eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
39 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این مرد كه در گوشه بستر نگران است واللهِ كه مظلومترین مرد جهان است از زندگى پرغم خود سیر شد امشب خیبر شكن از غصه زمینگیر شد امشب خورشید دلش خون شده و ماه زمین خورد سخت است بگویم اسدالله زمین خورد در بستر مظلومیت آقاى حنین است این مرد جگر سوخته باباى حسین است طفلان همه با اشك سرازیر رسیدند واى از دل زینب همه با شیر رسیدند  واى از دل زینب چه كند زخم سرش را این پارچه ء خونى و چشمان ترش را با زحمت علی امر به خیرالعملش كرد هرطور كه شد زینب خود را بغلش كرد بعض وسط حنجره ها زنده شد امشب با گریه همه خاطره ها زنده شد امشب دور و بر بستر همگى مرثیه خواندند با روضه مادر همگى مرثیه خواندند از آن در ودیوار علی خاطره دارد از تیزی مسمار علی خاطره دارد زردى رخش یاد همان روى كبود است روى لب او روضه بازوى كبود است سى سال غمش را اسدالله نگفته میگفت از آن درد كه با چاه نگفته سخت است كه زن با لگد مرد بیفتد در پیش نگاه همه با درد بیفتد سخت است به ناموس كسى راه ببندند سخت است كه بر گریه مظلوم بخندند من مانده به یادم زد و آیینه و ترك خورد زهرا سر من بود كه در كوچه كتك خورد *** میخواست كه در روضه احساس بماند رفتند همه، گفت كه عباس بماند هم آینه هم آب سپردم به تو عباس من زینب بی تاب سپردم به تو عباس مِن بعد نگاه تو و چشمان عقیله ساقى حرم جان تو و جان عقیله در كوفه مبادا بى علمدار بیاید بى تو نكند بر سر بازار بیاید سوگند به این خون سر و روى خضابم دلواپس ناموسم و آن بزم شرابم شاعر: محمد جواد پرچمی
تب گرفته تمام جسم مرا همه جا را سیاه میبینم کاش زهرا عیادتم بکند  او بیاید برای تسکینم   گرچه بستند باز میریزد خون دل از شکاف زخم سرم.. زخم شمشیر قاتل من نیست داغ ناموس مانده بر جگرم   سهم من از تمام این دنیا غصه و حسرت و بداقبالیست.. دور بستر حسین هست و حسن جای محسن کنارشان خالیست   من که مرد نبردها بودم یک جراحت مرا ز پا انداخت وای از فاطمه که حوریه بود پنجه بر گونه هاش جا انداخت   بروقنبر میان هرکوچه  بگو از حال و روز غمبارم  کودکان یتیم کوفی را با خبر کن که کارشان دارم   این حسین است ، چهره ی اورا ای پسربچه ها نگاه کنید سر رخت و لباس او نکند.. کشمکش بین قتلگاه کنید   سنگ از روی بام ها نزنید هر زمان که اسیر آوردید صدقه دست زینبم ندهید کودکانی که شیر آوردید   آه و نفرین من به کوفه اگر از سری معجری ربوده شود وسط ازدحام جمعیت نکند دختری ربوده شود   صاحبان تنور بعد از این به سر آفتاب رحم کنید اهل کوفه وصیتم این است به عروسم رباب رحم کنید شاعر: سید پوریا هاشمی
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم مهمانِ دختر است علی ، جز نمک نخورد یک ظرف شیر بود ولی جز نمک نخورد دختر به گریه گفت که مهمانِ من مرو شالش گرفت حلقه‌ی در : جانِ من مرو پیش یتیمها پدری سر به زیر رفت این بارِ آخر است که با ظرف شیر رفت مسجد رسید روضه‌ی خود را به پا کُنَد مسجد رسید قاتل خود را صدا کند تا ضربه خورد بغض پریشانی‌اش شکست تا ضربه خورد صفحه‌ی پیشانی‌اش شکست جبریل پیشِ ضربه‌ی او شهپرش گرفت از بس شدید بود که زهرا سرش گرفت اُفتاده است بر رویِ سجاده پیکرش اُفتاده مثلِ فاطمه‌اش وای با سرش محراب غرق آتش و سیلی و دود شد سر ضربه خورد ، گوشه‌ی چشمش کبود شد خم شد گمان کنم که به دیوار خورد بود شاید به پهلویش نوکِ مسمار خورده بود خون می‌چکید از سر و روی و محاسنش پیشش نشست فاطمه همراه محسنش رویِ عبای سرخ ولی خانه میرود چشم انتظار دارد علی خانه میرود آهسته گفت آه عبا را رها کنید زینب دَمِ در است مرا روی پا کنید ماندم حسن که زیر بغلهاش را گرفت یا باز چشم زینب کبراش را گرفت بابا رسید او پدری بر عبا ندید آری هزار شکر که او بوریا ندید (حسن لطفی)
بسم‌الله الرحمن الرحیم زبان حال حضرت زینب سلام الله در دلم آتشی از داغِ تو برپا شده است بيشتر از سرِ شب زخمِ سَرَت وا شده است لَخته‌خون بسته ببين چادرِ مادر امشب قامتت سرخ شده ، قامتِ من تا شده است قاتل از شيرِ تو نوشيده به من ميخندد يعنی ای كوفه نشين نوبتِ بابا شده است باز يک گوشه حسن گرم زبان ميگيرد باز اين خانه پُر از روضه‌یِ زهرا شده است ديدم آن روز در آن كوچه‌یِ باريک چه شد ديدم آن روز كه يک مُشت مُهَيّا شده است   وای از آن چهره که دیوار غمش را حِس کرد آه از آن گونه که زخمی به رویَش جا شده است (حسن لطفی)
دست من خالی است و چشمانی پُرِ اشک و گناه آوردم از خودم هم فراری ام، امشب من به اینجا پناه آوردم   چیز بهتر نداشتم، با خود غیر ازین چشم های گریانم گریه ام قاطی ریا شده است اشک خالص که نیست، میدانم   باخودم فکر می کنم گاهی " بی حیا این هزارمین بار است" در دلم وحی می شود انگار که دوباره بیا که غفار است   سال ها بنده ی خودم بودم هی خودم را فریب می دادم همه چیزم به پای نفسم رفت جان مولا برس به فریادم   قسمت می دهم تورا حقِ خانه ای که درش در آتش سوخت قسمت می دهم به آن مردی که پَر همسرش در آتش سوخت   به همان ذوالفقار تنها که سپرش را مقابلش کشتند به علی که دو دست او بستند همسرش را مقابلش کشتند   یا الهی به حق آن اشک و گریه های درون چاه علی آهِ مرد غریب می گیرد قسمت می دهم به آه علی   روسیاهم خدا و حقِ من است به رویم درب بسته مانده اگر روضه میخوانم و یقین دارم گره ام باز می شود آخر   می روم با دوچشم گریانم به در خانه ی علی امشب آن علی که حدود سی سال است کم کَمَک جانش آمده بر لب   خاطرات گذشته می کشد و فکر فردا عذاب می دهدش تب مولا که می رود بالا دست عباس، آب می دهدش   به حسن خیره می شود گاهی یاد کوچه ... و می رود از حال به حسینش نگاه می کند و روضه می خواند از تهِ گودال   حسنم پس چرا از آن سیلی هیچ حرفی به من نمی گفتی؟ نگرانم حسین جان! روزی زیر پاهای اسب می افتی   چقدر حرف های ناگفته از وصایای همسرش دارد به حسینش نگاه می کند و گوشه چشمی به دخترش دارد   همه ی ماجرای فردا را از دوچشم حسین خود می خواند یاد آن نیزه ها و خنجر ها... خیره بر حنجر پسر می ماند   همه ی روضه های کرب و بلا باهم از پیش چشم او رد شد آه این قامت رشید حسین قسمت سم اسب خواهد شد   لحظه های وداع آخر تا خواست زیر گلوش بوسه زند یادش آمد که هیچ شمشیری جای این بوسه را نمی بُرد   تا به زینب نکاه می کرد...آه صورتش غرق حسِ غربت بود آخر این ناز دانه ی بابا سرنوشتش غم و اسارت بود؟ شاعر: داود رحیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه و زمزمه حضرت امیرالمومنین(ع) سبک: شبهای جمعه میگیرم هواتو.... سردار خیبر فدایی دین شد غرق عزا آسمان و زمین شد از داغ مظلوم عالم چه غوغا محراب مولا علی غرق خون شد آه، خداحافظ ای سرور ما(۲) آه، تویی جان پیغمبر ما(۲) یا، علی جان علی جان علی جان(۲) دل های ما شد پریشان کوفه ای چاه و دشت و بیابان کوفه حیدر کجایی بیایی ببینی این گریه های یتیمان کوفه آه، چه شد ناله های شب تو آه، امان از دل زینب تو یا، علی جان علی جان علی جان عمری که هستم همه زیر دینش سینه زدم بهر نور دو عینش یک بار دیگر خدایا به زهرا ما را رسان کربلای حسینش آه، خدایا ببین دل غمینم آه، که دلتنگ آن اربعینم یا، علی جان علی جان علی جان یوسف حق پرست غریب سبک با نفس
‍ 💠 سبک تک ، واحد ، زنجیرزنی شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام💠 ای جان علی _زهرای علی دارم میام کنار تو _غم های علی دیگه داره تموم میشه دنیای علی دیگه خسته م از این دوری منو کشته غم مهجوری دیگه بسه برام صبوری_فاطمه جان داره پای علی میلرزه دوری از تو عذاب محضه نمیخوام بمونم یک لحظه_فاطمه جان .............. از غصه ی تو _گریونه علی تو رفتی و ببین که چشماش _خون علی آتیش زدی با رفتنت بر جون علی فاطمه بی تو بیچارم من تو دلم غم تو دارم من آخه تشنه ی دیدارم من_فاطمه جان مگه میره غمت از یادم پای بستر تو افتادم به کسی نرسید فریادم_فاطمه جان .......... فرق سرمن_مثله سر تو شکسته شد به ضرب کین_زهرا سر تو خودت میدیدی جون به لب شد_دخترتو داری گردن من حق خیلی خوردی فاطمه از بس سیلی بمیرم صورتت شد نیلی_فاطمه جان غم کوچه برام آزاره خونه روی سرم آواره علی از مدینه بیزاره_فاطمه جان
‍ 💠 سبک تک ، واحد ، زنجیرزنی شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام💠 یاعلی یا مولا ذکر مسیحایی ما همه عبد تو اما تو آقایی مادر ما زهرا و علی بابای همه شیعه ها ای جان بفدای شما علی ذکر همه درمانده ها بابای شه کربلا راه منه تا به خدا علی ای جان رسول امین روزی ده هفت آسمان ای شوکت بی انتها لطف تو بی پایان سیدی یاحیدر ذکر علمداران سیدی یاحیدر ........... در دل خود عمری شور و شعف دارم حسرت دیدار شهر نجف دارم تا دم مرگم‌از تو میخونم ای شه مشگل گشا ای جان بفدای شما علی ای دلبر عالی نسب فرمانده و شیر عرب ای نفس رسول خدا علی کرّاری و حصن حصین هر ضربه ی تو آتشین ای حب تو دارالشفا لطف تو بی پایان سیدی یاحیدر ذکر علمداران سیدی یاحیدر ....... کوفه بدون تو سرده و خاموشه رخت عزا داره فاطمه می پوشه منتظره دیدارشه زهرا تا برسه مرتضی کوفه شده دارالعزا ببین زهرا شده گریون تو عالم شده حیرون تو فرقت شده از کین دوتا حسین شال عزا رو دوششه غصه حسن و میکشه امشب میری پیش خدا شب شب بارونه سیدی یاحیدر غصه فراوونه سیدی یاحیدر
امیرالمومنین علیه السلام ■■■■◆■■■■◆■■■ بند اول : همه ی عمرم شکر حق گویم که خدا گلم رو با عشقت سرشته زندگی بی تو چون جهنم شد ولی باعشق تو بهتر از بهشته سینه منرو اگه بشکافن میبینن رو قلب من علی نوشته سرورما علی علی علی علی ولی الله علی علی علی علی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بند دوم: حضرت زهرا انتخابم کرد که شدم غلام بچه های حیدر خدامیدونه آرزو دارم بشه جون من یه روز فدای حیدر وقتی که مردم تابوت منرو ببرن به ایوونه طلای حیدر عشق زهرا علی علی علی علی ولی الله علی علی علی علی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بند سوم : معترف هستم که گنهکارم میدونم سزام جهنم و عذابه ولی از لطفش میگیره دستم که جهنم جای خصم بوترابه بعد مردن هم میون قبرم ذکر یاعلی قشنگترین جوابه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بند چهارم : بارون اشک /چشای زینب /جاریه بازم دلش چه بیقراره میزنه برسر /از غم حیدر / توی این شبا یتیم شدهه دوباره ولی عاشورا / با همین چشما میبینه سرحسین به نی سواره لب عطشان حسین حسین حسین جسم عریان حسین حسین حسین واغریبا حسین حسین حسین وا شهیدا حسین حسین حسین وا اماما حسین حسین حسین وا حسینا حسین حسین حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ■■■■◆■■■■◆■■■ ■شاعر: مرتضی کربلایی
‍ ‍ زمينه سينه زني شب نوزدهم بسم الله الرّحمن الرّحيم علي شده مهمون دخترش اونـم بــرا افطارِ آخرش يه كمي نمك برميداره تـا بـذاره روي زخمِ جيگرش خيره شده به آسمون نزديكه ديگه وعده شون قدم ميزنه هي ميـگه انّا إليهِ راجعـون خُدا ميدونه شَباش باگريه سر شده كه بعد زهراش علي شكسته تر شده براش بمـيرم كه عُمري خونجگر شده عليِّ مظلوم (آقام)٤ ----------------------------------- نكنه حـسن دلخونش بشه نكنه حُسين گريونش بشه خوابه رسول الله و ديده كه گفته قراره مهمونش بشه درداشو مُداوا نكرد با هيچ كسي بد تا نكرد تو اوج مـظلوميّتش زبون به نفرين وا نكرد چه گريه داره نگاهِ دختره علي چه حالي داره اذان آخره علي زبون گرفتـن محراب و منبره علي عليِّ مظلوم (آقام)٤ ------------------------------------- امشبه كه حاجت روا ميشه يه درده قديمي ، دوا ميشه به وصال زهراش ميرسه باز فرق سرش وقتي دو تا ميشه لعنت به أشقيَ الاشقيا كه توي مسجد از جفا با شمشير زهرآلوده ش سر تو شكست اي آقا تو آسمونا نداي قد قُتِل پيچيد شبيه فرقش دل فَلَك به خون تپيد فُزتُ وربَّ... يعني به آرزوش رسيد قاسمي
. شب شهادت علی مظلوم غربت مرتضی گردیده معلوم گردیده روان به سوی جنان یا صاحب الزمان آجرک الله(۲) گرید و مینالد مظلومه زینب از داغ بابایش جان او بر لب قلب شکسته در غم نشسته یا صاحب الزمان آجرک الله در کنار پدر نور دو عینش ریزد در ماتمش اشک حسینش از غم می سوزد شعله افروزد یا صاحب الزمان آجرک الله خانه ی ولایت غرق محن شد با دست مجتبی حیدر کفن شد زینب دل خون گردیده محزون یا صاحب الزمان آجرک الله نفس ختم رسل گردیده خاموش با دستان حسن گشته کفن‌پوش حسین غمین است زینب حزین است یا صاحب الزمان آجرک الله غربت بابا را نموده احساس وقت غسل وکفن غمدیده عباس ماه مدینه زند به سینه یا صاحب الزمان آجرک الله گلهای مرتضی چون گل فسردند پیکر بابا را از خانه بردند هم غریبانه هم مخفیانه یا صاحب الزمان آجرک الله .
‍ ‍ . 🏴 شب بیست و یکم شهادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام،زبانحال 🏴بند اول جوابت کرده طبیب؛ای حبیبم ای غریب چرا پس محاسنت؛شده با خونت خضیب نرو از پیشمون؛بابای مهربون نزن آتیش به جون؛عزیزِ نیمه جون نکن وصیت،بابا حیدر نگو رسیده،دم آخر داری میری تو،پیش مادر نگاهی کن به،اشک و آهم بعد تو بابا،بی پناهم تو شهر کوفه،بی تکیه گاهم (آه و واویلا نرو بابا) 🏴بند دوم قربون سخاوتت؛مهربونی با فقیر اومدن عیادتت؛یتیما با ظرف شیر همشون اومدن؛نگران توان دارن امن یجیب؛زیر لب میخونن دعا میخونن،برای تو از خدا میخوان،شفای تو میگن که شیرِ،دوای تو میگن نمیشه،باورشون پاشو بکش دست،رو سرشون آخه تو هستی،پدرشون (آه و واویلا نرو بابا) 🏴بند سوم نفست در نمیاد؛چرا رنگت پریده داری میشی مهمونه؛مادر قد خمیده معلومه که دلت؛تنگ مادر شده نگو به دخترت؛دم آخر شده دارم میبینم،کربلا رو سرای روی،نیزه ها رو کوفه و بزم،بی حیا رو تو رو میونه،مردم شام که سنگ میریزن،از روی بام یه عده میدن،به تو دشنام (دختر زارم،خداحافظ) ✍️♩کربلایی امیرحسین سلطانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
4_5976603157394886693.mp3
4.06M
صدای اذون که میاد؛ من هم میشم راحت از دست این غمها! خداحافظ ای مردم کوفه! خداحافظ ای بی وفا دنیا… دلم خونه… کی مثل من مگه غم دیده؟ مگه درد دل منو کسی فهمیده؟! دارم میرم که بوی فاطمه پیچیده! خداحافظ ای بی وفا دنیا؛ سلام ای تنها یار من زهرا… من اون روزی مُردم که تو کوچه؛ گلم پیش چشمم زمین افتاد همون روز که خونم تو آتیش سوخت؛ همون روزی بود که علی جون داد! تا اون روزا ندیده بود کسی اشکام؛ همین دنیا گرفت ازم همه دنیامو… همین خوبه که میبینم بازم زهرامو…  خداحافظ ای بی وفا دنیا؛ سلام ای تنها یار من زهرا من اون روزی مُردم؛ که تو خونه دیدم فاطمه دست به دیواره همون روزی که رو گرفت از من؛ دیدم رد خون روی مسماره دارم میرم اما دم آخر؛ کسی نیست دیگه مثل من باشه… من اون روزی مردم که فهمیدم؛ حسینم باید بی کفن باشه… لب گودال رسیده زینبم اما دیره, ته گودال صدای آخرین تکبیره روی سینه یکی نشسته با شمشیره! خداحافظ تا روز عاشورا سر تو روی دامن زهرا… خداحافظ ای بی وفا دنیا سلام ای تنها یار من زهرا ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── مجید بنی فاطمه خداحافظ ای بی وفا دنیا @majmaozakerine
4_5978761515900079196.mp3
1.01M
داغمونو تازه کردی نگو میری و برنمی‌گردی هنوزم داغ مادر؛ رو دلامونه دیگه بسه ای داد از دست زمونه خدا رحمی کن بابام؛ زنده بمونه واسه بچه‌هات کسی، دیگه نیست به غیرِ تو دوباره یتیم نکن، حسن و حسینتو ای وای؛ علیِ مظلوم _ زخم رو سرت عمیقه چشاتو وا بذار یه‌دقیقه می‌دونم نایی نیست تُو چشمای بسته‌ت بیا آرومم کن با دستای خسته‌ت الهی قربونِ اون قلب شکسته‌ت خون تازه از سرت، می‌ریزه رو گونه‌هات حال تو وخیم شده، دعا می‌کنم برات ای وای؛ علیِ مظلوم _ ای عزیز آسمونی نمازتو نشسته می‌خونی یاد مادر افتادم حالتو دیدم مگه یادم میره اون روز چی کشیدم بین دیوار و در آهش رو شنیدم ندیدیم چی شد آخه، فضه چشم ما رو بست ساق عرش شکسته شد، وقتی استخون شکست ای وای؛ مادرم ای وای
4_5978761515900079187.mp3
985.1K
یا غایةَ آمالِ العارفین یا اولَ امامِ المومنین یاعلی٢ صلِّ علی سیدِ العابدین صلِّ علی مولی الموحّدین یاعلی٢ من، به دل عشق تو را دارم زِ ولای تو سرشارم که تویی بهترین یارم نرسد اگر به علی کسی به کجا رود به کجا رسد به خدا قسم که اگر کسی به علی رسد به خدا رسد اسدالله؛ عین‌الله؛ سرّالله؛ ولی‌الله ....................................... یا حبیبَ قلوبِ الصادقین صلِّ علی اَعدلِ العادلین یاعلی٢ صلِّ علی امانِ الخائفین صلِّ علی امیرِالمومنین یاعلی٢ تا، نفسی به تنم باشد نام تو سخنم باشد حرمت وطنم باشد درِ کس به غیر علی مزن رهِ کس به جز رهِ او مجو که از این در و ره اگر کسی برسد به نور هدی رسد اسدالله؛ عین‌الله؛ سرّالله؛ ولی‌الله ....................................... یا حبیبَ من لا حبیبَ له یا طبیبَ من لا طبیبَ له یاعلی٢ یا معینَ من لا معینَ له یا امینَ من لا امینَ له یاعلی٢ تو، همه دلخوشیِ مایی همه قطره تو دریایی همه بنده تو مولایی زِ رَهِ طلب به ولی برس زِ رَهِ ولی به علی برس مگر از عنایت مرتضی دلِ ما به کرببلا رسد اسدالله؛ عین‌الله؛ سرّالله؛ ولی‌الله