#زمینه_جانسوز_فاطمیه
#یار_جانانه_ی_من
🔘🔘🔘🔘
✅بند اول
یار جانانه ی من
یاس گلخانه ی
من
آتش نزن و نرو از
کاشانه ی من
حرف از سفر نزن
ز میخ و در نزن
بیا و بیش از این دگر زهرا جان به دل شرر نزن
پرستوی مهاجرم از این خانه ام تو پر نزن
آتش نزن و نرو از
کاشانه ی من
یار جانانه ی من......
*''''''''''"""""""""""""""""""""""*
✅بنددوم
بنگر برچشم ترم
آه ای شمع سحرم
می میرم اگر که روی زهرا ز برم
ببین تو اهه من غمه نگاهه من
تویی تمام هستی ام ای زهرا تویی پناه من
رسدپس از تو برهمه دنیاها صدای آه من
آتش نزن و نرو از
کاشانه ی من
یار جانانه ی من......
*"""""""""""""""""""""""""*
✅بندسوم
ماه شبهای علی
دین و دنیای علی
زود پیر شدی فاطمه جان
در پای علی
......
نزن نفس نفس
نرن پر از قفس
بمان کنار حیدرت بی تو من ندارم هیچُ کس
نرو بدون حیدرت زهرا جان به فریادم برس
آتش نزن و نرو از
کاشانه ی من
یار جانانه ی من......
*''''''''''"""""""""""""""""""""""""*
✅بند چهارم گودال
وای از اعضای تَنَت
پاره پاره بدنت
خار و خاشاک زمین ها شد کفنت
بمیرد خواهرت
بریده حنجرت
به پیش چشم مضطرم رفت ای وای روی نیزه سرت
رسیده ساروان پست در گودال پی انگشترت
خار و خاشاک زمین ها شد کفنت
💠💠5⃣8⃣4⃣💠💠
*''''''''''"""""""""""""""""""""""""*
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
◾واحد سنگین سینه زنی
◾شهادت حضرت زهرا(س)
◾بنداول
در بین خونمون اگه مادر به غم نصیبه
مادر میون نالههاش میگفت بابام غریبه
منو حسین و خواهرم
شب تا سحر بیداریم
تو سینه غصهی غم
جدائیهارو داریم
وای مادرم وای مادر
وای مادر جوانم(۲)
◾بنددوم
مادر زمین خورد و منم در بین کوچه مُردم
مانند مادر از عدو در کوچه سیلی خوردم
راه نفس تو سینهام
گم شد کنار مادر
دیدم که مادر دم به دم
چادر کشیده بر سر
وای مادرم وای مادرم
وای مادر جوانم(۲)
◾بندسوم
فضه بیا فضه بیا آتش گرفته مویم
کشته شده ششماههام با تو فقط بگویم
بر لب رسیده جان من
در پیش چشم زینب
شد ذکر زهرا پشت در
فضه خذینی امشب
وای مادرم وای مادرم
وای مادر جوانم(۲)
#مرتضی_محمودپور
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
یک بند زمزمه روضه
لطفاً در فضای مناسب اجرا شود که به روضه بی احترامی ای صورت نگیرد
خواهشاً اگر فضای مناسبی نبود
ازین نوحه ها مطلقاً استفاده نشود
میونِ شُعله ها،شدی اِی مادرم فدا
پهلوت شکسته و،زَده تو رو یه بی حیا
سیلی به صورتت زدن توو کوچه بی هَوا
فتنهٔ یَهود وای وای وای وای
صورتِ کبود وای وای وای وای
یارالي نَنَه وای وای وای وای...
#فاطمیه #فاطمیه_۹۷
#زمزمه_روضه #زمزمه
#شور_حضرت_زهرا
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
شور روضه ای
لطفاً در فضای مناسب اجرا شود که به روضه بی احترامی ای صورت نگیرد
خواهشاً اگر فضای مناسبی نبود
ازین نوحه ها مطلقاً استفاده نشود
ای وای ای وای ای وای ای وای...
تا در افتاد حیدر افتاد
در پشت در مادر افتاد
قنفذ میزد بر بازویش
مغیره هَم بر پهلویش
چه گویم از دود و شَرَر
از محسن و مِسمارِ در
این غم رسید تا کربلا
قتلِگاه و سَر نیزه ها
زینب گوید تا رسیدم
می بُرید و من می دیدم
#فاطمیه #فاطمیه_۹۷
#شور_حضرت_زهرا
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
✳️زمینه ، تک یا شور حضرت زهرا (س)✳️
#بسیار_زیبا
✍کاری از برادر علی صمدی
بند اول:
فاطمه مادر ساداتی
فاطمه مظهر آیاتی
فاطمه مددی مولاتی
شور عشق تو در سر
نور سوره ی کوثر
گفته بضعه منی
ای تو جان پیغمبر
پاره ی قلب رسول الله
لقبت انسیه الحورا
میگیره شکل واژه ی مادر
پیش اسمت حضرت زهرا
فاطمه جان مادرم زهرا .....
بند دوم:
بانوی آبی و آیینه
عشق تو میتپه تو سینه
میپره مرغ دل مدینه
تازه شده باز داغم
دارم میمیرم از غم
اشکم میچکه نم نم
از این ماتم اعظم
شده حیدر زار و افسرده
گل یاسش آخه پژمرده
تازه فهمید موقع غسلش
که نگارش ضربه ها خورده
فاطمه جان مادرم زهرا ....
بند سوم:
کوچه و خنده ای نشکفته
کوچه و نفسی آشفته
کوچه با یه راز ناگفته
اومد مردک نامرد
راه مادرو سد کرد
با یک سیلی اون شد
باغ سبز حیدر زرد
لرزه افتاد بر تنش ای وای
بی رمق شد بدنش ای وای
خیره بر روی زمین چشمش
شده مضطر حسنش ای وای
فاطمه جان مادرم زهرا .....
▪▪▪✒✒✒▪▪▪
علی صمدی-قم
🔸روضه های شب جمعه
🔹شماره ۱
در این هنگام کنیزکی از خیام حرم بیرون آمده مردی از لشکریان او را گفت: سید و مولای تو کشته شد. کنیزک بازگشت و به اهل بیت عصمت و طهارت خبر داد و اسب امام نیز با یالی به خون رنگین به جانب خیمه ها بازگشت زنان و دختران را تاب نمانده ناله و زاری آغاز کردند.
ام کلثوم دست بر سر نهاده فریاده "وامحمدا وا جداه وا نبیاه وا ابوالقاسماه وا علیاه وا جعفراه وا حزناه واحسیناه هذا حسین باالعرا مسلوب العمامه و الردا" برداشت. چندان بگریست تا بیهوش شده بر زمین افتاد. لشکریان از هر طرف به قصد نهب و تاراج جانب خیام عصمت و طهارت برفتند و آنچه از فرش و حلی و زعفران و شتران بود ببردند و دیگر اموال حضرت آنچه یافتند منهوب کردند چنانکه چادر از سر دختران رسول(ص) برداشتند و هیچ از بی رحمی و نامردی فرو نگذاشتند و گوش ام کلثوم برای گوشواره بدریدند از فاطمه صغری(س) مرویست که اوباش لشکر به خیام حرم رو نهادند و مرا خلخالی زر اندر پای بود مردی بدر آوردی و بگریستی. گفتمش این گریه چیست؟ گفت از آنکه دختر زاده پیغمبر خویش غارت همی کنم. گفتم چون میدانی دست باز دار و بگذر گفت اگر من بگذرم دیگری ببرد.
زنی از بکر بن وائل با شوهر خویش در معسکر عمر بن سعد بود چون این بی مروتی بدید شمشیری بر کف بر در سرادق عصمت ایستاده گفت: "لا حکم الی لله" ای مردمان بکر بن وائل، مگر دختر رسول(ص) را نیز غارت همی کنند شوهر آمده زن را به خیمه خود بازگردانید. شمر با گروهی بیامدند و طاهرات را به صحرا براندند و به خیام حرم اندر آتش زدند، حضرت سجاد(ع) در آن روز سخت مریض و برنج ذرب گرفتار و بر بستر افتاده بود شمر خواست تا او را نیز شهید کند. حمید بن مسلم و دیگران ولامت و نکوهش کرده گفتند تو را کشتن کودکان نگفته اند و نیز او خود از این بیماری نرهد چندان الحاح کردند تا از این قصد در گذشت. عمر بن سعد خود آمده و بر در خیمه طاهرات بایستاد و گفت هیچ کس آهنگ آزار ایشان نکند، اهل بیت رسول چادرهای خود از او بخواستند تا بدان خویشتن مستور دارند. عمر گفت: هر چه به غارت برده اند باز دهند، البته هیچکس باز پس نداد و گروهی بحراست بگذاشت تا کسی نیازاردشان و نیز حضرت سجاد و زنان نیمه شبی از آنجا نتوانند رفت.
📚 مقتل قمقام زخار و صمصام بتار؛
اثر شاهزاده حاج فرهاد میرزا معتمد الدوله؛ صفحه ۵۴۳
#روضه
#شب_ج