eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
36 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴سبک زمینه یا شور شهادت امام زین العابدین علیه السلام 🏴بند اول با گریه،خو گرفتم چهل سال،مثل یعقوب میمردم،اگه نداشتم نشون از،صبر ایوب بریدن،جلو چشمام سر عزیزانم رو ندیدن،حتی یه لحظه حال پریشانم رو بیماره،کرب و بلایم زخمی از،جور و جفایم (واویلا آه و واویلا) 🏴بند دوم نشد تا،که شهید شم میسوختم،آخه توو تب قسمتم،بود که باشم همراهه،عمه زینب تو کوفه،خطبه خونه غم شهیدان بودم جسارت،ها بهم شد با اینکه مهمان بودم بیماره،کرب و بلایم زخمی از،جور و جفایم (واویلا آه و واویلا) 🏴بند سوم کربلا،دیدم اما سخت تر از،کربلا شام کوفه غم،دیدم اما فرقشه،خیلی با شام خدایا،کاش میمردم نمیدیدم من شام و نگاهه،هیزشون رو جسارت و دشنام و بیماره،کرب و بلایم کشته ی،زهر جفایم (واویلا آه و واویلا) 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴سبک زمینه یا شور شهادت امام زین العابدین علیه السلام 🏴بند اول چل ساله که برای بابام گریه و زاری میکنم با سلاح دعا و بکاء من علمداری میکنم یاد شهر کوفه و شام سنگ کینه از روی بام به خدا آزارم میده یاد اون مجلس حرام یاد دستای بسته و کوچه و بازار یهود هیچ موقع یادم نمیره سیلی و صورت کبود (یاحسین بابای غریبم یا حسین یا حسین حسین) 🏴بند دوم نصفه روزی بودکه خدایا خزونی شد بهارمن به نیزه ها نشوندن آخر همه ایل و تبارمن ریختن همه تو خیمه ها تازیونه زدن به ما خودم دیدم که بچه ها بودن به زیر دست و پا اسیری قسمت ما شد شکسته حرمت ما شد بابامو سنگ میزدن و یه دفعه نوبت ما شد (یا حسین بابای غریبم یا حسین یا حسین حسین) 🏴بند سوم جای زنجیر کینه مونده هنوزم روپاهای من شام و غوغایی که بپا شد شده بود کربلای من در و دیوار گریه میکرد هوا آلوده بود و سرد دور ما جمع شده بودن عده ای بی شرم و نامرد چشمای هرزشون هنوز تو ذهنمه آی شیعه ها گفتمو باز میگم همش ای امون از شام بلا (یا حسین بابای غریبم یا حسین یا حسین حسین) 🙏التماس دعای خیر ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی 🎵کربلایی مجید مراد زاده
🏴سبک زمزمه یا واحد سنگین شهادت امام زین العابدین علیه السلام و روضه ی شام 🏴بند اول یادم نمیره،مصیبتای کربلا یادم نمیره،اسارت تا شام بلا یادم نمیره،سر بابام رو نیزه ها یادم نمیره،به ما زدن سنگ جفا برای من سخت تر از کربلا،شام بود مصیبتش بیشتر از کربلا،شام بود اونجا مَردُم به دور ما حلقه زدن شادی میکردن و همه میرقصیدن مارو به همدیگه نشون میدادن و مسخرمون میکردن و میخندیدن امون از دیده ی عوام امون از مجلس حرام امون از شام ای امون از شام۲ 🏴بند دوم یادم نمیره،زخم زبون،کنایه ها یادم نمیره،سیلی زدن به دخترا یادم نمیره،سر بابام رو زیر پا یادم نمیره،نگاهشون به معجرا یادمه که بستن به دست و پام زنجیر با طعنه میکردن ماهارو هی تحقیر مونده هنوز روی تنم کبودیا که یادگاری از غم اسارته زدن با تازیونه من رو بین راه مثه بابام تنم پر از جراحته امون از سنگ روی بام زخمام نداره التیام امون از شام ای امون از شام۲ 🏴بند سوم یادم نمیره،بزم یزید بی حیا یادم نمیره،جام می و طشت طلا یادم نمیره،چشمای هیز شامیا یادم نمیره،محله ی یهودیا بردن مارو اونجا از وسط بازار خواستن که بفروشن ماهارو به اغیار اونجا شنیدم از زبون عده ای حرف کنیز و قلبمو همین شکست از اون طرف دیدم عمو رو نیزه ها با دیدنِ این صحنه ها چشاشو بست امون از دیده ی عوام امون از مجلس حرام امون از شام ای امون از شام۲ 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴سبک زمزمه یا زمینه روضه ای به بهانه ایام شهادت مظلومانه امام زین العابدین علیه السلام 🏴بند اول قریب به چهل سال گریه شده کار من داره میسوزه دائم سینه ی تب دار من قریب به چهل سال که میکِشم از دل آه خودم دیدم بابامو تو گودیِ قتلگاه که شمر نانجیب رنگش پریده بود و خنجرش روی حنجر رسیده بود بابام،با تن مجروح رو خاک،دست و پا میزد نامرد،خنجرش کُند بود به سر،ضربه ها میزد آه،مظلوم مظلوم مظلوم 🏴بند دوم قریب به چهل سال نخوردم آب خنک من دیدم از تشنگی لبی که خورده ترک قریب به چهل سال هر روزو بی قرارم حال خوشی ندارم به یاد شیرخوارم تیر سه شعبه رفت تو چله ی کمون دیدم سر علی به پوسته آویزون دیدم،پسرو جون داد روی،دستای پدر دیدم،بابامو حیرون دیدم،اصغرو بی سر آه،مظلوم مظلوم مظلوم 🏴بند سوم قریب به چهل سال هر روزو آه کشیدم خودم تو کوفه بودم زخم زبون شنیدم با اینکه چهل سال گذشته از اون ایام هر کی به جای من بود اونم میگفت:《الشام》 ماهارو بُردن از بازار برده ها میخندیدن به ما پیشه یهودیا گفتن،خارجی هستیم خواستن،بفروشن مارو اونجا،زیر دست و پا دیدم،سر بابارو آه،الشام الشام الشام 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
نوحه تک امام سجاد.ع.غلامی.m4a
2.69M
متن سینه زنی تک(بسیارزیبا) مداح..حاج آرمین غلامی ما به دربار تو ای دوست ارادت داریم به گدایی در خانه ات عادت داریم یاحسین4... اینکه ما گریه کن بزم عزای تو شدیم لطف زهراست که اینگونه سعادت داریم یاحسین4... عشق ما بر تو وبابای تو امروزی نیست این متاعی ست که از روز ولادت داریم یاحسین4... بهتر از باغ بهشت ست خدا میداند هر کجا بزم عزایی که به یادت داریم یاحسین4... قبله ی ما حرم و ذکر تمام است حسین روز و شب تکیه بر این ذکر و عبادت داریم یاحسین4...
سینه زنی امام سجاد.ع.غلامی..عصر شهادت.محرم1400.m4a
1.98M
نوحه شهادت امام سجاد ع مداح..حاج آرمین غلامی گریان شدی به وقت دعا زین العابدین باهربهانه درهمه جا زین العابدین. کابوس کربلا تن تو آب کرده است میسوزی وبدون صدا زین العابدین سجادی وتوکرببلای مجسمی گریان برای خون خدا زین العابدین پایین نرفته آب خوشی از گلوی تو داری به سینه واعطشا زین العابدین باخاطرات روز اسیری چه میکشی داری به سینه آه ونوا ز ین العابدین. بایاد موی خونی وسرهای روی نی گریان شدی به صبح ومسا زین العابدین. گریه مکن که چشم ترت درد میکشد هستی توغرق اشگ وعزا زین العابدین 📝.شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
..یعقوب کربلا یوسف بی سر برایت دیده ام یعقوب گشت/ چشمای من ز دوریت پدر مرطوب گشت/ آتشی افتاد بر امامه. ناگه سربسوخت / سنگها برسر زدن برشامیان محبوب گشت/ خوردچوبی برلبت .دندانت ای باباشکست/ وای لبهایت پدر بر چوبهامرغوب گشت .. الهم عجل لولیک الفرج 📕شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
اشعارجانسوز شهادت امام سجاد من به زیر ضربت شلاقهاخوردم زمین بین این هلهله و سوز و نوا .خوردم زمین میکند زنجیرها با این سر وگردن چه ها هرکجابا گریه های بیصدا خوردم زمین بارها آمد نمازم را شکست آن بی حیا نیمه شب اندر قنوت یک دعا خوردم زمین پهلویم بشکسته و لاغر شده دربین راه بین آن کوچه به پیش عمه ها خوردم زمین بین کوفه عده ی از ما به زندان برده اند ناتوان بودم که بین کوچه ها خوردم زمین ضربه ها خوردم ز نامردان این شام بلا پیش آن مرد یهودی. بی هوا خوردم زمین کاش (مجنون)لحظه ای بودی ومیدیدی چرا من زسنگ شامیان بی حیا خوردم زمین.... 📕.شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
اشعارجانسوز شهادت امام سجاد من به زیر ضربت شلاقهاخوردم زمین بین این هلهله و سوز و نوا .خوردم زمین میکند زنجیرها با این سر وگردن چه ها هرکجابا گریه های بیصدا خوردم زمین بارها آمد نمازم را شکست آن بی حیا نیمه شب اندر قنوت یک دعا خوردم زمین پهلویم بشکسته و لاغر شده دربین راه بین آن کوچه به پیش عمه ها خوردم زمین بین کوفه عده ی از ما به زندان برده اند ناتوان بودم که بین کوچه ها خوردم زمین ضربه ها خوردم ز نامردان این شام بلا پیش آن مرد یهودی. بی هوا خوردم زمین کاش (مجنون)لحظه ای بودی ومیدیدی چرا من زسنگ شامیان بی حیا خوردم زمین.... 📕.شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
اشعارناب شهادت امام سجاد ع من همان شرح غم یعقوبم پیش خود لاله ی پرپر دیدم اصوه ی صبرم وچون ایوبم هیجده یوسف بی سر دیدم پیش خود دیده ام آن قائله را به برم یوسف بی پیروهنی صیدبشکسته پر حرمله ای توحسینی گل خونین کفنی پاره های پیکرت راجسته ام آن تن بی کفنت را.ای پدر تاکه دست از زندگانی شسته ام دفن بنمودم تنت را ای پدر دیده ام روی هلال کوفیان من فدایت ای شه خونین دهن کس امانت را نداد ای جان من بوریا برپیکرت باشدکفن.. ✏شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
با موضوع شهادت حضرت سجاد علیه السلام السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صاحب عزای حضرت راوی ِ کربلا جانم فدای غربت پیوسته ی شما بین بقیع ، وارث درد و اَلَم شدی زائر برای خاک ِ بدون حرم شدی داری به دیده اشک ِ غم زین العابدین با داغ های کرب وبلایش شدی قرین حالا کنار قبر ِ بدون ضریح او خون گریه می کنی گل زهرا شبیه او او دم به دم ز سوز جگر گریه کرده است سی سال در عزای پدر گریه کرده است یادش نرفته نیمه ی روزی کنار او شد لاله چین ِ قافله اش،کینه ی عدو آتش گرفته عصر ِ جسارت،خیام او وقتی فتاده گوشه ی مقتل،امام او وقتی که رفت از دل ِ اهل حرم قرار دستور از او رسیده: عَلیکُنَّ بِالفَرار با اشک ،شسته پیکر غرق ستاره را بر بوریا نهاده تن پاره پاره را او را سوار ناقه ی عریان نموده اند تا شهر شام رفته دو دستش میان بند بر روی نیزه دیده سر زخمی پدر او هم شبیه فاطمه ها گشته محتضر رفته میان هلهله های حرامیان شد آشنای طعنه و دشنام ِ شامیان مانده به روی پیکر او ردّ ِ سنگ بام او هم کشیده درد نوامیس و ازدحام در مجلس شراب ِ عدو رفته از جفا دق کرده از شرار لب و چوب بی حیا هر چند او گرفته ز زهر جفا امان شد قاتل حقیقی او چوب خیرزان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
السلام علیک یا علی بن الحسین یاسجاد علیه السلام (زبان حال حضرت باقر با پدر علیهماالسلام) داری برای سوز جگر آه می کشی یا باز یاد داغ پدر آه می کشی شاید صدای گریه ی کودک شنیده ای داری به یاد تیر سه پَر آه می کشی با بوی تربت و غم گودال ِ غرق خون در سجده های وقت سحر آه می کشی تازه ست داغ علقمه ات هر دمی که تو دستی گذاشتی به کمر آه می کشی حتی زمان بارش باران تو ناگهان با دیده ی ز خون شده تر آه می کشی شد یک گذر تداعی گودال قتلگاه ذبحی تو دیده ای چه قَدَر آه می کشی یاد هجوم عصر دهم با دویدن ِ یک دختری به سمت دگر آه می کشی سنگی به زیر کفش تو شد جابه جا و باز با یاد بام و نیزه و سر آه می کشی خیره به سمت چادر مادر که می شوی از دست بی حیای گذر آه می کشی حالا نگاه تو شده خیره به پشت در با زخم میخ و آتش ِ در آه می کشی با زخم های تازه ی داغ هزار درد داری امام پاره جگر آه می کشی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)