eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
36 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ 🏴سبک زمزمه یا واحد بدرقه زائران اربعین و جامانده ها 🏴بند اول پای پیاده،میری کربلا برو خدانگهدار سلام مارو،برسون به خدمت شاه و علمدار زائرای شاه،بی بی زهرا بهتون کرده عنایت وقتی رسیدید،به جای مام بکنید غسل زیارت آی رفقا،ما رو یادتون نره تو این سفر چشممون دوباره مونده پشت در نوش جونتون زیارت قمر آی رفقا،کنار صحن علمدار که میرید اگه میشه آب به همراه نبرید میسوزه قلب یه مادر شهید یا ثارالله(ابی عبدالله حسین شاه شهید) 🏴بند دوم از غم دوری،دیگه دارم میمیرم خدانگهدار من و صبوری،دیگه دارم میمیرم خدانگهدار نشد تا امسال،که منم بشم یه زائر پریشون نشد تا امسال،نمازم رو بخونم به زیر ایوون تا کی باید،بمونم دور از حرم خدایی زوره نگو این آرزویی واهی و دوره بدم اما تو بخوای همه چی جوره میشه آقا،منو هم قاطیه زائرات بدونی خواستهٔ قلبیمو از چشام بخونی زائرت بشم تو ایام جوونی یا ثارالله(ابی عبدالله حسین شاه شهید) 🏴بند سوم دلم گرفته،واسه یه خواهر دل غمین و خسته دلم گرفته،واسه یه خواهری که بارشو بسته داره میاد از،سفر کوفه و شام و از اسیری اگه ببینی،توی چهرش معلومه آثار پیری آی رفقا،صدای زنگ یه قافله میاد دل خواهر یه برادرو میخواد رنج و سختی کشیده خیلی زیاد آی رفقا،سر میذاره رو مزارِ داداشش میسوزه دائم کنارِ داداشش نیاورده یادگارِ داداشش یا ثارالله(ابی عبدالله حسین شاه شهید) ✋️بدرقه زائران اربعین 🎤با نوای ڪربلایی مهدی امیدی مقدم ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
4_5810026265318524341.mp3
6.61M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
4_5924988559713897409.mp3
435.3K
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
🏴سبک شور فراق کربلا ایام اربعین حسینی علیه السلام 🏴بند اول کربلا،کاش میشد،که زائرت بودم کربلا،کاش میشد،مسافرت بودم اربعین،کاش میشد،مجاورت بودم دلخوش،بودم میام،ولی نشد آقا سخته،دوری ازت،امام عاشورا دارم،دق میکنم،یه کاری کن مولا نشد بیام،جاموندم ازت مونده برام،حسرتش فقط سهم دلم،دوری شد ازت مونده برام،حسرتش فقط کرببلا کرببلا... 🏴بند دوم از نجف،کاش میشد،پیاده میرفتم تا حرم،از رو خاکِ،جاده میرفتم با دلم ،بی ریا و،ساده میرفتم امسالم،قسمتم،نشد حرم باشم با جمع،زائرات من،هم قدم باشم باید،هم ناله با،نوای غم باشم برای من،سخته که نیام چجور باهاش،من کنار بیام خواب میبینم،توی کربلام چجور باهاش،من کنار بیام کرببلا کرببلا... 🏴بند سوم میدونم،تو میخوای،همیشه راهی شم با اینکه،دورم و،نمیشه راهی شم اما با،این دلم،که‌ میشه راهی شم تو خونم،میمونم بهت،سلام میدم پشت بوم،خونم بهت،سلام میدم با چشم،گریونم بهت،سلام میدم با یه سلام،به تو میرسم تویی که هستی همه کِسم به نوکرات،داری التفات و الحسین،سفینه النجات جانم حسین جانم حسین... ۱۴۰۰/۶/۲۸ 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
4_5924988559713897412.mp3
401.8K
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
🏴سبک زمزمه و واحد سنگین اربعین حسینی علیه السلام زبانحال 🏴بند اول رسیدم از سفر پاشو به دیدنَم بیا حسین بده جواب خواهر و غریب کربلا حسین از راه دوری اومدم سر مزار تو حسین ببین که خسته اومدم مهمونتم پاشو حسین یه اربعین،دورم ازت آه ای برادر شهید پاشو ببین،که از سفر خمیده خواهرت رسید پاشو برادر،غریب مادر که از اسارت،برگشته خواهر غریب حسینم 🏴بند دوم پاشو تا دردِدل کنم از کوفه و شام بلا پاشو برات بگم من از بزم یزید بی حیا پاشو تا شرح کنم برات محله ی یهودی رو پاشو نشون بدم بهت من آثار کبودی رو یه اربعین،سر تورو رو نیزه ها دیدم حسین یا روی نی،یا توی طشت یا زیر پا دیدم حسین پاشو برادر،غریب مادر که اربعینت،برگشته خواهر غریب حسینم 🏴بند سوم پاشو بگم کجا بودم نمیشه باورت حسین از شام غم حرفا داره غمدیده خواهرت حسین پاشو ببین تو خواهرو برگشته از سفر حسین پاشو بگم که با کیا من بودم همسفر حسین یه اربعین،با قاتلت رفتم من از بیابونا هرچی روکه،سپردی و برات آوردم من اخا ولی یکیش تو،ویرونه ها موند منو ببخش که،رقیه جا موند غریب حسینم ۱۴۰۰/۶/۲۸ 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
4_5929492159341267600.mp3
311.9K
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
✔سبک نوحه زمینه یا واحد ویژه ی ایام اربعین حسینی علیه السلام ✔بند اول ای قبله ی جان،جان دو جهان مدح تو که نیست،کار همگان دریایی و ما،جمله قطره ایم مولایی و ما،جمله بنده ایم با ذکر شما با دمه شما با نگاهه بر پرچمه شما ما تا به ابد هم،حی و زنده ایم یا حسین مدد ✔بند دوم یا حسین امیر،شاه بی نظیر حاتم به درت،منصبش فقیر دلداری و ما،دلداده ی تو اربابی و ما،نوکر توییم با گریه ی بر ماتمه شما با ناله زدن از غمه شما مشمول دعای،مادر توییم یا حسین مدد ✔بند سوم ای آب حیات،عالی درجات جانها به فدات،کشتیه نجات درس تو به ما،آزادگی است باید که شویم،حره تو و بس در راهه تو و در پناهه تو با معجزه ی یک نگاهه تو میشویم همه ما،آزاد از قفس یا حسین مدد ۱۴۰۰/۶/۲۹ 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
4_5956386218051634484.mp3
402.9K
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
🏴سبک زمزمه یا واحد سنگین اربعین حسینی علیه السلام زبانحال 🏴بند اول صحرا به صحرا کوه به کوه منزل به منزل آمدم از شام و کوفه خسته ام بر روی محمل آمدم از خواهرت چیزی نمانده خود را به کوی تو رسانده هر جا که رفته غصه دیده برگشته اما قد خمیده بنگر رسیدم،از شام ویران خونین جگر با،قلبی پریشان مهمانت هستم،با چشم گریان ای برادر ای برادر ای حسین جان 🏴بند دوم در آتش هجران تو میسوزد این دل آمدم از بهر دیدار تو ای جامانده در گل آمدم برخیز و استقبالِ من کن یارا نگه بر حالِ من کن بر این شکسته تو عصا باش درمان درد بی دوا باش بنگر رسیدم،از شام ویران با قامت خم،مویی پریشان مهمانت هستم،با چشم گریان ای برادر ای برادر ای حسین جان 🏴بند سوم افتادم از پا بسکه من پای پیاده رفته ام هر جا رسیدم از تو و کرببلایت گفته ام همراه رأسَت روی نی ها رفتی و رفتم صحرا به صحرا از کربلا تا کوفه و شام من خورده ام سنگ از روی بام بنگر رسیدم،از شام ویران شرمنده و با،حالی پریشان زیرا که داده،سه ساله ات جان ای برادر ای برادر ای حسین جان 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه شهدا یادتان باشد قوّتِ جانم نوحه خوانم با چشمِ گریانم ای حسین جانم ای حسین جانم... ای شهیدانِ مکتب قرآن جمله جان دادید یا حسین گویان ای حسین جانم ای حسین جانم... با خدا بستید عهدِ جان آری در رَهِ اسلام خونِتان جاری ای حسین جانم ای حسین جانم... قَلبمان باشد بَهرِتان محزون تا ابد هستیم بر شما مدیون ای حسین جانم ای حسین جانم... نور چشمان و یارِ روحُ الله جان نثارانِ عشقِ ثارُالله ای حسین جانم ای حسین جانم... نورِ عزّت را منجلی هستید با علی بوده با علی هستید ای حسین جانم ای حسین جانم... گرچه عطری در گلشن افکندید لرزه بر جانِ دشمن افکندید ای حسین جانم ای حسین جانم... قلبتان بر غم مبتلا بوده مُضطَر از داغ کربلا بوده ای حسین جانم ای حسین جانم... یاد آن لحظه که چه ها گشته از تنِ مولا سر جدا گشته ای حسین جانم ای حسین جانم... یادِ آن دم که جان شده بر لب کعبِ نِی خورده بر تَنِ زینب ای حسین جانم ای حسین جانم... عباسی
. بار دیگر با اجازه از تفنگ                       می رود ذهنم بسوی شعرجنگ ذوق وشوق نینوا کرده دلم                 چون هوای کربلا کرده دلم بود سنگر بهترین معوای من                   آه جبهه کو برادر های من در تمام سالهای عشق وجنگ                 مهر در سجاده ماشد فشنگ سنگر خوب وقشنگی داشتیم                 روی دوش خود تفنگی داشتیم جنگ ما را لایق خود کرده بود               جبهه ما را عاشق خود کرده بود روز کوچ کاروان از بر وبحر                   روز آزادی شداز  زندان شهر نفرت از هر خود ستایی داشتیم             خلق وخوی روستایی داشتیم   آسمان تکبیر ما را دوست داشت           هر حسینی کربلا را دوست داشت روزها در عشق پرپر می زدیم               در دل شبها منور می زدیم داشتیم ای دوست شبهای خطر             سایه ی صاحب زمان را روی سر ابر گریه از صدای ناله بود                     شور پرپر گشتن یک لاله بود گردباد خون به روی دجله بود               حمله در شب دعوتی تا حجله بود مین به میدان عبورم می کشید             شیهه ی اسبی به شورم می کشید گریه هایم آه حسرت خورده اند             چکمه هایم خاک غربت خورده اند یاد روزی که بسیجی می شدیم             شمع شب های دوئیجی می شدیم یاد روزی که در خمپاره ها                   جمع می کردیم پاره پاره ها هر بسیجی اقتدا بر شمع کرد                 پاره های جان جود را جمع کرد تا ابد شام پریشانی ماست                   داغ غربت روی پیشانی ماست سرزمین نینوا یادش به خیر                 کربلای جبهه ها یادش به خیر سر به دوش گریه ها و ناله ها               چون نگریم در عزای لاله ها فیض پرپر گشتن گل داشتیم                 کاش در جام بلا مل داشتیم زخم دیدیم و پی مرهم شدیم             ما به بزم عشق نامحرم شدیم ارث ما این روسیاهی مانده است           یادی از مرغان چاهی مانده است کربلای جبهه ها یادش به خیر               سرزمین نینوا یادش به خیر غم برای نوع عنوان می خوریم             رنج آب و غصه ی نان می خوریم کاش با یاران مست دوستی                 باز می داد عشق دست دوستی تا به دشت و کوه رسته شالی است         تا ابد جای شهیدان خالی است سرزمین نینوا یادش به خیر                 کربلای جبهه ها یادش به خیر ✍ .
. کربلای جبهه ها یادش بخیر * آنهمه عشق و صفا یادش بخیر میهمانانِ شهیدانِ خدا عاشقانِ کربلا یادش بخیر صبرشان در راهِ قرآن، زینبی ما کجا ،آنها کجا، یادش بخیر جبهه و ایثارِ جان در راه دوست عشقِ مردانِ خدا یادش بخیر نیمه شبها با خدا راز و نیاز آن مناجات و دعا یادش بخیر لحظه لحظه با خدا وُ اهلبیت جمله از دنیا جدا یادش بخیر پشت سنگر ها میان خاکریز گریه های بی صدا یادش بخیر جبهه ها وُ گریه های نیمه شب بر شهید نینوا یادش بخیر موقعِ حمله به رمزِ یاحسین عاشقان کربلا یادش بخیر در میانِ موجِ خون غلطان شدن دست و پا از تن جدا، یادش بخیر گریه بر درد و غمِ مظلومیِ خاندانِ مصطفی یادش بخیر جمعه ها با مهدیِ صاحب زمان زمزمه، شور و نوا یادش بخیر بر لبِ رزمندگانِ با صفا ذکرِ " یا مهدی بیا" یادش بخیر فاطمیه کُنجِ سنگرها ز غم گریه بر خیرُالنسا یادش بخیر وقتِ پیروزیِ جُنداللهیان خنده ی روحِ خدا یادش بخیر درمیان جبهه با رزمتدگان لطفِ زهرا بر (رضا) یادش بخیر * * "رضا" تخلص شاعر * مطلع شعر وام گرفته از استاد شجاع الدین ابراهیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️نوحه اربعین حسینی▪️ برادر جان آمده از سفر زینب نشسته بر قبر تو خون جگر زینب زجا خیز ای جانانم کتک خورده مهمانم کنار تو حیرانم واویلا واویلا رمق دیگر رفته از زانوی خواهر حکایتها دارد این گیسوی خواهر سپیده زد بر مویم لگد خورده پهلویم رَدِ ناخن بر رویم واویلا واویلا خدا داند از این غم بر خود لرزیدم عقیقت را در دست ساربان دیدم پیِ رأست ای جانا شدم راهی در صحرا به همراه قاتل ها واویلا واویلا خجالت از روی تو دارم ای دلبر به ویرانه جامانده دُردانه دختر به جان من آذر زد به گریه هی برسر زد کنار تو پرپر زد واویلا واویلا
دلتنگ توام دلی که درجان من است بیچارگی از دوری تو کار من است ای هستی من تمام هستم نذرت مهرت به دلم نگین عقبای من است نوکر کوی تو بودند همه اجدادم نوکری ارثیه از جانب اجداد من است این که هستم در این خانه ز لطف زهراست این هم از مرحمت مادر مولای من است هر شب از عشق تو بر سینه و بر سر زده ام گریه و سینه زنی ضامن فردای من است کاش آن لحظه که آیند نکیر و منکر تو بیایی و بگویی, که مهمان من است لحظه ی آخر مرگم که نفس بند آید بنهی پا به سرم لذت دنیای من است دل خود را به کجا برم که آرام شود خاک کوی تو فقط دارو و درمان من است خواب دیدم در و دیوار حرم را یکشب تکه آئینه ای از, این دل تنهای من است گوشه ای از حرمت حور و ملک دیدم که زین سبب شد حرمت وادی سینای من است شب جمعه, حرم و صحن و سرایت آقا حسرت روز و شب سینه ی غمبار من است میرسد ناله ی زهرا که بنی قتلوک نبرید از بدنش سر, که این جان من است "میلاد" حقیقی ام بود روزی که بین الحرمینش بشوم خاک, تمنای من است میلاد الیاسوند
❁﷽❁❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ.. 🔸 دردمندم به عنایت برساندید مرا نزد اربابِ محبّت برسانید مرا تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید زیر ایوان به اجابت برسانید مرا هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید لبِ دریای سخاوت برسانید مرا میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر اگر امشب به شهادت برسانید مرا ای دعاهای قنوت شهدای گمنام باید آخر به سعادت برسانید مرا به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید دور پرچم به نهایت برسانید مرا باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم رفتم از حال...به تربت برسانید مرا مادرش با قد خم سمت حرم می آید شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله زینب افتاده به زحمت؛ برسانید مرا پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای شده بسیار جسارت برسانید مرا مرضیه عاطفی علیه السلام علیه السلام
زخمیِ زنجیرم، کبودِ بی شمارم بر شانه هایم زخم های کهنه دارم همشیرۀ خورشیدم و بانوی نورم هر چند که در پنجه ی گرد و غبارم شامِ غریبانیِ عصر خیمه هایم آن چادر خاکیِ در حال فرارم نام مرا با خطّ نامحرم نوشتند یعنی اسیر کوچه های روزگارم دیگر نمی آید به دنبالم مغیلان دیگر ندارد آبله کاری به کارم من حضرت یعقوبم و یوسف پرستم بر سینه ام پیراهنت را می فشارم دسته گل یاسی ندارم بر مزارت امّا به جایش تا بخواهی لاله دارم انگار من خوابیده ام در این بیابان انگار تو افتاده ای روی مزارم من با نیابت از تمام خاندانم بر آستان خاکی ات سر می گذارم  علی اکبر لطیفیان سلام 👉
هجران بهانه ايست براي وصال ها بهتر شده ست از بركات تو حال ها از ياد رفته است جراحات بال ها با عمه راحت است تمام خيال ها عمه نگو كه فاطمه ي كربلا بگو عمه نگو حسين بگو مرتضي بگو   بابا سلام عمه رسيده بلند شو باری پیمبرانه کشیده بلند شو از احترام قدِّ خميده بلند شو با گردن بريده بريده بلند شو   عمه اگر شكسته شده قد كمان شده چون ميهمان مجلس نامحرمان شده  دائم پيِ گذشتن ِ از جان خويش بود مأمور حفظ جان امامان خويش بود زينب وليك حيدر ميدان خويش بود گرم طواف قاري قرآن خويش بود  صد كربلا پس از تو بلا ديده ايم ما صد فاجعه به شام بلا ديده ايم ما  با آه خويش كرب و بلا را مهار كرد خيلي براي پرچم اسلام كار كرد ما را خودش به ناقه ي عريان سوار كرد بايد به عمه هر دو جهان افتخار كرد عمه چه عمه اي همه مديون عمه ايم ما زنده ايم اگر همه ممنون عمه ايم   سخت است فقط بال زدن پر نداشتن خواهر شدن به شرط برادر نداشتن حيدر شدن به قيمت لشگر نداشتن كوچه به كوچه رفتن و معجر نداشتن كوفه براي او تب و تابي درست كرد با آستين پاره حجابي درست كرد   يادم نميرود كه به هنگام رفتنت كردي نوازشم پدرانه به دامنت آتش گرفت صورتم از بوسه دادنت هِي بوسه ميزدم به لب و دور گردنت رفتي و بعد خسته و بي حال ديدمت رفتي و بعد از آن تهِ گودال ديدمت وقتي كه نيزه در گلويت كرد واي واي با پاي خويش پشت و رويت كرد واي واي با خاك گرم رو به رويت كرد واي واي از پشت پنجه بين مويت كرد واي واي آن لحظه اي كه دور و بر ِ تو سپاه بود چشمت درست رو به روي خيمه گاه بود خيلي دلت شكست علي اكبرت كه رفت خيلي دلم شكست علي اصغرت كه رفت نزديك بود عمه بميرد سرت كه رفت انگشت تو بريده شد انگشترت كه رفت با سنگ و نيزه بين تو و خيمه سد شدند ده اسبِ تازه نعل به نعل از تو رد شدند  اي واي از اسير شدن كو به كو شدن از خجلت و غريب شدن سرخ رو شدن با مردم محله چنين رو به رو شدن اين است آخر عاقبت بي عمو شدن دلواپسي ِ دختر زهرا ز حد گذشت خيلي به عمه ام سر بازار بد گذشت پس داده اند پيرهن پاره پاره را رخت مرا لباس تو را گاهواره را آورده است عمه سر شيرخواره را گوشش نكرده است كسي گوشواره را ما از غم فراق گرفتار تر شديم وقتي رقيه رفت عزادار تر شديم علي اكبر لطيفيان سلام 👉
آنکه با دست خودش پرچم ماتم را داد بر سرِ سفره یِ خود روزیِ عالم را داد اوّل ماه عزا اشک دو چشمـم را دید به غلام حـرمش شال مـحـرّم را داد سوختــم در عطشِ سوختن لبهایش... وسط سینه زنی شاه خودش دم را داد چه کریمانه به دادِ همه یِ دشت رسید ساربان آمـد و انگـشتر خاتـم را داد پیرهن داد... زِره داد... عبا داد... آخر.... سرِ خود داد و به ما روضه یِ دَرهم را داد اربعین است ببین رو به غلامش کرده نوکر بی سر وُ پا را به حرم آورده بدتر از بد منم و خوب تویی تا صحنَت... حق مرا هم با دعای مادرم آورده زینب آمد به زیارت ... نَه شکایت امّا... گفت ظالم چه به روز پیکرم آورده سرِ من مثل سرِ تو سرِ بازار شکست مردِ جنگی به غنیمت معجرم آورده روضه یِ آب وعطش ازنَفس انداخت رباب حرمله با خود علیِ اصغرم آورده سرِبازار به اشکِ حرمی خندیدنـد دخترت ناله که زد دورِ هَمی خندیدند مجلس عیش به پا کرده و سرمست شدند کَعبِ نِی خورد لبِ کعبه که می خندیدند دخترت آه کشید و همگی رقصیدند یادِ افتادن مـشک و عَلـَمی خـندیدند نان خشکی طرف قافله ات شد پرتاب وَ شکستند غـرورِ حـرمی خندیدنـد آمده بود یهودی که کنـیزی بخرد داد دردانه عدو را قسمی خندیدند... گفت آتش به دلِ امِّ ابیها نزنید تازیانه به تن غنچه یِ مولا نزنید جابه جا کرده مرا روی دودستش عبّاس می روم راه ... به پهلو و پَرم پا نزنید داستانی شده این گیسوی خاکیِ سرم چنگ بر موی سرِ دختر زهرا نزنید قاتلم زخم زبان خولی و حرمله هاست این همه طعنه به تنهایی طاها نزنید می رسد منتقم خون اباعبــدالله همه باشید به دنبال فرج... جا نزنید حسین ایمانی سلام 👉
تا خانه‌ی تو هست چرا در به در شدن کم لطفی است سائل دست دگر شدن وقتی کریم‌ها سر سفره نشسته‌اند دیگر چرا معطل چندین نفر شدن پروانه وقف کرده پرش را به پای شمع پس راضی‌ام به حالت بی‌بال و پر شدن ما را خریده‌ای, خودمانیم, واقعا کاری نکرده‌ایم به‌جز درد سر شدن جاروکشت نگشتم و دنبال جَلوَتم اوج تقرب است همین رفتگر شدن این دیده تاب دیدن خورشید را نداشت شد قسمتم گدا و "غلام قمر" شدن جا ماندم اربعین و فقط گریه می‌کنم بر طالعم نوشته شده خون‌جگر شدن حق می‌دهم جزع کنی و محتضر شوی سخت است بین هلهله‌ها بی‌پسر شدن رضا قربانی سلام 👉