#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شعر_سبک
#دل_سروده_های_مزینانی 🌹
میمیرم از جدایی
با...با جونم... کجایی؟
دل نگرانت شدم، بابایی
ابرِ ماتــم، اومده مهمونی
صحنِ چشمام... خیسه و بارونی۲
(بابای غریبــم / ای شیب الخضیبم)
بند( ۲)
بابا.... حالم خرابه
قلبم.... تو التهابه
ندیدنت... بدترین عذابه
دست و پاهام ....پُر شد از تاول...آخ
کاش بمیرم کنجِ این مقتل... آخ
(بابای غریبــم / ای شیب الخضیبم)
هی میزنه... دلم شور
کاش که چشام... می شد کور
دهن واکرده زخمت، چه بد جور
زَجر نامرد... بعدِ تو زجرم داد
بس به جونِ چادرم می اُفتاد
(بابای غریبــم / ای شیب الخضیبم)
#منصوره_محمدی_مزینان
#التماس_دعا
اجرا ؛ محمد مبشری
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
#السلام_علیک_یا_حسن_ابن_علی
#نوحه_قاسم_ابن_الحسن_علیه_السلام
#سبک_واحد
حرفِ لبهای من.... رفتنه
سهم چشمای تو ...بستنه
کربلا ،جایِ دل کندنه
بابا...بگو به بهترین عمو
رخصت بده تو نَه به من نگو
رفتنم... ضرب المثل شد
اذن من... شیر جمل شد
واغریبا...وا حسن وای(۳) ....
تا که رفتم ،شدم من،حسن
تیر... بارون شد... تمومِ بدن
عینِ بابام... ولی بی کفن
آخر منم شبیه فاطمه
سینم عمو شکسته، درهمه
زیر سمِّ داغ مرکب
گفتمـ ای وای عمّه زینب
واغریبا... وا حسن وای(۳) ....
وای عمو... استخونم شکست
بی حیایی رو سینَم نشست
بابام اونجا چشاشو می بَست
بابام...حسن می گفت؛ وای پسرم
دیدی ...چه خاکی شد آخ ، به سرم
شهد عشق و من چشیدم
پیش،بابام رو سپیدم
واغریبا... وا حسن وای(۳) ....
#منصوره_محمدی_مزینان
#سبک_واحد_علی_کبیری
#حضرت_علی_ابن_الحسین_علیه_السلام
#نذر_امام_سجاد🌹
#دل_سروده_های_مزینانی🌹
با آه و سوز سینه
تنها....توی مدینه
چل ساله که ندیدم...
تو رو.... دلم غمینه
چهل ساله ...رو خاک غربت میشینم
چهل ساله ....رنگ خوشی نمیبینم
چهل ساله خواب اسیری می بینم
چهل ساله باغم گره خورده سینه م
چهل ساله با خاطرات کربلا
دل خونم از اون همه جور و جفا
چهل ساله از داغ طفل و قافله
از چشمام.... نرفته فکرِ آبله
چهل ساله... با ناله های عمه مون
میگم...اَلشام و ...اَمون... اَمون... اَمون
بی تو ....بابا حسینم
چهل سال... تو شور شینم
چهل ساله... بارشِ غم
می باره از دو عینــم
چهل ساله تموم.. غریب و بد حال
می بینم.... بابام و تویِ گــودال
چهل ساله... که می بینم تو علقمه
افتاده ....رو خاکا ...ماهِ فاطــمه
چهل ساله آب می بینم... اشک می ریزم
تک و تنها .... میشینم اشک می ریزم
چهل ساله با خیزران و نیزه ها
سر کردم ...همش تو خاکِ کربلا
بی تو دلِ مدینه
با غُصه ...هم نشینه
تو آسمونِ قلـبش
چل سال ... بی مهجبینه
چهل ساله.... با یاد تو غریبونه
سجادت... روضه و نوحه می خونه
چهل ساله...می خونم اَلشام و بلا
می خونم ....واسه علی.... لا لا لا
چهل ساله ....کربلا رو نشون می دم
بی تو من.... تویِ مدینه جون می دم
#منصوره_محمدی_مزینان
سبک👇
#گودال_قتلگاه
#حضرت_زهرا
#سبک_واحد
بند (۱)
تا اومدم کنار تو مُردم...مادر
صدبار تو قتلگاه زمین خوردم....مادر
داشتم برات قرآن می یاوردم ...مادر
خنجر کشید و ....
خنجر کشید و ....
خنجر کشید و ....
خنجر کشید و....نشسته بودم رو به روت
خنجر کشید و ....دریای خون شد تو گلوت
خنجر کشید و ....پیچید تو صحرا عطر و بوت
خون گریه کردم ؛
حسین غریبِ فاطمه
بمیره مادرت برات
گِل شد زِ اشک مادرت
تمومِ خاک قتلگات
مظلوم حسین... مظلوم حسین(۲)
بند (۲)
دریای خون شد قتلگاه ...ای وای مادر
شدی تو بی پشت و پناه..ای وای مادر
بعد ابالفضل بی سپاه ...ای وای مادر
سرِت جدا شد؛
سرِت جدا شد؛
سرِت جدا شد؛
سرِت جدا شد؛خورشید گرفت تو آسمون
سرِت جدا شد؛بارون اومد با اشک و خون
سرِت جدا شد؛بابات علی شد نصفه جون
امون از این غم؛
خون شد از اشک مادرت
قلبِ تموم کائنات
ذکر لبای خواهرت؛
چه بی وفایی ای فرات
مظلوم حسین... مظلوم حسین(۲)
#منصوره_محمدی_مزینان
#التماس_دعا
#سبک_محمد_مبشری
👇👇سبک
✼═══┅🔶🍁🔶
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆