eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
45 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
     عید در  عید  شده شکر خدا ! در ایران      عید فطر آمدُ رفت ، ماهِ شریف رمضان     امت واحده قطعا" همه  هنگام ظهور...     وارث کلّ ِ زمین میشود از پیر و جوان    حضرت حجت موعود ، زند تکیه  بکعبه....    خطبه ایراد کند بهر همه خلق جهان    سه و صد ، سیزده . همراه گروه رجعت     میرسند دور و برش جمله ز اکناف زمان   جملگی بعد مناسک ، کشد از قبر برون    آن کسی را  ، که در و خانه ی قران🔥    بکشیدند به آتش ، منتقم با دل غمدیده    سوالی کند از عامل دوّم ز سقیفه ،پس ازآن    مادرم داشت گناهی ؟ تو مگر آیه ی تطهیر     ندیدی ؟ نشنیدی ؟  به احزاب  نمایان ..         الغرض میرسد آن روز یقینا" که گلستان شود    این روی زمین ، با ید بیضایی مهدی زمان 🌍🌻🌎🌻🌏🌻🌍🌻🌎🌻🌏        اوّل شوال سال ۱۴۴۴             @babollharam             
از جفاها و جور قوم دغا پر ز خون است قلب اهل ولا چون حریم چهار امام همام کرده تخریب فرقه ی اعدا از جور و جفای قوم بی شرم و حیا تخریب شده حریم انوار خدا در شهر مدینه و به وادی بقیع بنموده چنین جنایتی خصم دغا چون شده قبر چار امام خراب در بقیع مدینه یا احباب از جفای عدوی بی ایمان قلب اهل ولایت است کباب @babollharam
. چشم تا بر هم زدم یک ماه مهمانی گذشت لحظه هایی مملو از الطاف رحمانی گذشت سی سحر نام عزیزش بر لبانم داغ بود آه آه آن عشق بازی های پنهانی گذشت رفت از کوی و خیابان، سفره اش را جمع کرد ای دل غافل کجا  بودی؟ فراوانی گذشت تشنگی گاهی برایم روضه می‌خواند از حسین ظهر با لبهای خشک و چشم بارانی گذشت بعد از این سی روز روزه از خودت حتی بترس چند روزی را که شیطان بود زندانی گذشت شادی فطر آمد اما غم دلم را برده است. چشم تا بر هم زدم یک ماه مهمانی گذشت @babollharam
دل و روح ما، سر و جان ما، "لِتُرابِ مَقْدَمِكَ الفِدا" "عَظُمَ الْبَلاء، بَرِحَ الْخَفَا"، "فرج" است راه نجات ما همه ناامید، همه روسیاه، همه در کشاکش راه‌وچاه همه تا کمر به گِل گناه، خِجِلیم، "وَانْکشَفَ الْغِطَا" نه رسیده شام غمی به سر، نه رسیده از سحری خبر نه کسی به فکر کسی دگر، تو بیا که "وَانْقَطَعَ الرَّجا" نه کسی هوایی فیض رب، نه به‌فکر واجب‌ومستحب "ظَهَرَ الفَسادُ بِما کسَب"، تو بیا که تازه شود هوا گله و شکایت خویشتن، به کجا برد دل تنگ من؟ تو بیا سری به دلم بزن، که تو "مُستَعانی و مُشتَکی" تو بیا که سر بزند بهار، به خزان دائم روزگار به جهان ما برکت بیار، که "بِیُمْنِکَ رُزِقَ‌الْوَرىٰ" تو بیا که هر گره وا شود، دل خلق جای خدا شود که زمان صلح‌وصفا شود، "بِجَمالِکَ کَشَفَ الدُّجىٰ" تو بیا و چاره‌ی نو بساز، که به ما شود در صبح باز شب عاشقان تو بس دراز...، "وَ بِنورِ وَجهِكَ مُنتَهىٰ" @babollharam
تاکه ذهنم از مدینه مشهدی دیگر بسازد بهتر است این شهر را از هرکجا بهتر بسازد مثل فتح مکه درتغییر این بارِ مدینه طرح را احمد بیارد شهر راحیدر بسازد ازحسن دارالکَرَم محراب رابا نام سجاد بین صحن باقر و صادق دوتا منبر بسازد احتمالا بین صحن فاطمه باگریه حیدر جای سقّاخانه حوضی بهتراز کوثر بسازد احتمالا از پر جبریل باشد سنگفرشش کفشداری حرم را هم فقط قنبر بسازد حضرت عباس هم مثل ضریح خویش ای کاش بارگاهی هم برای حضرت مادر بسازد باید از خرمای نخلستان میثم«سازگاری»؛ هی تناول کرده و ازمزّه اش دفتربسازد چون حسینیه بناگردد دراینجا باید این خاک؛ بعد از این باروضه ی سخت علی اکبر بسازد چارتا گنبد، رواق وصحن ها، بااین مضامین؛ یک نفر باید«مدینه شهر پیغمبر»بسازد روضه شداین شعر وقتی در ورودی نخستش؛ ازهمان کوچه علی بانام زهرا در بسازد کاشکی این مرتبه در سمت کوچه بازگردد کاش حیدر میخ را باضربه ای بی سر بسازد رحیمی (برگرفته از وبلاگ حسینیه) @babollharam
عمریست به شیعیان حسادت دارند بدجور به یکدگر شباهت دارند از کوچه و از بقیع دانستم که اینها به خراب کردن عادت دارند از اینهمه خوب در جهان خوب تری مرغوب تری اگر که مخروب تری تاکور شود هر آنکه نتواند دید بی گنبد و بی ضریح محبوب تری اینها که همیشه جنگ را باخته اند تخریب کنند گوئیا ساخته اند زود است که بشنویم درشهر رسول بین الحرمین راه انداخته‌اند از آنهمه خاک انتخابت کردند پس منشاء اینهمه ثوابت کردند گاهی سبب خیر، عدو خواهد شد آباد شدی چونکه خرابت کردند _رحیمی @babollharam
«روزی رسد که صحنِ حسن‌ را بنا کنیم در زیرِ قُبِّه اش همه با هم دعا کنیم» . یک گنبدِ بزرگ برای چهار قبر برپا چو گنبدِ حرمِ سامرا کنیم شکلِ مناره های حرم را موافقی مثلِ مناره هایِ قشنگِ رضا کنیم؟ بالای قبرِ حضرتِ اُمّ‌البنین فقط شایسته است «خانه‌ی سقّا» به پا کنیم یک پنجره برای حرم جور می کنیم اَمْراضِ لاعلاج در آن جا دوا کنیم چون مُنْتـهای جود و سخا و کرامت است انبوهِ زائرانْ همه حاجت‌روا کنیم چون مسجدالنّبی به موازاتِ بابِ بَدْر بابُ‌الجَمَل برای حرم رو‌به‌را کنیم ذکرِ کتیبه های حرمْ یا‌محمّد و زهرا، حسین، حیدر و یامجتبی کنیم . از بابِ قاسمش به حرم می رویم تا إذنِ دُخول خوانده و او را صدا کنیم هر سال و ماه و هفته زِ تقویم‌هایمان روزِ زیارتیِ حسن را جدا کنیم هر کس بخوانَد آیه ی «اِکْمالِ عشق» را با یک برات راهیِ کرب و بلا کنیم @babollharam
شبیه این زمین درآسمانها آسمانی نیست ندارد وسعتی اما به وسع او جهانی نیست بجای گنبد و گلدسته کفترها نما دارند نشانی ساختند آخر که مانندش نشانی نیست کریمان هرچه که دارند را وقف گدا کردند نگو اینجا چرا صحن و سرای آنچنانی نیست به اجبار عده ای باب الکرم را روی ما بستند به در مانده نگاه میزبان و میهمانی نیست مدینه شهر پیغمبر بگو تو لااقل با ما چرا روی سرخورشیدها پس سایبانی نیست؟ نه سینه زن نه یک دسته نه حتی یک حسینیه همه آماده اشکند اما روضه خوانی نیست به یاد چادرخاکی بقیع امروز خاکی شد وحالا زائرش جز مادری قامت کمانی نیست همان مادر که آمد کوچه و باقد خم برگشت بلایی برسرش آمد که آثارش نهانی نیست چنان سیلی برویش زد که حوریه زمین افتاد صدا زد که حسن درزانویم دیگر توانی نیست پوریا _هاشمی (اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در 20 تیر 95) @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آمدم باز درِ میکده ات گریه کنان تشنه ام، تشنه ی دیدار، سبویی برسان اینطرف آنطرفم جان رقیه نکشان بنده ات را به سر سفره ی زهرا بنشان خواهشاً اشک دوچشمان مرا جاری کن کار از کار گذشته است، خدا کاری کن سینه ام وادی طور است و پُر از نور جلی است تازه فهمیده ام این گریه، چه خیر العملی است دامنِ رحمتِ تو هم ابدی، هم ازلی است بنده ی سینه زنت، دست به دامان علی است به سرم سایه ی ایوان و امان نجف است دل من تنگ علی، تنگ اذان نجف است من به هم ریخته ام کاش که درهم بخری گذری هم که بیایم تو زمن می گذری در شب اول قبرم، ز تو دارم اثری آمدم تا که مرا پیش حسینت ببری من خجالت زده تو شدم آبم نکنی جلوی چشم علمدار، خرابم نکنی آمدم تا که فقط دل بسپارم به حسین بگذارید بیفتد سر و کارم به حسین باز افتاده همه کوله و بارم به حسین تک و تنهام، کس و کار ندارم به حسین شب جمعه است دلم دور و بر کرببلاست حسرت پیر غلامت، سفر کرببلاست آن لبِ تشنه که می خواند دعا ریخت به هم ته گودال، سری با نوک پا ریخت به هم مادری گفت حسین و همه جا ریخت به هم خیمه ها ریخت به هم، کرببلا ریخت به هم کهنه ی پیرهنی داشت و صیاد کشید سر ناموسِ حسین بن علی داد کشید @babollharam
به مناسبت هشتم شوال زیاد شعر نگفتیم در رثای بقیع زیاد پر نگشودیم در هوای بقیع چه روضه ها که نخواندند روضه خوان هامان چه گریه ها که نکردیم پا به پای بقیع همیشه هشتم هر ماه روضه می گیریم به یاد هشتم شوال و ماجرای بقیع هنوز مادر عباس روضه می خواند تنیده در نفس باد روضه های بقیع و شاعری که دلش را به دست باران داد نوشت غربت بی انتها به جای بقیع نوشت پیکر زهرا میان این خاک است کجاست مرقد زهرا بگو کجای بقیع خدا کند که بیاید همان که می سازد (چهار گنبد فیروزه ای برای بقیع) @babollharam
1_4431540159.mp3
10.8M
امام حسن علیه السلام یه حرم برا تو ساختم مثلا توی خیالم گوشه ی صحن عقیقت خدایی چه خوبه حالم مثلا رو گنبد تو دسته دسته یا کریمه من شدم خادم صحنت این مدل نوکریمه یه روزی آقا،میایم ایشالا میون صحنی،به اسم زهرا می خونیم با هم،همه نوکرها قربون کبوترای حرمت امام حسن قربون اون همه لطف و کرمت امام حسن شما رو رها کنم کجا برم امام حسن نمی تونم دیگه کربلا برم امام حسن آقا جان امام حسن ... مثلا فاطمیه است و حرمت شده سیاه پوش روضه خونا همه جمعن پیچیده صدای چاووش مثلا فاطمیه است و تو حرم روضه ی مادر صدای گریه بلنده حرف کوچه شد و اون در یقین دارم که،یه روزی آخر میایم ایشالا،به اذن حیدر میگیریم روضه، برای مادر بمیرم برات با اون دل حزین امام حسن مادرت جلو چشات خورده زمین امام حسن آقا جان امام حسن ... @babollharam
مثنوی سالروزِ تخریبِ قبورِ ائمه‌یِ بقیع و امام حسن علیه السلام خاکهایِ حرمت سرمه‌یِ چشمِ عرش است شهپرِ روح‌الامین در حرمِ تو فرش است تو امامِ دلِ اربابِ شهیدِ مایی یاحسن روزِ قیامت تو اُمیدِ مایی من و دل کَندن از این عشقِ خدایی ؟! هرگز رو به کَس غیرِ تو کردم به گدایی ؟! هرگز من به نان و نمکِ سفره‌ات عادت دارم با غلامیِ حرم حکمِ سعادت دارم حرمِ خاکیِ تو جنّةُ‌الاعلایِ من است ضربانِ دلِ عشّاق حسن یاحسن است روضه‌یِ غربت و تخریبِ حرم آبم کرد غصّه‌یِ گل‌پسرِ فاطمه بی‌تابم کرد نَه چراغی نَه رِواقی نَه زیارتنامه زندگیِ حسنِ فاطمه شد غم‌نامه‌ گرد وُ خاکی‌تر از این صحن وُ سرایِ غم نیست جز امیرِ کرم اینجا اَحدی مَحرم نیست خاطراتِ غمِ کوچه مانده در خاطرِ او نیست جز مادرِ غم‌دیده کسی زائرِ او خاکِ صحن و خاکِ چادر پیشِ هم جا دارند چشم‌هایِ مادر و چشمِ پسر می‌بارند پسر از غصّه‌یِ یاسی که شده نیلوفر مادر از غصّه‌یِ صحنِ پسرِ پاره‌جگر‌ کاش آقا مَرهمِ زخمِ دلِ تنگ شود صحنِ خاکیِ امامِ مجتبی سنگ شود جایِ روضه در بقیعِ غمِ زهرا خالی‌ست مجلسِ یاحسن است و جایِ ‌آقا خالی‌ست @babollharam
شبیه این زمین درآسمانها آسمانی نیست ندارد وسعتی اما به وسع او جهانی نیست بجای گنبد و گلدسته کفترها نما دارند نشانی ساختند آخر که مانندش نشانی نیست کریمان هرچه که دارند را وقف گدا کردند نگو اینجا چرا صحن و سرای آنچنانی نیست به اجبار عده ای باب الکرم را روی ما بستند به در مانده نگاه میزبان و میهمانی نیست مدینه شهر پیغمبر بگو تو لااقل با ما چرا روی سرخورشیدها پس سایبانی نیست؟ نه سینه زن نه یک دسته نه حتی یک حسینیه همه آماده اشکند اما روضه خوانی نیست به یاد چادرخاکی بقیع امروز خاکی شد وحالا زائرش جز مادری قامت کمانی نیست همان مادر که آمد کوچه و باقد خم برگشت بلایی برسرش آمد که آثارش نهانی نیست چنان سیلی برویش زد که حوریه زمین افتاد صدا زد که حسن درزانویم دیگر توانی نیست پوریا _هاشمی (اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در 20 تیر 95) @babollharam
«روزی رسد که صحنِ حسن‌ را بنا کنیم در زیرِ قُبِّه اش همه با هم دعا کنیم» . یک گنبدِ بزرگ برای چهار قبر برپا چو گنبدِ حرمِ سامرا کنیم شکلِ مناره های حرم را موافقی مثلِ مناره هایِ قشنگِ رضا کنیم؟ بالای قبرِ حضرتِ اُمّ‌البنین فقط شایسته است «خانه‌ی سقّا» به پا کنیم یک پنجره برای حرم جور می کنیم اَمْراضِ لاعلاج در آن جا دوا کنیم چون مُنْتـهای جود و سخا و کرامت است انبوهِ زائرانْ همه حاجت‌روا کنیم چون مسجدالنّبی به موازاتِ بابِ بَدْر بابُ‌الجَمَل برای حرم رو‌به‌را کنیم ذکرِ کتیبه های حرمْ یا‌محمّد و زهرا، حسین، حیدر و یامجتبی کنیم . از بابِ قاسمش به حرم می رویم تا إذنِ دُخول خوانده و او را صدا کنیم هر سال و ماه و هفته زِ تقویم‌هایمان روزِ زیارتیِ حسن را جدا کنیم هر کس بخوانَد آیه ی «اِکْمالِ عشق» را با یک برات راهیِ کرب و بلا کنیم @babollharam
عمریست به شیعیان حسادت دارند بدجور به یکدگر شباهت دارند از کوچه و از بقیع دانستم که اینها به خراب کردن عادت دارند از اینهمه خوب در جهان خوب تری مرغوب تری اگر که مخروب تری تاکور شود هر آنکه نتواند دید بی گنبد و بی ضریح محبوب تری اینها که همیشه جنگ را باخته اند تخریب کنند گوئیا ساخته اند زود است که بشنویم درشهر رسول بین الحرمین راه انداخته‌اند از آنهمه خاک انتخابت کردند پس منشاء اینهمه ثوابت کردند گاهی سبب خیر، عدو خواهد شد آباد شدی چونکه خرابت کردند @babollharam
ای اهل دل را جنّه الاعلا مدینه باز آمدم آغوش خود بگشا مدینه آغوش بگشا کز رضا باشد سلامم بر تربت گمگشتۀ زهرا مدینه آغوش بگشا تا ز باب جبرئیلت آیم حضور خواجۀ اسری مدینه آغوش بگشا تا کنم با چشم گریان گمگشتۀ سادات را پیدا مدینه آغوش بگشا تا کنار قبر زهرا گریم به یاد گریۀ مولا مدینه آغوش بگشا تا پر پرواز گیرم گردم به دور قُبّه الخضرا مدینه آغوش بگشا تا کنم تشییع در شب با شیر حق تابوت زهرا را مدینه آغوش بگشا تا به دیوار بقیعت صورت گذارم با تن تنها مدینه آغوش بگشا تا بسوزم در بقیعت. چون شمع سوزان در دل شب‌ها مدینه آغوش بگشا تا کنار چار قبرت از اشگ گردد دیده ام دریا مدینه آغوش بگشا تا ستون توبه ات را گیرم به بر با گریه و نجوا مدینه آغوش بگشا تا به قبر حمزه گریم بر غربت انسیّه الحورا مدینه آغوش بگشا تا بگریم در دل شب مثل علی در دامن صحرا مدینه آغوش بگشا و بگو از خانۀ وحی دود از چه رو شد بر فلک بالا مدینه آغوش بگشا و بگو حامّی حیدر افتاد پشت در چرا از پا مدینه «میثم» سؤالی دارد از تو پاسخش ده زهرا کجا و سیلی اعدا مدینه؟ @ babollharam
در جهان، هم شأن و همتائی کجا دارد بقیع؟ چون که یک جا، چار محبوب خدا دارد بقیع نور چشمان رسول و پور دل بند بتول صادق و سجاد و باقر، مجتبی دارد بقیع خلق شد عالم ز یُمن خلقت آل عبا یک تن از پنج تن آل عبا دارد بقیع همدم دل دادگان و محرم محراب راز هست زین العابدین، بنگر چه‌ها دارد بقیع حاصل آیات قرآن، باقرِ علم رسول وارث فضل و کمال انبیا دارد بقیع صادق آل محمّد، ناشر احکام حق دین و دانش را، رئیس و پیشوا دارد بقیع در نظر آید، زمین بر چرخ سنگینی کند بس که خاکش گوهر سنگین بها دارد بقیع گر چه تاریک است، در ظاهر ندارد یک چراغ همچو ایوانِ نجف نور و صفا دارد بقیع راز‌ها گوید به گوش شب در این جا کهکشان رمز‌ها از خلقت ارض و سما دارد بقیع سایه‌ها نجوا کنان بر مدفن این چارتن کرده شب گیسو پریشان یا عزا دارد بقیع؟ سر به دیوارش زند هر کس از این جا بگذرد در سکوتش ناله‌ها و گریه‌ها دارد بقیع چار معصومند و دورند از حریم جدّشان شِکوه‌ها از دشمنانِ مصطفی دارد بقیع آن دو غاصب در جوار مدفن پاک رسول دور از او جسم امامان را چرا دارد بقیع؟‌ می‌کند محکوم، ظالم را به هر دور زمان گفته‌ها با زائران آشنا دارد بقیع بشنو از این قبر‌ها بانگ انا المظلوم را تا که مهدی باز آید، این ندا دارد بقیع تا شود ثابت که نور حق نمی‌گردد خموش گر چه ویران شد، جلال کبریا دارد بقیع نالهٔ امّ البنین با اشک زهرا همدم است در غبارِ غم، جمال کربلا دارد بقیع چون (حسان) این جا بود، شب ها، مسیر فاطمه تا که نامحرم نیاید، انزوا دارد بقیع @babollharam
🏴بند اول خونه ی،خدا سیه پوشه/مدینه،دلش پره خونه کربلا،بارشه بارونه/برای بقیع۲ سامرا،حالش دگرگونه/کاظمین،خیلی پریشونه مادرم،فاطمه گریونه/برای بقیع۲ واویلا،نداره حرم براش بمیرم واویلا،برای روز و شباش بمیرم واویلا،برای کبوتراش بمیرم الهی که روزی بیاد بسازیم اونجا یه حرم چهار تا گنبد و ضریح برای شاهان کرم اَرْضُ البَقیٖعُ لَنٰا... 🏴بند دوم بمیرم،شبیه زندونه/ناله ی،دلش چه محزونه دلیل،دل پریشونه/مزار بقیع۲ تربتش،همیشه گلگونه/دریغ از،یک نم بارونه کویره،ولی گلستونه/مزار بقیع۲ واویلا،خیلی غریبه نداره زائر فرقش با،حرما اینه نداره حائر میسوزه،دلی که میشه اونجا مسافر منتظریم روزی بیاد با مدد شاهه کرم شبیه مشهد بسازیم واسه بقیعم یه حرم اَرْضُ البَقیٖعُ لَنٰا... 🏴بند سوم شیعه از،سعودی بیزاره/منتظر،به مقدم یاره/ایشالله،همسفر یاره/میره تا بقیع۲ صاحبم،مهدی عزاداره/از چشاش،خونه که میباره/زائر،مزار دلداره/میره تا بقیع۲ واویلا،میره آقا سررو خاک میذاره میباره،شبیه یه ابره که میباره میخونه،عمو حسنم حرم نداره الهی اون روز برسه با فرج صاحبمون ضریح زیبای حسن رو ببینیم ما هممون اَرْضُ البَقیٖعُ لَنٰا... 🎤بانوای زیبا و دلنشین کربلایی جواد مقدم
در جهان، هم شأن و همتائی کجا دارد بقیع؟ چون که یک جا، چار محبوب خدا دارد بقیع نور چشمان رسول و پور دل بند بتول صادق و سجاد و باقر، مجتبی دارد بقیع خلق شد عالم ز یُمن خلقت آل عبا یک تن از پنج تن آل عبا دارد بقیع همدم دل دادگان و محرم محراب راز هست زین العابدین، بنگر چه‌ها دارد بقیع حاصل آیات قرآن، باقرِ علم رسول وارث فضل و کمال انبیا دارد بقیع صادق آل محمّد، ناشر احکام حق دین و دانش را، رئیس و پیشوا دارد بقیع در نظر آید، زمین بر چرخ سنگینی کند بس که خاکش گوهر سنگین بها دارد بقیع گر چه تاریک است، در ظاهر ندارد یک چراغ همچو ایوانِ نجف نور و صفا دارد بقیع راز‌ها گوید به گوش شب در این جا کهکشان رمز‌ها از خلقت ارض و سما دارد بقیع سایه‌ها نجوا کنان بر مدفن این چارتن کرده شب گیسو پریشان یا عزا دارد بقیع؟ سر به دیوارش زند هر کس از این جا بگذرد در سکوتش ناله‌ها و گریه‌ها دارد بقیع چار معصومند و دورند از حریم جدّشان شِکوه‌ها از دشمنانِ مصطفی دارد بقیع آن دو غاصب در جوار مدفن پاک رسول دور از او جسم امامان را چرا دارد بقیع؟‌ می‌کند محکوم، ظالم را به هر دور زمان گفته‌ها با زائران آشنا دارد بقیع بشنو از این قبر‌ها بانگ انا المظلوم را تا که مهدی باز آید، این ندا دارد بقیع تا شود ثابت که نور حق نمی‌گردد خموش گر چه ویران شد، جلال کبریا دارد بقیع نالهٔ امّ البنین با اشک زهرا همدم است در غبارِ غم، جمال کربلا دارد بقیع چون (حسان) این جا بود، شب ها، مسیر فاطمه تا که نامحرم نیاید، انزوا دارد بقیع @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخر میاد یه روز بقیع لشگر حیدر میسازه گنبد و ضریح برای مادر میسازه بین الحرمین توی مدینه. از حرم فاطمه(س) تاصحن پیمبر صحن امام حسن (ع)ببین میشه چه غوغا وقتی کبوتر میزنه دور حرم پر ایشاالله باشیم ببینیم حرم رو روزی داریم میشوریم با چشم و گلاب قمصر از شاهرود @babollharam
🍂دل پر خون چشم گریون 🍂باز داره بارون میباره 🍂شب سرده، پر درده 🍂که آقام حرم نداره 🍂آرزوم نقش بر آب شد 🍂دلم از غصه کباب شد 🍂الهی خونم خراب شه 🍂حالا که بقیع خراب شد 🍂بوی کوچه، باز میپیچه 🍂میون شهر مدینه 🍂باز رسیده قد خمیده 🍂مادری بازم حزینه 🍂آسمون زغم سپند شد 🍂وقتی رام توکوچه بندشد 🍂به روی صورت مادر 🍂دست نامردی بلند شد 🍁امون ای دل ...امون ای دل... ⬅️حالا که دلت آماده شد حالا که دلت مدینه ای شد.. اجازه بدید بیشتر از مدینه و بقیع براتون بخونم میخوام از غریت مدینه برات بگم.. سالروز تخریب ائمه بقیعه اونایی که مدینه رو دیدن، بهتر حرفمو میفهمند و می سوزند.. ⏺اینجا دیار عشق و مستی و جنون است ⏺اینجا دل هر عاشقی دریای خون است ⏺اینجا هوای چشم ها ابریست ابری ⏺اینجا ندارد شیعه از خود هیچ صبری ♻️(امروز باید بیشتر بسوزی...ناله داری یا نه...) ⏺این قبرهایی که ویران و خراب است ⏺نه قبر، قلب ماست زیر آفتاب است ⏺تاریک دلها نور را باور نکردند ⏺شرم از رسول و حضرت داور نکردند (اما این دو بیت میسوزونه آدمو...) ⏺می سوزد از غم شیعه تا فردای محشر ⏺این قبر بابا باشد و کو قبر دختر ⏺کفرو نفاق و کینه را ترکیب کردند ⏺طاق و رواق و بقعه را تخریب کردند ⏺ای بشکند دستی که دستان ولی الله را بست ⏺ای بشکند پایی که پهلوی خدا را بشکست ✅میگفت تو حرم امام رضا دیدم یه مرد غریبی خیلی گریه میکنه.. رفتم جلو سلام کردم.. گفتم چی شده..مشکلی پیش اومده..دیدم بلند تر گریه کرد کفت نه..من اهل عربستانم..به من گفتن امام رضا ع خیلی غریبه..ولی تا حرم امام رضا رو دیدم..این سیل جمعیت...گنبد و بارگاه باصفا رو دیدم.. میخوام بگم امام رضا ع ..شما غریب نیستی آقا جان..اگه میخوای غریب ببینی..بیا بریم مدینه تو قبرستان بقیع... 🔆منصفانه بده انصاف غریب الغربا کیست 🔆آنکه در خاک وطن خفته و زوار ندارد ♻️این اولین بار نیست...یه روزی هم قبر امام حسینو خراب کردند... یه روزی هم حرم امام هادی و حرم امام عسکری رو خراب کردند..اما به کوری چشم دشمنا شیعه ها با صفاتر ساختند.. اما فقط،یه بیت بگم صدای نالت بره مدینه... (روضه ام همین باشه و ببینمت مدینه) اما داغ دل شیعه اینجاست...که قبر مادرمون زهرا هنوز مخفیه... ⚜مدینه رفتم و آتش بجانم ⚜ندادی قبر زهرا را نشانم ⬅️اونایی که مدینه رفتین...هر چقدر چشم انداختین بگین ببینم آیا قبر یه دونه دختر پیغمبرو دیدید یا نه.. ☑️هر کجا نشستی ..ان شاالله آقامون صاحب الزمان بیاد.. قبر گمشده مادرشو نشونمون بده...با همه وجود سه مرتبه صدا بزن یا زهرا..... @babollharam