eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
نگاه کردن اشک تو خواهرم سخت است صبور باش که این حرف آخرم سخت است دگر زمان جدایی شده، دعایم کن سفر بدون تو ای یار و یاورم سخت است برو برای اسارت دگر مهیّا شو که شام و کوفه برای تو خواهرم سخت است نه قاسمی، نه علی اکبری، نه عباسی غریب ماندن زنهای این حرم سخت است تویی و جان رقیّه، که بعد من سیلی برای دخترک ناز پرورم سخت است بگو رباب حلالم کند که می دانم به نیزه، دیدن لبخند اصغرم سخت است به زیر حنجره ام بوسه می زنی، امّا بدان، بریدن این سر ز پیکرم سخت است خدا به داد دلت می رسد، که در بر شمر به قتلگاه، تماشای مادرم سخت است **** ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
  بگذارید نگاهی به سویش بندازم لااقل چادر خود را به رویش بندازم   محمد جواد شیرازی   *******************   اشعار روز 11 محرم – سید پوریا هاشمی   نبریدم! پسر مادرم اینجا مانده پنج تن یک تنه بر دامن زهرا مانده    هیچ کس نیست که بالای سرش گریه کند مونس بی کسی من تک و تنها مانده    کاش میشد که لباسی برسانم به تنش آبروی همه عریان روى صحرا مانده    بین یک گونی کهنه سر او را بردند ته گودال ولی پیکر او جا مانده   ساربان داد مزن ما کس و کاری داریم ساربان راه مرو همسفر ما مانده    چند باری شده گم کرده ام او را اصلاً بس که از دور تنش مثل معما مانده    باز چشمش به که افتاد که غش کرد رباب؟ بازهم آمده این حرمله ى وا مانده   برسانید خبر را به علمدار حرم چادر زینب تو زیر لگدها مانده   ناقه زانو زده تا اینکه سوارش بشوم چشم من سمت علی اکبرم اما مانده   سید پوریا هاشمی  
اشعار شام غریبان امام حسین(ع) – محمد جواد شیرازی   آمده موسم تنهایی و حیران شده ام دادم از دست تو را، سخت پریشان شده ام رفتی و بعد تو من پاره گریبان شده ام نظری کن چقدر بی سر و سامان شده ام   چشم بد بعد تو دنبال من افتاد حسین خواهرت را نکند بُرده ای از یاد حسین؟!   چند مرکب پیِ من پشت سرم تاخته اند عده ای چشم به سوی حرم انداخته اند این طرف روی تنت کوه سنان ساخته اند سنگ دل ها سرفرصت به تو پرداخته اند   یک نفر هستم و از چند طرف درگیرم به خود فاطمه سوگند که بی تقصیرم   رکن من بودی و از رکن و اساس افتادم کعب نی خوردم و عشق تو نرفت از یادم " زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم" گم شده بین شلوغی سخن و فریادم   شاهدی داد زدم... گریه کنان می گفتم با صدایی که گرفته سویشان می گفتم:   جوشن مانده به روی بدنش را نبرید سخت جا رفته... عقیق یمنش را نبرید با سر نیزه توان سخنش را نبرید هرچه بردید ولی پیرهنش را نبرید   بگذارید نگاهی به سویش بندازم لااقل چادر خود را به رویش بندازم   محمد جواد شیرازی  
  به روی دامن من تا به صبح مهمان باش که میزبان تو امروز طَشتِ زَر دارد   حسن لطفی   *******************   اشعار شام غریبان – روضه تنور خولی – محمد امین سبکبار   وقتی به روی نیزه سرت می‌شود بلند آه از نهاد دور و برت می‌شود بلند   زینب مقابل سر تو می‌خورد زمین گرچه دوباره پشت سرت می‌شود بلند   افتاده بال زخمی تو زیر پا ولی در دست باد سرخ پرت می‌شود بلند   این گوش تیز نیزه صدای تو را شنید از چه صدای مختصرت می‌شود بلند   کم‌کم ز چشم اهل حرم دور می‌شوی کم‌کم که دود در نظرت می‌شود بلند   این جای زخم داغ جگر گوشه‌ات علی‌ست خون دلی که از جگرت می‌شود بلند   در آسمان علقمه خورشید کربلا دارد به پای تو قمرت می‌شود بلند   کنج تنور یاد مناجات دیشبی در سجده هستی و سحرت می‌شود بلند   محمد امین سبکبار
 لطفی   نشسته مادری و دست بر کمر دارد کمک کنید در از این تنور بردارد   هنوز آه کشیدن برایِ او سخت است هنوز پهلویِ او درد مختصر دارد   چکید اشکی و آمد صدایی و فهمید تنورِ سرد کمی خاکِ شعله ور دارد   کشید شانه ای و گفت شانه هم مادر برای زُلفِ گره خورده دردسر دارد   تو را به معجر خود پاک میکنم اما چقدر کُنجِ لبت لخته یِ جگر دارد   هنوز جای تَرَکهای تشنگی پیداست هنوز رویِ لبت زخمهای تر دارد   از این به بعد گلویت نمیچکد از نی به بند آمدنش شعله هم اثر دارد   به روی دامن من تا به صبح مهمان باش که میزبان تو امروز طَشتِ زَر دارد   حسن لطفی  
آنقدر تشنه ماند كه آب از سرش گذشت با چكمه يك نفر ز روي پيكرش گذشت   وقتي برادرم به زمين خورد اي خدا افتادم و سرم به زمين خورد اي خدا   ناله زدم كه اي پسر مادرم بيا هفتاد و دومين تلفات حرم بيا   پاشو بيا حسين كه دارند ميرسند از دور چند اسب سوارند ميرسند   اصلاً چرا غم علي اكبر تو را نكشت؟ تير آنقدر زدند شدي مثل خارپشت   از هولِ جايزه چقدر دستپاچه بود سر را بريد و جاي سرت خنجرش گذاشت   حامد خاکی
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ حال دل خیلی خرابه، کار دل ناله و آهه شب پنجم محرم، دل ما تو قتلگاهه چقدر تیر چقدر سنگ، چقدر نیزه شکسته روی خاک، تو موجی از خون، یوسف زهرا نشسته دل من ترسیدی انگار، که نمیری توی گودال نمی بینی مگه آقات، چقدر زده پر و بال اون کیه میره تو گودال، گمونم یه نوجونه مثه بچه شیر می مونه، وقتی که رجز می خونه میگه من هنوز نمردم، که عمومو دوره کردید سی هزار گرگ دور یک شیر، به خدا خیلی نامردید از امامش مثه مادر، تو بلا دفع خطر کرد جلوی طوفان شمشیر، لاله دستشو سپر کرد توی خون داره می خنده، عمو جون دیدی که مردم اگه تو خیمه می موندم، جون عمه دق می کردم خدارو شکر نمی مونم، تو غروب قتل و غارت مثه بابام نمی بینم، سوی ناموسم جسارت خدا رو شکر نمی بینم، دست عمه رو می بندن پای نیزه ی ابالفضل، به اسیری مون می خندن ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شب پنجم که می رسد از راه روضه را غرق آه باید خواند از یتیم حسن که می گوییم روضه ی قتلگاه باید خواند روز آخر نیامده است اما روضه رفته است داخل گودال مثل مرغی که بال او کنده است حسنی زاده می زند پر و بال لحظۀ آخر است و این میدان گرچه مردِ نَبَرد می خواهد حسنی زاده ! کاش می ماندی بعد از این ، خیمه مَرد می خواهد حیف از آن دست، حیف از آن بازو دست خود را به تیغ نسپاری پیش زینب بمان که بعد عمو علم و مشک را تو برداری ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
غزل مناجات روی من و تو حضرت زهرا حساب کرد مارا برای بزم عزا انتخاب کرد باز این چه شورش است که در خلق عالم است نام حسین بار دگر انقلاب کرد دلشوره داشتم که نبینم محرمش یکسال این فراق دلم را عذاب کرد توبه شکسته ها همه گویند یاحسین «ربُّ الحسین» هرچه دعا مستجاب کرد از کودکی حسینیه دار محرممیم این روسیاه را خودش عالیجناب کرد هرکس که ذره ذره به پای حسین سوخت اورا خدا به وصل خودش کامیاب کرد گریه غبار سینه ی من داده شستشو این قلب خاک خورده چنان دُرّ ناب کرد تفسیر دستگیریه او از رسول ترک کار هزار منبرو صد ها کتاب کرد سینه برهنه ها همه از نسل عابس اند او کربلا طریقهٔ این وصل ؛ باب کرد هرکس شنید ناله ی« حی علی العزا» تا خویش را به روضه رساند شتاب کرد آید به گوش ناله ی محزون فاطمه مادر به نام یک یک مارا خطاب کرد ماه محرم آمد و پیچید بوی سیب صلی علی الحسین و صلی علی الغریب
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین باذنک یا زهرا سلام الله علیها باور نمی کردم که پرچم را ببینم امسال هم ماه محرم را ببینم چه نوکرانی بی صدا رفتند امسال من مانده ام ایام ماتم را ببینم اهل القری آقای مارا دفن کردند می خواستی با چشمم این غم را ببینم قربان یک شب روضه ات دارو ندارم پرپر زدم جان تو این دم را ببینم خرج تمام روضه ها با مادر توست زحمت کشیده فیض اعظم را ببینم ای کاش چشمم وا شود بالای مجلس یک مادری باقامت خم را ببینم همراه مادر آمده از عرش حیدر بااو رسول الله خاتم را ببینم موسی عصا در دست دربان حریمت آن سوی در عیسی بن مریم را ببینم ذکری که عالم را تکان داده حسین است من ایستادم شور عالم را ببینم والله چای روضه مرده زنده کرده اینجا فقط درمان دردم را ببینم از خیمه تا گودال زینب داد می زد سخت است زیر پا امامم را ببینم فریاد زد مادر گمان می کردی یک روز جای حسین این جسم درهم را ببینم
من برای دیدن ماه محرم زنده ام با نسیم روضه ی ارباب عالم زنده ام می دهد دل را جلا این اشک های دیده ام با همین اشک و همین اندوه و ماتم زنده ام "یا حسین" از کودکی ذکر لبانم بوده است از عنایات همین ذکر دمادم زنده ام سالها در بین هیئت نوکری کردم فقط با شمیم دل نواز عطر پرچم زنده ام تا ابد من خادم راه حسین و زیبنم از همان روز ازل با گریه و غم زنده ام ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
شورامام‌حسین‌علیه‌السّلام بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم اوناکه‌ یک‌عُمره‌ هستن آشنای‌ِ با روایات حتماًاین‌حدیث‌ودیدن توی‌کامل‌الزّیارات گفته‌برای‌شیعه خَیرُ الخَلائِق قَالَ اَبُوعَبدِالله جَعفر‌ِ الصّادِق ((خدا وقتی که برای بنده ای خیر بِخواد حُبّ شاه کربلارو به دلش میندازه))* دنیا و آخرت و باهم داره آی رفیق اونکه زندگی‌شو با امام حسین می‌سازه تموم زندگیم مالِ حُسینه دلم همواره دُنبالِ حُسینه به شش ماهه قسم یااهلَ العالَم جوونیم نَذرِ اَطفالِ حُسینه ((حسین جان حسین جان)) ____________________________ شنیدن‌داره بِوَالله دنباله‌ی این روایت خصوصاً برای ماها که هستیم اهل ولایت گفته‌برای‌شیعه صَدرُ الخَلائِق قَالَ اَبُوعَبدِالله جَعفر‌ِ الصّادِق ((خدا وقتی که برای بنده ای بد میخواد بُغض جَدّ ما حسین و تو دلش میندازه))* خَسِر الدُّنیا و الآخره میشه اون که سر راه زائر کربلا سَد می‌سازه جهانِ بی حرم شکل سَرابه دوری از کربلا رنج و عَذابه به‌زوّارالحسین خدمت‌کن آخه تواین راه‌نوکری اصل الثّوابه (حسین جان حسین جان)) __________________________ گریه‌بر غمِ حُسینه بهترین عبادت ما اشک‌روضه‌هاشه والله باعث طهارت ما مادر گریه‌کُنهاست اُمّ اَبیها حدیثه‌که فرمودن حضرت زهرا ((تا همه گریه کُنای پسر تشنه‌ لبم توبهشت‌ پا نذارن منم نمیرم تو بهشت))* تاحواسمون باشه کم‌نذاریم تونوکری بایداین عبارت و روی کتیبه‌ها نوشت نمیگذاریم از این پرچم جداشیم ازاین‌روضه ازاین ماتم جداشیم اگر بند بندِمون از هم جُداشه محاله از حُسین یکدم جُداشیم ((حسین جان حسین جان)) __________________________ محمدقاسمی __________________________ *«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ(علیه السلام) قَالَ: مَنْ أَرَادَ الله بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ الله بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) وَ بُغْضَ زِیَارَتِهِ؛ حضرت امام صادق علیه السلام می‌فرماید:کسی که خداوند خیر او را بخواهد، در قلب او محبّت به امام حسین(علیه السلام) و علاقه به زیارت ایشان را در قلب او قرار می دهد و اگر خداوند بدیِ بنده خود را بخواهد، بغض و کینه امام حسین(علیه السلام) و زیارت ایشان را در دل او قرار می دهد.» *حضرت زهرا علیها السلام فرمودند:  هرگاه گریه کنندگان بر حسینم داخل بهشت شوند، من هم داخل بهشت می‌شوم.   منبع : «اشک حسینی سرمایه شیعه» به نقل از البکاء علی الحسین