#شب_نهم_محرم
#تاسوعا_نوحه
#حضرت_اباالفضل_نوحه
#نوحه۱
کاشف الکرب ارباب
خیمه ها بی تو بی تاب
کس ندیده سقایی تشنه ی آب
مهر زهرا آب و تو سقا
خیمه ها تشنه تو در صحرا
حسرت لبهایت مانده بر قلب دریا
یا ابالفضل ای علمدار حسین
سینه میسوزد از غم
شد جدا فرقت از هم
کو قد رعنای تو ای رشیدم
می وزد عطر و بوی کوثر
از نجف آمد بابا حیدر
آمده مادر برخیز از جا
ای برادر
یاابالفضل ای علمدار حسین
#شب_دهم_محرم
#عاشورا_نوحه
#امام_حسین_نوحه
#نوحه۱
بی پناه و نیمه جان
بین آن نیزه باران
غرق در خون افتاده ، شاه عطشان
می زند سویی زینب بر سر
می بُرد سویی خنجر حنجر
بین گودال خون پیچیده ، آه مادر
ای حسین جان ای غریب مادر
دشمنان شاد و خوشحال
مادرش رفته از حال
زیر دست و پا جسمش ، شد لگدمال
بی کس و بی یار و دلداری
اشک چشمان زینب جاری
می بَرد رأس دلدارش را ، نیزه داری
ای حسین جان ای غریب مادر
#شب_اول_محرم
#ورود_به_محرم_شور
#حضرت_مسلم_شور
#شور۲
آوای ماتم و ماه محرم است
باز این چه شورش است در خلق عالم است
از بارگاه قدس غم میزند صلا
نوحو علی الحسین حی علی العزا
ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم
ای شاه کم سپاه بر لشکرت سلام
بر راس اطهر و بر پیکرت سلام
دل از غمت حسین کرب و بلا شده
صاحب زمان ما صاحب عزا شده
ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم
حضرت مسلم بن عقیل (ع)
خورشید عمر من آمد به روی بام
با جسم غرق خون بر تو کنم سلام
بر روی دارم و دارم چنین سخن
با خود کفن بیار ای شاه بی کفن
ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم
#میثم_مومنی_نژاد
#ورودیه_شور
#ورود_به_کربلا_شور
#شور۲
این سرزمین بود پایان راه ما
اینجا جدا شود از هم نگاه ما
راس تو چون شود خورشید آسمان
من همسفر شوم با خولی و سنان
ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم
از این زمین به من گفته شه نجف
این تل خاکی و گودال آن طرف
اینجا قرارمن آنجا قرار توست
طفلان کنار من زهرا کنار توست
ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم
گر چشم من تر و گر چشم تو تر است
از داغ حنجرو از داغ معجر است
ما را رها مکن ای سایه ی سرم
من با تو آمدم من با تو می روم
ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم
#میثم_مومنی_نژاد
#حضرت_قاسم_شور
#شور۲
داغ یتیمی ام برشانه ی دل است
گیسوی من ببین در چنگ قاتل است
قاتل کشیده است این سو به آن سویم
شد خون سر حنا بر دست و بر رویم
ای عمو جان ای عموجان ای عمو جان ای عموجان
بود آرزوی من گردم فدای تو
من دست و پا زنم در پیش پای تو
جای پدر بیا از بهر دیدنم
بر گو مبارک است این قد کشیدنم
ای عمو جان.......
چشمان بی سویم باشد به راه تو
بر تو نگاه من بر من نگاه تو
بهر زیارتت از خون کنم وضو
پا بر زمین کشم تا پا شوم عمو
ای عموجان......
#میثم_مومنی_نژاد
#طفلان_حضرت_زینب_شور
#شور۲
از حس مادری دل کنده ام حسین
از لشکر کمم شرمنده ام حسین
بنگر به دیده ی اختر شمار من
این دو ستاره هست دارو ندار من
ای حسینم ای حسینم ای ضیائ هر دو عینم
رخصت بده دو گل نذر چمن کنم
من هم کنارشان بر تن کفن کنم
ای شاه کم سپاه خواهر فدای تو
گریم به غربتت گریم برای تو
ای حسینم ای حسینم ای ضیائ هر دوعینم
غم شعله زد به دل ای غمگسار ما
صوت غریبی ات برده قرار ما
قلب حرم شده از غصه زیر و رو
از گریه های تو از خنده ی عدو
ای حسینم ای حسینم ای ضیائ هر دو عینم
#میثم_مومنی_نژاد
#حضرت_عبدالله_شور
#شور۲
جای پدر بود بر تو نگاه من
آغوشت ای عمو باشد پناه من
در بین قتلگاه بر حال ما دو تن
در نوحه فاطمه گریه کند حسن
ای عموجان ای عمو جان ای عموجان ای عموجان
عباس تو اگر بی بال و پر شده
دستان کوچکم بر تو سپر شده
بر روی زخم تو زخم دگر زدند
چندین نفر چرا بر یک نفر زدند
ای عموجان.........
با تیر حرمله شد لاله گون تنم
بر دست و سینه ات من دست و پا زنم
من را دگر عمو از خود مکن جدا
من با توام شریک در نعل تازه ها
ای عمو جان.........
#حضرت_قاسم_شور
#شور۲
داغ یتیمی ام برشانه ی دل است
گیسوی من ببین در چنگ قاتل است
قاتل کشیده است این سو به آن سویم
شد خون سر حنا بر دست و بر رویم
ای عمو جان ای عموجان ای عمو جان ای عموجان
بود آرزوی من گردم فدای تو
من دست و پا زنم در پیش پای تو
جای پدر بیا از بهر دیدنم
بر گو مبارک است این قد کشیدنم
ای عمو جان.......
چشمان بی سویم باشد به راه تو
بر تو نگاه من بر من نگاه تو
بهر زیارتت از خون کنم وضو
پا بر زمین کشم تا پا شوم عمو
ای عموجان......
#میثم_مومنی_نژاد
#حضرت_علی_اصغر_شور
#شور۲
از من جدا شدی ای پاره ی تنم
در پشت خیمه ها قبر تو میکنم
شرمنده ام که تیر شد چاره ات علی
این خاک تیره شد گهواره ات علی
ای علی جان ای علی جان لایی لایی اصغر من
بر اشک دیده ام خندیده دشمنت
لرزد به دست من ای نازنین تنت
تا پشت خیمه ها ای بود و هست من
کم دست و پا بزن بر روی دست من
ای علی جان......
خجلت زده منم از روی مادرت
یک دست من تن و دستی بود سرت
تیر سه شعبه ای کرده دو تا تو را
یک آن نموده است از هم جدا تو را
ای علی جان.....
#میثم_مومنی_نژاد
#حضرت_علی_اکبر_شور
#شور۲
ای روشنی ی دل از روی ماه تو
با زانو آمدم تا قتلگاه تو
خون از دهان تو می گیرم ای علی
حرفی بزن که من می میرم ای علی
اکبر من اکبر من ای علی ی اکبر من
دشمن چه کرده است با جسم اطهرت
هر سو نظر کنم افتاده پیکرت
بر گریه های من خندیده دشمنت
چون گیسویت علی پاشیده شد تنت
اکبر من........
بر خیز و گریه از چشم ترم ببر
بر خیز و عمه را سوی حرم ببر
بر دیده می کشم پیراهن تو را
بین عبای خود چیدم تن تو را
اکبر من ........
#میثم_مومنی_نژاد