eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
32 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
⇦🕊*روضه و توسل شنیدنی _ شب دوم محرم 95 _ ورود کاروانِ اباعبدالله الحسین علیه السلام به کربلا _ حجت الاسلام استاد پناهیان*↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ کسی روضۀ شجاعتِ حسین رو برایِ شما خوانده یا نه؟ شبیه افسانه هاست ... ببین وقتی حسین تنها شد تو کربلا چه کرد ..... شمشیر که به دست می گرفتُ می جنگید ، ابوالفضل العباس همۀ آموزش هایی که از امیرالمومنین دیده بود ، فراموش می کرد ، محو حسین میشد ... تو از حسین چه تصوری داری؟؟ ... یه وقت مظلومیتِ حسین به گونه ای غلبه نکنه که شجاعتِش رو نبینی ... البته هلاک میشه کسی که شجاعتِ حسین رو ببینه ... چون زمین خوردنِ یک شجاعِ قهرمانِ دلیر رو نمیشه دید ... (هلاک میشه انسان ...) باید عزتِ اباعبدالله الحسین رو دیده باشی ، شجاعتِش رو دیده باشی ، این وضعِ اباعبدالله الحسین رو هم کنارِش ببینی .... آوارۀ کوهُ صحرا شده اباعبدالله الحسین .... راه چاره برش بسته س .... دق می کنیم ... از همین امشب امان از دلِ زینب .... بچه ها ، خانوم ها ، به زینب کبری نگاه می کنن زینب سرشو بالا نمیاره ... اباعبدالله الحسین و زینب گاهی به هم نگاه می کنن ... داستانِ ورودِ به کربلا داستانِ عجیبیه ... از امشب زینب که تو کربلا مستقر شد ، دِلش بی تاب میشه ... از امشب مجالِس حسین رونق می گیرن ... از امشب دسته هایِ عزاداری بیرون میان ... این بی قراری مالِ قلبِ بی قرارِ زینبِ ..... تا ظهرِ عاشورا همه بی قرارن ، ظهرِ عاشورا امام حسین به شهادت رسیده ، همه باید بیشتر به سر و سینه بزنن .... آرام میگیرن .. میرن خونه هاشون . چرا ؟ چون ظهرِ عاشورا قلبِ زینبُ حسین با اشارۀ ولایی آرام کرده همه آرام می گیرن ....ما ها همه تپشِ قلبِ زینبیم .... هرکی به این خیمه ها نزدیک تره اوایلِ محرم میگه شاید این عاشورا حسین رو نکشن .... شاید آب به بچه هایِ او بدن ... باور آدم دیوانه میشه ... بابا اون اتفاق افتاد تموم شد رفت ... این گریه هایِ شما حکایت از این می کنه که همین الان حسینِتونُ محاصره کردن و شما نگرانید ... اینا تپشِِ قلبِ زینبیه ... این نگرانی مالِ زینب بود ، نمی خواد باور کنه ... شنیده از مادرش حسینِش تو کربلا کشته میشه میگه نه این کربلا شاید اون کربلا نیست .... اصلا نمی خواد قبول کنه ... عصرِ روزِ تاسوعا حسین (ع) یه کلمه فرمود : ای دنیایِ بی وفا .... زینب خودشو زد اومد جلویِ زینب انداخت ... غش کرد ... اباعبدالله الحسین فرمود آخه خواهرم ، زینب ، چی کار می کنی ؟؟؟ من که چیزی نگفتم ..." سخنِت حسین ، بویِ رفتن میده ... اینه اون زینبی که امشب اومده کربلا تا روز تاسوعا نمیخواد هیچی رو قبول کنه ... زینب اینجا کربلاست باور کن اینجا کربلاست ... بچه ها از امشب حکایتِ دیگری دارن ... این بچه ها تو این ده روز باید آماده بِشن ... کم کم نیزه ببینن .... شمشیر ببینن ... دشمن ببینن ... چشمِشون عادت کنه .... نه به خاطر عاشورا " برا اینکه بعد از عاشورا با اینا باید برن .... با وجودِ ابالفضل العباس کنارِ بچه ها ، بچه ها آماده بشن برا جنگ ... اسارت ... یه نگاه می کنن به عمو ، کی میاد طرفِ ما ... ما عمو عباس داریم ... کی ما رو ببره ... کی به خیمه حمله کنه .... با وجودِ حسینی مهربان ، اباالفضلی علمدار ، علیِ اکبری وفادار و دیگر اصحاب ... این بچه ها چی جوری باور کنن از آغوشِ گرمِ پدرت میخوای بری رو خاکِ مغیلان بدوی .... تازیانه بخوری ... چی جوری اینو باور کنه .... دستِ تقدیر میدونی حسین رو کمک کرد " از روزِ هفتم که آب به رویِ خیام بسته شد ، بچه ها کم کم باور کردن ... مثلِ اینکه وضع داره جوری میشه که از بابا کاری بر نمی یاد .... علی لَعنةُ الله علی القُومِ الظالِمین ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━
صدای زنگ کاروونه ، بهش بگید برگرده میگن که زن همراهشونه ، بهش بگید برگرده عمه ی سادات توی راهه ، بهش بگید برگرده آخر راهش قتله گاهه ، بهش بگید برگرده تورو خدا بگین نیاد ، اینجا جای طفلا نیست بفکر قتل و غارتن ، جای حسین اینجا نیست برگرد ای علمدار ، جا واسه زنا نیست اینجا هیشکی فکر ، موی دخترا نیست زینب میشه تنها ، زینب میشه مضطر اینجا جاییه که ، حسین میشه بی سر واویلا حسین یابن زهرا 2 بازارای کوفه شلوغه ، همه باهم هم دستن مهمون نوازیشون باسنگه ، همه حرومی هستن یتیمایی که نون و خرمای حیدرو میخوردن مردی شدن حالا برای سرت طبق آوردن تورو خدا کوفه نیا ، اینجا دلاشون سنگه تو کوچه ها تو خونه ها ، شوق شروع جنگه برگرد ای علمدار ، اینجا قحط آبه اینجا قتله گاهه ، نوزاد ربابه برگرد ای علمدار ، تا شش ماهه خوابه اینجا قتله گاه ، نوزاد ربابه واویلا حسین یابن زهرا 3 تو رو خدا کج کن مسیرو ، حیا ندارن اینجا نذار که کار خواهر تو ، بیافته به بازارا تو رو خدا هرجا که میری ، کوفه نیا واویلا میترسم از اون کوچه ها و طعنه و نون و خرما تورو خدا ، جایی برو ، که خواهرت آروم شه اینجا نیا ، بذا نگاه دخترت آروم شه برگرد ای علمدار ، میبرن سرا رو میبینی تو از دور ، رقص نیزه ها رو برگرد ای علمدار ، زینب بیقراره فردا آواره ی ، این صحرای خاره واویلا حسین یابن زهرا ✼═══┅🔶🍁🔶┅═
دلمو به دریا میزنم که دریا شم اومدم با دم عیسای تو احیا شم خستم از اینکه دلو به هرکسی دادم حالا اومدم فقط مال خودت باشم میدونم بدرد تو نمیخورم اما من تو این دنیا فقط تو رو دارم آقا بی نیازی از من و من بتو محتاجم باز محرم اومد و دلم شده غوغا تورو به دست به خاک افتاده ی سقا تو رو به صدای محزون کبوترها تو رو به اون کاروونی که رسید امشب تو رو به عمه ای که رفته تو بازارا رونگیر از من بیچاره ی بی سامون رفته بیراهه دلم خودت برش گردون نوکر سربه هواتو سربراهش کن دل که عاشق باشه نوکری میشه اسون من دعام نمیرسه بجایی اما تو میتونی عوض کنی تموم دنیامو کافیه دستتو بالا بگیری ارباب میدوزی بهم زمین و آسمونارو من که از گریه ی هر شبت خبر دارم اما واست چی بجز خون جگر دارم تو دعام میکنی و خجالتم میدی اخه من برات چی غیر دردسر دارم
دلم پر از خونه بازم داره میاد صدای کاروونت دوباره شد زینب مدینه تا کرببلا دلنگرونت دلم پریشونه کاش حالا که دا‌ری میای نیاری زنهارو نیاری زینب رو نیار باخودت رباب و جون لیلا رو اینجا هیشکی چشم بِرات نیست جز اونا که کینه دارن میخوان قد کینه هاشون رو جسمت(سینت) نیزه بزارن برگرد قبل از اینکه واسه اصغر سه شعبه بیارن برگرد تا که چشم زینب اون روز بد و نبینه پیش چشماش توی گودی قاتل رو سینه نشینه برگرد که سخته یتیمی برا رقیه و سکینه حبیبی حسین بوی سیبی حسین برای من اَمَّن یُجیبی حسین بمیرم برات که غریبی حسین حبیبی حسین حبیبی حسین حبیبی حسین بند دوم یعده جا موندن یعده روبروی تو لشکر کشیدن یعده تنها با اشاره ای تا قتلگاه با سر دویدن یعده وقتی که دیدن غریبیتو با شمشیرا رسیدن یعده از دنیا گذشتن و هَل مِن مُعینت رو شنیدن قلبی که توبند دنیاست چشمی که پر از هوس هاست از عشق تو جامیمونه عشق تو مال زهیراست قلب ما همیشه خوش به دعاهای خیر زهراست درد تو از تشنگی نیست عاقبت بخیری ماست وقتی حتی تو قتلگاه لبهای تو پر از دعاست لطفت اِنقَد زیاده که شامل حال دشمناست داره نبض من با حرم میزنه همیشه دلم از تو دم میزنه غم روضه هات به دلم میزنه حبیبی حسین حبیبی حسین حبیبی حسین بند سوم یکاری کن آقا از کاروان عشق تو من جانمونم فقط تو میتونی کمک کنی تو بند این دنیا نمونم یکاری کن آقا هل من معینت تا ابد تو گوش من باشه کمک کن این نوکر با مسلم و هانی و قیس دل و هم پاشه هرکی مسلمت رو نشناخت از دریای تو جدا موند یا مثل خیلیای دیگه تو حسرت کربلا موند خوشبحال اون تنی که باتو زیر نیزه ها موند هل من ناصر میگی هنوز دل میسوزونی واسه ما دردت از زخم نیزه نیست میخوای بشنون عاشقا خیرت به همه میرسه نمیکنی خوبا رو جدا با اینکه دلم خیلی دوره ازت میخوام از تو آقا یچیزی فقط به چشمای من هم بدی معرفت حبیبی حسین حبیبی حسین حبیبی حسین
دلم پر از خونه بازم داره میاد صدای کاروونت دوباره شد زینب مدینه تا کرببلا دلنگرونت دلم پریشونه کاش حالا که دا‌ری میای نیاری زنهارو نیاری زینب رو نیار باخودت رباب و جون لیلا رو اینجا هیشکی چشم بِرات نیست جز اونا که کینه دارن میخوان قد کینه هاشون رو جسمت(سینت) نیزه بزارن برگرد قبل از اینکه واسه اصغر سه شعبه بیارن برگرد تا که چشم زینب اون روز بد و نبینه پیش چشماش توی گودی قاتل رو سینه نشینه برگرد که سخته یتیمی برا رقیه و سکینه حبیبی حسین بوی سیبی حسین برای من اَمَّن یُجیبی حسین بمیرم برات که غریبی حسین حبیبی حسین حبیبی حسین حبیبی حسین بند دوم یعده جا موندن یعده روبروی تو لشکر کشیدن یعده تنها با اشاره ای تا قتلگاه با سر دویدن یعده وقتی که دیدن غریبیتو با شمشیرا رسیدن یعده از دنیا گذشتن و هَل مِن مُعینت رو شنیدن قلبی که توبند دنیاست چشمی که پر از هوس هاست از عشق تو جامیمونه عشق تو مال زهیراست قلب ما همیشه خوش به دعاهای خیر زهراست درد تو از تشنگی نیست عاقبت بخیری ماست وقتی حتی تو قتلگاه لبهای تو پر از دعاست لطفت اِنقَد زیاده که شامل حال دشمناست داره نبض من با حرم میزنه همیشه دلم از تو دم میزنه غم روضه هات به دلم میزنه حبیبی حسین حبیبی حسین حبیبی حسین بند سوم یکاری کن آقا از کاروان عشق تو من جانمونم فقط تو میتونی کمک کنی تو بند این دنیا نمونم یکاری کن آقا هل من معینت تا ابد تو گوش من باشه کمک کن این نوکر با مسلم و هانی و قیس دل و هم پاشه هرکی مسلمت رو نشناخت از دریای تو جدا موند یا مثل خیلیای دیگه تو حسرت کربلا موند خوشبحال اون تنی که باتو زیر نیزه ها موند هل من ناصر میگی هنوز دل میسوزونی واسه ما دردت از زخم نیزه نیست میخوای بشنون عاشقا خیرت به همه میرسه نمیکنی خوبا رو جدا با اینکه دلم خیلی دوره ازت میخوام از تو آقا یچیزی فقط به چشمای من هم بدی معرفت حبیبی حسین حبیبی حسین حبیبی حسین
صدای زنگ کاروونه ، بهش بگید برگرده میگن که زن همراهشونه ، بهش بگید برگرده عمه ی سادات توی راهه ، بهش بگید برگرده آخر راهش قتله گاهه ، بهش بگید برگرده تورو خدا بگین نیاد ، اینجا جای طفلا نیست بفکر قتل و غارتن ، جای حسین اینجا نیست برگرد ای علمدار ، جا واسه زنا نیست اینجا هیشکی فکر ، موی دخترا نیست زینب میشه تنها ، زینب میشه مضطر اینجا جاییه که ، حسین میشه بی سر واویلا حسین یابن زهرا بند دوم بازارای کوفه شلوغه ، همه باهم هم دستن مهمون نوازیشون باسنگه ، همه حرومی هستن یتیمایی که نون و خرمای حیدرو میخوردن مردی شدن حالا برای سرت طبق آوردن تورو خدا کوفه نیا ، اینجا دلاشون سنگه تو کوچه ها تو خونه ها ، شوق شروع جنگه برگرد ای علمدار ، اینجا قحط آبه اینجا قتله گاهه ، نوزاد ربابه برگرد ای علمدار ، تا شش ماهه خوابه اینجا قتله گاه ، نوزاد ربابه واویلا حسین یابن زهرا بند سوم تو رو خدا کج کن مسیرو ، حیا ندارن اینجا نذار که کار خواهر تو ، بیافته به بازارا تو رو خدا هرجا که میری ، کوفه نیا واویلا میترسم از اون کوچه ها و طعنه و نون و خرما تورو خدا ، جایی برو ، که خواهرت آروم شه اینجا نیا ، بذا نگاه دخترت آروم شه برگرد ای علمدار ، میبرن سرا رو میبینی تو از دور ، رقص نیزه ها رو برگرد ای علمدار ، زینب بیقراره فردا آواره ی ، این صحرای خاره واویلا حسین یابن زهرا
شوربسیارزیبا تنگ واسه ی من آسمونا بی هوای حسین دنیامون نداره شور و حالی بی صفای حسین یکی کاش که مارو برسونه کربلای حسین کربلای حسین بیتو یک لحظه هم اروم نمیگیرم تو قفس این دنیا اسیرم سینه نزنم واست میمیرم اربابم عادتم دادی به نسیمای پرچم تنها دلخوشیمه تو این عالم منم و هیاهوی محرم اربابم علت بودنم حسینه نبض من پرچم عزاته هرجا اسمت باشه برا من آقا خود کرببلاته بند دوم ساخته دنیارو خدا واسه نوکرای حسین میشه معشوق خدا حتما آشنای حسین یکی کاش که مارو برسونه کربلای حسین کربلای حسین جلوه ی نور حق توو عشق حسینه اونی که نجات عالمینه ورودیشم بین الحرمینه اربابم دل وقتی دل میشه که تو تب بسوزه مثل (شبیه) دل زینب بسوزه برای تو صبح تا شب بسوزه اربابم این اشکا رزقیه که از دعای مادرت رسیده دوباره قلبم زیر و روشد انگاری خواهرت رسیده بند سوم خدا داده این اشکو بمن تا بندگی بکنم یعنی مثل زهیر و بریرش زندگی بکنم سفره ی دلمو پر از عشق و سادگی بکنم سر داده تا روی پای تو بزارم نوکریه تو شد اعتبارم شده روضه ی تو کارو بارم اربابم هرچی دارم آقا از خیر تو دارم اخه کیو من غیر تو دارم خاک پاهاته دارو ندارم اربابم قسمتم(قسمت من) بکن نگاتو کردم سر نذر چشاتو دوست دارم مثل شهیدا بشنوم خودم صداتو