اشعارامیرالمومنین.ع.
شورلطمه زنی جدید..
شبهای قدر...4
_________________________
بنداول...
تاتوی سینه.عشق تو دارم
جزتوبه کسی.کاری ندارم
تاتوی سینه.نفس بمونه
.گدای کوی .علی میمونه
/علی.یاحیدر. ۲
__________________________
بند دوم...
یه عمره هستم.غلام خونت
تویی لیلاو منم مجنونت
مادرباعشق.توشیرم میداد
یه باره عشقت.تو دلم افتاد
یاعلی حیدر...۲
___________________________
بندسوم...
مثل توآقا.توی عالم نیست
هرکی نخوادت.آقا آدم نیست
یه عمره حیدر.که آشناتم
تواربابی و.منم گداتم
یاعلی حیدر...۲
____________________________
بندچهارم
وهابیا رو.بایدکه دک کرد
به حلال زادگیشونم شک کرد
یاعلی حیدر...۲
📕شعروسبک...
_آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
اشعارامیرالمومنین.ع.
شور لطمه زنی....
شبهای قدر...3
_________________________
بنداول...
آسمون بی ستاره.دل عاشق بیقراره
گریه کن آسمون امشب.دل عاشقاچه زاره
/نمک هستی.فقط آقامه
اسم یاحیدرنوره چشمامه
یاعلی مولا...۴
__________________________
بند دوم...
میباره اشگه دوچشمام.واسه بی کسی حیدر
افتاده میون محراب.همه ی هست پیمبر
/مددی حیدر.ای شه محشر
برزمین فتاد صاحب منبر
یاعلی مولا...
___________________________
بندسوم...
این آقاشیرحنینه.این امیره عالمینه
همه ی عالم میدونه.این امیرالمومنینه
/محرم رازی.دلبره نازی
شاه بخشنده.بنده نوازی
/یاعلی مولا.
____________________________
بندچهارم
دوره محراب پرازخون.ملائك گرم طوفند
مثل جبرییل ملائك.همگی دراعتکافند
/ناطق قرآن.خالق ایمان
یاعلی هستی.توشیریزدان
/یاعلی مولا.. ۴
📕شعروسبک...
_آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
.
اشعارامیرالمومنین.ع.
تک واحد.....
شبهای قدر...2
_________________________
بنداول...
ای ماه عالمتاب من.ای در کم نایاب من
منم اسیره نام تو.ای حضرت ارباب من
/حیدرمدد..۲
__________________________
بند دوم...
من عبد درباره توام.همیشه آواره توام
گدای هرنیمه شبم.بیچاره وزاره توام
/حیدرمدد...۲
___________________________
بندسوم...
میزنه نبض قلب من.باهرنوای توعلی
شارگمو میدم آقا.عمری برای توعلی
______________________
بندچهارم.....
فاطمه کرده تا ابد.این نوکره زاروصدا
چونکه شدم من عاشق و.گدای کوی مرتضا
حیدرمدد...۲
📕شعروسبک...
_آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
.
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
💠 اشعار #شب_قدر
💠 #شهادت_حضرت_علی ع
شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود
فریاد بیصدا، غم دل بود و آه بود
دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او
صبح سفید همچو دل شب سیاه بود
دانی چرا جبین علی را شکافتند؟
زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود
خونش نصیب دامن محراب کوفه شد
آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود
یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید
اشک شبش به غربت روزش گواه بود
دستش برای مردم دنیا نمک نداشت
عدلش به چشم بینگهان اشتباه بود
همصحبتی نداشت که در نیمههای شب
حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود
مولا پس از شهادت زهرا غریب شد
زهرا نه یار او که بر او یک سپاه بود
وقتی که از محاسن او میچکید خون
عباس را به صورت بابا نگاه بود
«میثم!» هزار حیف که پوشیده شد ز خون
رویی که بهر گمشدگان شمع راه بود
استاد سازگار
https://eitaa.com/babollharam
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
#فُزْتُ_وَ_رَبٌِ_الْکَعْبه
فلک امشب نسیمی سرد دارد
زمین از غصه رنگ زرد دارد
بیا ای دل بنالیم و بگرییم
هوای کوفه بوی درد دارد
خدایا این جماعت خودپرستند
به روی دین و قرآن دیده بستند
پس از بشکستن پهلوی زهرا
سر مظلوم عالم را شکستند
ز خون محراب را گلپوش کردند
جهان را با غمی همدوش کردند
چه تاریک است دل ها ای دریغا
چراغ عشق را خاموش کردند
#سید_هاشم_وفایی
https://eitaa.com/babollharam
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
امشب شب قدر و به لب اقرار دارم من
از معصیت ها یک دل بیمار دارم من
پرونده ای آلوده از کردار دارم من
در پیشگاه حضرت استغفار دارم من
از بنده ای گمراه، امشب دستگیری کن
آقا به اشک چشم زینب دستگیری کن
پایین گرفتم پیش تو روی سیاهم را
گم کرده بودم در کویر خشک راهم را
شرمنده ام تکرار کردم اشتباهم را
چشم انتظارم، پرده پوشی کن گناهم را
این شرمساری حاصل یک عمر عصیان است
ارحمنی ای رب کریم، حالم پریشان است
از هر که امشب آمده غم بیشتر دارم
زیرا شب قدر است و اشکی مختصر دارم
گرد و غبار معصیت را روی سر دارم
از کارهایم من خودم بهتر خبر دارم
اندازه ی یک عمر از من معصیت دیدی
لب وا نکرده، هر چه کردم را تو بخشیدی
این بزم را با مغفرت امشب مجلل کن
فعل بدِ من را به خوبی ها مبدل کن
کار مرا هم دست اربابم محول کن
روز قیامت لحظه ای من را معطل کن
شاید بیاید آنکه باید از نجف آید
بهر شفاعت باز شاه لوکشف آید
من را ببخشا جان آن آقا که مظلوم است
آن شیر مردی که ز حق خویش محروم است
دلتنگیِ زهرا ز رویش آه، معلوم است
یک امشبی که میهمان ام کلثوم است...
...گاهی خدا را زیر لب تنها صدا میزد
گاهی میان اشک، زهرا را صدا میزد
https://eitaa.com/babollharam
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
💠 به مناسبت شب ضربت خوردن علی(ع)..
💠 شب نوزدهم ماه رمضان حضرت میهمان دخترش ام کلثوم بود..
وداع بابا و دختر
بابا چه خوشحالم که امشب پیش مایی
خانه گرفته از وجود تو صفایی
منت نهادی بر سرم ای جان دختر
بین اشک شوقم را توای وجه خدایی
بابا چرا پس میزنی این کاسه ی شیر
میل نمک جانا دوباره می نمایی
بابا چرا چشمان تو گشته پر از اشک
برآسمان هردم بیندازی نگاهی
آتش مزن بابا به جان دختر خود
مهمان من کمتر بزن حرف جدایی
ای کاش صبحی در پی این شب نباشد
ای کاش این شب را نباشد انتهایی
بابای توکردی تازه داغ مادرم را
امشب چرا اینقدر یادش می نمایی
شب رفت وصبح ناگوار دختر آمد
صبح سحر آمد برایش چون بلایی
بابای اوحیدر به مسجد رفت ودختر
پشت سر اوریخت آب ازاشکهایی
آه ازدمی که فرق مولا غرق خون شد
فزت ورب الکعبه ازاو شد ندایی
آه ازنهاد عالم ودختر برآمد
شدکوفه از این واقعه غرق عزایی
شعر:اسماعیل تقوایی
https://eitaa.com/babollharam
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
💠 اشعار #شب_قدر
💠 #شهادت_حضرت_علی ع
شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود
فریاد بیصدا، غم دل بود و آه بود
دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او
صبح سفید همچو دل شب سیاه بود
دانی چرا جبین علی را شکافتند؟
زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود
خونش نصیب دامن محراب کوفه شد
آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود
یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید
اشک شبش به غربت روزش گواه بود
دستش برای مردم دنیا نمک نداشت
عدلش به چشم بینگهان اشتباه بود
همصحبتی نداشت که در نیمههای شب
حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود
مولا پس از شهادت زهرا غریب شد
زهرا نه یار او که بر او یک سپاه بود
وقتی که از محاسن او میچکید خون
عباس را به صورت بابا نگاه بود
«میثم!» هزار حیف که پوشیده شد ز خون
رویی که بهر گمشدگان شمع راه بود
استاد سازگار
https://eitaa.com/babollharam