eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
39 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
اشک چشمامو ببین تو سینه دلم بیقراره غیر گنبدت مگه کبوتر دل جایی داره چند روزه بی اختیار بارونی شده و میباره پای لنگ و این همه راه محتاجم به یه نیمه نگاه نکنه رام ندی و بگی خونه رو اومدی اشتباه اجازم ندی اگه میمیرم راهم دوره مگه رسم رفاقتت آقا جون اینجوره 2 مثل یه کبوترم که‌گم شده از همه ارباب از هجوم هر عقاب خیلی داره واهمه ارباب اما پیدا میشه تو روضه های علقمه ارباب بال و پر میکشه رو زمین زخمیه پراش از اونو این میگرده دور پرچم تو رو میزنه به ام بنین اومده بهشتتو ببینه دیوونش کن ساکن حرمش کن و گنبد رو خونش کن 3 بوی سیب مقتله که داره میپیچه تو صحنا مثل اینکه اومده بالای سرش بی بی زهرا روصه های قتله گاه میسوزونه عالمو آقا شب جمعه میگیره دلم میکنم آرزوی حرم یاد اربعین افتادم و دوست دارم بیام با مادرم چی میشه اگه نفس بدی تا راهی شم باز بیا و یاد من بده آقا رسم پرواز ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
4_5965218384504161998.mp3
2.21M
احساسی 🍃درخت عمر من از ریشه میسوزه 🍃دلم وقتی برات تنگ میشه میسوزه 🎤 👌فوق زیبا 🔴گلچین بهترین های روز
غرقم به موج غصه و درد و محن علی حتی مرا نمانده توانی به تن علی از لحظه ای که صورتم آسیب دیده است من با اشاره با تو بگویم سخن علی وقتی که بین کوچه عدو راه من گرفت دیدم فتاد لرزه به جان حسن،علی از بس که آب گشته تمام تنم،ببین گریان شده به پیکر من پیرهن علی از آن لگد که خصم به جسمم زده،بدان خون می چکد هنوز ز پهلوی من علی خیلی مواظبت ز حسینم نما،که من دلواپسم به غربت آن بی کفن علی ترسم تنش به هم بخورد زیر نعل ها ترسم که مثل خاک شود آن بدن علی محمود اسدی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
آتش زدند بر در دارالولایه ات سیلی زدند بر رخ از گل نکوترت یک فرد نه دو تن نه شنیدم چهل نفر در پیش دیدگان علی ریخت بر سرت از پای اوفتادی و کردی قیام،لیک دستت به تازیانه جدا شد زرهبرت ای شمسۀ سپهر نبوت روا نبود ابر سیه کشند به روی منورت بر فرق و دیده خاک سیه اشک حسرتش آنکو به اشک، خاک نشوید زچادرت با خصم دین مبارزه حتی به پشت در بر شیر حق مجاهده حتی به بسترت باید گرفت درس علی دوستی زتو آنسان که از تو درس گرفته است دخترت (میثم) کجا و یاری تو، کن کرامتی شاید شود به نظم جهان سوز یاورت استاد حاج غلامرضا سازگار ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
امشب ردیف شد غزلم با نمی‌شود یا می‌شود ردیف كنم یا نمی‌شود شاعر چه باید از تو بگوید که شأن توست؟ ناموس خلقت است؛ خدایا! نمی‌شود... زخمی‌ست داغ فاطمه بر سینۀ‌ علی زخمی كه هیچ‌گاه مداوا نمی‌شود تنها نه هستی علی از دست رفته است هستی بدون فاطمه معنا نمی‌شود طاقت بیار خالیِ این خانه را علی! گفتی که گریه سر ندهی... ها نمی‌شود «حُزنی فَسَرمَد، و لیالی مُسَهّد» این گفته‌های توست که حاشا نمی‌شود می‌خواستی که دخترت از حال مادرش چیزی نپرسد از تو، دریغا! نمی‌شود «لا خیرَ بعد فاطمه» هم بی‌حساب نیست یعنی كسی برای تو زهرا نمی‌شود تقویم عمر یاس تو هجده بهار داشت این راز مبهمی‌ست كه افشا نمی‌شود این گنج تا قیام قیامت نهفته است این قبر، گوهری‌ست كه پیدا نمی‌شود باور كنید حكم گذرنامۀ بهشت الا به دست فاطمه امضاء نمی‌شود دوزخ كنار می‌كشد از نام پاک او آتش حریف دختر طاها نمی‌شود برگَرد یاس پرپر گلخانۀ‌ رسول! در سینۀ علی غم تو جا نمی‌شود آن شب سپیده سر زد و روشن نشد چرا؟ از گوشۀ بقیع علی پا نمی‌شود عباس شاه زیدی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
دمِ آخر وصيتی دارم  اي علی جان به خاطرت بسپار  نيمه شبها حسينِ دلبندم  با لب تشنه می شود بيدار   بارِ سنگين اين وصيت را از سرِ شانه های من بردار قبل خوابيدنش عزيز دلم ظرف آبی برای او بگذار   گريه كردم ز غربتش ديشب تا سحر سوختم برای حسين با همين دست ناتوان امروز پيرهن دوختم برای حسين   كفنش را به زينبم دادم حرف های نگفته را گفتم چند ساعت برای دختر خود فقط از رنج كربلا گفتم   گفتمش ميوه ی دلم زينب كربلا باش يار و ياور او ظهر روز دهم به نيتِ من بوسه ای زن به زير حنجر او وقت افتادنش به روی زمین چشم خود را ببند مثل خدا صبر كن دختر عقيله ی من قهرمان بزرگ كرب و بلا وحید قاسمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
آدم است او یا مَلَک ماهیّتش معلوم نیست گرچه مخلوق است نوع خلقتش معلوم نیست حضرت زهراست خود تفسیری از آیات قدر آن شب قدری که حتی ساعتش معلوم نیست مادرش یا دخترش من هرچه دقت می کنم با رسول الله،زهرا نسبتش معلوم نیست در کسا بی فاطمه غیر از علی و بچه هاش رحمة للعالمین هم ساحتش معلوم نیست بعد ابر نیلی سیلی در این شب ها شده مثل آن ماهی که نصف صورتش معلوم نیست فاطمیه مثل دردی تا ظهور منتقم طول درمان دارد اما مدتش معلوم نیست روضه یعنی داستان مادری در اوج خود چون به کوچه می رسد یک قسمتش معلوم نیست گرچه معلوم است دارد می رود مادر ولی حضرت فِضه دلیل لُکنتش معلوم نیست ضربه وقتی ناگهان شد بی توجه می خورد ضربه وقتی ناگهان شد شدتش معلوم نیست هم که معلوم است او ریحانة الحوراست و هم که وقت خشم سیلی قدرتش معلوم نیست اینکه قبر علت خلقت چرا مخفی شده درمیان اهل معنا علتش معلوم نیست یادم آمد موقع سجده به مُهر کربلا فاطمه در هیچ مهری تربتش معلوم نیست مهدی رحیمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
مادرم این آه این زاری برایت خوب نیست گریه کمتر کن تو بیماری برایت خوب نیست درد داری استراحت کن کمی بهتر شوی اینکه شب تا صبح بیداری برایت خوب نیست دردهایت را نگویی با علی با من بگو درد خود در دل نگهداری برایت خوب نیست غصه آشفتگی موی زینب را نخور شانه با این دست برداری برایت خوب نیست موقع برخواستن از جا کمک از من بگیر خون سینه میشود جاری برایت خوب نیست کار خانه با من و فضه تو از جا پانشو زخمهای تو بود کاری برایت خوب نیست من خودم در را به روی شوهرت وا میکنم تو خودت محتاج دیواری برایت خوب نیست من خودم شب آب در دست حسینت میدهم استراحت کن تو بیماری برایت خوب نیست عبدالحسین میرزایی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
میان خون پسرش داشت دست و پا میزد که ناله از ته دل بین شعله‌ها میزد نیاز داشت در آن لحظه مادرش باشد که جای مادر خود فضه را صدا میزد به صورتی که چشیده‌است هرم آتش را عدو دوباره بر آن سیلی از جفا میزد صدای یا ابتایش مدینه را لرزاند چه آتشی به دل ختم‌الانبیا میزد؟ به هوش آمد و از محسنش خبر نگرفت دلش فقط و فقط شور مرتضی میزد به قول حضرت صادق :به کوچه هرکس بود به هر چه داشت به ناموس کبریا میزد مغیره از نفس افتاد ، غلاف سنگین بود یکی نگفت که این بی‌حیا چرا میزد دوباره در وسط کوچه بر زمین افتاد گریز روضه خود را به کربلا میزد.... بلند مرتبه شاهی زصدر زین افتاد نهاد سر به روی خاک و ناله‌ها میزد یکی به پهلوی او نیزه بی‌هوا میزد یکی برآن تن مجروح با عصا میزد صدای شیون زهرا به گوش می آمد میان خون پسرش داشت دست و پا میزد به نیزه هم که سرش رفت چشم او وا بود گمان کنم که دلش شور خیمه را میزد هنوز خشک نشد خون حنجرش، دشمن شراره بر حرم آل مصطفی میزد یکی به نیت غارت سکینه را میزد به قصد کشت یکی هم رقیه را میزد یتیمه‌ای که دلش همچو دامنش میسوخت زسوز سینه خود وامحمدا میزد عبدالحسین میرزایی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
جوهر شده دریا و زمین دفتر تحریر، از ساق درختان، قلم آورد خداوند میخواست که مدحت بنویسد، و همین شد که نام تو ( اُمُّ الکَرَم ) آورد خداوند بگذاشت ز جان و دل خود مایه ی بسیار تا هاله ی حُسنِ تو ، هَم آورد خداوند چون خواست که بی نوکر و بی عبد نباشی یک قوم به نام " عَجَم " آورد خداوند دانی که چرا سوره ی کوثر کم و کوتاست؟ چون واژه به وصف تو کم آورد خداوند محمد کابلی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
روضه حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها ✅ سيد مجيد بني فاطمه ⚫️ مجمع مداحان اهلبیت ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ کی دیده که پرنده ای،کنارلونه گم بشه یه مادری توکوچه ای،که داره خونه گم بشه آخه چطور تو رو زده،( که خون به چشمت اومده)2 *میخوایم باهم برا مادرمون بخونیم ما نبودیم توکوچه داد بزنیم * ای جوان مرتضی *میگی بامن* ای جوان مرتضی،نیمه جان مرتضی *بگم بعدشو* قدکمان مرتضی ای جوان مرتضی *چه کنم اگه امشب نگیم کی بگیم * توی کمین نشسته و کمربه کینه بسته و *تومیگیری* یه نامه پاره پاره و یه گوشواره شکسته و *من از شما سوال دارم آی باغیرتا* بگوبه هرکی دشمنه،کسی زن و نمیزنه *میخوام امشب نفرین کنم الهی بشکنه دست مغیره، نامرد یه جوری به بازوی مادرم زد،که امام صادق فرمود: علت شهادت مادر ما از اون ضربه های متعدد قنفذ بود، اينقده به بازوهای مادر زد بازوهاش ورم کرده بود .چه قدر سخته آدم یه منبر براش درست کنن مردم رو دعوت کنن بیاد بالا منبر بگه مادرشو چه طور زدن، فقط یه جمله بهت بگم یه جوری زدن خانم 18 ساله دیگه نمیتونست خوب نفس بکشه....دیگه نتونست یه بارحسین رو بغل بگیره،بگم؟یاگوشتو بگیر یا زن و مرد داد بزنن* از آن روزی که سیلی خورده ام دشوار می بینم به چشم نیمه باز خود جهان را تار می بینم دلم میخواهد چشمانم نمی ديدند جایی را که خون محسن خود بر در و دیوار می بینم *آخ مادر،داد بزن،حالا که قراره روضه کوچه خونده بشه بزار بگم یکی میگه مادرمو نبرید،یکی میگه بابامو نبرید ،یکی میگه مادرمو نزنید،من زود میخام روضه رو جمعش کنم ،زینب بچه اس داره نگاه میکنه داره همه این حرکات مادروبه خاطر می سپره دید مادرش باپهلوی شکسته اومد همه رو کنار زد، حتی قنفذ هم نتونست جلوی مادرمونو بگیره ، اومدمسجد گفت: مگه زهرا مرده علی رو می برید؟ تا علی بیرون نیاد زهرا برنمیگرده، صحیح و سالم علی رو برگردوند تو خونه، یادگرفت گفت: باید منم مثل مادرم باشم، اماممو هرجا بردن برگردونم، زد از خیمه بیرون گفت: میرم گودال برش میگردونم، اما وقتی اومد نگاه کرد دید یه نانجیبی روسینه حسین......سری به نیزه .... بلند است دربرابر زینب،این دستت بیاد بالا امشب،اگر این شهر نفس میکشه به خاطر شما گریه کن هاس، به خاطر شماگریه کنای حضرت زهراس، دستتو بیار بالا،به عشق مادرش، امشب فرمود: علی جان! البته بهت بگم با یه چشم نگاه کرد،چون بعد کوچه یه چشمش باز نمی شد،آروم یه نگاه کرد گفت: علی! من از اون روز اولی که اومدم تو خونه ی تو، بابام هم سفارش کرد ازتو هیچی نخواستم، هیچی نخواستم ،اما الان یه خواهشی دارم، بگو قربونت برم، گفت:علی جان! منو شب غسل بده، منو شب کفن کن، علی جان! منو شب توقبر بذار، همه ي وصیتارو کرد، چرا چون تا قیامت بدونن چرا حبیبه ی خدارو شبونه غسل دادن .....یه نگاه کرد، اینو شماها نمی گیرید، زن ها بهتر میگیرن، یه مادر وقتی میخواد از دنیا بره، میگن: یه سن و سالی داره، میگه دخترمو شوهر دادم ،پسرم سر زندگیشه، اما من نمیدونم این روزگار چه کرد بافاطمه ؟ بچه های قد و نیم قد داشت، از خدا طلب مرگ کرد،یه نگاه کرد گفت :علی! بچه هامو به تومی سپرم، سفارش حسن رو کرد، سفارش کلثوم، اما سفارش حسین مثل نامش سفارشش یه جور دیگه بود ، گفت: علی جان شبا بالاسر حسین من یه کاسه آب بزار* ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها ای فروغ آفرینش ای امیدِ اهل بینِش سرّ دنیا و مافیها حضرتِ امّ ابیها ای عرش حق را قائمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه... ای بهشتی یاسِ احمد لَیلَةُ القدرِ محمد مهرِ تابانِ هدایت ای فداییِ ولایت لطف و کرم را خاتمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه... ای سه شب از قوتِ تو سیر یتیم و فقیر و اسیر عالَمی بر سَرِ خوانَت سائلِ لطف و احسانت ای بر لبِ ما زَمزَمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه... قلبم و نورِ عین تو عاشقم بر حسینِ تو در هوایِ گنبدْ طلا می رَوَم تا کرببلا ای شهریارِ عالَمین جانم حسین جانم حسین... ۹۷ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
بسم الله الرحمن الرحیم ⭕ مناجات با امام حسین علیه السلام ♦ ✅ شعر و سبک : ⬇ بند ۱ سینه زنی زیبا ترین نشونه ی ارادته آرومه دل آقای من وقتی که توی هیئته دل میبره حرمی که آرزوشو دارم آقا کرببلا ینی بهشت جایی که دل میشه رها شاهدی که یه عمریه دور از حرم سر میکنم خستگیامو همیشه تو هیئتت در میکنم چی بهتراز اینکه یه روز بمیرم آقا زیر پات شده همه خیال من زیارت کرببلات کربلا اگه بمیرم بهتره شش گوشت بخدا خیلی محشره ثارالله آقام حسین ⬇ بند ۲ مادرتو پشت و پناه تموم سینه زناس روضه تو برای این دل شکستم یه دواس واسه من سعادته که زاده ی محرمم تا به الان آقا زیر کتیبه ها و پرچمم مگه میشه که نوکری باعشق تو مجنون نشه حرمتو ببینه و آقای من حیرون نشه عشق حسین ابن علی منو رسونده تا خدا تموم آرزوی من اینه برم کرببلا کربلا برای تو تنگه دلم میدونم حل میشه روزی مشکلم ثارالله آقام حسین بند ۳ هیئتی ام تا همیشه به پای تو میمونم واسه من سعادته برای تو میخونم هرجایی که کم میارم بی پروا میگم یاحسین هیچ جایی نیس زیباتر از شبای بین الحرمین جاری میشه اشک چشام با یاد تو بی اختیار خسته شدم آقا ازاین همه عذاب و انتظار روزی میاد با چشم تر پامو میزارم تو حرم سایه تو همیشه هست آقای من روی سرم کربلا به عشق تو سینه زدم کاری کن برای این حال بدم ثارالله آقام حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🏴سلام،روضه شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) مداحی حاج محمود کریمی در بیت رهبری🏴 ◀️مجمع مداحان اهلبیت علیه السلام قم ▶️ ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ خواب در چشمان یثرب آمده مردمش خود را به خوش خوابی زده باد سرد درد بین کوچه ها هوهوی شبگرد بین کوچه ها احتضار از راه مخفی آمده رد شد از زیر در آتش زده خوب گوش بده... در میان خانۀ مولا چه بود باغبان بود و گل یاس کبود بانوی لولاک روی بسترش سر نهاده روی پای رهبرش قابض الارواح با روح الامین نوحه می خوانند بر بانوی دین مرغ شب فریاد هوهو میزند شب کنج حجره سوسو میزند سایه ای بروی دیوار گلی است سایۀ لرزان مولایش علی است زانویی زیر سر بانوی خود در بغل دارد دگر زانوی خود چشم دارد بر نگاه فاطمه شعله میگیرد ز آه فاطمه ناله ای آرام می آید به گوش می رود از هوش و می آید به هوش هر زمانی چشم خود را باز کرد با زبان دل سخن آغاز کرد کای همیشه همنشین فاطمه ای امیرالمومنین فاطمه ای که بر ارض و سماء هستی امیر جان زهرایت سرت بالا بگیر علی جان ... سر تو چرا پایین انداختی... سر تو بالا بگیر مولای من... آنکه باید این چنین باشد منم آنکه باید شرمگین باشد منم آخه؛ خواستم یاری کنم اما نشد بند حزن از دستهایت وا نشد کار من از تو حمایت بود و بس از رضای تو رضایت بود و بس من وِلایت را به جان دارم علی روی بازویم نشان دارم علی تو ولی داوری مولای من بر دو عالم سروری مولای من فاتح بدر و حنین و خیبری تو وصی مصطفایی، حیدری گردش آرام آرام نگات کرده ترسیم مدار کائنات ای پناه جان احمد در احد فاطمه آن روز مدیون تو شد خودش رو به صحنۀ جنگ احد رسوند مادر سادات... دید یه جایی همه جمعند... رسول خدا (جان عالم به فداش) روی زمین نشسته دارند زخمهای رسول خدا رو می بندند ... دور و بر پیامبر اکرم(ص)، امیرالمومنین علی(ع) ایستاده ... نود زخم کاری برداشته تمام بدن غرقابۀ خون... فاطمه (س) رسید خدمت پیغمبر، نگران، دلواپس... بابا حالتون چطوره... فرمود فاطمه جان امروز علی به داد من رسید... خیلی کمک کرد... هر جا اومدند حمله کنند علی جلو ایستاد... علی علی ... همه جا علی... وای وای چه کرده این علی... شیر میدان کارزار... علی امروز جان من رو نجات داده... جلو اومد مادر سادات... فرمود، پسر عمو انشاء الله یه روزی جبران کنم ... ای پناه جان احمد در احد فاطمه آن روز مدیون تو شد عهد کردم هر چه گویی آن کنم جان نثاری تو را جبران کنم علی جان؛ تیر غم هم گر بسویت می پرد باید از قلب من اول بگذرد شمع عالم لحظه ای خاموش شد فاطمه بار دگر بی هوش شد آه ... چه لحظات سختی... ساعتی نگذشت و چشمی باز کرد از دری دیگر سخن آغاز کرد گفت بشکن بغض خود آقای من گریه کن؛ راحت امشب گریه کن همپای من تا کی می خوای آروم گریه کنی... گریه کن بر من و بر ایتام من گریه کن بر طفل تشنه کام من گریه کن ای دست گیر عالمین بیشتر بر جان جانانم حسین(ع) گریه کن بر، بر زمین افتادنش گریه کن بر لحظۀ جان دادنش ... آه لحظات آخره دیگه... حضرت فاطمه(س) در بستر مرگ داره با علی(ع) درد دل می کنه... حرفهای ناگفته رو به علی(ع) میگه... یا علی(ع) این چند وقته من تو بستر بیماری بودم ... کارهای خونه موند... علی جان منو حلال کن ... آخه از بابام رسول خدا(ص) شنیدم اگه علی از تو راضی باشه خدا هم ازت راضیه... علی جان... خنده بر لبهای تو بیرنگ شد شرم دارم کار خانه لنگ شد من اگر بانوی خوبی بوده ام خواهشی از محضرت ننموده ام عمر تسلیم مشیت میکنم رفتنی هستم، این شب آخر وصیت میکنم آقا جان؛ نیمه شب غسلم بده با پیروهن نیمه شب کن پیکر من را کفن نیمه شب بر خاک بسپارم نهان ساعتی در پای قبر من بمان .... ای ... امیرالمومنین خدای مهربانیه... حضرت فاطمه فرمود ... آقا این بچه های من بی مادر میشن یه وقت نکنه باهاشون بلند حرف بزنی... فارغ از رنج و ملالم کن علی رفتنی هستم حلالم کن علی راستی چندی است ای نور دیده ام صوت قرآن تو را نشنیده ام اشک بسته راه چشمانت علی ای فدای صوت قرآنت علی گوش کن... با شما یاسین روایت می شود روح، فانی در ولایت می شود بعد هر یک حرف آه مرتضی می کند تقطیر کل سوره را حجره از قرآن مشعشع می شود آیه ها یک سر مقطع می شود هر چه آهنگ تنفس تندتر می زند نبض عوالم کندتر از تن حیدر همه نیروش رفت بار آخر فاطمه از هوش رفت کنار بدن فاطمه اش داره گریه میکنه.... یه وقت صدای هاتفی رسید راه را باز کنید ... یتیم های فاطمه دارند میان از مادر خداحافظی آخر و کنند... همه ملائکه کنار رفتند ... بچه های فاطمه اومدند خودشون رو بروی بدن بیجان مادر انداختند ... آه... من بمیرم برای اون بچه یتیمهایی