eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
45 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
ای دوست به درگهت مراد آوردم از دست ستم ها به تو داد آوردم نام تو جواد است و خدای تو جواد امید به لطف دو جواد آوردم شاعر: استاد
غریب تر از مجتبی غریبِ زهرا تو صدای  ناله‌ی  اَمَن یُجیبِ زهرا تو بمیرم از غمت آقا کسی نداری که غریب تر از مجتبی کسی نداری که چقدر غرقِ عرق  غرقِ درد  تب داری میانِ سُرفه جگرپاره رویِ لب داری به دادِ تو نرسیدند تا صدا نزنی کسی نبود کنارت که دست و پا نزنی صدای بال و پَرِ بسته از قفس نرسد صدا نزن که صدایت به هیچکس نرسد صدا نزن که نفسهات مختصر نشوند صدای هلهله‌ها تا که بیشتر نشوند صدای هلهله آمد رضا رضا نکنی که دست و پا بزنی و خدا خدا نکنی صدا نزن که به دَف می‌زنند در پَسِ در جوابِ دادِ تو کَف  می‌زنند در پَسِ در نگو  جوان رضا تشنه‌ای که آبی نیست بیا نگو جگرت سوخت که جوابی نیست  عجیب زهر بدی بود شعله بر پاکرد تمامیِ جگرت را  که اِرباًاِربا کرد  کسی نگفت که آبی دهان خشکش را کسی نگفت که رحمی زبانِ خشکش را به پُشت حُجره کنیزان و همسرش اینجاست  کسی نگفت نخندید مادرش اینجاست میان حجره پَرَت را کسی نمی‌گیرد عزیزِ تشنه سرت را کسی نمی‌گیرد  غریب‌تر از مجتبی  نه بستری داری نه گِرد خویش برادر نه خواهر داری برادری که  به قربان پیکر تو رَوَد نه خواهری که رسد زود همسر تو رَوَد نه گریه‌کُن که پی‌ات سر به دشت بگذارد نه خواهری که برای تو طشت بگذارد میان خنده و دشنام بردنت آقا کِشان کِشان به رویِ بام بردنت آقا کنار خشکْ لبت ، کاسه های آب اُفتاد کشان کشان بدنت زیر آفتاب  اُفتاد کشیده‌اند زِ پا  با سرت چه بد خوردی میان راه بگو  چندتا لگد خوردی؟ به روی بام ولی مثل اینکه پامالی به روی بام ولی نه میانِ گودالی ولی به سویِ تو  خیره  نگاهِ دختر نیست به روی جسم تو جز سایه‌ی کبوتر نیست هزارشُکر که جسمِ تو نامرتب نیست  هزارشُکر که بر بام ، جای مَرکب نیست شاعر:
نسیمِ عشقِ عطرآگینِ بابا حسرتِ جانت ربوده از کفَت صبر و قرار از جانِ جانانت درونِ حجره در خونت به خود از درد می پیچی برونِ حجره پاکوبان و دست افشان و خندانت سیاهی می رود چشمت به زردی چهره ی ماهت که خونابِ جگر را شسته اشکِ چشمِ گریانت نمیدانیم با آن زن چگونه عمر سر کردی نمک از سفره ات خورد و شکست امّا نمکدانت زنی که باید آرامِ دلِ غمدیده ات باشد ولی با زهرِ کین انداخت آتش در گلستانت پدر در جنتِ طوس و پسر در غربتِ بغداد نداری محرمی دستی کشد بر زخمِ پنهانت به آتش می کشد دل را دمادم آهِ جانسوزت به گوشِ جان چو می آید صدای صوتِ قرآنت دلم امشب ز داغت بی نهایت روضه میخواهد تو غرقِ زهرِ جانکاه و من امّا دردِ هجرانت از آن وقتی که زهرِ کین به جانت کارگر گشته به سمتِ مشهدِ بابا تو بستی پلکِ چشمانت دریغا! در کنارِ تو نبوده یار و غمخواری به گوشت می رسد هر دم فقط شادیِ عدوانت اَباالهادی! تو هم ای کاش چون اکبر به بالینت پدر می زد گلِ بوسه بر آن زخمِ فراوانت غریب و بی کس و تنها میانِ حجره می نالی نپرسیده کسی آخر از احوالِ پریشانت به یادِ کربلا جانت یقیناً مثلِ زهرا سوخت صدای درد می آید چنان از بیت الاحزانت خدا را شکر باز آقا! تو را غسل و کفن کردند چو جدت زیرِ سُمِ کین، نداده کس به جولانت دِگر اکبر به خاک و خون دِگر اصغر در آغوشت رقیه در پیِ راست نرفته شامِ ویرانت اگر مثلِ حسن جدت تو را هم زهرِ کین دادند ندیده لااقل خواهر که خون پُر گشته دامانت علی موسیَ الرضا آقا! تویی صاحب عزا امشب که شورِ روضه بر پا گشت از سمتِ خراسانت به روزِ حشر چون دلها همه در بُهت و حیرانند ببخشا عاشقانت را از آن دریای احسانت! 🕊اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج🕊
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌺💫🌺🍃 💫❤️🕊 🌺🕊💫 🍃 ((‍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ )) این ساقی کوثر امیر المومنین است🌸🕊 که ساق دوشش حضرت روح الامین است🕊🌼 اوج کمال و عشق احمد نور خاتم🕊🌺 لمس وجود فاطمه معراج حیدر گرمای دست مرتضی جنات کوثر🕊🌸 او زیر چشمی شوهر خود را نظر کرد 🕊🌼 با یک نظر قلب علی زیر و زبر کرد این عشق اوج عشق معنای حضور است🕊🌸 نور علی نور است امشب غرق نور است🕊🌼 🌺🕊🌼🕊🌸🕊🌺🕊🌼🕊🌸.🌺 🌺💫🌸💫🌼💫🌺💫🌸💫🌼💫 🌸به علی فاتح خیبر صلوات ✨به علی شافع محشر صلوات 🌸به علی همسر والای بتول ✨به علی ساقی کوثر صلوات 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸 💫🌸💫🌺💫🌼💫🌺💫🌸💫  جشن پیوندِ دو ، لاله مصطفی ، بر همه عالمین تهنیت باد آسمان گلفشان ، بشنو از حوریان ، مِدحَتِ این دو را با دلِ شاد میخوانم از وصلِ دو دلبر از کوثر و ساقیِ کوثر یا فاطمه یا علی مولا...   *خنده جلوه گر از ، طلعتِ قدسی و ، روی حق مَنظرِ اهل بیت است ماهِ ذی الحجه و ، موسم وصلتِ ، پدر و مادرِ اهل بیت است میخوانم با شوق و چشم تر ، از کوثر و ساقیِ کوثر یا فاطمه یا علی مولا... ✨✨✨✨✨✨✨  ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ حقّ پیغمبر و ، حضرتِ فاطمه ، حقِّ آل نبی ، حقّ حیدر ای خدای احد کن ز رحمت مدد نسل شیعه شود صد برابر عنایت کن تا که خاص و عام باشیم یار مکتب اسلام یا فاطمه یا علی مولا ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
❖ بزن کف مرتضی داماد گشته بزن کف قلب زهرا شاد گشته 👏👏👏 بزن کف در قدوم ماه داماد بزن لبخند تا حق را کنی شاد 👏👏👏 چنین داماد را باشد عروسی که هستی آیدش بر پای بوسی 👏👏👏 عروسی دختر ختم رسولان عروسی مصطفی را راحت جان 👏👏👏 عروسی مریم و هاجر کنیزش عروسی کو خدا دارد عزیزش 👏👏👏 عروسی هستی هستی فدایش عروسی خلق داماد از برایش 👏👏👏 چه دامادی که فخر کائنات است چه دامادی خداوند ثبات است 👏👏👏 چه دامادی سراپا فخر و عزت چه دامادی خدای عشق و غیرت 👏👏👏 چه دامادی محمد ساق دوشش ملائک هم غلام حلقه گوشش 👏👏👏 🌹 حلول ماه ذی الحجه و سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه ( س) مبارک باد 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹سبک :همای سعادت رو شونه ی مولاست 🌹سالروز ازدواج حضرت علی وحضرت فاطمه 🌹مداح : محمد حسین پویانفر 💫💫💫💫💫💫💫 (((همای سعادت رو شونه ی مولاست)2 ستاره بریزید (عروسیه زهراست)2)))2 چه گلبارون شده سماوات و زمین (شب دامادیه امیرالمؤمنین) 2 (ترانه ی همه عالم یا علی یا زهرا)2 (تپش تپش توی قلبم یا علی یا زهرا) 2 (برای پیمبر شده شب رویا) 2 خدا میگه تبریک به حیدر و زهرا 💫💫💫💫💫💫💫 ملیکة السما امیر مومنان چقدر این دوتا (به هم دیگه میان)2 (بهونه ی همه خلقت یا علی یا زهرا)2 (نوشته سر در جنت یا علی یا زهرا)2 (ترانه ی همه عالم یا علی یا زهرا) 2 (تپش تپش میگه قلبم یا علی یا زهرا)2 (شده شب مهتاب دلم شده بی تاب) 2 بگین همه تبریک (به مادر ارباب) 2 ایشالله تا ابد بمونیم ماهمه به زیر سایه ی (علی و فاطمه) 2 (دم خدایی عیسی یا علی یا مولا) 2 (نوشته رو ید موسی یا علی یا زهرا) 2 (همای سعادت رو شونه ی مولاست)2 ستاره بریزید (عروسیه زهراست 💫💫💫💫💫💫💫 چه گلبارون شده سماوات و زمین شب دامادیه امیرالمؤمنین (((ترانه ی همه عالم یا علی یا زهرا (تپش تپش میگه قلبم یا علی یا زهرا) 2))3 علی علی علی علی علی علی علی 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
4_6007848941394069914.mp3
1.27M
🌹سبک :همای سعادت رو شونه ی مولاست 🌹سالروز ازدواج حضرت علی وحضرت فاطمه 🎤مداح :محمد حسین پویانفر @ewwmajmamolodi
بسم‌الله الرحمن الرحیم چون خدا خلقت صدیقه کبری میکرد صورت عصمت خود را متجلا میکرد تا علی آیت عظمی نبود بی همتا ذات حق خلقت صدیقه کبری میکرد ازدواج علی و فاطمه با آن برکات چشمه ای بود که پیوند دو دریا میکرد رازی از اعظم اسماء و صفات خود را با یکایک صفت فاطمه معنا میکرد ذات زهرا به امم نیست کسی مانندش نور زهرا ز رسل حل معما میکرد مصحف او که امامان همه را در بر بود رازهایی است که روح القدس انشاء میکرد فضۀ خادمه اش مرتبۀ مریم داشت قنبر خانۀ او کار مسیحا میکرد در حضورش همه هستی به رکوع آمده اند فخر از سجدۀ او حی تعالی میکرد ز چه عالم نشود مجری فرمودۀ او کآنچه میخواست خدا فاطمه اجرا میکرد اول خاتمۀ هر سفری پیغمبر عزم دیدار حرمخانۀ زهرا میکرد باز میشد درِ جنات خدا بر رویش تا درِ خانه به روی پدرش وا میکرد مرتضی چشم خدا بود خدا را می دید هر زمان بر رخ زهراش تماشا میکرد ** گر نمیرفت برون حضرت حوا ز بهشت اندر آن تا به ابد سیر چو حورا میکرد بیش از این قدر که از همسری آدم داشت نیست معلوم دگر مرتبه پیدا میکرد لیک از آن روز که جبریل امین در بر عرش مدحت فاطمه تقریر به حوا میکرد گندمی خورده و آمد به جهان چون در دل خواهش مادری حضرت زهرا میکرد ترک اولی اگر این فایده را در بر داشت کاش آدم همه دم ترک ز اولی میکرد توبه اش تا که نیامیخت به نام زهرا بود بی فایده هر چند خدایا میکرد خوشترین لحظۀ ایام "مؤید" آن بود که مدیح علی و فاطمه انشاء میکرد ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم ‌الله الرحمن الرحیم آسمانی است دلا وصلتِ زهرا وعلی سر فرود آر به شخصیتِ زهرا وعلی مدحِ معصومه ومعصوم، بپرس از معصوم که کنند آگهت از عصمتِ زهرا وعلی ای دلِ تشنه، بخوان سوره ی کوثر که شوی مست فیض از قدحِ رحمت زهرا وعلی به چنین مرد وزنی عالمیان پا بوس اند انحصاری است بلی خلقتِ زهرا وعلی چه جلالی چه شکوهی چه قیامت زوجی دو ستون اند به دین، قامتِ زهرا وعلی ازدواجی است بحق منشأ خیر و برکات دل به هم دادگی و الفتِ زهرا وعلی موسم اولِ ذیحجه، مبارک بادا وصلت شمس وقمر، وصلتِ زهرا وعلی خطبه ی عقد خدا خواند و رسول امضا داد جاودان شد سندِ شوکتِ زهرا وعلی بنگر آن زندگیِ ساده و پر رونق را بوسه زن بر حرمِ حرمتِ زهرا وعلی چیست مهریه ی زهرا که چو جبریل شنید گفت طوبا به عبودیتِ زهرا وعلی از خدا قول شفاعت بگرفتند آن روز شد رضا الله سببِ بهجتِ زهرا وعلی قدرِ دریا نشناسد بخدا جز دریا وسعِ دریاست بلی وسعتِ زهرا وعلی کفّو زهراست علی، کفّو علی هم زهرا توچه داری خبر از عزتِ زهرا وعلی مصطفی دستِ دو دریا چو به همدیگر داد واجب آمد همه را بیعتِ زهرا وعلی از درِ سوخته و مسجد کوفه پیداست اهتزاز علمِ نهضتِ زهرا وعلی زینبین و حَسنین اُسوه ی عشق وشرف اند نامشان معتبر از همت زهرا وعلی کربلا پایگه دولتِ ثارالله است شهدا سینه زنِ هیئتِ زهرا وعلی تو "کلامی" ز مدینه به نجف خواهی رفت باش روزی برسد دعوتِ زهرا وعلی ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم صدای هلهله ای عاشقانه می آید صدای پای تغزل، ترانه می آید بهشت خنده کنان، این میانه می آید خدا به شوق در این آستانه می آید حدیث وصل دو دریا عجب شنیدنی است عروسی علی و فاطمه چه دیدنی است از این به بعد، دو عاشق کنار هم هستند تجلّی هم و آیینه دار هم هستند به روی سفره ی خود نان بیار هم هستند چو کوه پشت هم و دوستدار هم هستند دوباره پوزه ی شیطان شکست، شکر خدا عروسی علی و فاطمه است، شکر خدا از این وصال مبارک خدا هدف دارد چقدر حضرت خاتم به دل شعف دارد دلم هوای ضریح شه نجف دارد عروسی علی و فاطمه است، کف دارد به بزم عشق همه عاشقانه دف بزنید برای خاطر داماد باز کف بزنید کنار سفره ی عقد، این عروس گل سیما زکیّه، طاهره، انسیّه، فاطمه، زهرا نشسته اذن "بلی" تا بگیرد از بابا پدر اجازه گرفت از خدای جلّ علا بساط خطبه از این اذن تا فراهم شد علی به فاطمه اش تا همیشه محرم شد بگیر دامن پر برکت پیمبر را بپاش بر سر امّت، گلاب قمصر را گره زدند به هم عادیات و کوثر را کشانده اند به دنیا بهشت و محشر را از این وصال غدیر از گزند ایمن شد نوشته اند که تکلیف شیعه روشن شد نوشته اند که شیعه نشانه ای دارد شراب کوثریِ جاودانه ای دارد کبوتری شده و آشیانه ای دارد برای گریه و شادی بهانه ای دارد تمام عمر دلم زیر دین می آید از این وصال مقدّس حسین می آید سخن ز عشق که باشد، شراب شیرین است برای تشنه ی عشق آفتاب شیرین است کنار یار خوشی و عذاب شیرین است سلام های بدون جواب شیرین است اگر که فاطمه باشد کنار شیر خدا زمان فتنه شود ذوالفقار شیر خدا زمان فتنه قمر در محاق می افتد تبر به جان درختان باغ می افتد میان امّت احمد نفاق می افتد و آن دوشنبه ی شوم اتّفاق می افتد که درب خانه ی زهرا شکسته می شود و دو دست حیدر کرار بسته می شود و خدا کند که نبینی قیامتی را که کنار خانه ی حیدر جماعتی را که شکسته اند دری را، نه ساحتی را که شکست ضربه آن درب، قامتی را که پس از سه ماه علی نیمه شب، غریبانه به دست قبر سپردش، عجب غریبانه ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم امشب شب ساغر زدن با ساقی کوثر شده امشب عروس آسمان خاک در حیدر شده امشب علی محو رخ صدیقه اطهر شده امشب به بیت فاطمه غلمان ثنا گستر شده امشب شب آمرزش خلق از سوی داور شده زیرا امیر المومنین داماد پیغمبر شده جن و بشر و حور و ملک گویند امشب با علی دامادیت ، دامادیت ، بادا مبارک یا علی مهر و مه اینجا اختری ، گردون هلالی میکند یا آسمان با اختران بذل لئالی می کند دل در سرای فاطمه سیر خیالی میکند طوطی جان در بزم او شیرین مقالی می کند روح الامین مداحی مولی الموالی میکند حور و ملک را با دمش حالی به حالی میکند ریزد چو باران از سما آیات رحمت بر زمین در مجلس دامادی مولا امیر المومنین جبریل نازل از سما گردیده بر فخر بشر آورده پیغام از خدا کی بهترین پیغامبر ما از ازل این عقد را بستیم در لوح قدر تو در زمین این خطبه را انشاد کن بار دگر گیتی ز انجم پر شد با وصل این شمس و قمر او مادر است و این بود بر یازده مولا پدر این وصل ، وصل کوثر و ساقی کوثر میشود این عقد ، عقد حیدر و زهرای اطهر میشود وصل دو دریا حاصلش دولولوی مرجان شود کز هر دو تا شام ابد روشن چراغ جان شود بر پای آن در راه این جان جهان قربان شود او دین ز صلحش زنده و این کشته قرآن شود مرجان حسن کز حسن او جان مشعل تابان شود لولو حسین است و از او دل شعله سوزان شود مرجان که دیده آنچنان لولو که دیده اینچنین آدم گدای کوی او عالم فدای روی این ای فاطمه بنت اسد ناموس حی ذوالمنن امشب عروس خویش را بنگر کنار بوالحسن بر روی حیدر خنده کن بر دست زهرا بوسه زن بنشین و بنشانش ببر مانند جان خویشتن گردیده در بیت الولاماه رخش پرتو فکن گوش خدا یعنی علی تا بشنود از او سخن تهلیل گو ، تقدیس کن تسبیح خوان دل باخته در سر به شوق فاطمه شوری دگر انداخته امشب خدیجه در جنان لبخند دیگر می زند روحش بشوق دیدن داماد خود پر می زند در خانه شیر خدا با مصطفی سر می زند گه بوسه بر دست علی ساقی کوثر می زند گه خنده بر ماه رخ زهرای اطهر می زند گاهی تبسم بر گل روی پیمبر می زند ارواح پاک انبیا دور سرای فاطمه خوانند از بهر علی مدح و ثنای فاطمه آدم ستاده بر در بیت امیر المومنین خواند ثنای فاطمه با نوح شیخ المرسلین خنجر بکف دارد خلیل ان شاهد شور آفرین تا از ذبیحش شر برد در مقدم آن نازنین استاده موسی روی پا افتاده عیسی بر زمین داود مداحی کند با نغمه های دل نشین یوسف به حسن دلربا خدمتگذاری می کند یعقوب با ذکر علی شب زنده داری می کند می خواست تا آید عروس آن شب به بیت شوهرش پر شد ز افواج ملک هم ایمنش هم ایسرش جبریل از پیشش رود و میکال از پشت سرش پا در رکاب ناقه و جا در دل پیغمبرش رضوان شده جاروب کش با زلف خود در معبرش سبحانه سبحانه خالی است جای مادرش حیدر به شوق مقدمش دل بیقراری می کند استاده در پشت در و لحظه شماری می کند بگرفت دست مرتضی تا پرده از رخسار او نقش تبسم شد عیان از لعل گوهر بار او یار دو عالم را ببین گردیده زهرا یار او غم خوار عالم را نگر شد فاطمه غم خوار او افکنده چشمی جانب بیت و در و دیوار او یاد آمد از حرق در و از قصه ایثار او گردید دور مرتضی آهسته گفتا با علی من آمدم تا جان خود سازم فدایت یا علی در حجله بنهادند پا آن دخت عم این ابن عم آن روح از سر تا بپا این جان از سر تا قدم آن وحی را خیر تاکلام این بیت را صاحب حرم بنهاد دست هر دو را ختم رسل در دست هم گفتا بزهرا کاین علی شوی تو باشد دخترم گر او شود از تو رضا راضیست حی ذوالکرم پس با علی گفتا علی انسیه الحور است این سر خدا ، روح نبی ناموس تو زهراست این امشب امانت میدهم من بر تو جان خویش را بگذاشتم در دست تو روح و روان خویش را روح و روان خویش ر ا تاب و توان خویش را پاینده میبینم د راو ، نام و نشان خویش را در دامن او یافتم من دودمان خویش را چون جان نگهدای علی ، جان جهان خویش را هرکس بیازارد و را خسته دل زار مرا آنکس که آزارد مرا آزرده دادار مرا ای بوده پیش از پیشتر ناموس داور فاطمه ای مدحت از سوی خدا تطهیر و کوثر فاطمه ای دست بوست مصطفی ای کفو حیدر فاطمه ای زینب کبری تو را پاکیزه دختر فاطمه ای بر حسین بن علی آزاده مادر فاطمه ای یازده فرزند تو بر خلق رهبر فاطمه در شام قدر وصل تو روشن دل عالم شده مدح تو ذکر علی شیرینی "میثم " شده! خیلی جَوونه ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
. بسم ربّ العشق ، عشق بین زهرا و علی بسم ربّ العشق ، عشق بین زهرا و علی بسم ربّ النّور ، نور عین زهرا و علی این یکی تفسیر کوثر ، مادر هر دو جهان آن یکی ساقی کوثر ، حضرت شاه شهان این یکی خیرالنسا ، ناموس حیِّ سرمد است آن یکی زایشگهش کعبه ، وصیّ احمد است این یکی زهرای اطهر ، دخت ام المومنین آن یکی حبل المتین ، یعسوب دین ، عین الیقین علت خلق جهانند این دو فرد بی نظیر حیدر کرار و زهرا ، این دو انسان کبیر چشم یک دنیا شده حیران و سرگردانشان جمله ی جانها فدای لؤلؤ و مرجانشان این یکی نامش حسن نام آور جنگ جمل آن یکی نامش حسین است آن شهید بی مَثَل نور می بارد از افلاک و زمین رنگین شده در جهان غوغا شده عرش خدا زرین شده در مدینه عطر بی پایان عنبر آمده بابت تبریک بر بیت پیمبر آمده ازدواج این دو خورشید جهان فرخنده باد یا علی یا فاطمه ! پیوندتان فرخنده باد 🔸شاعر: __________________________ 🔹
بسم ‌الله الرحمن الرحیم شاعر: یادم نمیرود که در آن عصرِ پر غبار آمد بسوی خیمه ی ما اسب بی سوار دیدم که عمه های حزینم به سوز و آه اطرافِ ذوالجناح گرفتند، ناله دار اما چه ذوالجناح، که با زینِ واژه گون چون ابر میگریست در آن بِین، زار زار میخواست پشتِ خیمه رود، جان دهد، ز داغ اما چو دید پرسشِ طفلانِ بی قرار ناچار بازگشت به گودالِ قتلگاه پس در پی اَش زنان و عزیزان، نقابدار ای وایِ من، خدا نکند قسمتِ کسی دیدیم آنچه را که ندیده ست روزگار از روی تلِ زینبه، پیشِ دیده بود... تا انتهای حفره ی گودال، تارِ تار شمشیر و نیزه بود که میخورد بر حسین بارانِ تیر و سنگ، ز هر سویِ کارزار والشمرُ جالسُن، چه بگویم که پیشِ ما بر نیزه راسِ جدِّ غریبم شد آشکار آنشب چها گذشت،،،بماند برای بعد تازه به روز بعد، شد اسلام داغدار دشمن که عمه های مرا در طناب بست بدجور مادرم به جنان گشت اشکبار عمداً عبور داد، حرم را ز کشته ها تا اشکِ تازه گیرد از این جمعِ سوگوار مردانمان که کشته و بی سر، روی زمین زنهایمان، اسیرِ سپاهی تباهکار تا آن زمان، حرم به اسیری نرفته بود آل علی، به ناقه ی عریان، حجاب دار باور کنید عمه ام از کربلا به بعد تا شام و کوفه، پیر شد از غصه، شرمسار در شهرِ شام بود، که بابای من ز شرم میگفت: کاش زنده نبودم در این دیار یادم نمیرود که به بزم حرامیان عمه گریست، از طمعِ چشمِ نابکار با اینهمه غریبی و تحقیر و داغ و درد دشمن شکست خورد و حرم شد پر افتخار با خطبه های پر ز طنینَش قیام کرد پیروز شد صبوری عمه، شکوه بار تنها وصیتم به شما حفظ روضه هاست تا آن زمان که میرسد از راه تک سوار ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چه تفاوت بکند ناله کند یا نکند که دل سوخته را ناله مداوا نکند چه تفاوت بکند پا بکشد یا نکشد کاش می‌شد خودش اینقدر تقلا نکند زهر اینبار چه دارد متورم شده است زهر با این تن بیمار مدارا نکند این جوانی که کنار پدر اُفتاده زمین چه کند گریه اگر بر سرِ بابا نکند اینهمه جایِ جراحات برای شام است زهر هرچند که سخت است چنین تا نکند نَفَس آخر و با روضه‌ی ویرانه گریست نشد او یاد غمِ عمه‌ی خود را نکند یادش اُفتاد که هم بازیِ او می‌اُفتاد سنگ رحمی به سرِ دخترِ نوپا نکند گفت دستم... سرِ زنجیر به دستش بستند پس از آن شِکوه‌ای از آبله‌ی پا نکند کاش می‌شد که سرِ بام کسی ننشیند یا اگر رفت فقط شعله مهیا نکند یاکه رَقّاصه‌شان موقعِ هُل دادنمان خنده بر گریه‌ی ذریّه‌ی زهرا نکند چادر عمه پناهش شد و نالید : سرم... چه کنم تا که مرا زجر تماشا نکند .... زنِ غساله چه فهمید که می‌گفت به خود بهتر این است که این مقنعه را وا نکند ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ روضه دارِ منا توئی آقا شاهدِ کربلا توئی آقا پیش تو مادرت زمین خورده نوه‌ی مجتبی توئی آقا همره عمه آمدی گودال راویِ ماجرا توئی آقا آنکه دیده گروه گروه زدند سنگ و چوب و عصا توئی آقا آنکه دیده به زیرِ چکمه ی شمر شاه ، زد دست و پا توئی آقا آنکه دیده تمام قرآن شد با لگد جا به جا توئی آقا آنکه دیده ضریح مویِ حسین دستِ یک بی حیا توئی آقا آنکه دیده سرِ عزیزِ خدا رفت بر نیزه ها توئی آقا بعد از آن شاهدِ هجومِ سپاه سویِ آل عبا توئی آقا آنکه همراه قافله رفته سویِ شامِ بلا توئی آقا سخت بر تو گذشت آن ساعات بد شکستند حرمت سادات اوج بی غیرتی نشان دادند سنگ در دست این وآن دادند اول شهر عنان مرکب را دست یک مشت بد دهان دادند جای عرضِ سلام ، پیرو جوان ناسزاها به کاروان دادند رأسِ جدت به زیرِ پا افتاد بسکه سر نیزه را تکان دادند دستِ سادات بر سرِ بازار صدقه تکه های نان دادند سرِ هر کوچه با سرِ انگشت دخترِ فاطمه نشان دادند بوسه گاهِ رسول خاتم را به دمِ چوبِ خیزران دادند ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
باید که تو را حضرت منان بنویسد در حد قلم نیست که قرآن بنویسد هر دست گدایی که به سوی تو دراز است مفهوم قنوتی است که در بین نماز است سمت حرم توست دلم باز روانه «ای تیر غمت را دل عشاق نشانه» ایوان دلم خاک، طلایی بده مولا قدری به من خسته بهایی بده مولا آن چیست که در حج و طواف است...؟نشانه است «مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه است» تکفیر نما عقربه ی قبله نمارا چون اوست که سمت تو نشان داده خدا را احمد(ص) به خدا غیر علی(ع) یار نمی خواست پیغمبر ما همسفر غار نمی خواست رفتند به بیراهه و خوردند به بن بست «تا بوده علی(ع) بوده و تا هست علی(ع) هست» بر اسب سوار است قیامت شده بر پا دشمن به فرار است ازین حالت مول ا شمشیر کشیده است که لشگر بگشاید باید برود یک تنه خیبر بگشاید «یا قادر» و «یا قاهر» و «یا فاتح» و «یا هو» این جرأت و این هیبت و این قدرت بازو... مخصوص علی(ع) هست علی(ع) شیر خداوند آن یکه جوانمرد به تعبیر خداوند... ...از ترس ز دستان عدویش سپر افتاد «با خشم علی(ع) هرکه در افتاد ور افتاد» احمد(ص) زند آیا نفسی غیر علی(ع)...؟نه بالا برود دست کسی غیر علی(ع)...؟ته «من کنتُ» که بر حیدر کرار (ع)رسیده است حقّ است و سرانجام به حقدار رسیده است مجید تال ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
علی کیست ، ذوالفَضلِ وَالاِمتنان علی کیست ، ذوالحِکمةِ وَالبَیان علی کیست ،آیینة ذوالجلال علی کیست ،ذوالرَأفةِ و اَلامان علی کیست ،گو : اَحسنُ الخالقین به او نام داده چنین ، مستعان علی کیست ، معنای توحیدِ محض علی کیست ،مسجودِ روح و روان علی کیست ،اَسماءِ حُسنای حق علی کیست ،الله را ترجمان علی کیست ،از « وَجهُ رَبِک » بپرس همه فانی اَند و علی جاودان علی کیست ،دانای لوح و قلم علی کیست ،اَسرارِ گَنجِ نهان علی کیست ،فرماندهِ اَنبیاء علی کیست ،با اَنبیا همزبان علی کیست ،عبد خدای کریم علی کیست ،سلطان جان و جهان علی کیست ،کعبه ،علی کیست ،رُکن علی کیست ،زمزم ،صفا، سَعی ،هان... علی کیست،صوت رسای خدا علی کیست ،رازِ مگویِ زبان علی کیست ، آن خِلقتِ بی نظیر که هرگز نگُنجد به وصف و بیان علی کیست ذکرِ کُلونِ بهشت علی کیست ،سرمایة جَنَتان علی کیست ،حج و جهاد و زکات علی کیست ،احکام دین را نشان علی کیست ،همتای زهرا علیست علی کیست ،بر مصطفی روح و جان علی کیست ،سالار خُم غدیر علی کیست ،رهبر به پیر و جوان علی کیست ،آقای هر مُتَقی علی کیست ،مولای ما مؤمنان علی کیست ،خورشید دستِ نبی ستون زمین ،لنگرِآسمان علی کیست ،میزان اعمالِ ما علی ، آن قسیمِ جحیم و جنان علی کیست ،رمز حیات و ممات علی کیست ،سِرِ صَلات و اَذان علی کیست ،آنکه به اَمرِ خداست به یک شب چهل جا عیان، همزمان علی کیست ،دل رحم ،با دوستان علی کیست ،دل سخت، با دشمنان علی کیست ،مَرد قنوتِ سحر علی کیست ،محراب را ارمغان علی کیست ،بخشنده ، وقت رکوع علی کیست ،در سجده ، فارغ ز جان علی کیست ،گریان ز اشک یتیم علی کیست ،الحق کسِ بی کسان علی کیست ،پشت و پناه ضعیف علی کیست ،حامیِ مستضعفان علی کیست ،آن سفره دارِ فلک بحق ، عالمی را علی میزبان علی صاحبِ سفرة مجتباست کریمانِ عالم بر او میهمان علی کیست ،بابای زینب ،حسین حسن، اُمِ کلثوم ، ما شیعیان علی کیست ،شیر خدا و رسول علی کیست ،سرمایة کُن فَکان علی کیست ،خشم خدا در عِقاب علی کیست ،چشم خدا در عَیان علی کیست ،خیبر شکن، بت شکن علی کیست ،بر مصطفی جانفِشان علی کیست ، هشیارِ صَفِین ها علی کیست ، بیدار در نهروان علی کیست ،فیروزِ جنگ جَمل علی کیست ،درپیری اَش پهلوان علی کیست ،شایستة ذوالفقار ولی بی سپر،بی زِره، بی کمان علی کیست ،مظلوم،تنها، غریب علی کیست ،با چاهها همزبان علی کیست ،هر کس که پرسد بگو: علی را تو در شقشقیه بخوان علی کیست ،آرامش)ِ فاطمه علی کیست ،همدردِ یارِ جوان علی کیست ،با دستِ بسته صبور علی کیست ،پیروزِ هر امتحان علی دست بسته نگردد ولی برای خدا می شود آنچنان علی را اگر میشناسی دلا خودت را مُریدِ مَرامش بدان علی بر همه بی پناهان ، پناه علی بر سرِ بی کسان ، سایبان علی نَه فقط هست بابای ما علی دین ما هست و ایمانمان و تا حوض کوثر علی ، راهبَر علی ساغر و ساقی و ساربان علی کیست ،بابای ارباب ما علی کیست ،مولای صاحب زمان رسد انتقام غدیرِ علی به دستانِ آن رهبرِ اِنس و جان و مهدی ، مسیرِ علی میرود امامت همین و ولایت همان ولیِ زمان را که دریافتی همان بیعت است و همین آرمان و آنان که پَرپَر در این رَه شدند همه کربلایی ، همه قهرمان محمود ژولیده ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بهتر از این حرم پناهی نیست از نجف تا بهشت راهی نیست به بلندای آسمان سوگند مثلِ این قرصِ ماه، ماهی نیست در تمامِ سطورِ این دفتر شک نکن نقطه‌ی سیاهی نیست برو در راهِ مستقیمی که هیچ‌کس بر سرِ دوراهی نیست آی مردم! برای پیغمبر مثلِ او هیچ تکیه‌گاهی نیست این که خوابیده جای پیغمبر خودِ طاهاست، اشتباهی نیست فاطمه اولین مدافعِ اوست پس دگر در پیِ سپاهی نیست عادل حسین قربان ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
حیدری هستم و این از وَجَناتم پیداست عَلَوی بودن من از حَسَناتم پیداست همه جا سینه سپر می کنم و می گویم ... شیعه ی حیدری ام ، از صَلَواتم پیداست مثل یک دفتر شعرم که پُرم از مَدحت اسم تو در همه جای صفحاتم پیداست نام تو روی لبم اصل عبادت باشد دائم الذکر توام ، از جملاتم پیداست آنقَدَر خَم شده ام پیش ضریحِ ذکرت ... مثل تسبیح ، ستون فقراتم پیداست از همان روز ولادت شده ام پابستت قِدمت نوکری ام از سَنَواتم پیداست من وَبالت شدم و وصله ی ناجور توام لطف و آقایی تو ، از زحماتم پیداست گر قبولم نکنی ... پیش خدا مردودم بدیِ وضع من از این نُمَراتم پیداست آخرش هم تو مرا در حَرمت خواهی برد بین دستان شما ، برگِ بَراتم پیداست می چکم روی زمینِ حرمت ، می بارم دور صحنت به طوافم ... قطراتم پیداست در بهشتِ علوی ام ، به بهشتم چه نیاز از همین جا که من اَستم ، درجاتم پیداست آخَرُالاَمر ، میایی به سرِ بالینم و بِوالله ، که این از سَکَراتم پیداست رضا قاسمی ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
من از این وضع پریشان نگرانم به خدا از فراوانی نسیان نگرانم به خدا پر کشیدند سحر همسفرانم، حالا مانده ام خسته، هراسان... نگرانم به خدا بی قراری من از حال خرابم پیداست چه کنم با دلِ حیران؟ نگرانم به خدا تو بگو وسعت این فاصله ها را چه کنم؟ ای گرفتار بیابان! نگرانم به خدا ندبه و ناله ی من سود نبخشید... بیا کور شد دیده ی گریان، نگرانم به خدا همه جا بوی فساد و همه جا رنگ گناه از غریبی شهیدان نگرانم به خدا کوچه پس کوچه ی این شهر دگر ایمن نیست از سر و وضع خیابان نگرانم به خدا هرکه را می نگری دین خودش را دارد! آه ای مجری قرآن نگرانم به خدا پسر شیر خدا! شیعه کشی باب شده باز با دستِ مسلمان! نگرانم به خدا *** خواهری لحظه آخر به برادر میگفت: بی تو ای سرو خرامان نگرانم به خدا پیرهن خواستنت لرزه به جانم انداخت! به کجا راحتیِ جان؟ نگرانم به خدا پدرم گفت: به کوفه گذرت میافتد... من از آن کوفه ی ویران نگرانم به خدا ای دعای سحر عمه ی سادات بیا خم شد از غم کمر عمه ی سادات بیا مجتبی روشن روان
آه بساطم به غیرِ آه ندارد کاش بیایی به سرم راه ندارد قطره‌ای از اشکِ تو کافیست ببینیم روشنیِ خیمه‌یِ ما ماه ندارد شیعه به‌ دنبالِ لطف توست کجایی شیعه به ‌غیر از تو تکیه‌گاه ندارد ما همه جمعیم در این روضه نشستیم خصم نگوید علی سپاه ندارد من که خودم را فروختم به پشیزی هیچ‌کس اینقدر اشتباه ندارد حرف زیاد است ولی مثلِ دوتا بیت هیچ گدا نامه‌ای به شاه ندارد گرچه سیه رو شدم ، غلام تو هستم خواجه مگر بنده‌ی سیاه ندارد؟ شُکر خدا را که در پناه حسینیم عالم از این خوبتر پناه ندارد روی دو دستش گرفت رو به همه زد آب دهیدش اگر ، گناه ندارد رو به همه زد ولی هِلهله کردند گفت که لب میزند سلاح ندارد خشک شده شیر ، آب هم که نیامد حال ، رباب است و غیرِ آه ندارد حسن لطفی ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
ای قلب داغ دیدهٔ عالم بیا بیا صاحب عزای ماه محرم بیا بیا خیمه به خیمه، روضه شدم‌ در فراق تو ای همنشین گریهٔ نم‌نم بیا بیا اشک فراق، شور شعور آفرین بود شیرین شود ز فیض تو زمزم بیا بیا شد شامل دعای تو هر کس به روضه ها بهر فرج دعا کند هر دم بیا بیا در خیمه ای که روضه عباس شد به پا من با امید قول تو ماندم بیا بیا ما نوکریم، خوب و‌ بد از هم سوا نکن ما را ببر به علقمه درهم بیا بیا * افتاد سرو علقمه و گفت یا اخا نه مشک مانده است و نه پرچم بیا بیا گر مشک تیر خورده صدا زد نرو نرو اما گرفته است حرم، دم بیا بیا چشم و دو دست و فرق سرش، وای مادرم طوبای من گسسته شد از هم بیا بیا سعید نسیمی ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
‍ عاشورا شور عاشور شاه سلام علیک آقا سلام علیک ماه سلام علیک مولا سلام علیک گفت: ای گروه هر که ندارد هوای ما سر گیرد و برون رود از کربلای ما شاه سلام علیک آقا سلام علیک ماه سلام علیک مولا سلام علیک در دلم بود شوم عاشق بین الحرمین پدرم بود مصمم که ادا سازم دِین مادرا حس مرا گفت: که ای نور دو عین هر دری بسته شود جز در پر فیض حسین این در کعبه عشق است که باز است هنوز شاه سلام علیک آقا سلام علیک ماه سلام علیک مولا سلام علیک @majmaozakerine شاعر : حاج امیر عباسی