eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
36 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌السلام 🔹بلای عظیم🔹 گفتی که سرنوشت همین از قدیم بود گفتی مرا نصیب بلای عظیم بود دست رکاب بر سر پایم نمی‌رسید آن اسب هم مخالف جنگ یتیم بود وقتی که روی دامن تو سرگذاشتم دیدم تو را چقدر نگاهت رحیم بود حتی حضور زود تو هم فایده نداشت آن لحظه آمدی تو که حالم وخیم بود از نعل اسب و دشنه و شمشیر و سنگ و خاک هر چیز در بلندی قدّم سهیم بود وقتی که بال‌بال زدم بین دست تو زیباترین پریدن این یاکریم بود... @babollharam
علیه‌السلام 🔹در سرخی غروب...🔹 در سرخی غروب نشسته سپیده‌‌ات جان بر لبم ز عمر به پایان رسیده‌ات آخر دل عموی تو را پاره پاره کرد آوای ناله‌های بریده بریده‌ات در بین این غبار به سوی تو آمدم از روی ردّ خونِ به صحرا چکیده‏‌ات... خون گریه می‌کنند چرا نعل اسب‌ها؟ سخت است روضهٔ تن د‏ر خون تپیده‌ات بر بیت بیت پیکر تو خیره مانده‌ام آه ای غزل! چگونه ببینم قصیده‌ات باید که می‌شکفت گل زخم بر تنت از بس خدا شبیه حسن آفریده‌ات @babollharam
مدح حضرت قاسم ابن الحسن سلام الله علیه پسرِ شیرِ جمل واردِ میدان شده است ... یاعلی گفته و بی باک رجز خوان شده است نظرِ بد نخورد صورتِ ماهش ...کامل .. وسطِ معرکه چون ماه فروزان شده است جامه ی رزم ندارد به تنش ...این یعنی .. آینه دارِ حسن ...فاتحِ دوران شده است زمزمه کرد انا ابنُ الحسن و شور گرفت .. پسرِ شیرِ جمل قبله ی جانان شده است .. ارزق شامیِ بی شرم و حیا چون پشّه ست پیشِ قاسم به نظر خارِ مغیلان شده است کرد با ضربه ی شمشیر،گل مجتبوی.. غوغایی ارزق افتاد و همه لشگرش حیران شده است تازه این شیر شده مثلِ علی... غُرنّده... چشم خود بسته و شمشیرِ تابان شده است پدرش... سینه سپر می نگرد از جنّت... پسرش یل شده و یکسره طوفان شده است حسنی زاده بهم ریخت همه ی ارض و سما خانه ی زاده ی مرجانه چه ویران شده است وَ شهادت شده.. احلی العسلِ این آقا... زخم تا خورد عمو پاره گریبان شده است روضه اش را چه بگویم.. که نرنجد احدی بدنش له شده تا سمّ ستوران شده است @babollharam
حضرت علی اصغر(ع) ۱۴۰۱ علی اصغر گل نشکفته ی باغ حسین است دل هر عاشقی با روضه اش در شور و شین است بنازم دست این شش ماهه را مشکل گشا شد هر آن کس آمده بر در گهش حاجت روا شد امان از لحظه ای که پیش بابا دست و پا زد گلویش پاره گشت و آتشی بر کربلا زد بمیرم حرمله با حنجر نازش چه ها کرد سه شعبه بر گلوی کوچک اصغر رها کرد شده آغوش بابایش خدایا بستر او حسین دیگر چه گوید در جواب مادر او چه شمعی بوده اصغر حرمله آبش نموده به آغوش پدر با تیر سیرابش نموده خدا بر مادر بی تاب او صبری عطا کن دل ما را به آه سینه ی او کربلا کن @babollharam
# نوحه واحدیاسنگین حضرت علی اصغر(ع) لالایی ، بابات طاقت نداره ابوالفضل ، رفته که آب بیاره لبهای خشک تو ، خونها به دل کند بی آبیِ حرم ، من را خجل کند آه ، گشته بیتاب ، اصغرمن ، رفته در خواب وای علی اصغر ، علی اصغر ، علی اصغر(۲) دست و پا ، تو نزن دارم می سوزم می خنده ، دشمنت به حال و روزم از شدت عطش ، اصغر نموده غش مانده به راه او ، چشمان مادرش آه ، حنجر تو ، چی بگم به ، مادر تو وای ، علی اصغر ، علی اصغر ،علی اصغر آخرش ، رفتی تو اصغر من داغ تو ، نمی شه که باور من خون گلوی تو ، ریخته به دست من کم دست و پا بزن ، ای بود وهست من آه ، پاره پاره ، شد گلوی ، شیرُخواره وای ، علی اصغر ، علی اصغر ، علی اصغر @babollharam
علی اصغر (ع) زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) حضرت علی اصغر(ع) کودک جانباز من شیرین زبانم اصغرم آخرین سرباز من ای نور دیده ی تَرَم غنچه ی خندان من چرا اینقَدَر بی تابی خوابیدی یا بی حالی مگر که تشنه ی آبی ای گل نیلوفرم علی اصغر پسرم لایی لایی اصغرم (۴) داغ مرگ تو علی آتیش زده بر جگرم مادرِ غم دیده ات با ناله گوید پسرم من جواب مادرت ، رُو چی بدم ای اصغرم جسم غرق به خونت چطور سوی خیمه بَرَم تویی گل پرپرم تویی علی اصغرم لایی لایی اصغرم با تیر سه شعبه ای سَرِ شش ماهه جدا شد توی میدون بَلا اصغر تقدیم خدا شد بر سر شونه ی من هدف تیر بلا شد ای خُدا تو شاهد باش شهید کرببلا شد بر سرِ دست بابا می زنی تو دست و پا لایی لایی اصغرم @babollharam
علی اکبر حسین (ع) جوان خوش قد و بالای بابایی علی اکبر گل احمر گل زیبای لیلایی علی اکبر امان از لحظه ایی که پیش بابا گشته ای پرپر چه داغی مانده بر دل ، اِربا اربایی علی اکبر @babollharam
# نوحه واحد یا سنگین حضرت علی اکبر (ع) میسوزم ، از خنده های دشمن نگاهت ، بابا چه کرده با من میدان رود علی ، صبر و قرار من میریزد اشک غم ، از چشم زار من آه ، گل پرپر ، پسر من ، علی اکبر وای ، علی اکبر ، علی اکبر ، علی اکبر(۲) میزنی ، بر قلب من شراره دشمنت ، پیکر تو کرده پاره پشت و پناه من ، غمپرورم علی شِبه پیمبری ، ای اکبرم علی آه ، ای جوانم ، از داغ تو ، قد کمانم وای ، علی اکبر، علی اکبر ، علی اکبر با داغت ؟ در آتشم نشاندی اکبرم ، جانم به لب رساندی از خون صورتت ، شد صورتم خضاب لب های تو عطش ، داره برای آب آه ، سروِ رعنا ، پیکرت شد ، ارباً اربا وای ، علی اکبر ، علی اکبر ، علی اکبر @babollharam
اکبر (ع) زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) علی اکبر لاله ی سرخ باغ دلم بابا سوی میدان میری تو همه ی حاصلم بابا حالا که داری میری برو ولی آهسته تر نظری کن علی جان به حال مُضطَر پدر ای اذان گوی حَرَم صبرُ کن من پدرم علی اکبر پسرم (۴) حالا که پر زدی تو شکسته شد پَر و بالَم از فراقت می سوزم با داغت بابا می نالم ای گل احمر من بودی چراغ سحرم دیگه سیرم از دنیا بعد تو علی اکبرم ای گل پرپر من ای علی اکبر من علی اکبر پسرم (۴) اِرباً اِربا گشتی و آتیش زدی بر جگرم من چگونه پیکرت را سوی خیمه بِبَرم بِنِگَر دل من رُو ، مثل تو اِرباً اِربا شد تو ببین قامت من از داغ غم تو تا شد علی تازه جوانم رفتی آرام جانم علی اکبر پسرم (۴) @babollharam
(ع) به خودش آمد و فهمید که چشمش تر بود دو قدم مانده به بالای سر اکبر بود تازه فهمید چه روزی به سرش آمده است یا که بهتر چه به روز پسرش آمده است پسر دسته گلش را چو گل پرپر دید هر طرف را که نظر کرد علی اکبر دید مثل مه پاره ی افتاده به خاک است تنش در هم آمیخته خون و بدن و پیرهنش نه توانست بغل گیرد و نه بوسه زند نه توانست بماند نه از او دل بکند زخم قلب پدر از جسم پسر بدتر بود اربا اربا دل بابای علی اکبر بود دشت مانده است و سواری که زمین گیر شده تن صد چاک پسر دیده، پدر پیر شده ناله اش بین کف و هلهله ها گم شده بود گریه اش مایه ی خندیدنِ مردم شده بود ارتفاع بدنش تا به زمین کم شده بود همه گفتند رکوع است ز بس خم شده بود پسری مانده به خاک و پدری می نگرد مانده حیران که چگونه بدنش را ببرد چون که این چاک ترین جسم میان شهداست مدد از کل جوانان بنی هاشم خواست خوب شد بار دگر بوسه بر آن لب نگذاشت ور نه می مُرد از آن بوسه....که زینب نگذاشت @babollharam
( بنا نبود که آتش به باغ ما بزند پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند)* پسر بزرگ نکردم هجا هجا گردد به گوشه گوشه ی صحرا ، جدا جدا گردد پسر بزرگ نکردم که تیغ کین بخورد مقابلِ پدرِ پیر خود زمین بخورد پسر بزرگ نکردم که از جفای عدو روی عبا ببرم جسم نامرتب او پسر بزرگ نکردم که با دلی بی تاب بخواهد آب ز من ، من شوم ز خجلت آب چگونه یوسف خود را  ز خاک بردارم پسر بزرگ نکردم به گرگ بسپارم @babollharam *بيت اول از
پدرت با تن مجروح تو تنها مانده پدری پیر که در بهت تماشا مانده حق بده خیره به این قامت پاشیده شوم چیزی از پیکرت ای یوسف بابا مانده؟ اربن اربایی ات از دور به چشمم امد یک نشانی ز تو هر گوشه ی صحرا مانده چند تا نیزه کشیدم ز تنت با این حال چند تا نیزه شکسته به تنت جا مانده خم شدم بوسه ای از زخم سرت بردارم در همین حال کمانی کمرم تا مانده ای جوانان کمک این پدر پیر کنید بر تن خاک تن اکبر لیلا مانده قطعه قطعه بسپارید بدن را به عبا جمع شد پیکرش از دشت؟ نه...حالا مانده چقدر کم شده ای یا که مکسر شده ای ای که نزدیک ترین روضه به مادر شده ای   @babollharam
واحد یا سنگین حضرت ابوالفضل(ع تو دلها ، لاله های غم بکارید سر روی ، زانوان غم بذارید وقتی عطش نشست ، بر کام بچه ها طاقت نمانده بر ، ساقی ِ کربلا آه ، ای علمدار ، یا ابوالفضل ، ای سپهدار وای ، یاابوالفضل ، یاابوالفضل ، یاابوالفضل (۲) واویلا ، افتاده دستای سقا می آید ، آه و نوای زهرا با ناله ی حسین ، غوغا بپا شده یارب دست عمو ، از تن جدا شده آه ، در علقمه ، ارباب میگه ، یا فاطمه وای ، یا ابوالفضل ، یا ابوالفضل ، یاابوالفضل (۲) ابوالفضل ، برخیز به جان زینب نگاه کن ، که حسین ، جان شده بر لب دشمن رسید و تیغ ، از کینه ها کشید در پیش علقمه ، دست تو را برید آه ، خورده عمود ، در قتلگاه ، رفته سجود وای ، یا ابوالفضل ، یاابوالفضل ، یاابوالفضل @babollharam
(ع) زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) دلبر و دلدار من علمدارم ابوفاضل تویی سپهدار من برادرم ابوفاضل تویی پشت و پناهِ خیمه ها توی نینوا تو اُمید زینبی دلاورِ کرب و بلا حیدر کربلایی. یار خون خدایی ابوفاضل یا عباس (۴) پاشو علمدار من بچه ها اینجا بی تابند هم رباب و هم طفلان در فکر یک جرعه آبند برای اهل حرم آبی بیار آب آورم برو سمت خیمه ها تَر کن گلوی اصغرم همه طفلان بی تابند در انتظار آبند ابوفاضل یا عباس واسه لبهای عطشان شد اُمید تو نا امید ولی من هم با داغت افتادم و پشتم خَمید چه به روزم آوردن که دیگه یاری ندارم شد امیدم نا امید که علمداری ندارم ساقیِ دشت بلا تشنه لب کربلا ابوفاضل یا عباس ای فلک تو کربلا ساقیِ من از پا نشست تو ببین که کمرم از غم رفتنش شکست اهل حرم ببینید که شده ام دیگه تنها گریه کن ای آسمون که دیگه ندارم سقا شده ام دیگه تنها چه کنم ای خدایا ابوفاضل یا عباس @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عامیانه-ابوالفضل العباس(ع) ذکر شما رو آقا میگم با شور و احساس گدای خونت اَستم یا سیدی یا عباس من بفدای دستت دست من و دامانت مریض عشقت اَستم درد من و درمانت یا سیدی یا عباس اُمید ارباب ما قبله ی حاجاتی تو دلخوشیِ طفلان و عموی ساداتی تو حسین میگه ابوالفضل تویی علمدار من قُوت قلبِ زینب تویی سپهدار من یا سیدی یا عباس امون ز نیزه ای که به مشک آبت خورده با لب خشک اصغر تیری به قلبت خورده امون ز لحظه ای که قلم شده دستانت با نیزه های دشمن پُر خون شده چشمانت یا سیدی یا عباس تا اُفتادی ز مَرکب با دستای بُریده فاطمه از تو جنت یه ناله ای کشیده وقتی ابوالفضل اُفتاد حسین دیگه تنها شد غُربتِ ارباب ما تو کربلا معنا شد خدا قسم به سوز و اشک عزای عباس پَر بده قلب من رُو تا کربلای عباس یا سیدی یا عباس @babollharam
عاشورا زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) سرزمین کربلا امشب غرق یاد خداست نغمه ی یاران امشب زمزمه و ذکر و دعاست همه ی دلها امشب غرق غم و تاب و تب است بی قرار و گریان و پریشان دلِ زینب است خیمه ها تماشایی است غرق ذکر و زیبایی است امون از دل زینب (۴) همه جای کربلا امشب به شور و در شینه اشک زینب ، جاریه شب آخرِ حسینه دل حسین زهرا امشب از غصه خون گشته زینب از فِراق او دل غمین و محزون گشته می وَزه عطر لاله شب عشق و وصاله امون از دل زینب از غم فراق من می رسه جان تو بر لب کن صبوری خواهرم دعایت میکنم زینب مثل فردا دشمنا آتیش به خیمه می زنند پیش چشمت سرم رو بر روی نیزه میزنند توی صحرای بلا می یاد ناله ی زهرا امون از دل زینب عصر فردا با غصه بوسه زنی بر گلویم از روی تل می بینی که گرفتار عدویم عصر فردا یک جایِ سالم نداره پیکرم با دلی پر خون زینب بوسه زنی بر حنجرم امون از دل خواهر میشه زینب بی یاور امون از دل زینب @babollharam