🏳سبک سرود و شور میلاد با سرسعادت شهزاده حضرت علی اکبر حسین علیه السلام
#سرود_علی_اکبر_ع
#شور_علی_اکبر_ع
#لیلای_دل_لیلا
🏳بند اول
لیلای دل لیلا،مهتاب عالم آرا (شهزاده علی اکبر)۲
صیاد دل شیدا،آروم قلب بابا (شهزاده علی اکبر)۲
خدا تورو شبیه پیغمبر آفرید،علی علی
از گِل باقی مونده ی حیدر آفرید،علی علی
مثه خودش که اکبره،اکبر آفرید،علی علی
بدر تمام ای عالی مقام
ملک به پات میکنه قیام
قطعا اگه نمیشدی شهید
میشدی امام
شهزاده علی اکبر
🏳بند دوم
میوه ی قلب زهرا،آقا زاده ی آقا (شهزاده علی اکبر)۲
خوش سیما و دل آرا،یوسف آل طه (شهزاده علی اکبر)۲
ای که تویی موذن ظهر کربلا،علی علی
خورده گره به زلف تو دل عاشقا،علی علی
با یه نگات دل میبری از ارباب ما،علی علی
شیر حسین آقا محشری
یک تنه تو مثه لشکری
خوندی رجز انا بن علی
گفتن حیدری
بدر تمام ای عالی مقام
ملک به پات میکنه قیام
قطعا اگه نمیشدی شهید
میشدی امام
شهزاده علی اکبر
۱۴۰۰/۱۲/۲۱
🙏التماس دعای خیر
❤میلاد شهزاده حضرت علی اکبر ع مبارک❤
✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
💠💠
🔶🔸اللهم عجل لولیک الفرج🔸🔶
سبک سرود ولادت
حضرت علی اکبر علیه السلام
#سرود_حضرت_علی_اکبر_ع
#شب_شب_شوره
بند🌹
شب، شب شوره، شب مستیه، شب میلاده
باز، خدا انگار، که به آمنه، پیمبر داده
کیه شبه مصطفی اونکه شبیه حیدره
کیه مجذوب خدا اونکه ز نسل کوثره
کیه فرزند حسین اونکه همون پیمبره
کیه شاگرد حسن اسمش علیه اکبره
من علی اکبریم مست دلبرم
من علی اکبریم کلب حیدرم
من علی اکبریم ذکره رو لبم
من علی اکبریم اینه باورم
📿 یا علی اکبر یا علی اکبر 📿
بند🌹🌹
کف، بزنید که، اومده از راه، نوه ی کوثر
بَه، چه شکوهی، چه حلاوتی، علیٌ اکبر
نبوی سیرته و الگوی مردی و ادب
قد و قامتش زده طعنه به یل های عرب
خون غیرت علی میجوشه توی هر رگش
تا میره تو معرکه همه میرن عقب عقب
من علی اکبریم جون من فداش
من علی اکبریم سر میدم به پاش
من علی اکبریم عاشق چشاش
من علی اکبریم میمیرم براش
📿 یا علی اکبر یا علی اکبر 📿
«التماس دعای خیر»
🖋🎼 #یوسف_کیانی ١ #علیرضا_پناهیان ٢
💠💠
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
#حضرت_علی_اکبر
جُرعه جرعه مِی زدم کم کم شدم مستِ علی
کار و بارم را خدا داده خودش دستِ علی
بی علیِ مرتضی ذرّه که نَه... هیچم خدا
هستی ام نذرِ ولایت هستم از هستِ علی
حضرتِ حق عرش را چون طاقِ ابرویت کشید
اوجِ مخلوقات خالق دل به تو بسته علی
ذکرِ تو باشد دوایِ دردهایِ لاعلاج
آسمانها دم گرفت آرام و پیوسته... علی
عاشقانه دم زده از عشقِ تو پروردگار
"لافَتی اِلّا علی لاسَیف اِلا ذوالفقار"
بی بهانه می شود مدحِ تو را آغاز کرد
در هوایت پَر زد و در آسمان پرواز کرد
حضرتِ ارباب در شادی و غم بعد از خدا...
نامِ حیدر بُرد هر جا کامِ خود را باز کرد
آمده دنیا علیِ ابنِ حسینِ ابنِ علی
با همین ترکیب شاهِ کربلا اعجاز کرد
اوّلین فرزندِ دلبندِ خودش را عشقِ ما...
زد به نامِ نامیِ تو عشق را آغاز کرد
ذکرِ میلادِ علی اکبر شده با افتخار
"لافَتی اِلّا علی لاسیف اِلا ذوالفقار"
شاهِ دین دارد پسر یا تاجِ سر دارد به سر
دور تا دورِ همین گهواره می چرخد قمر
"اِن یَکادی" عمّه جان می خواند و گوید خدا...
دور گردان از گلِ لیلا... بلا... بَردار شَر
برقِ چشمِ او شبیهِ برقِ چشمِ حیدر است
چشمِ حق وا شد منافق نعره زد "اَینَ المَفَر"
جانِ من قربانِ آهنگِ اذانِ کربلا
دارد این تکبیر رویِ قلبِ هر عاشق اثر
نغمه یِ فرزندِ شاهِ کربلا در کارزار
"لافَتی اِلّا علی لاسیف اِلا ذوالفقار"
همدم و همسنگر و همراهِ ساقیِ حرم
اوّلین و آخرین اُمّیدِ روزِ محشرم
از اَزل دلداده و دلبسته یِ مولا شدم
تا اَبد از سینه زنهایِ علیِ اکبرم
پیشِ پایِ حضرتِ ارباب جا دارد علی
گرد و خاکِ پایِ شش گوشه رویِ چشمِ تَرَم
هر شبِ جمعه زیارت می روم با پایِ دل
بغضِ سنگینِ گلو را می کِشم سویِ حرم
زد به قلبِ معرکه مثلِ یَلِ دُل دُل سوار
"لافَتی اِلّا علی لاسیف اِلا ذوالفقار"
می شود جایِ حرم اینجا بخوانم روضه را
اسمِ مولا آمد و پرتاب می شد سنگها
بغضِ مولا تیغ شد پیشانیِ اکبر شکافت
می چکد خون رویِ چشمِ اسبِ او واویلتا
می شود قیچی سپاه و می رسد قیچی به آه
می شود تابوتِ این صد تا علی... یک بوریا
ای جوانانِ بنی هاشم بیائید از حرم
غیرتی ها عمّه جانِ ما کجا؟! صحرا کجا؟!
ندبه می خواند حرم سَر می شود این انتظار
"لافَتی اِلّا علی لاسیف اِلا ذوالفقار"
حسین ایمانی
#حضرت_علی_اکبر #مدح_حضرت_علی_اکبر
جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی
ما همه خاک ترین و گهر ناب تویی
چهره ات داد گواهی خودِ مهتاب تویی
نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی
نفس و هستی آرام دل و جان حسین
جان ِعالم به فدای لب خندان حسین
آمدی روز کنی نیمه شب دنیا را
بنِشانی سر جا هیمنه ی دریا را
بکشانی پی خود دلشده ی شیدا را
خنده آورده ای امروز لب لیلا را
در ِ این خانه کرم روی کرم بار شده
همه جا پخش شده شاه پسردار شده
پای تو سرو قدی نیست مگر افتاده
دلبری نیست که با دیدن تو دل داده
در حصار تو که ماندیم شدیم آزاده
مات و مبهوت صدای تو موذن زاده
ای به قد قامت تو نماز قامت بسته
به قد و قامت ِ تو کارِ قیامت بسته
از بزرگیت به هر کوچه و برزن گفتند
به تو با آن قد و بالات تهمتن گفتند
به پیمبر شدنت خَلقاً و خُلقاً گفتند
بخدا مدح تو را دوست و دشمن گفتند
هیچکس لایق آن نیست شود بالا دست
تا زمانی که در این خاک علی اکبر هست
پدرت خیره شده بَه چه نگاهی داری؟
با همان تیغه ی ابروت سپاهی داری
فنّ مخصوص خود توست سلاحی داری
غیر حفظ حرم عشق گناهی داری !؟
به هم آمیخته ای میمنه تا میسره را
وا کن از صفحه پیشانی بابا گره را
🔸شاعر:
#محمدحسن_بیات_لو
#حضرت_علی_اکبر #مدح_حضرت_علی_اکبر
باید شنید از دو لبت یاحسین را
باید که دید روی تو را با حسین را
از آن شبی که خنده زدی در میان مَهد
هرشب علی علی شده لالا ، حسین را
با هیچ چیزِ عالم عوض ، نه نمیکند
اربابِ ما شنیدنِ بابا حسین را
هر پنج وعده تا که اذانِ تو میرسد
مبهوت میکند همه حتی حسین را
اینسان که خیره خیره تو را میکند نگاه
باید که دید وقتِ تماشا حسین را
طوری به رویِ دامن زینب نشستهای
گویا گرفته حضرت زهرا حسین را
باغ بهشت را گرو باده دادهایم
دیوانگان حضرت ارباب زادهایم
روزی که بال میزدم اما پری نبود
روزی که حلقه میزدم اما دری نبود
روزی که باده عربده میزد حریف کو؟
حل میشدم درونِ مِی و ساغری نبود
روزی که در میان تمامیِ عقلها
مستانه نعره میزدم و حنجری نبود
روزی که عشق بود و خداوندِ عشق را
غیر از حسین آینهی دیگری نبود
دیدم حسین بود و حسین و حسین هم
وقتی که بود جلوهی بالاتری نبود
میخواستم که دل بسپارم نیافتم
میخواستم که سر بدوانم سری نبود
آن روز لطفِ حضرتِ حق حیدری شدیم
ما را صدا زدند و علی اکبری شدیم
وقتی که باز میکنی از رُخ نقاب را
بیچاره میکنی ز پیات آفتاب را
انگشت بر لب اند تمامیِ قابها
داری ز بس که چهرهی ختمی مآب را
جبریل هم گمان کنم اینجا مُردّد است
آورده در حضورِ تو اُمّ الکتاب را
شُکرِ خدا برای گرههای کورِ ما
آوردهای هزار دمِ مستجاب را
چشم پدر ز شوق و شعف برق میزند
وقتی سلام میکنی عالیجناب را
میدان برای عرض ادب سجده میکند
تا دست میکشی سر و یالِ عقاب را
تو حیدری که آمده تکرار میشوی
وقت نبرد تیغ علمدار میشوی
در خاک میروند تمامِ سوارها
با دیدنِ تو ای نفسِ ذوالفقارها
حتیٰ هنوز بین دلیران زبانزد است
یک صحنه از حضور تو در تار و مارها
تو میزدی به سینهی لشگر ولی چه سود
یک تن نبود دور و برت از فرارها
تیغ تو چرخ میزند و چرخ میزند
صدها هزار دست و سرِ نابکارها
از نازِ ضربِ شصتِ تو بد مست میشود
شمشیر تو که زَهره دَرَد از شکارها
از نازِ ضربِ شصتِ تو تکبیر میکشد
عباس ، وقتِ دیدنِ این کار زارها
نامت حماسهای ست که پیدا نمیشود
هر یوسفی که یوسفِ لیلا نمیشود
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
___________________________
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_زمان #نیمه_شعبان
امشب از باد صبا، بوی کسی میشنوم
هر نفس، بوی مسیحا نفسی میشنوم
مژدهی آمدن دادرسی میشنوم
اندرین بادیه بانگ جرسی میشنوم
حمدلله که از آه اثر کردهی ما
خبری میرسد از یار سفر کردهی ما
شب قدر است شب نیمهی شعبان، آری
ریزد امشب به جهان رحمت یزدان آری
میدمد روح دگر در تن ایمان، آری
میرسد مصلح کل، منجی انسان آری
لیلهی نیمهی شعبان، سحری خوش دارد
سحر نیمه شعبان، اثر خوش دارد
خلف منتظر عترت طاها آمد
زادهی منتقم حضرت زهرا آمد
بندگان! خاک ببوسید که مولا آمد
گو به فرعون زمان، ثانی موسی آمد
آن که رسم ستم از روی زمین بردارد
که به عالم، اثر از جور و جفا نگذارد
غیر ازو نیست کسی رهبر و سرور، ما را
لطف او سایه برانداخته بر سر، ما را
رسد از میمنتش رزق مقدر، ما را
آید از مرحمتش رحمت داور، ما را
قلب عالم بود و زنده همه عالم ازوست
چشمهی رحمت و گلزار جهان خرم ازوست
این شب تیره به پایان رسد انشاءالله
یوسف از مصر به کنعان رسد انشاءالله
دردها را همه درمان رسد انشاءالله
چون که آن حجت یزدان رسد انشاءالله
اندر آن روز که او سر ز یهودان گیرد
شیعهی بی سر و سامان، سر و سامان گیرد
یارب! آن منتظر اهل ولا را برسان
یارب! آن ریشهکن ظلم و جفا را برسان
یارب! آن زنده کن صدق و صفا را برسان
یارب! آن ریشهکن ظلم و جفا را برسان
برسان آن که بود مبتکر صلح جهان
تا ازو، روی زمین پر شود از امن و امان
به خدا بار فراق تو کشیدن سخت است
جرعهای از می وصلت نچشیدن سخت است
هر سخن جز سخنی از تو شنیدن سخت است
همه را دیدن و روی تو ندیدن سخت است
ای ز نور تو دل و دیده فروزان ما را
در غم خویش ازین بیش مسوزان ما را
ای نظام دو جهان بسته به تار مویت
انس بگرفته دل ما به سر گیسویت
دیده گر قابل آن نسیت که بیند رویت
سوی عالم نظری، ای دل عالم سویت
از همه عالم و آدم به خیال تو خوشیم
در شب هجر به امید وصال تو خوشیم
ای که اکناف جهان، سفرهی عام تو بود
رشحهی فیض ابد، ریزش جام تو بود
مصلح کل تویی و صلح به نام تو بود
رجعت آل علی بعد قیام تو بود
این تویی آن که جهانت همه تسخیر شود
دولت آل علی از تو جهانگیر شود
🔸شاعر:
#استاد_سیدرضا_مؤید
___________________
#امام_زمان #مدح_امام_زمان
#نیمه_شعبان
زیباترین بهانه برای سرودنی
تنها دلیل خلقت بود و نبودنی
با تو شروع میشود این بار شعرمن
زیرا فقط تویی تو هوادار شعر من
گلواژه ی تمام غزل ها قصیده ها
سبک جدید گویش و طراح ایده ها
پایان خواب های دروغین به دست توست
جان دوباره دادن بر دین به دست توست
میخوانمت به نام خودت آسمان عشق
سوگندمیخورم به تویعنی به جان عشق
از سختی تمامی دوران دلم گرفت
از این همه گناه فراوان دلم گرفت
ازاین همه دورویی وبی مهری و نفاق
از قحطی و نبودن ایمان دلم گرفت
نوری که بی تو جلوه کند تار می شود
حتی بهشت بی تو همان نار می شود
بی سمت وسوترازهمه ی بادهای شهر
حرف رسیدن تو چه تکرار می شود
این روزها بدون تو شب جلوه میکنند
این آسمان بدون تو آوار می شود
باید بیایی از سفر ای سایه ی سپید
خورشید از نبودن تو تار می شود
دنیا مرابه غیرتو مشغول کرده ست
در غرب ضدِّ آمدنت کار می شود
تو نیستی و این همه بغض ترک ترک
دارد به روی سینه تلمبار می شود
پس زودتر بیا ز سفر ای صبور من
آخر شکست پای ظهورت غرور من
برگرد تا که آینه ها بی تو نشکنند
آیینه ها حکایت جان و دل منند
برگرد تا که خنده شودگریه های ما
پیش خدا رود نفس " ای خدای ما "
برگرد ای طراوت سرسبز باغ ها
پایان بده به عمر دراز فراق ها
برگرد اصل مطلب و خاطر نشان عشق
سوگند میخورم به تویعنی به جان عشق
ما هر چه می کنیم که آدم نمیشویم
بر خیمه گاه سبز تو محرم نمیشویم
تقصیر ماست این همه دوری و انتظار
ما حق مان همیشه خزان است نه بهار
ما عاشقیم و هیچ دعایی نمی کنیم
ما فکر می کنیم ریایی نمی کنیم
ما بیخودی به نام تو سوگند میخوریم
وقتی که از گناه و جهالت همه پُریم
ما که لیاقت تو و عشقت نداشتیم
بیخود به روی نام خود"عاشق"گذاشتیم
🔸شاعر:
#محمدحسن_بیات_لو