eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
47 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 بسم الله الغفور ☘️🍁☘️🍁☘️🍁☘️🍁 ایهاالناس عید فطر دارد دو پیغام از سروش مژده آرد مومنین را، بهر ِآن دیگر خروش آنکه لبیک گفت به فرمان خدا ، مسرور و شاد وانکه از نفس پیروی بنموده آهش از نهاد حال مرحومی و محرومی تماشائی بُوَد اشک و لبخند ، شادی و غم بهر آنهائی بود آنکه آمرزیده شد با توبه ، در شبهای قدر دیگری خوابید و حسرت برده در شبهای قدر کن اجابت این دعا را ای بصیر و ای نصیر در ظهور منجی عالم ، اَیّا حیّ ِ قدیر سفره برچیدند و مهمانی تمام ، ای وای من کرده آمرزیده ام ، یا نه ؟ کدام ، ای وای من 🌼🌿🌻🌿🌼🌻🌿🌼🌻🌿🌼🌻 🍃غلامرضا خرّمیان🍃
❣﷽❣ 🌟 🌟 🌟ای فرشته ها بیایید مهمان ما شید 🌟توی جشن عاشقا گلاب بپاشید 🌟عید خوب مهر و بندگی رسیده 🌟ای فرشته ها بیاین مهمون ما شین 🌟شیشه های عطر و از بهشت بیارین 🌟توی جشن عاشقا گلاب بپاشین 🌟لحظه عیده و این ماهی که میره 🌟ماه خوب رمضان ماه خدا بود 🌟ماه خوبی ماه اشک و ماه لبخند 🌟ماه مهمونیه جمع عاشقا بود 🌟خوش بحال اونایی که پرکشیدن 🌟رفتن و به شهر آسمون رسیدن 🌟اونا که اونور پرچین ستاره 🌟میوه های باغ آرزو رو چیدند 🌟خوش بحال اونایی که خواب نموندند 🌟هر سحر سرود بندگی رو خوندن 🌟اونا که به شوق لحظه عنایت 🌟روزای عاشقی رو به شب رسوندن 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❁﷽❁ 🌸 💙عید فطر آمد و ماه رمضان گشٺ تمام ✨بر شما همسفران سفر روزه سلام 💙روزه هاتان همہ در پیش خداوند قبول ✨روزگار خوشتان مظهر توفیق مدام 💖
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه الشریف و عید سعید فطر عید یعنی کنارِ تو بودن           بی تو عیدی نمی‌شود معنا عید یعنی دَمی که بر کعبه             می‌زنی تکیه پیشِ ما آقا عید یعنی دمی که برگردی      بعد از آن روزها همه عید است جمعه‌ای که کنارِ ما باشی          جمعه‌یِ افتخارِ توحید است جلوه‌یِ نابِ رویِ ماه تویی         تو صراط و سراج و راهِ منی من غلامِ حریمِ نورِ خدا          شکرِ حق که تو پادشاهِ منی ماهِ رحمت گذشت و خالی ماند          دستِ این روسیاه شرمنده بنده‌ای ماند و عالَمی تقصیر            بنده‌ای بی‌قرار و درمانده قدرِ قدرِ خدا ندانستم          ترک جرم و خطا نمی‌کردم عیدِ فطر آمد و دوباره به جز            کوله‌ای معصیت نیاوردم زیرِ چترِ کتابِ بیداری             قول دادم به خالقِ کعبه پشت کردم به عهد و پیمانم            بار دیگر شکسته شد توبه باز هم از تو غافلم اِی وای        باز هم دلخوشم به غیر از تو از تو دارم نفس ولی انگار     هر نفس خواهشم به غیر از تو شکرِ نعمت به جا نیاوردم             حرکاتم هنوز شیطانی‌ست سینه‌ام را گناه کرده سیاه             نور از پشتِ ابر پیدا نیست ابرِ جرمِ مرا کنار بزن                   تو به دادِ دلم برس آقا می‌شود عیدِ فطر پاکیها            در نگاهت همیشه حس آقا سینه‌ام چون ستادِ استهلال            جمعه‌ها می‌شود رصدخانه با هلولِ تو می‌شود خورشید                    قمری در مدارِ جانانه چه نمازی امامِ آن موعود         چه نیازی که قبله در محراب چه بهاری بدونِ فصلِ خزان           چه دمی نوکر است با ارباب
🕊 ... 🕌 دل می برد با خود مرا شب های جمعه کربلا جان می دهد شور و صفا شب های جمعه کربلا با اشتیاق این جان من ، این جان در توفان من پُل می زند تا نینوا شب های جمعه کربلا مِهر حسینی محملم پر می زند مرغ دلم با زائر خون خدا شب های جمعه کربلا در عشق ، دل گلچین بود فریاد جانم این بود ای عاشقان آشنا شب های جمعه کربلا با قامتی همچون هلال خونین جگر آشفته حال آید عزیز مصطفی شب های جمعه کربلا گویا کنار فاطمه با اشک و آه و زمزمه آید علیّ مرتضی شب های جمعه کربلا از عشق گر خواهی اثر غافل مباش از این سفر شوری دهد بر سینه ها شب های جمعه کربلا ای طایر بشکسته پر خود را رسان خونین جگر با نغمه های جانفزا شب های جمعه کربلا من ماندم و گل در چمن ای کاش می شد چشم من با عاشقانش همصدا شب های جمعه کربلا پیچیده با هر شور و شین فریادهای یا حسین از آن حریم جانگزا شب های جمعه کربلا هرکس که دارد اشک و آه هرکس که باشد بی پناه هرکس که می خواهد دوا شب های جمعه کربلا خواهی اگر پرواز جان در آسمان بی کران ای گشته بر غم مبتلا شب های جمعه کربلا مهدی فراوان می رود با چشم گریان می رود خونین دل و خونین لَوا شب های جمعه کربلا "یاسر" اگر آزاده ای بر عشق او دل داده ای بازآ به شوقی دلربا شب های جمعه کربلا @babollharam ...💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷
هدایت شده از کربلایی سعید صادقی
حسین جان نبودی ببینی که زینب چه دیده حسین جان چه غمها که بر قلب عترت رسیده حسین جان ببین مادرت آمده قد خمیده حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان غم قلب زارم شده بی کرانه حسین جان مرا زد عدو بی حد و بی بهانه  حسین جان چه گویم زِ کعب نِی و تازیانه حسین جان حسین جان... حسین جان بمیرم که لب تشنه جانت فدا شد حسین جان تنت مقصد سرخ سر نیزه ها شد حسین جان بمیرم نفس میکشیدی سرِ تو جدا شد حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حلالم کن ای نور چشمان زهرا حسین جان روم تا به کوفه به همراه اعدا حسین جان تنِ بی سرت مانده بر خاک صحرا حسین جان حسین جان حسین جان...
هدایت شده از کربلایی سعید صادقی
326.3K
زمزمه امام حسین ع😭😭 اجرای سبک:
روضه خوان زد به روضۀ گودال خنجر و حنجرت زبانم لال قلب اهل حرم همه محزون قلب زینب زِ درد مالامال صبح تا عصر آه و گریه ، گذشت حال اهل حرم به این مِنوال میهمان بوده ای مگر نه ؟ ، چرا با عصا آمدند استقبال خیمه گاهت عجب شده غوغا قتلگاهت عجب شده جنجال نعل تازه دگر برای چیست نکند کشته ام  شود پامال موج نیزه کجا تن بی سر تازیانه کجا تن اطفال شمر بالا نیامد از گودی گرچه خورشید رفته رو به زوال عاقبت قتلگاه خلوت شد تا که خوابید گرد وخاکِ جدال خواهری یک طرف نشست به خاک مادری رفت یک طرف از حال خواهری زد صدا أَ أَنتَ أَخی سوخت عالم ازین زبانِ حال کرد خولی برای شمر و سنان آرزوی قبولیِ اعمال پیکرت بود و سر نبود آنجا زینبت ماند و آرزوی وصال تا که آخر ورودیِ کوفه شد سرت روی نیزه استهلال سه کلام و سه روضۀ مکشوف ... معجر و گوشواره و خلخال
امشب به مجلس روضه خسته و بی قرار می آید یك كبوتر شده و از سمتِ حرمی پر غبار می آید گرد غربت نشسته بر روی پر و بال كبوترانهٔ دل می چكد لاله لاله اشكِ درد امشب از خلوت شبانهٔ دل با من ای دل بگو كجا رفتی كه پر از ماتم و شراره شدی تو چه دیدی در آن دیار غریب كه شكستی و پاره پاره شدی گفت رفتم به سرزمینی كه عطر اندوه و بغض و ماتم داشت خاك آنجا همیشه دلگیر و آسمانش همیشه شبنم داشت به خدا رنگ خاك می گیرد پر و بال كبوتران بقیع روز ها هم همیشه در آن جا آفتاب است سایه بان بقیع نه حرم، نه رواق، نه گنبد نه ضریح و نه صحن و گلدسته هست آنجا مزار خاكیّ چار مرد غریب و دل خسته   در نواحی نوحه و ناله شعلهٔ بی كرانه ای دارد نه فقط قبر چار مرد غریب بانوی بی نشانه ای دارد این زمین دل شكسته از آهِ غربت و ناله های مادر بود هم دم اشك های مادرمان یك بغل لاله های پرپر بود   و در این باغ آتش سرخی در دل سبز یاسمن گل كرد شعلهٔ زهرِ كینه ها بین جگر پارهٔ حسن گل كرد چند روزی گذشت و خاك بقیع عطر غم ناك اشك و ناله گرفت و به دست همان كمان داران بدن یاس رنگ لاله گرفت این زمین یك زمین ساده كه نیست این زمین خاك غربت آباد است این زمین دلشكسته داغِ گریه های  امام سجاد است این زمین از تبار اشك و آه به خدا هر سپیده زائر داشت آسمانی پر از ستاره از روضه های امام باقر داشت خاك های غریب این صحرا روزگاری تب شقایق داشت تا سحر در كبود چشمانش اشك سرخ امام صادق داشت این زمین یك زمین ساده كه نیست باغی از داغ لاله و یاس است در تبِ ناله های محزونِ مادر بی قرار عباس است در حوالی این دیار غریب از غم یار آشنا می خواند در مدینه كنار خاكِ بقیع روضهٔ سرخ كربلا می خواند  @babollharam یوسف رحیمی
از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید   گریه های بلند ممنوع است روضه كه هیچ سینه هم نزنید   كربلا رفته ها كنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید   زائری خسته ام نگهبانان... ...به خدا زود می روم نزنید   زائری داد زد كه نا مردان تازیانه به مادرم نزنید   غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است   كاش درهای صحن وا بشود شوق در سینه ها به پا بشود   كاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود   كاش با نغمه حسین حسین این حرم مثل كربلا بشود   در كنار مزار ام بنین طرحی ازعلقمه بنا بشود   پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود   چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود   این بقیعی كه این چنین خاكی است رشك پروانه های افلاكی است   در هوایش ستاره می سوزد سینه با هر نظاره می سوزد   هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می سوزد   بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می سوزد   این حرم مثل چادر زهراست كه در اینجا دوباره می سوزد   این حرم مثل خیمه ی زینب كه در اوج شراره می سوزد   سالها بعد قدری آن سو تر چند قرآن پاره می سوزد   @babollharam مجید تال
باید اینجا حرم درست کنند چار تا مثل هم درست کتتد با امام حسن سزاوار است چند باب الکرم درست کنند   با طلا دور مرقد سجاد بیتی از محتشم درست کنند   به تولای باقر و صادق صحن دارالقلم درست کنند   نزد ام البنین نمادی از مشک و دست و علم درست کنند   "دودمه" نه در این مکان باید شاعران "چاردم" درست کنند   با کریمان "کریم خانی"ها قطعه ی "آمدم" درست کنند   دورگنبد چهار گلدسته ولی از داغ خم درست کنند   کاش هرچیز را نمی سازند کوچه را دست کم درست کنند   کوچه را در ادامه ی طرح ِ از حرم تا حرم درست کنند   @babollharam مهدی رحیمی
نا جوانمردان از اینجا صحن را برداشتند کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند   زائری آمد کنار قبر آقایش نشست با کتک او را ز قبرمجتبی برداشتند خاک اینجا برتر از خاک تمام عالم است خاک اینجا را همه بهر شفابرداشتند   تا که خاک کربلا هم مادری باشد کمی... ازهمین ها را برای کربلا برداشتند   خواستند آثار جرم شهر مخفی ترشود ازمیان نقشه اسم کوچه را برداشتند   آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد تا که از قبر امام شیعه پا برداشتند   یک مفاتیح الجنان آورده بودیم،ازچه رو دو نگهبان آمدند ازپیش ما برداشتند!   خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد بوی گریه های دختر بهرمادر می دهد   آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود گنبد و گلدسته های باصفایی می شود   این حرم با چار گنبد می شود بیت الحسن هرکسی اینجا بیاید مجتبایی می شود   پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند واقعاَ اینجاعجب دارالشفایی می شود   نقشه این صحن را باید که از زهرا گرفت نقشه را مادر دهد وه چه بنایی می شود   گنبد صادق ضریح باقر و صحن حسن پرچم سجاد،دارد دل هوایی می شود!   حتم دارم ساخت و ساز حرم های بقیع ازهمان لحظه که آقا تو میایی می شود   می رسد روزی که بادستان پرمهر شما از رواق و صحن اینجا رونمایی می شود   آخرش من مطمئنم این گره وا می شود این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود   هرچه خواندم در بقیع ازسینه عقده وانشد هرچه گشتم قبر زهرا مادرم پیدا نشد   راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم... تا روم درپیش قبر مادر سقا نشد   سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی هیچ یک از روضه هایم روضه زهرا نشد   "کوچه ای تنگ ودلی سنگ وصدای ضرب دست" بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد   ازهمان شب که علی تابوت رابرشانه برد زائر زهرا شدن جزنیمه شبهانشد   بعد زهرا مرتضی ماند و غم زخم زبان هیچ کس جز درد پهلو همدم مولا نشد   زینبش می گفت من دیدم میان شعله ها مادرم افتادپشت در و دیگر پانشد   سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغانشد   هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید هیچ جایی بر سر پیراهنی دعو انشد  @babollharam مهدی نظری
4_5764758250616522396.mp3
521.1K
‍ 🏴دوبند سبک زمینه یا شور سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام 🏴بند اول: نداری، حرم و صحن و بارگاه فاطمه، میکشه واسه ی تو آه تو روزا، میتابه خورشید به تو و شباهم، به قبورت میتابه ماه نه اتاقی، نه رواقی، برات بمیرم نه یه شمعی، نه چراغی، برات بمیرم تو یه زائر، هم نداری، برات بمیرم زخمیه این، روزگاری، برات بمیرم تو آسمونی، ترین زمینی مزار بی بی، ام البنینی تو بهترینی، زیبا ترینی تو مضجع اُم، المومنینی (بقیعِ مظلوم) 🏴بند دوم: شبای‌، تو هواش تاریک و غمه روزاتم، پره از درد و ماتمه میسوزه، قبورت زیره آفِتاب بمیرم، که واست غربت همدمه تو نداری، سایه بونی، برات بمیرم نداری یک، روضه خونی، برات بمیرم شده غربت، کس و کارت، برات بمیرم بی قراری‌، شده یارت، برات بمیرم هرکی که دیدت، حالش خزونه از غربتِ تو، شده دیوونه بده به ما‌ تو، بقیع نشونه از قبر زهرا، که دل ها خونه (بقیعِ مظلوم) 🎵📝: (طاها تحقیقی) @babollharam
4_5836834742510558190.mp3
2.91M
😍 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بند اول: زائرا که نجوا میکنن بزمِ روضه بر پا میکنن چشا همه گریون میشه تا دره بقیعو وا میکنن چارتا قبرِ خاکی که روضه خون نداره روز‌ا تو هرم گرما یه سایه بون نداره دلم گرفته خیلی غم دارم هوایه گریه دم به دم دارم تو سینه داغِ یک حرم دارم امون از این غریبی واویلا بند دوم: کبوتر دل پر می زنه میره بقیعو سر می زنه یه بوسه روی خاکِ بقیع از طرفِ نوکر می زنه عقده ی دل‌‌‌‌‌‌ِ من، یه قبر بی نشونه تو حسرت وصلش دل ‌یه عمره که میخونه میگم کجایی با چشای تر زلالِ کوثر، عشقِ پیغمبر مزارِ تو کو فاطمه، مادر امون از این غریبی واویلا بند سوم: به کوریه چشمایِ یهود با نابودیه آلِ سعود بقیع و میسازیم دوباره یه روز به همین زودیه زود میسازیم رو خاکش یه صحن و چارتا گنبد گلدسته های ناب و قشنگ شبیه مشهد مهدی میاد و با دلی بی تاب ضریح میسازیم با طلای ناب برای هر چار تا شاه و ارباب امون از این غریبی واویلا 🎵📝: (طاها تحقیقی) @majmaozakerine
به مناسبت ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام چند وقت پیش بود که غم بی حساب شد کعبه دوباره اَبرَهه گونه خراب شد این کعبه چار قبله به محراب سینه داشت کز خاکِ کینه چهرهء آن در نقاب شد نفرین به آنکه بغض علی را بهانه کرد باغِ بقیع زیر قدومش تراب شد این نسل کینه توز همان نسل کوچه اند که زیر پایشان گلِ یاسے گلاب شد اجدادشان به کوچه به زهرا لگد زدند وقتی که دست شیر خُدا در طناب شد اُفتاده بود در روی زهرا و رد شدند طوری که استخوان تنش آسیاب شد بازوی فاطمه وسط کوچه شد دوتا وقتی غلاف واردِ این منجلاب شد طوری کشیده خورد به زهرا که بعد از آن رو از علی گرفت و میان حجاب شد مادر به پیش چشم پسر خورد بر زمین کابوس کوچه بهر حسن یک عذاب شد از بعد کوچه حوریه دیگر نفس نداشت دیگر ورق ورق همهء این کتاب شد در فکرشان تهاجم و نبش قبور بود صد شکر از این جنایت و غم اجتناب شد گفتم ز نبش قبر و دلم باز گُر گرفت زنده به خاطرم غم طفل رباب شد یک‌نیزه آمد و به دل خاک شد فرو آرام روی نیزه دو چشمش به خواب شد پائین نیزه مضحکه شد مادر علی بالای نیزه نام علی چون شهاب شد .. ٤شوّال ١٣٩٨ه.ش
چون صاعقه بردشمن دین می تازیم درحفظ حریمت سروجان میبازیم تخریب اگرچه هست ان شاا... یک روز برایتان حرم میسازیم ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
غزلی از حرمت ساخته‌ام با «مثلا» گرچه خاک است روی قبر تو ؛ اما مثلا ... گنبدِ زرد تو خورشید شده می‌تابد نور می‌گیرد از آن ؛ گنبدِ خضرا مثلا چه ضریحی شده کارِ هنرِ فرشچیان ! جنسِ هر پنجره‌اش هست ، مُطلّا مثلا چقدَر پارچه‌ی سبز ، گره خورده به آن می‌کنی باز ، تمام گره‌ها را مثلا خادمانت همه دورِ سرمان می‌گردند ما عزیزیم ، در این صحنِ مُعلّا مثلا تشنه‌ها مست شوند از مِیِ سقاخانه ساقیِ میکده هم «حضرت سقا» مثلا هیئتی شکل گرفته‌ست ، میان حرمت نام هیئت شده «یا حضرت زهرا» مثلا روضه‌خوانی وسطِ صحن ، حکایت می‌خواند قصه‌ی کوچه‌ای از شهر تو ؛ حالا مثلا ... مادری با پسرش رد شده از آن ؛ اما ... هیچ کس راه نبسته‌ست بر آنها مثلا دست نامردِ کسی هم وسط کوچه نبود چادری خاک نخورده‌ست ، در آنجا مثلا مادرِ قصه‌ی ما رفت ، صحیح و سالم وَ نپوشاند ، رخ از دیده‌ی مولا مثلا بعدِ مجلس همه رفتند ، زیارت کردند تربتِ حضرت زهرا شده پیدا مثلا ... ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
194.8K
تخریب قبور ائمه بقیع 😭 اجرای سبک: ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
. واویلتا به دست وهابی بی ایمان آن پیروان مسلک شیطان قبر ائمه ی بقیع ویران ظلم و کینه هاشان گشته عیان بقیع تخریب شد از جور زمان از این همه ظلم آل سعود خون گشته قلب صاحب الزمان آجرک الله صاحب الزمان(۴) واویلتا ظلم ز وهابیان ملعون شد ظلم وستم به شیعه افزون شد دل تمام شیعیان خون شد هشت شوال و روز ماتم است زین مصیبت خون قلب عالم است با این همه ظلم وهابیون از دیده روان اشک نم نم است آجرک الله صاحب الزمان واویلتا مدینه زین ستم چه غمناک است قبورشان یکسان با خاک است صدای ناله تا به افلاک است ناله ی ماتم می رسد به گوش غیرت شیعه آمده به جوش قبور ائمه گشته خراب با دست وهابی دین فروش آجرک الله صاحب الزمان یابن الحسن پر از ریا دنیا شده برگرد شیعه ی تو تنها شده برگرد همدم با غمها شده برگرد ای منتقم خون فاطمه فصل درد و رنج است و ماتمه ای یاور دین خدا بیا منتظر بر حضورت عالمه آجرک الله صاحب الزمان ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
172.2K
تخریب قبور ائمه بقیع 😭 اجرای سبک: ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
. خاکت به غم سرشتند نامت بقیع نوشتند هر زائر حریمت در غرفه بهشتند بقیع بقیع مظلوم(۲) نامت خدای سرمد نوشته با خط غم در بین سرزمین ها خاک تو غرق ماتم بقیع بقیع مظلوم در سینه تو دفنند از خاندان عصمت از این قبور خاکی. وزد شمیم جنت بقیع بقیع مظلوم عشق خدای منان بابذل جان خریدند غریب وبی کس ویار. درخاکت آرمیدند بقیع بقیع مظلوم بادست دشمن دین قبورشان خراب است ازاینهمه غریبی دلهای ما کباب است بقیع بقیع مظلوم در یک طرف مدینه شبها بودچنان روز در یک طرف بقیعه باناله های جانسوز بقیع بقیع مظلوم دریک طرف مدینه مرقد یک حبیبه دریک طرف مدینه خیلی بقیع غریبه بقیع بقیع مظلوم تو دیده ای مدینه دست علی رو بستند پهلوی فاطمه را به پشت در شکستند بقیع بقیع مظلوم مدینه یک خیابان برده قرار دلها دریک طرف بقیع و یک سومزارطاها بقیع بقیع مظلوم ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
محبت علی و فاطمه ، حسین و حسن محبتی که پدر داده یادمان این است محبتی که سرانجام در حساب و کتاب رسد به روز قیامت به دادِمان این است فقط ز درسِ الفبا " حُ سِ ی ن " را بلدیم هزار شکر که سطح سوادمان این است چه فرق می کند اصلاً عجم ، عرب ، غیره... که اهل روضه شدیم و نژادمان این است یکی زیارت دنیا یکی شفاعت حشر تمام خواهشِ دلهای خادمان این است بقیع می شود آباد مثل کرببلا خدا گواست که ما اعتقادمان این است ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام من زائر قبور خراب مدینه ام آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست هرکس بمیرد از غم آن سرزمین رواست آنجا که بغض سینه گلو گیر می شود حتی جوان ز غربت آن پیر می شود خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است از گریه های فاطمه آیینه کاری است اهل مدینه باب عداوت گشوده اند بر اهل بیت ظلم فراوان نموده اند هرکس دم از علی زده تخریب می شود صدیقۀ مطهره تکذیب می شود دنبال بی کس اند  که تنها ترش کنند صیاد بلبل اند که خونین پرش کنند ازنسل هیزمند و به آتش علاقه مند تفریحشان تمسخر هر نالۀ بلند در خواب هم نشان حیا را ندیده اند نیروی خویش را به رخ زن کشیده اند بغض علی زبانه کشد از وجودشان رنگ ریا گرفته همه تار و پودشان روزی که راه حضرت صدیقه بسته شد با ضربه ای حریم ولایت شکسته شد ظلمی اگر که هست از آن لحظه حاکی است تصویر چادریست که در کوچه خاکی است امواج یک صدا دلم آزار می دهد گویا صدای صورت و دیوار می دهد گویا به گوش می رسد از قصۀ فدک آوای نیمه جان و ضعیف «علی کمک» تصویر هر چه درد از آن صحنه شد بدیع یک گوشه ای ز غربت آن لحظه شد بقیع اوراق خاطرات غیورانه نیلی است هر چه که هست صحنۀ یک ضرب سیلی است بی درد مردمان زمان جان مرتضی ما را رها کنید بمیریم زین عزا روزی رسد ز سینه غم آزاد می کنیم همراه منتقم حرم آباد می کنیم گلدسته می زنیم چونان صحن کربلا گنبد بنا کنیم چونان مشهد الرضا ما داغ دار سیلی ناحق مادریم چشم انتظار منتقم آل حیدریم ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
کاش اینجا داشت تکه سایه بانی لااقل کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل کاشکی می شد بریزی آب بر قبرحسن کاش اینجا داشت شبها روضه خوانی لااقل کاشکی می شد کنار قبر صادق سینه زد کاش می شد تا سحر اینجا بمانی لااقل کاشکی می شد بگویی با نگهبان بقیع زائران را خوب می شد که نرانی لااقل کاش می شد آشکارا ریخت هنگام غروب پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل کاش میدادیم با یک روضه ام البنین قلب سنگی نگهبان را تکانی لااقل کاش درخاک بقیع اذن زیارت داشتیم کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم آخرش آقا به این تقدیر پایان می دهد خاتمه بر غصه قلب پریشان می دهد مطمئنم او بیاید کار عالم دست ماست ساخت و ساز حرم را دست ایران می دهد کارفرما مهدی و ما پا رکابش می شویم اولش نقشه برای صحن و ایوان می دهد گنبد و گلدسته و ایوان طلایی می شود چون طلای این سه را شاه خراسان می دهد چونکه بعدش زائرِ اینجا فراوان می شود قطعاً اذن ساخت دهها شبستان می دهد هرچه سینه زن بیاید در حرم جا می شود دورتا دور رواق و صحن غوغا می شود صبح و ظهر و عصر این صحن و سرا هم دیدنیست روی گنبد پرچم یا مجتبی هم دیدنیست چشم دل هم بسته باشد چشم سر باشد بس است در مدینه چارتا نور خداهم دیدنیست می شود یک پنجره فولاد در این صحن ساخت در میان کاسهٔ آبی شفاهم دیدنیست چارتا خورشید پیش هم تلألو می کنند چارتاخورشید این صحن و سرا هم دیدنیست در زیارتنامه خواندن زیر چتر آرزو بین قاب نور ایوان طلاهم دیدنیست از روی گلدسته های صحن زیبای بقیع تابش گلدسته های کربلاهم دیدنیست مسجدی باید به نام حضرت سجاد ساخت گوشه این صحن باید پنجره فولاد ساخت حیف اینها آرزوهای قلوب مضطر است حیف اینها بغض جاری دوتا چشم تر است   ای بقیعی که پُر از گرد و غباری خود بگو درکدامین گوشه از خاک تو قبر مادر است در کجایت نیمه شبها مرتضی سینه زده در کجایت رد پای اشکهای حیدر است گرچه خاک تو پُر از درد و غریبی و غم است کربلا در غربت و در غصه چیز دیگر است گرچه در قلب تو خوابیدند یک عده غریب کربلا آرامگاه لاله های پرپر است   گرچه دیدی که حسن را تیرباران می کنند کربلا هم شاهد حلقوم خشک و خنجر است من نمیدانم که محسن هست آنجا یا که نه در عوض کرببلا قبر علی اصغر است در دل تو بغض سقا نیست قطعاً ای بقیع یک جوان ارباً ارباً نیست قطعا ای بقیع ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam