقد تو خوبی ، میدونم که  پست و خوارم درخونه ی خدا و ، شما واسطه میارم واسطه میارم اونکه ، صبر عالمو ربوده بسکه مشت و سیلی خورده، سرتاپاش همه کبوده بارقیه اومدم تا  ، تو نگام کنی دوباره گوش بده به دردو دلهام، توروحق  گوش پاره میخونم یه روضه حالا، میخونم با آه و ناله دل شب سرو آوردن ، واسه دختر سه ساله... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ای نخل ها چرا همه امشب خمیده اید افسرده، سینه سوخته و داغ دیده اید ای چاه های خسته ی کوفه علی کجاست؟ آیا صدای ناله ی او را شنیده اید؟ در مسجد ای نماز گذارانِ داغدار بنشسته سر به جیب خموشی کشیده اید افسرده، دل شکسته، پریشان و نا امید گویا تمامتان زعلی دل بریده اید ای داغدیدگان علی ناله سر کنید ساکت نسشته اید و خموش آرمیده اید ای دشمنان دین خدا با کدام جرم هنگام سجده فرق علی را دریده اید مرغابیان! شما که گرفتید عبای او در لانه ها چرا همه ساکت خزیده اید عمّامه زرد و چهره زعمّامه زردتر ای رنگ ها زصورت مولا پریده اید ای ناله ها زداغ علی بس که سوختید آتش درون سینه ی ما آفریده اید ای اهل بیت جان به فداتان که از کرم سوز درون «میثمتان» را خریده اید @babollharam
قرآنِ زینب! سوره ات کوتاه تر شد بابا چرا افطارت امشب مختصر شد نان و نمک خوردی به زخم من نمک خورد دختر شدن خیلی برایم دردسر شد من دختری بابایی ام دلشوره دارم در خواب دیدم که سرت شَقّ القمر شد امشب زمین و آسمان کرد التماست امشب دعاهایم تماماً بی اثر شد حتی همین نعلین پُر از وصله پینه گفتند آقا جان نرو مسجد اگر شد اصلاً خبر داری دلم خیلی گرفته دیدی که سردردم از امشب بیشتر شد یادم نرفته خانه ای که در مدینه آتش گرفت و معبر آن چِل نفر شد یادم نرفته کوچه دستان تو را بست مادر زمین خورد و شهیدِ میخ در شد یک وقت دیدی کوفه هم شد دشمن ما یک وقت دیدی ناله هایم پر شرر شد یک وقت دیدی که سرِ دروازه شهر خیرات این مردم به اطفالِ تو شَر شد یک وقت دیدی که اراذل سر رسیدند صدها جسارت از حرامی ها به سر شد چه فکرهایی که نکردم از سر شب بازار و چوبِ محملِ خونی زینب @babollharam
برزخم‌های سینه‌ی عاشق دوا بس است داغ ندیدنت به جگرهای ما بس است بی تو شبیه کوچه‌ی تنگ است شهرمان ای زائر شهید مدینه بیا بس است پرکن دوباره کِیل مرا ایها العزیز آقا نگو تصدق این بینوا بس است برخشکی لبان من افطار چاره نیست قدری غبار از کف پای شما بس است غفلت مرا به مجلس عیش و گناه برد رفتم خلاف میل شما هرکجا بس است من دوست دارمت که نشستم ببینمت بیرون نکن! نگو که برو بی حیا بس است ای صاحب اختیار من و قدرهای من دست مرا خودت بدهی بر خدا بس است قرآن به سر گرفتم و گفتم فقط علی یعنی علی اگرکه ببخشد مرا بس است این بالحسین‌های تو دست مرا گرفت اصلاً برای توبه‌ء من کربلا بس است @babollharam
🏴سبک زمینه یا شور شب نوزدهم ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام زبانحال حضرت ام کلثوم سلام الله علیها 🏴بند اول چرا تو بیقراری،ثانیه میشماری میری حیاط و میکنی،به آسمون نظاره چرا آروم نداری،مثه ابر بهاری داری میباری،میکنی،بند دلم رو پاره نگو رسیده،لحظه های جدایی میگه نگاهت،شده وقت رهایی برات بمیرم،شده قلبت هوایی تنگه دلت واسه مادر از توی چشمات میخونم داری میری سمت مسجد داره باهات میره جونم واویلتا آه و واویلا... 🏴بند دوم منتظرت نشسته،دشمن تو توو مسجد اگه بری من میدونم،بلا سرت میارن خورده قسم بگیره،تورو ازم بابایی ترسم اینه که داغت و،توی دلم بذارن نرو امیدم،که بی تو ناامیدم نگو اذانِ،آخرت رو شنیدم تو رو قسم به،مادر قد خمیدم تنگه دلت واسه مادر فدات بشه ام کلثوم تو خیری از این جماعت ندیدی بابای مظلوم واویلتا آه و واویلا... 🏴بند سوم چرا سرت شکسته،خون رو چشات نشسته بشکنه اون دستایی که،بریده طاق ابروت چی دیدی بین محراب،که گفتی ذکر فزت و گمون کنم که بوسه زد،مادر به روی نیکوت یادم نرفته،اونروزه تلخ و دلگیر با دست بسته،دیدی مادرو زمینگیر زدن مادر رو،پیش تو یه دلِ سیر تنگه دلت واسه مادر میخوای بری پیش دلبر اگه بری تو میمونه با خاطرات تو دختر واویلتا آه و واویلا... 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴سبک زمینه شب نوزدهم ضربت خوردن مولا علی علیه السلام در محراب مسجد کوفه 🏴بند اول از آسمون،داره میاد،این ندا۲ تهدمت والله،ارکان الهدا و انطسمت،اعلام التُّقی و انفصمت،عروة الوثقی قد قتل،قد قتل،قد قتل المرتضی۲ آقایی که نون و خرما می آورد برا یتیما توی محراب عبادت کشته شد آی اهل دنیا واویلتا فرقش دوتا شد مولا فدا شد حاجت روا شد واویلتا(علیِ مظلوم)۳ از آسمون... 🏴بند دوم از آسمون،داره میاد،این ندا۲ تهدمت والله،ارکان الهدا و ِانطسمت،اعلام التُّقی و انفصمت،عروة الوثقی قتل ابنِ،قتل ابنِ،قتل ابنِ عم المصطفی۲ آقایی که بود وصی و برادر واسه پیمبر توی کوفه کشته شد با ضربت شقیِ کافر واویلتا حقش جفا شد فرقش دوتا شد حاجت روا شد واویلتا(علی مظلوم)۳ از آسمون... 🏴بند سوم نشسته خون،رو چهره ی،مولای ما۲ به ضربتی منشق،فرق مرتضی با شمشیر،مردی بی حیا که این ندا،میاد از سما واژگون،پرچم،حق و عدالت شد خدا۲ کشته شد همسر زهرا کشته شد ساقی کوثر کاش نبینه فرق خونیِ بابا رو زینب مضطر واویلتا سر پدر دید پاره جگر دید بریده سر دید ای وای امون(از دل زینب)۳ 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
. بیا بندگی کن که عزّت رسید شبِ جمعه ی ماه رحمت رسید شبِ جمعه ی ماه خوب صیام که از او دل ما به طاعت رسید شبِ جمعه ی ماه رحمت کزو دل اهل طاعت به دعوت رسید رها کن خودت را ز هر تیرگی که وقت رهایی ز ظلمت رسید بخوان ای دل من خدا را کزو تو را نغمه های اجابت رسید در این آخرین لحظه های عبور دل من به اوج سعادت رسید گرفت از کرم دامنِ کبریا دو دستم ، چو وقت کرامت رسید نکردیم ما بندگی صد دریغ به دل گرچه نور هدایت رسید نبودیم یادِ امام زمان که دلها به هجران حضرت رسید بیا یادی از روی مهدی کنیم که از او به جانها حلاوت رسید چو بردیم نام دل انگیز او ز هر سو نسیم طراوت رسید رسد در حریم ولایش یقین دلی را که نقشِ ارادت رسید دوباره تو را فرصتی داده اند مده از کف آن را ، چو فرصت رسید غنیمت شمار ای دل بی قرار تو را بار دیگر غنیمت رسید بخوان بار دیگر تو شبِ خوب ماه عبادت رسید ز انبوه جُرم و خطا توبه کن که شب های اشک و ندامت رسید بزن بر دل و سینه را پاک کن به چشمت اگر اشک خجلت رسید صداقت طلب کن ز پروردگار که دل سمت حق از صداقت رسید شبِ جمعه و جان من کربلاست دلم در هوای زیارت رسید چو پروانه وا کرده ام بال و پر دلم در حریم شهادت رسید به یاد عطش جانم آتش گرفت دوباره به دل داغ عترت رسید دلم رفته در قتلگاه حسین همانجا که ما را روایت رسید جدا شد سر از پیکر پاک او به دل تیر غم زین حکایت رسید سرش روی نی ، پیکرش روی خاک خِیامش در آنجا به غارت رسید دل زینب از غصّه ها غرقِ غم که نوبت به هجر و اسارت رسید چه دلها که خون شد ز آل رسول چه غم ها که بر آل عصمت رسید ازین قصّه ی غُصه دار فًلک تو را "یاسر" اکنون مرارت رسید (یاسر) .@babollharam
‌. 🔸️مناجات شبهای ماه رمضان بارالها من بدرگاهت پناه آورده‌ام همره‌خودای‌خداکوه گناه آورده‌ام قامتم‌خم‌شدازاین‌کوه‌گنه‌یارب‌ببخش با تضرع همره خود سوز آه آورده‌ام شرمسارم تا بگویم من چقدر بدکرده‌ام من به ظل رحمتت روی سیاه آورده‌ام یا و و و ذکر سحر زیر لب خواندم دلم را تا براه آورده‌ام یاعلی و یاعظیم و یاغفور و یا رحیم روزوشب‌خواندم به‌‌پیشت این‌سپاه آورده‌ام تاببخشی جرم و تقصیرم در این ماه کریم رخت بستم سوی مشهد مهر شاه آورده‌ام سربه زیرم سربلندم کن تو ای بحر کرم از حریم شاه مشهد من نگاه آورده‌ام روسیاهم رو سیاهم روسیاهم روسیاه توشه‌ی اشکی من از آن بارگاه آورده‌ام بیت هشتم شدگریز روضه‌ام کرببلا بهر بخشش ناله‌ای از قتلگاه آورده‌ام @babollharam
4_5789805262936216586.mp3
1.34M
یا واحد شب نوزدهم دلم پر شده از غم روزگار گلایه دارم من خداوندگار شکسته دل من از این کوفیا آخه چی بگم از فراق نگار خدایا ببین چی اومد برسرم از این کافران بد و بی وفا از اینا که زخم زبونم زدن از این مردمان بد و بی حیا یه کاری بکن بهره حیدر خدا دل من ببین از غما خون شده ز دست همین مردم بی حیا ببین قلب حیدر که محزون شده (علی یاعلی یاعلی یاعلی) الهی به قربون این غربتت بابا مضطرب هس دلم واسه تو چه جوری بگم اخه حرفم رو من یه امروزی بابا به مسجد نرو بیا وتو بابا به پیشم بمون الهی بشم من فدای چشات بابایی تو رو جون زینب نرو که محراب مسجد میشه قتلگات ندارم دیگه طاقت حجره تو تو هر جا بری من به همرات میام دلم خوش بوده بعد مادر به تو از این دار دنیا تو رو من میخوام (علی یاعلی یاعلی یاعلی) جهان تیره گشته از این حادثه چه شوری شده در دل من به پا شده ذکر لبهام همین زمزمه خدایا خدایا خدایا خدا الهی بمیرم نبینم بابا که داغت به روی دل من نشست که از ضربه ی تیغ کین و حسد به محراب مسجد سر تو شکست شده غصه خوردن برات کار من ببین اشک چشمم شده یار من دیگه زنده بودن برام مشکله بگو کی کجا باشه
راه گم کردم و با بار گناه آمده ام خسته ام نیمه شب اینجا به پناه آمده ام روسیاهم چه کنم با عمل ناچیزم عمر من طی شد و از پرده دری لبریزم شب و روزم همه جا در پی عصیان بودم روزی ام دادی و همسفره شیطان بودم وای بر من که به دوری از تو عادت کردم سالها با همه غیر از تو رفاقت کردم بنده نفس شدم در قفس انداختم مرا نفس آلوده من از نفس انداخت مرا رمقی نیست در این روح به یغما رفته این چه تقواست که در همه جا وا رفته حالا آن گریه و آن ندبه پر آه چه شد آن همه اشک و مناجات و سحرگاه چه شد وای از آتش و ضعف بدنم رحمی کن من همانم که گدای حسنم رحمی کن گرچه عمریست که از معصیت آلوده م سالها گریه کن بزم حسینت بودم دست من خالی و دست کرمت پربار است من امیدم به در خانه تو بسیار است تا که نام علی و فاطمه ای هست هنوز پس در خانه عشق است که باز است هنوز گر چه این بنده سزاوار کرم نیست ولی بارالها! بِعَلیٍّ بعلی بعلیْ @babolharam @babolharam_net
بر عفو بی‌حسابت این نکته‌ام گواه است گفتی که یأس از من بالاترین گناه است من غرق در گناهم مسکین و رو سیاهم تنها تویی پناهم «لا تَقنَطُوا» گواه است هرگز نمی‌پسندی در بر رویم ببندی آخر کجا گریزد عبدی که بی‌پناه است در دیده اشک سُرخم بر چهره رنگ زردم مویم شده سفید و پرونده‌ام سیاه است بازآمدم به سویت برگشته‌ام به کویت این بندۀ فراری محتاج یک نگاه است من عهد خود شکستم من راه خویش بستم ور نه به جانب تو هر سو هزار راه است یک جمله با تو گفتن ذکر هزار سال است یک لحظه بی‌تو بودن یک‌عمر اشتباه است یک یا اِلهی اَلْعَفو جبرانِ جُرمِ یک عمر یک شام قدر با تو بِهْ از هزار ماه است @babolharam @babolharam_net
میان قبله محراب ناله ها کردم به هرقنوت برای همه دعا کردم برای اینکه به وصل حبیبه ام برسم به قلب سوخته هر شب خداخدا کردم گرفته مسجد کوفه شمیم تو زهرا ببین چه محشری از عاشقی به پا کردم میان گودی محراب تا زمین خوردم عجیب یاد تو و داغ کوچه را کردم تو گیر کردی و نام مرا صدا کردی ببین به صورت خونین تورا صدا کردم عزیز من به تو گفتم که بی تو می میرم ببین به عهد چهل ساله ام وفا کردم دلم زبس نگران نگاه زینب بود دوشانه حسینین خودم رها کردم محارمند کنون دور دخترم اما اشاره جانب گودال کربلا کردم تمام شاخه گلانش به نیزه چیده شود به پیش دیده زینب گلو بریده شود
ای تیغ مرا لبالب از یارب کُن ای تیغ بیا و راحتم امشب کُن بشتاب و سرِ مرا شکاف اما باز رحمی به دلِ سوخته ی زینب کُن * ای تیغ زمان زمانه‌ی نیرنگ است بشکاف سَرَم که سینه‌ام خون رنگ است یکبار نشد که سیر رویَش بینم بشتاب دلم برایِ محسن تنگ است * ای تیغ پَرِ پر زدنش را بزنند آن مرغ که قیدِ ماندنش را بزنند ای تیغ ندیدی که چه حالی دارد مردی که به پیشِ او زنش را بزنند * امروز نه آن دَم علی از پا اُفتاد تا خانمِ من زیرِ قدم‌ها اُفتاد یک شهر برای بُردنم رد میشد از رویِ دری که رویِ زهرا اُفتاد * ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز او خورد زمین و من بُریدم آن روز از پهلویِ میخ کوبِ زهرا آن روز با دستِ خودم میخ کشیدم آن روز @babollharam
‍ اذان آخر طبیبا وامکن زخم سرم را مسوزان قلب زینب دخترم را طبیبا کار من از درمان گذشته زد آتش زخم سر این پیکرم را طبیبا نسخه ننویسی که باید اجل برچیند امشب بسترم را ببند آنگونه فرقم را که در قبر نبیند فاطمه زخم سرم را من آن یارم که شستم در دل شب تن خونین تنها یاورم را درود زندگی را گفتم آن روز که زد در کوچه قنفذ همسرم را در و دیوار مسجد هست شاهد که من گفتم اذان آخرم را @babollharam
کو شب قدر که قرآن به سر از تنگ دلی هی بگویم بعَلیّ بعلیٍّ بعلی مطلعُ الفجر شب قدر، سلام تو خوش است اُدخلوها بسلامٍ ابدیٍ ازلی اولین پرسش میثاق ازل را تو بپرس تا الستانه و مستانه بگوییم بلی همه قدقامتیان را به تماشا بنشان تا مؤذن بدهد مژدۀ خیر العملی ای خوشا امشب و بیداری و الغوث الغوث خوشترش خواب تو را دیدن و بیدار دلی... کسی آن سوی حسینیّه نشسته است هنوز همه رفتند، شب قدر تمام است؛ ولی- باز قرآن به سرش دارد و هی می گوید بحسین بن علیٍ بحسین بن علی @babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تا قدم هایم به سمت تو وصالی تر شده جاده ی پُرپیچِ هِجرَت اِنفِصالی تر شده "یوسف"گُم‌گَشته باز آید به کنعان یا که نَه!؟... فرضِ بیناییِ "یعقوب" احتمالی تر شده مُدَّعیِ عاشقیِ "شمع"..،هر "پروانه"ای است بُرده آن بال و پری که اشتعالی تر شده داغ دوری ات ستون خانه ها را خَم نِمود قامت بابایِ پیر من هلالی تر شده در سحر تا با دُعای "عهد" ، بستم با تو عهد بندِ پیوندِ من و تو لایزالی تر شده "اَینَ اَینَ"گفتنم را لااقل پاسخ بده... پُرسش "آقا کجایی" اَم سوالی تر شده بَرده می خواهی..،سَرِ بازار من را هم ببین از بلالِ آلِ تو رویَم بِلالی تر شده بِین رویا..،بارها دیدم بغل کردی مرا... چند روزی خوابِ شب‌هایم خیالی تر شده غیر "گریه" نیست آهی در بساط من..،ببخش کاسه ام از سال های قبل خالی تر شده تا کسی از کربلارفتن برایم حرف زد این دل وامانده ام حالی به حالی تر شده هر زمانی که قسم دادم تو را "جانِ حسین" چشم های خُشک من در روضه عالی...،تَر شده ■ ■ چندساعت ذبح جدِّ تشنه‌کامت وقت بُرد... قدِّ زهرا از همان ساعت هِلالی تر شده
شب قدر است و دل سرمست دلدار شب قدر است و دل مشتاق دیدار شب قدر است و دل مست رُخ یار شب قدر است و دل مجنون و بیمار شب قدر است و دل بی تاب و بیدار شب قدر است و دل آشفته و زار شب قدری که یار ما حزین است دلش دلتنگ هجران و غمین است ۸ شب قدر است و دل محبوب خواهد نگاری دلکش و مطلوب خواهد سرشک و دیده ی مرطوب خواهد دل ما دلبری بس خوب خواهد جهانی فارق از آشوب خواهد دلی بر یار خود مجذوب خواهد هر آن کس جذب دلبر شد بیاید دلی که مست حیدر شد بیاید شب قدر است و دل ها بی قرار است کجا مولای ما شب زنده دار است به هر جا هیت عالم را مدار است مدینه اشک ریزان بر مزار است و یا در سامرا ابر بهار است گمانم کربلا دلخون یار است نجف یا مشهد و یا کاظمین است ولی نه ، زائر قبر حسین است شب قدر است و دل ها شد حسینی پیمبر گفته او را " نورُ عَینی " به یادش دارم اشک و شور و شینی کنم یاد از شهیدان و خمینی مرا مانده کنون بد دوش دِیْنی الا ای که قرار عالمینی مرا همچون شهیدان با صفا کن دلم را راهی کرب و بلا کن شب قدر است و دلبر بی نشان است دلم آشفته ی صاحب زمان است یقیناً یارم امشب روضه خوان است به یاد لاله ها اشکش روان است غم کرببلا بس بی امان است خودش گفته دو چشمش خون فشان است شب قدر است و بارانی است حالش گمانم رنگ مشکین است شالش شب قدر است و کار یار آه است دل ما از گنه تار و سیاه است غمینْ صاحب زمان تا به پگاه است شب کرببلا دلْ تنگ ماه است اسیر ناله هایی گاه گاه است گمانم فاطمه در قتلگاه است شب قدر است و جان ها مست و شیداست که زهرا لیلة القدر دل ماست @babollharam
سفره دار خدا امام زمان دگر امشب بيا امام زمان شب قدر است هر كجا هستي التماسِ دعا امام زمان منكه امشب به يادِ تو هستم ياد كن پس مرا امام زمان دست بر دامنت اگر نرنم بروم پس كجا؟ امام زمان آمدم آشتي دهي من را باخودت، با خدا امام زمان كاش قرآن به سر بگيرم من يك شبِ قدر با امام زمان جاي دوري نمي رود كه كني گوشه چشمي به ما امام زمان خوب شد در شبِ عزاي علي با تو هم هم صدا امام زمان شبِ تقديرِ من بيا بنويس يك سفر كربلا امام زمان @babollharam