❣﷽❣
☑️ #سینه_زنی_حضرت_زهرا_س
⚫️ #آقای_سلطانی
☑️ #شور #زمینه #پیشنهادم 👌👌
☑️فاطمه یا فاطمه _ یا فاطمه یا فاطمه
ماه گوید فاطمه با آه گوید فاطمه
بی تو حیدر خم شود با چاه گوید فاطمه
یار گوید فاطمه بیمار گوید فاطمه
بین دود و شعله هم مسمار گوید فاطمه
لاله گوید فاطمه آلاله گوید فاطمه
بر سر قبرت علی با ناله گوید فاطمه
خاک گوید فاطمه افلاک گوید فاطمه
زینبِ غمیدیده ی غمناک گوید فاطمه
خسته گوید فاطمه پیوسته گوید فاطمه
بازویی خونین شده بشکسته گوید فاطمه
چاره گوید فاطمه بیچاره گوید فاطمه
مجتبی هم با دلی صدپاره گوید فاطمه
مست گوید فاطمه سرمست گوید فاطمه
ساقی لب تشنگان بی دست گوید فاطمه
یاس گوید فاطمه احساس گوید فاطمه
در کنار علقمه عباس گوید فاطمه
کوه گوید فاطمه با روح گوید فاطمه
شاه دین با پیکری مجروح گوید فاطمه
تیر گوید فاطمه شمشیر گوید فاطمه
بین گهواره علی بی شیر گوید فاطمه
دیده گوید فاطمه نادیده گوید فاطمه
زیر خنجر حنجری خشکیده گوید فاطمه
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
خون جگر داد زد غریبی من را
زهر بهانه ست کوچه کشت حسن را
وای از آن مسجد و مرور بلایا
بر سر منبر مغیره بود خدایا
سبِّ علی میکنند و فکر بهشتند
نامه بیعت به عمرو عاص نوشتند
کشت مرا داغ کوثری که شکسته
خاطره ی بغض مادری که شکسته
حق بده هرروز زارزار کنم من
خاطره ی کوچه را چکار کنم من؟
آی کسی که سوال میکنی از من
تا به کنون دیده ای کتک بخورد زن؟!
پیش روی مادری که نور کهن داشت
یک نفر آمد جلو که دست بزن داشت
غصه همین بس بوَد که شانه به شانه
دست به دیوار آمدیم به خانه
دست پلیدی به ظرف کوثر من خورد
بشکند آن دست که به مادر من خورد
داغ زدند عاقبت دل پر او را
با لگد انداختند چادر او را
آنکه به کوچه شکست شیشه و بارش
یک پسر هفت ساله بود کنارش
کشت مرا آه سینه سوز حسینم
روز کسی نیست مثل روز حسینم
گرچه جگر بین طشت و حال خراب است
کی سر من درمیان بزم شراب است
گرچه به تابوت تیر اینهمه خورده
پیرهنم را کسی بزور نبرده
آی ابالفضل پیش زینبمان باش
دختر حیدر کجا اراذل و اوباش؟!
کاش که شمشیر بر تنم بنشیند
خواهر من را کسی اسیر نبیند
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
تا ذهن را با خاطره درگیر می کرد
ناگاه رنگ صورتش تغییر می کرد
خواب پریشان شبش را در خیالش
خوب و بدون درد و غم تعبیر می کرد
شاءن نزول آیه های چشم خود را
با روضه های مادرش تفسیر می کرد
گل های روی بالش زیر سرش را
با اشک های چشم هایش سیر می کرد
او داغ دیده در میان کوچه ای تنگ
داغی که یک تازه جوان را پیر می کرد
هر روز با خود زمزمه می کرد ای کاش
در کوچه دشمن چند لحظه دیر می کرد
یا کاش بعد از کوچه وقتی خانه آمد
میخِ کجِ در را خودش تعمیر می کرد
جعده، خیانت، زهر و...این ها علتش نیست
روی جگر داغی دگر تاثیر می کرد
می خواست مادر را برد از کوچه اما
چادر به زیر پای دشمن گیر می کرد
▪️
▪️
آئینه ای یک دست را در قاب تابوت
مشت مهیب تیرها تکثیر می کرد...
شاعر: #بردیا_محمدی
#امام_حسین
#مناجات_اول_مجلس
چقدر خیر دیدهایم از محبت حسین
به روی شانههای ماست دست رحمت حسین
زبانزد تمام عالم است مهربانیاش
دل مرا که برده است؛ این عطوفت حسین!
روایت است این که هر سحر فرشته میبرد
سلام صبحگاهی مرا به خدمت حسین
شفیع روز محشر است آجر حسینیه
به این بهانه که درآن شدهست صحبت حسین
چه بهتر است با وضو میان روضه گریه کرد
عبادت است گریههای بر مصیبت حسین
رفیق! روضهخانه سنگر ولایت علیست
هزینه داده است شیعه پای هیئت حسین
رضایت حسین باطناً رضایت خداست
رضایت خداست باطناً رضایت حسین
به یک نظر دل خراب را درست میکند
خدا کند شویم شامل عنایت حسین
نترس! ظرفیت برای حر شدن هنوز هست
رسول ترک حر شدهست با هدایت حسین
گناهکار دوتا قطره اشک بین روضه ریخت
خدا هم از گناه او گذشت بابت حسین
حسین بانیِ قبولِ توبههای آدم است
همین هزار و چند ساله نیست قدمت حسین
به گرد و خاک معجر سه ساله دخترش قسم
برای دردهای ما دواست تربت حسین
به حشر هم قدم که مینهد هنوز بی سر است
قیامتیست لحظهی ورود حضرت حسین
علی محمدی
#امام_حسین
#مناجات_اول_مجلس
در چشم ها باران رحمت را نگیر از ما
این سجده های روی تربت را نگیر از ما
هر چند ما کفران نعمت کرده ایم اما
این سفره ی پر خیر و برکت را نگیر از ما
ما سربلند از امتحان بیرون نمی آییم
این اشک های بینِ هیئت را نگیر از ما
یک روز باید عشق را ثابت کنیم ، آقا
حالا که وقتش هست ، فرصت را نگیر از ما
یا لَیتَنا کُنا مَعَک گفتیم ، آقا جان
لطفی کن و این آه حسرت را نگیر از ما
نوکر میان روضه ها همصحبت مولاست
این لحظه های گرم صحبت را نگیر از ما
ما سالها با اشکهامان زندگی کردیم
این سوز و آه و اشک و خلوت را نگیر از ما
احمد ایرانی نسب
#امام_حسین
#مناجات_اول_مجلس
بر سینه من تازه و محکم بزن ای عشق
آنگونه که لایق بتو باشم بزن ای عشق
تو زاده ی خورشید ومن ازنسل شبی تار
این قاعده فاصله برهم بزن ای عشق
من جاری در دامنه ی پهن دماوند
گاهی به رُخم سیلی زم زم بزن ای عشق
حوّایم و دیوار شدم دورِ بهشتت
تقدیر مرا حضرت آدم بزن ای عشق
.
تقدیم "علی" هرچه سپیدی ست ، که نورست
تاریکی بن بست به ملجم بزن ای عشق
سهمی بده مردان مُکلاّی جهان را
کمتر به ترازوی معمم بزن ای عشق
دل تشنه ی دیدار لب ظهر تو باشد
با لاله تو آهنگ محرم بزن ای عشق
عطر صلواتی که به لبهای تو جاری ست
مُهر علی و حضرت خاتم بزن ای عشق
با کوله ی سنگین و سیاه آمده ام باز
در دفتر خود نام مقدم بزن ای عشق
علی اکبر مقدم
#امام_حسین
#مناجات_اول_مجلس
زهرا کنار درب حسینیه دم گرفت
هَل مِن مُعین... دوباره جهان رنگ غم گرفت
هیئت حریم توست که ما زائر توییم
خوشبخت شد کسی که شفا از حرم گرفت
صدها گره ز مشکل او باز می شود
هر کس برای روضه ی تو یک قدم گرفت
رحمت بر آن کسی که به تو اعتماد کرد
لعنت بر آن کسی که تورا دست کم گرفت
باید دخیل پرچم مشکی روضه شد
باید شفا ز مرثیه ی محتشم گرفت
دم کرده است مادر تو چای روضه را
با اشک های سینه زنان ، چای دم گرفت
ما را رها کنی همه از دست می رویم
آدم شده ست هرکه در این روضه دم گرفت
احمد ایرانی نسب
#امام_حسین
#مناجات_اول_مجلس
بگیر بالِ مرا باز در هوای خودت
مرا بِبَر به کنارت،به کربلایِ خودت
من آشنایِ توام خانه زادِ مادرتان
نصیب در به درت کن شبی دعایِ خودت
نفس بزن که مذابم کنی در این شبها
نفس بده که بسوزم فقط برایِ خودت
دلم کتیبهیِ اشعار محتشم شده است
بزن به سینهام آتش،به روضههایِ خودت
ببین که نذرِ درِ زینبیهات شدهام
بکش به دیدهام از گرد و خاک پایِ خودت
از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده
نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت
وصیتم شده آقا!مرا کفن نکنند
مگر به پیرهن مشکی عزای خودت
حسن لطفی
هدایت شده از خادمه اهل بیت مدیریت ابرگروه مجمع الذاکرین 🌺
یازهرا🌺:
آمد عزای اهل دین،امشب امیر المؤمنین
حالش پریشان است،شام غریبان است
با اشک و شور و زمزمه،فردا به یاد فاطمه
دلخون و گریان است است،شام غریبان است
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا...
*عالَم شده مرثیه خوان،اسما بریز آب روان
بر پیکر زهرا،صد آه و واویلا
یاس سپید حیدری،گشته رُخش نیلوفری
از سیلی اعدا،صد آه و واویلا
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا...
*بعد از وفات مصطفی،شد بی کران ظلم و جفا
از فرقه ی اعدا،بر حضرت زهرا
سوزد دلِ عالم ز غم،این آتش ظلم و ستم
شعله کشد زینجا،تا روز عاشورا
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا...
*یک روز آتش شعله ور،شد از درِ بیتِ ولا
در این میان یا رب،وای از دل زینب
یک روز هم آتش زده،دشمن بر اهل خیمه ها
جانها شده بر لب،وای از دل زینب
واویلا واویلا واویلا واویلا....
*امشب علی در زمزمه،محزون داغ فاطمه
دارد به چشم تر،خاک عزا بر سر
شام غریبان حسین،گریان تمام عالمین
از ناله ی زهرا،صد آه و واویلا
واویلا واویلا واویلا واویلا
نوحه سنتی