eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 شهادت حضرت امام جعفرصادق علیه السلام 🏴 ناگهان سجّاده را از زیر پایش می کِشند مثل حیدر(ع)درمیان کوچه هایش می کشند نامسلمانان به فکر سنّ وسالش نیستند پابرهنه،بی عمامه ،بی عبایش می کشند بی مروّت ها سوار مرکب ودنبال خود (پیرمرد)ی را(پیاده)،(بی عصا)یش می کشند با(طناب)و(دست بسته)،(سیلی) و آتش به در(ب) لحظه لحظه عکس مادر را برایش می کشند نای رفتن را ندارد در تنش اما به زور درمیان کوچه زیر دست وپایش می کشند روضه هارا در خیالش هی مجسم می کنند از مدینه نا گهان تا کربلایش می کشند ((زینت دوش نبی))*افتاده (بی سر بر زمین) وای بر من از کجاها تا کجایش می کشند شاه غیرت روی خاک افتاده وبی غیرتان نقشه ی حمله به سوی خیمه هایش می کشند چون نمی برّید خنجر حنجرش را از جلو ناکسان این بار خنجر از قفایش می کشند کاروان عصمت وتوحید را،(نامحرمان) کربلا تا کوفه وشام بلایش می کشند اشک دختر بچه ای یک شهر را بر هم زده با سر باباش جان را از صدایش می کشند در قنوتش رفته در فکر تمام روضه ها ناگهان سجاده را از زیر پایش می کشند ✨ "مجتبی خرسندی 🌙
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱
4_5764945734528929827.mp3
1.21M
شب دلای عاشقه - مصیبته شقایقه غریب امام صادقه - امون ازاین غریبی یه پیرمرد موسفید - قدش توو کوچه ها خمید رنگ ازرخ ماهش پرید - امون ازاین غریبی دوباره هق هق میکنم - آخه دارم دق میکنم دوباره یاد روضه ی - امام صادق میکنم از زیر پای آقا - سجاده رو کشیدن اهل خونش توو آتیش - باترس و لرز دویدن غریب امام صادق جونم رسیده رولبام - داره میلرزه دست وپام به راه تو مونده چشام - وای مادرم یازهرا مثه تو قامت خمیدم - طعم آتیش و چشیدم خاکیه موی سفیدم - وای مادرم یازهرا منو کشیدن روخاکا - پای برهنه ناکسا مثله علی غریبونه - منو میبردن بی عبا مثه تو دیگه مادر - کسی نزد توو پهلووم تیغ غلاف دشمن - نخورد دیگه رو بازووم غریب امام صادق درسته بی تاب وتبم - پیاده پشت مرکبم ولی به یاد زینبم - با ناله ی حسین جان میخونم از کرب وبلا - آتیش توی خیمه ها ازکوفه و شام بلا - با ناله ی حسین جان اگه که طعنه شنیدم - پای برهنه دویدم ولی دیگه به روی نی - سر بریده ندیدم ای وای ازاون اسیری - محله ی یهودی زینب بادست بسته - تنش پراز کبودی حسین حسین حسین جان ابوذر رییس میرزایی (بهار)
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱
⚜سه بند زمینه ی جدید حضرت : بند اول: ای یاورِ پیمبر میرِ سپاه و لشکر از هر یلی تو سرتر یاحمزه یاحمزه گذشتی از جان و کسی ندیده مثلت بخدا رسیده از رسول به تو مقام «سیدالشهدا» بند دوم: مصداق استقامت آماده ی رقابت ای معنی شجاعت یاحمزه یاحمزه معرکه لرزان می شد وقتی میگفتی تکبیر نوشته تاریخ میزدی «تو با دو دستت شمشیر» بند سوم: سردار یکه تازی پیروز و سرفرازی هر لحظه چاره سازی یاحمزه یاحمزه با تو و حیدر لحظه ای پشت نبی خالی نشد شده مَثَل قدرت تو توو «غزوه ی بدر و اُحُد»
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
4 - Vahed - Hajmahdirasuli - 990322 - Sarallahzanjan.mp3
23.82M
| از احد آید ندا... با مداحی: حاج مهدی رسولی سالروزشهادت حضرت حمزه و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) پنجشنبه ۲۲ خرداد ماه ۱۳۹۹ هیئت‌ثاراللّه‌(رهروان‌امام‌وشهدا) @majmaozakerine
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
از احد آید ندا واویلتا واحَمْزَتاه شهر پیغمر شده ماتمسرا واحَمْزَتاه هم برادر، هم عمو، هم تکیه گاهش کشته شد خون شد از غم قلب ختم‌الانبیا واحَمْزَتاه قطعه قطعه پاره پاره اربا اربا چاک چاک پیکرش افتاده روی خاکها واحَمْزَتاه دست وحشی بشکند یارب که از راه ستم نیزه زد بر پهلوی او بی هوا واحَمْزَتاه تا نیفتد چشم خواهر بر جراحات تنش بر رویش انداخت پیغمبر عبا واحَمْزَتاه خواهرش جسم برادر را ندید از حال رفت شد احد از ناله هایش کربلا واحَمْزَتاه ...... فاطمه بعد از پدر با پهلوی بشکسته اش در کنار قبر او میزد صدا واحَمْزَتاه تو نبودی ای عمو بر صورتم سیلی زدند پیش چشم شوهرم در کوچه ها واحَمْزَتاه تو نبودی خانه ام را از جفا آتش زدند تو نبودی سوختم در شعله ها واحَمْزَتاه کاش بودی ای عمو تا باز میکردی طناب بین دشمن از دو دست مرتضی واحَمْزَتاه در مدینه مادر و ، دختر به دشت کربلا روی تل میزد صدا واجعفرا واحَمْزَتاه نیزه ها میرفت بالا زینب از سوز جگر  ناله میزد واعلیا وااَخا واحَمْزَتاه کاش حمزه بود تا خنجر بگیرد از عدو یا که زینب را برد در خیمه ها واحَمْزَتاه
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
میل پرواز در پرم دارم شوق رفتن به یک حرم دارم کاش می شد که من پیاده کنم ایده هایی که در سرم دارم بی دلیل است نا امیدی من حضرت صاحب کرم دارم چه نیازی به این وآن تا که حضرت عشق در برم دارم مادرم گفته نوکرت باشم هرچه دارم ز مادرم دارم عمر من پیش پای تو طی شد قبله من حوالی ری شد شکر همسایه شما هستم زائر صحن با صفا هستم هر شب جمعه با طنین کمیل بنده درگاه خدا هستم من مدینه نرفته ام اما زائر پور مجتبی هستم تو به ما عزت و بها دادی با وجود تو پر بها هستم حرمت مثل صحن ارباب است جزو زوار کربلا هستم سفره داری کریم دارم من شاه عبدالعظیم دارم من صحن دل گشته باز طوفانی شهرری شد دوباره بارانی کاش می شد که خادمت باشم در حریمت شوم نگهبانی هر چه داریم از شما داریم یکه تاز مسیر عرفانی بعد توس و پس از قم وشیراز چارمین نور ناب ایرانی و چنین گفت حضرت آقا: قبله مردمان تهرانی سیدی پرچم شما بالاست جده ات شخص حضرت زهراست حاجتم را روا نما آقا رزق من را عطا نما آقا تو صدا کن فقط مرا سائل من صدا می کنم تو را آقا دست من نیست می رسم وقتی.. به حرم می شوم رها آقا سه شب مسلمیه ی هر سال حرمت وعده گاه ما آقا خواهش این گدا فقط این است یک شب جمعه کربلا آقا حق همسایگی ادا کردی تو مرا بنده خدا کردی نشده قسمت شما غربت تو ندیدی میان ما غربت به خودش تا ابد نخواهد دید کمی این صحن با صفا غربت همه جانها فدای جد شما که شده سهم مجتبی غربت نه ضریحی نه گنبد و حرمی قسمت او شده چرا غربت ؟ دست در دست مادرش بود و ... سهم او بین کوچه ها غربت ناگهان دید مادرش افتاد جلوی دیده ترش افتاد حبیب باقرزاده
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
بند اول: شبونه حمله کردن خونم زدن آتیش به مال و جونم خیلی به من اهانت کردن که شکست دیگه قلبِ خونم سجّاده میکِشَن از زیرِ پایِ من اینا چه قد بَدَن ، بدن ، بدن ، بدن جلوی بچه ها همش با ناسزا میزننم صدا ، صدا ، صدا ، صدا سَیِّدُ نَ الْغریب سَیِّدُ نَ الْغریب ، غریب‌، غریب ، غریب بند دوم: دستِ بسته ، با حالِ مضطر میبرن من رو مثلِ حیدر تا که دیدم آتیشِ در رو افتادم یادِ ‌داغِ مادر اونجا که از جفا چهل تا بی حیا دَرو آتیش زدن ، زدن ، زدن ، زدن مادره من میسوخت میونِ شعله ‌ها‌‌‌‌‌ صدا میزد حسن ، حسن ، حسن ، حسن امون از این زمون امون از این زمون ، زمون ، زمون ، زمون بند سوم: اونا که حقِّ ما رو خوردن منو به قصرِ ظلمت بردن خنده کردن به حال و روزم منه پیر و چه بد آزردن با زهر کینه و با حرف ناسزا به قلبِ من زدن ، شرر ، شرر ، شرر غرورمو شکست دشمنِ رذل و پست چشام شدن پر از ، گوهر ، گوهر ، گوهر امون از این زمون امون از این زمون ، زمون ، زمون ، زمون بند چهارم: رسیده دیگه جونم رو لب میسوزم بد جوری توی تب با دلی غرقِ خون میخونم از غم و غصّه های زینب واویلا شهر شام سنگای روی بام واویلا مجلسِ ، شراب ، شراب ، شراب امون از ازدحام طعنه های مدام وای از غمِ ، رباب ، رباب ، رباب ، رباب امون از این زمون امون از این زمون ، زمون ، زمون ، زمون 📝: (طاها تحقیقی) (روضه نشین)
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱