eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
36 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کوچه‌ای بود و دری بود و امامی روی خاک می‌دوید آشفته‌رو ماه تمامی روی خاک بی عمامه، بی عصا، بی‌تاب قرآن می‌دوید چند نوبت بین کوچه ریخت جامی روی خاک رشته‌ی پوسیده‌ای را روی مرکب دیده‌ام عُروَةُ الوُثقی و حبل لَاانفِصامی روی خاک... می‌چکاند ابیات بر پای دری، آن نیمه‌شب روضه‌هایی شور را با تلخ‌کامی روی خاک از نجف آیینه آوردند در آغوشِ سنگ ریخت در تعجیل‌شان وادِی السَّلامی روی خاک از مدینه تا مدینه اسم‌هایی اعظم‌ست اسم‌هایی روی نی، چندین اسامی روی خاک قبله‌ی حاجاتِ ما را بی‌نمازان می‌برند می‌رود در دست بت ‌«بیت الحرامی» روی خاک 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
بسم‌الله الرحمن الرحیم ، ، ، ▶️ "بر جبین آسمان آثار غم شد آشکار اشک می ریزند نم نم ابرهای داغدار در میان سنگها آیینه ای تنها شده روضه ی تنهایی اش هرگوشه ای برپا شده غرق باران است هرکس جان او لایق شده ست باز عالم سوگوار حضرت صادق شده ست" حضرت صادق که جان ما فدای درس او دانش‌آموزان او هستیم و پای درس او "یادگار مصطفی را قوم سرکَش می کِشند خانه ی وحی و نبوت را به آتَش می کِشند باز در چشمم غم مولا مجسم می شود روضه های مادرش زهرا مجسم می شود قصه ی تلخ هجوم گرگ ها بر خانه ای ماجرای شعله و بال و پر پروانه ای وای من شیخ الائمه بی عمامه بی ردا زنده شد در خاطر من روضه های کربلا آنچه پیرش کرده داغ کشته ی کرب و بلاست آنچه دائم پیش چشم اوست شرح روضه هاست روضۀ آن پیکر عریان به روی خاک ها بر سر او زخم ها بر پیکر او چاک ها بر تن فرزند زهرا رد مرکب مانده است داغ این بی حرمتی بر جان زینب مانده است حاصل این روضه ها تنها نه اشک و آه ماست خون اهل بیت پیغمبر چراغ راه ماست" خون حق نورست و در ظلمت چراغ راه ماست تا قیامت راه ما از راه خفاشان جداست راه ما راه علی راه حسین بن علی ست شاهراه ما درین بیراهه ها امر ولی ست زور و تزویر و زر و عصیان کجا؟ایمان کجا؟ دین سلمان ها کجا دین ابوسفیان کجا پیش روی ما به جز آیینه ی اسلام نیست درد ما رد یا قبول نامه ی بر جام نیست مرگ بر اسلام آمریکایی و مکر یهود بشنوید این نعره های مرگ بر آل سعود مرگ بر لبخندها و بر خیانت های گرگ بر جنایت های آمریکای شیطان بزرگ بار دیگر جنگ احزاب است و میدانی خطیر این سوی میدان علمداریست بیدار و دلیر شیعه را دشمن شناسی و تبرا باورست شیعه را اینک کسی از نسل حیدر رهبر است باز با نام حسین فاطمه، غوغا کنیم جان خود نذر حریم زینب کبرا کنیم شام با ویرانه هایش خطبه خوان درد هاست گرچه چندی میشود جولان گه نامرد هاست دیگر از دست علمداری نمی افتد علم چشم ناپاک حرامی ها نیفتد بر حرم باز هم یک دجله ی دیگر ، عطش آورده است کودکانی را که دریا با خودش آورده است آن طرف در سازمان لال ها خون می خورند کودکان را این طرف چون حرمله، سر می برند از غم هم کیش خود داریم می‌میریم ما آه و صد افسوس مشکی پوش کشمیریم ما راه ما راه شهیدان، حرف ما حرف امام جنگ با مستکبرین تا رفع فتنه، یک کلام فاش می‌گوییم خط قرمز ما فتنه است فتنه‌ای که قلب مولا قلب امت را شکست در صفوف ما، به غیر از شور بیداری مباد در دل ما، جز شمیم و عطر هشیاری مباد هر که یار فتنه شد، آگاهش از این کار کن هر که در این راه خوابش برد را بیدار کن خادمانی که برای میزشان دلواپسند! پس کجا و کی به درد مردم خود می‌رسند؟! وای اگر ایمان ما صرف بده بستان شود باز بیت المال, بیت الحال نااهلان شود بارالها! تشنه‌گان قدرت از ما نیستند تشنه‌گان خدمت تو، اهل دنیا نیستند با جهاد و صبر، آری فتح در دستان ماست دست شیطان کی مگر بالاتر از دست خداست؟! راه ما تا روز آخر راه سرخ کربلاست پس بپاخیزید یاران وقت عاشورای ماست در میان باد و توفان در میان فتنه ها شیعه هرگز گم نخواهد کرد راه خویش را 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رئیس مذهب شیعه! جهان از آنِ شماست ندای حق طلبی ،تشنهٔ جهانِ شماست به گوشه گوشهٔ عالم به هر کجا نگیریم به هر دیارِ غریبه، پُر از نشان شماست نَه یار، بهر تو هِفده نفر، که بی إغراق هزار لشگرِ آماده در میان شماست که گفته سیصد و چندین نفر ندارد یار بگو امام زمان را، زمان زمان شماست بگو به عیسیِ مریم که شیخ عیسی را دعا کند، که یکی از فدائیان شماست ز شیخِ نیجریه تا به شیخِ بَحرِینَت مطیعِ محضِ تو با لشگری، عیان شماست اگر قطیف،نِمر را به ظلم از کف داد مدینه تا به مدائن پُر از جوان شماست و از عراق و یمن تا به سوریه، لبنان سپاهِ حزب خدا، از مدافعان شماست ز روستای صَراری گرفته تا به ٱحد هنوز مُثلِه شدن، سهم شیعیان شماست به رغم دشمنِ تکفیری اَت، به کوری خصم هنوز نام علی شاهد أذان شماست و ایستاده میان غبار احمد ها هزار مَرد، چو احمد که در نهان شماست قسم به روح خدا و قسم به سید علی بیا به کشور ایران که آشیان شماست به مُلک ری،به خراسان، به قم، بیا آقا هزار دیده چو بَهجت به راه، جان شماست به کعبه و به بقیع و چهار مظلومش که کربلای حسینِ تو در أمان شماست ضریحِ مرقدِ شش گوشه شاهدَت به یقین که اربعین، حرمِ یار، میزبان شماست 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
بر هم نزن نماز مرا، بی هوا نزن حالا که می زنی، جلوی آشنا نزن سجاده و عبای مرا می کِشی، بکش اما لگد به تربت کرب و بلا نزن آتش زدی به زندگی ام بس کن و برو دیگر نمک به زخم دل من، بیا نزن در خانه بس نبود غرورم شکسته شد؟ حداقل مقابل همسایه ها نزن با تازیانه ات به سر و صورتم بزن حرفی فقط به حضرت خیرالنساء نزن بالای مرکبی و خجالت نمی کشی پیچیده پای من... چه کنم؟! بی حیا نزن موی سپید دارم و شیخ الائمه ام هر طور می زنی بزنم، با عصا نزن وقت گریز من شده "نوحوا علی الحسین" زینب دوید و گفت: غریب مرا نزن ای شمر بس کن و به روی سینه اش نرو با چکمه ات قدم روی عرش خدا نزن با دست و پا زدن گره ای وا نمی شود تشنه لبم... عزیز دلم... دست و پا نزن 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
خادم الحسین (علیه السلام): خادم الحسین (علیه السلام): بند اول: پایه ی ولایت صادق ای نوره هدایت صادق در تمامِ دوران ها راویِ روایت صادق ای شاهِ والا مقام به شیعه هستی امام همیشه سایَت بوده به سَرِ من مُستدام علّامه در کتابِ بِحارُ الْانوار یک عالَم قالَ الصادق رو کرده اَنبار ای شیر و تک یلِ امامِ پنجم نامِ تو باشه زینتِ کلِّ اَشعار انگاری آقا انگاری آقا تو خوده غضنفری مُلَقَّبیم ما مُلَقَّبیم ما به شیعه جعفری افتخارمون افتخارمون اینه که رهبری یا صادق یا اباعبدالله بند دوم: شافعِ قیامت صادق وارثِ امامت صادق صاحبِ عطا و جود صاحبِ کرامت صادق تو رئیس مذهبی شاه و صاحب منصبی هستی فِقْهُ الْفُقَها میوه ی قلب نبی هستی تو همچو حیدر قرآنِ ناطق بر علم و دانشی وَ اللهِ تو خالق چه سُنّی ، چه شیعه بوده پای دَرست یا مولا یا اباعبدالله یا صادق تو عالمیو تو عالمیو زِ همه دانا تری تو حاکمیو تو حاکمیو زِ همه بالا تری تو فاضلیو تو فاضلیو زِ همه آقا تری یا صادق یا اباعبدالله 🎶📝:
خادم الحسین (علیه السلام): 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 🎼سبک 🖌به قلم: (خادم الحسین ع) 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 🏴 بنداول خورشیدِه ولایت صادق وارثِه امامت صادق اززهرجفای منصور میسوزد جگرت صادق نیمه شب بودولی میبرن اورا چون علی ای میوه قلب نبی توریس مذهبی هرزمانی که زمین افتادم سوزداز، این غم جگرم به فکرِ دیوار و درم یاصادق 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 🏴 بنددوم هم ظاهری وهم طاهر فرزندامامِ باقر هم فاضلی وهم صابر پورامامِ باقر توریس مکتبی به قلب شیعه رهبری ای جانشینه نورخدا نورچشمانه نبی درمیان کوچه به یادِ دردپهلو ، زخم سینه هیزم واتش ودود زخم بازوی مدینه یاصادق 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 🏴 بندسوم هستیم گدایت صادق میسوزیم زداغت صادق جان عالمی فدای قبرِ بیشمع وچراغت صادق أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ الثَّرَی من ازنسل کوثرم أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ من ازنسل پیامبرم وقتی ک زمین افتادی بیادمادرافتادی هنگامه کوچه گردی ها بیادزیبنب افتادی یاصادق 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 توجه👇 ❌توضیحات❌ أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ الثَّرَی أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّه. من هم به اذن خدا نمی‌سوزم و همان‌گونه که لقب جدم اسماعیل (اعراق الثری) است یعنی فرزندان او مانند رگ و ریشه درخت در اطراف زمین پراکنده‌اند ٬ و نابود نمی‌شوند ٬ ما به‌عنوان اهل‌بیت پیامبر و نسل کوثر ٬ تا قیامت ٬ باقی خواهیم ماند. [1] کافی ٬ ج ٬1 ص 473 🌹ــــــــــــــــــــــــــــ🌹 شکرخداقلم هست دست شب افروزیان🌿 خادم مولا سعیدنوروزیان 🍂 خادم الحسین
هدایت شده از N.b
🌺💛🌺💛🌺💛🌺💛 رو به شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح بردن نام حسین بن علی میچسبد: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💥✨💥✨💥✨💥
هدایت شده از N.b
🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹 ⛅ اولین ســـــلام صبــحگاهے تقـــدیم بہ ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج) ⛅ السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے ْ الاَمان الاَمان 🍃🌸روزتون مَهدوي🌸🍃
هدایت شده از N.b
☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ ✨دعای برکت روز✨ امام صادق(علیه السلام )🌹:وقتى صبح دمید بگو: 👇 الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ. اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلى أهلِ بَیتی مِن بَرَکَةِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیعِ خَلقِکَ. ☀️ 📜بحار الأنوار۸۷/۳۵۶
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بگو برای من ای شعر از زمانهٔ او کدام بیت مرا می‌برد به خانهٔ او شبی دلم به هوای زیارت آمده است مگر قرار بگیرد در آستانهٔ او ... از او بپرس به عقلم نمی‌رسد اصلاً که چیست فلسفهٔ عشق بی‌کرانهٔ او خوشا به حال عبایی که در کشاکش باد گذاشته‌ست سرش را فقط به شانهٔ او گذشته‌ها نگذشته‌ست باقی است هنوز زبانه می‌کشد آتش از آشیانهٔ او بگو چگونه از این شهر صبح صادق رفت بگو برای من از رفتن شبانهٔ او نه از غم است که من گریه می‌کنم امشب فقط به خاطر لبخند صادقانهٔ او... 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
مدینه ، باغ تو بی بار و برگ است غمت باران رگبار و تگرگ است دوباره هیزمت یک خانه را سوخت مدینه ، توبه ی این گرگ مرگ است _______________________________ مرا نیمه شبی با آه بردند به همراهیِ اشک ماه بردند شبیه اولین مظلوم عالم مرا در کوچه ای در راه بردند _______________________________ شب وصل است و راه عشق باز است دلم آکنده از راز و نیاز است تو شاهد باش بهر شیعیانم خدایا ، آخرین حرفم نماز است 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
بسم‌الله الرحمن الرحیم در محضرت اصول صداقت به هم نخورد جمله که هیچ واو روایت به هم نخورد ای در خدا فنا شده، بر دیدن شما هفتاد سال پلک عبادت به هم نخورد در وقت سر نگونی آن قامت بلند من مانده ام چگونه قیامت به هم نخورد آتش زدند و هلهله کردند پس چرا پلک امام این همه مدت به هم نخورد آتش گرفت گرچه دری بین کوچه ای اما شبیه قبل به سرعت به هم نخورد من مطمئنم این در از آن در، تقیه کرد حتی اگر که خورد به شدت به هم نخورد حتی اگر که خورد، نشد محسنی شهید این بار داستان امامت به هم نخورد دیوار و سنگ و کوبه ی در هرچه بود که پهلو و میخ از دو سه قسمت به هم نخورد 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
نیمه شب بود و عاشقی بیدار مست حق بود و راحت از اغیار نیمه شب بود و وقت راز و نیاز بین سجاده بود، بین نماز با تأسی به مادرش زهرا دست خود برده بود سوی خدا داشت همسایه را دعا می کرد گره ها را دوباره وا می کرد ذکرِ ارباب عالمین گرفت بوسه از تربت حسین گرفت ناگهان صحبت از تهاجم شد خلوتش بین نعره ها گم شد داد و فریاد، بی دلیل زدند شعله بر خانه ی خلیل زدند حرمت این حرم شکسته شد و دست او بین خانه بسته شد و پا شد از جای خود ولی افتاد یاد مظلومی علی افتاد از غریب مدینه دم می زد وسط شعله ها قدم می زد خاک و خاکستر از عباش تکاند اشک بر مادرش دوباره فشاند حرف داغِ گران زهرا بود میخ در روضه خوان زهرا بود پیر مردی وحید را بردند آن محاسن سپید را بردند باز هم روضه ها به کوچه کشید آه... آقای ما بگو چه کشید؟! پیر را طاقت دویدن نیست می رود..‌. حاجت کشیدن نیست فلک از غصه شرمگین شده بود شیخ ما نقش بر زمین شده بود پیکرش را چقدر آزردند تا که شیخ الائمه را بردند خوب شد بر سرش جدال نشد غارت پیکرش حلال نشد تشنگی تاب و قدرتش نگرفت تیر و نیزه به قامتش نگرفت رخش از خون تازه رنگ نشد صورتش آشنا به سنگ نشد خوب شد قاتلی سویش نرسید پنجه ای بین گیسویش نرسید خواهری با شکستنش نشکست بر روی سینه اش کسی ننشست 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
صحبت از داغ مدینه به خدا سنگین است نه فقط محفل ما در همه جا سنگین است غصه ای هست که بر سینه ی ما سنگین است حرف پرپر شدن گل ز جفا سنگین است کاش می شد که نگوییم سخن از غم ها چه کنیم این دل ما پر شده از ماتم ها ابتدا حرف غدیر است که تا آخر مانْد وایِ من روی زمین گفته ی پیغمبر مانْد رَدّی از بند که بر دست یل خیبر مانْد مادری نقش زمین گشت که پشت در مانْد هر چه بود این همه اندوه و ستم سنّت شد بستن دست نشان و عَلَم غربت شد باز در شهر مدینه که غمی دیرین داشت پیرمردی به شبی خاطره ای غمگین داشت او که چون جد غریبش همه درد دین داشت داغ ها بر جگر از یاری این آیین داشت نیمه شب دشمنش آمد به حریم خانه وای بشکست نماز شب آن جانانه او به تعقیب نمازش به لبش یارب بود جانش از یاد غریبی علی بر لب بود لحظه هایی که دوان در پیِ یک مرکب بود یاد اندوه رقیه و غم زینب بود یادْ از درد اسیری یتیمان می کرد یا که یادی ز شب شام غریبان می کرد همچنان عمّه ی سادات به کاخش بردند دل آزرده اش از زخم زبان آزردند یاد آن جمع اسیری که همه افسردند بعضی از شدت این واقعه جان بسپردند یاس هایی که ز اندوه و بلا لاله شدند کنج ویرانه یکی رفت ، همه ناله شدند در مدینه به دلش کرببلا زنده شده خاطرات پدرش از اسرا زنده شده یاد مظلومی جمع شهدا زنده شده داغ باغی که خزان شد ز جفا زنده شده او که خود وارث مظلومیِ حیدر بوده چون علی غربتش این گونه مقدّر بوده رفت آن نیمه شب و خصم دگر بار آمد باز آن حادثه ی تلخ به تکرار آمد شعله ای جانب درب حرم یار آمد در که می سوخت به یادش در و دیوار آمد دل این زاده ی زهرا ز غم آیینه شده عاقبت کشته ی این غربت دیرینه شده 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
پنج بند به نیت پنج تن آل عبا تقدیم به امام صادق علیه السلام ما را به غیر عشق خودت مبتلا مکن جز خود دل مرا به کسی آشنا مکن دین خدا ولایت و عشق شما بُوَد ما را به غیر دین خدا مبتلا مکن با دوری از مسیر ولا و محبتت ما را اسیر غصه و درد و بلا مکن دین را تو گفته ای که به جز حب و بغض نیست دل را اسیر خود کن و از دین جدا مکن درب سرای خود بگشا بر دل همه ما را اسیر و در به در کوچه ها مکن فرموده ای که شرط شفاعت بُوَد نماز ما را به لحظه های شفاعت رها مکن مرغِ دل مرا که هوایش زیارت است جز راهیِ مدینه و کرببلا مکن ای نور چشم فاطمه ، جان نذر غربتت ایمان و دین من چه بُوَد جز محبتت عشقت مرام و دین من و مذهب من است دلدادگی به و مهر و غمت مکتب من است ذکر حدیث ناب تو شرح کتاب حق قرآن ناطقی ، سخنت مذهب من است یادت بهارِ قلب خزان دیده ام بُوَد نام خوش تو نغمه ی روز و شب من است مظلومی و غریبی ات ای پور مصطفی داغ دلِ شکسته و تاب و تب من است هر نیمه ی شب به واسطه ی هر دعای من ذکرت میان زمزمه ی یارب من است فخرم بوَد به اهل زمین و به آسمان چون نوکریِ تو همه جا منصب من است زهرا برایم از سرِ لطفش دعا کند تا نوحه هاب ماتم تو بر لب من است گر غوطه در بلا و خطر بارها کنم هرگز نمی شود که تو را من رها کنم قرآن بخوان که موسم وحی دگر رسید قرآن بخوان که لحظه ی سخت سفر رسید قرآن بخوان که تو خود وحیِ مجسمی روح کتاب حق که برای بشر رسید قرآن تویی و معنی ایمان تویی فقط اما چرا ز کینه به جانت شرر رسید ایپان به روح و معنی قرآن نداشتند آنان که زهرشان به میانِ جگر رسید یک عمر اگر که محنت و غم دیده ای دگر زهر آمد و به شام فراقت سحر رسید بس که غریب و بی کسی ای وارث علی پهلو شکسته مادر بشکسته پر رسید آن که ز ماتم تو گریبان دریده است موسی بن جعفر است و بر او این خبر رسید هنگام رفتن و شب پروازت آمده بالا سر تو مادرِ همرازت آمده از غربت علی به وجودت نشانه بود سوز غریب بی کسی ات بی کرانه بود آتش گرفته بار دگر درب خانه ای تکرار صحنه ای که ز غربت نشانه بود مانند مادرت شده کاشانه ات چرا ؟ با چه گناهی آتش دشمن به خانه بود یادی ز خیمه ها و ز غارت نموده ای بس که هجون دشمن دون وحشیانه بود یارب امام دیگری از خانه شد برون در کوچه ها کشاندن تو ظالمانه بود سجاده را کشیده عدویت ز زیر پا این گدشه ای ز شرح هجوم شبانه بود آماده ی سفر شده بودی به سوی یار زهری که شد نصیب تنت یک بهانه بود بال و پرت گشودی و راحت شدی ز غم از آن همه جفا و از این کینه و ستم ای آخرین سفارش تو بر نماز ما ای قبله گاه و کعبه ی راز و نیاز ما با آن سفارشت که عجب عاشقانه بود تنها به خاک کرببلا* شد نماز ما مظلومی ات همیشه به جان ها شرر زند داغت شده تمامی سوز و گداز ما گفتی حسین و خود ز غمش ناله ها زدی دیوان عشق او بگشودی و راز ما فیض خدا به واسطه ات می شود نصیب تنها به سوی تو شده دست نیاز ما دل تا به ابد به مذهب عشقت سپرده ایم آه اِی امام عشقِ دلِ سرفراز ما مهمانمان نما به بهشت بقیع خود ای قامتت به باغ جنان سروِ ناز ما خشتی ز خاک تربت ما خوش به پا شود بر روی قبر تو حرمی تا بنا شود *اشاره به این که ایشان کیسه ای از خاک کربلا داشتند و تنها بر آن سجده می فرمودند. 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
✳️السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا خُزّانَ عِلْمِ اللّهِ اَلسَّلامُ ... ✳️ من که کبوتر دلم ، همیشه در هوای توست همچو نسیم قدسیان ، عازم آن سرای توست دو چشم جان به سوی تو ، کعبه ی کعبه کوی تو قبله ی قلب خسته ام ، تربت دلربای توست بقیع اگر چه خلوت از ، همهمه ی آدمیان پر از حضور عرشیان ، به قبر باصفای توست خیل ملک صف به صف از ، بارگه ات کند عبور که بارگاه خاکی ات ، بهشت آشنای توست هدیه هر فرشته بر ، جمع ملائک به جنان ذره ای از خاک بقیع ، به عطر جان فزای توست زائر قبر اطهرت ، زیارت خدا کند که وجه بی بدیل تو ، جلوه ای از خدای توست مرا اگر که دعوتی ، بهر زیارتت کنی جان دهم از شوق وصال ، که این هم از عطای توست ای که رئیس مذهبی ، به مکتب خدای عشق بقای دین احمدی ، به لطف گفته های توست جلوه ی رب ازلی ، وارث غربت علی معنی دین نبوی ، تلالو ولای توست به سن پیری ز پی ، مرکب دشمنت روان به کاخ آن که به لبش ، طعنه و ناسزای توست شرح نمی توان نمود ، داغ تو را که گوییا هر چه غریبی و غم است ، جمع شده برای توست رخت سیه به تن کند ، مادر قد خمیده ات او که همیشه گریه کن ، به مجلس عزای توست 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
باز هم نوبتِ مدینه شُدو در غَمَش باز کربلا می‌سوخت باز در کوچه‌یِ بنی هاشم خانه‌ای بینِ شعله‌ها می‌سوخت نیمه شب ریختند در خانه مو سپیدی به ریسمان بستند درِ آتش گرفته را اما... ناگهان رویِ کودکان بستند به پَرِ دامنی ولی اینبار آتشِ چوبِ شُعله وَر نگرفت پدر از خانه رفت شُکرِ خدا پهلویِ او به میخِ در نگرفت نَفَسَش بند آمده نامرد در پِیِ خود دوان دوان نَبَرش پیرمرد است میخورد به زمین بینِ کوچه کِشان کِشان نَبَرش شرم از رنگِ این محاسن کُن رحم کُن حالِ کودکانش را این چنین رفتن و زمین خوردن درد آورده استخوانش را حق بده که به یادِ او انداخت گَرد و خاکی که بر محاسن داشت مادرش را که تا درِ مسجد داغِ بابا عزایِ محسن داشت حق بده که به یادِ او انداخت عرقِ سردِ رویِ پیشانیش خونِ رویِ جبینِ جدش را عمه و رنجِ کوچه گردانیش حق بده که به یادِ او انداخت عمه‌اش را گُذر گُذر بردند از مسیری که ازدحام آنجاست یعنی از راهِ تنگ‌تر بردند حق بده که به یادِ او انداخت گیسوانش که خاک آلود اند گیسویی را که در دلِ گودال غرقِ خون رویِ خاکها بودند رویِ این کوچه‌ای که از سنگ است همه جایش نشانیِ او بود یادِ یک حنجر است این دفعه نوبتِ روضه خوانی او بود هرچه او بیشتر نَفَس میزد بیشتر میزدند زینب را تیغشان مانده بود در گودال با سپر میزدند زینب را چادرش زیرِ پایِ او پیچید بین نامحرمان زمین اُفتاد از سَرِ تَلِّ خاک تا گودال با کَمَر میزدند زینب را سَرِ شب کودکان همه در خواب تا سحر می‌زدند زینب را یک نفر در میانِ گودال و صد نفر می‌زدند زینب را 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
پایان ندارد بی قـراری هایِ زهـرا تکرار خواهد شد غریبی های مولا کوچه... مدینه... تازیانه... بندِ کینه پایِ برهـنه... طعـنه و زخم زبانها هر قدر می خواهی بزن اما نَکن باز در محـضرم دیگـر زبان ناسزا را ای بی حیا من مادرم را دوست دارم حُرمت نگهدار و نکن توهین به طاها هر چنـد بالای سرم شمشیر دیدم هر چند افتاد از سرم عمّامه ... امّا... پیش دو چشم خواهران و دخترانم غارت نشد پیراهـن و انگـشترم یا... خنجـر نبرّیده سـرم را تا ببیند بر روی نیزه دخـترِ من رأس بابا پای برهنه پشت مَرکب می دویدم مثـل رقـیّه گـفته ام برگـرد آقا 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
صحبت از داغ مدینه به خدا سنگین است نه فقط محفل ما در همه جا سنگین است غصه ای هست که بر سینه ی ما سنگین است حرف پرپر شدن گل ز جفا سنگین است کاش می شد که نگوییم سخن از غم ها چه کنیم این دل ما پر شده از ماتم ها ابتدا حرف غدیر است که تا آخر مانْد وایِ من روی زمین گفته ی پیغمبر مانْد رَدّی از بند که بر دست یل خیبر مانْد مادری نقش زمین گشت که پشت در مانْد هر چه بود این همه اندوه و ستم سنّت شد بستن دست نشان و عَلَم غربت شد باز در شهر مدینه که غمی دیرین داشت پیرمردی به شبی خاطره ای غمگین داشت او که چون جد غریبش همه درد دین داشت داغ ها بر جگر از یاری این آیین داشت نیمه شب دشمنش آمد به حریم خانه وای بشکست نماز شب آن جانانه او به تعقیب نمازش به لبش یارب بود جانش از یاد غریبی علی بر لب بود روز بردند علی را و در این جا شب بود لحظه هایی که دوان در پیِ یک مرکب بود یادْ از درد اسیری یتیمان می کرد یا که یادی ز شب شام غریبان می کرد همچنان عمّه ی سادات به کاخش بردند دل آزرده اش از زخم زبان آزردند یاد آن جمع اسیری که همه افسردند بعضی از شدت این واقعه جان بسپردند یاس هایی که ز اندوه و بلا لاله شدند کنج ویرانه یکی رفت ، همه ناله شدند در مدینه به دلش کرببلا زنده شده خاطرات پدرش از اسرا زنده شده یاد مظلومی جمع شهدا زنده شده داغ باغی که خزان شد ز جفا زنده شده او که خود وارث مظلومیِ حیدر بوده چون علی غربتش این گونه مقدّر بوده رفت آن نیمه شب و خصم دگر بار آمد باز آن حادثه ی تلخ به تکرار آمد شعله ای جانب درب حرم یار آمد در که می سوخت به یادش در و دیوار آمد دل این زاده ی زهرا ز غم آیینه شده عاقبت کشته ی این غربت دیرینه شده 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
کاش میشُد بگذارند مُهیا گردد شبِ او صبح به محرابِ مصلا گردد شبِ او صبح نشد ، نیمه شب او را بردند تا که با زخمِ زبان آن شبش احیا گردد شعله بر خانه‌اش انداخت حرامی تا زود درِ این خانه به یک ضربه‌یِ پا وا گردد درِ آتش زده کم بود بیاُفتد رویَش باز کم بود که میخی به تَنی جا گردد پیشِ طفلان پِیِ مَرکب پدر پیری رفت تا که این کوچه پُر از ناله‌ی بابا گردد دو قدم راه نرفته به زمین می‌اُفتاد که پُر از زخمِ تنِ خسته‌ی مولا گردد فرصتی هیچ ندادند و کشیدند تنش قبل از آنی که نفَس تازه کُنَد پا گردد گرچه می‌خورد زمین گرچه کشیدند به خاک روضه‌ای خواند غمش باز مُداوا گردد روضه‌ی غربتِ پیری که به زانو آمد به امیدی که گُلِ گُمشده پیدا گردد پیرمردی به سرِ نعشِ جوانش آمد شاهدِ کَم شدنش وقتِ تَقَلا گردد اِرباً اِربا بدنی دید به دستش فهمید... هرچه کردند نشد تیغِ دگر جا گردد دشنه و تیغ و تبر دست به دستِ هم داد بدنی باز شود  مثل معما گردد دست و پا زد پسری تا پدری جان بدهد دست و پا زد پسری تا کمری تا گردد دست انداخت به دورِ بدنش ریخت زمین دست انداخت دهانش نَفَسش وا گردد چشم را نیزه گرفته است اگر چشمی بود کاش میشُد نظرش قسمتِ بابا گردد چند عضو از بدنِ اکبرش آنجا کَم بود خواهرش بود ولی حلقه‌یِ نامحرم بود 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ۹۷ ازشوال تامحرم ۳ 🌹🌹🌹 🌹-----------------------بند اول عشق حسینی یارقیه نوره دو عینی یارقیه تو بِنْتِ مولا از نسلِ یَلِ حُنینی یارقیه یارقیه ذکره رو لبم یارقیه فکره هرشبم یارقیه هستی تو بی بی یارقیه دین و مذهبم رقیه مَشقِ من رقیه عشقِ من رقیه تو بده رقیه رِزقِ من «رقیه بی بی جان» «رقیه بی بی جان» 🌹🌹-------------------بند دوم تمثال زهرا یا رقیه از نسل مولا یا رقیه ریحانه ای یا که عقیله زینب و زهرا یا رقیه یا رقیه راوی حسین یا رقیه باقی حسین یا رقیه می کنی بی بی یا رقیه یاری حسین رقیه فاطمی رقیه حیدری رقیه هر جهان رقیه سروری «رقیه بی بی جان» «رقیه بی بی جان» 🌹🌹🌹--------------بند سوم حاکم و سلطان یا رقیه تفسیر قرآن یا رقیه بهر غریبی بابایت هستی تو برهان یا رقیه یا رقیه جان سنه فدا یا رقیه ای جنونه ما یا رقیه دشمنان تو یا رقیه می کشه خدا رقیه سروری رقیه رهبری رقیه بهر شاه رقیه دلبری «رقیه بی بی جان» «رقیه بی بی جان» ---------------------------------------- شعروسبک : 📝🎵 ----------------------------------------