eitaa logo
کانال ‌متن روضه
78.7هزار دنبال‌کننده
780 عکس
462 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•از خیمه برون.... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ از خیمه برون چو رسول الله آمد پیش چشم ثارالله دستی بر قبضه ی شمشیر و فریاد علی اکبر یا علی ولی الله همه ی اهل حرم از پی او نالان فلک از غم او گریان مَلک از نَفسش سوزان به کف آینه و اشک و قرآن به تنش زره رسول دو سرا می‌برد به نگاش دلِ خون خدا مولا دست عالم و دامن تو یا علی به دم تو یا علی، علی علی نظر عباس به نگاه یل حیدر که ببیند از او یک بار مث پرده ای از خیبر می‌رسد رجز اکبر امیر عالمین نگاهش به جَنان زیر تیغ و سَنان تو عزیز حسین ای وای.. دستِ خدا دست مولا علی علی علی یا علی... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•جانم علی اکبر... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ جانم علی اکبر جانم علی اکبر خَلقاً و خُلقاً مثل پیغمبر علی اکبر «حسین..» مثل علی در جنگ؛ مثل علی در جنگ بوده برابر با دو صد لشکر علی اکبر «حسین..» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•از جام‌ نگاه تو.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ از جام نگاه تو میجوشه شراب عشق محو روی ماهت ای هر لحظه جناب عشق ستاره ی شب حرمی ،ترانه ی لبِ حرمی دوای هر شب حرمی، تو مولای جوون میوفته تا که عکس چشات تو چشمهای رقیه سادات میاد میشینه روی پاهات ،ای جانم بهتون سر تا پا علی پر از گل و جوونه ای بارون لطیف و پاک عاشقونه ای سرسبزی مثل حضور سبز مادرم آرومی علی شبیه جدّ اطهرم نفس میده بهم نفسات بابام رو میبینم تو چشات دلم خوشه به قدّ و بالات ای نور سحرم علی ،علی،ولدی *خیلی علی اکبرش رو دوست داشت یه پیر غلام میگفت: شب عاشورا دید باباش افتاده دنبالش گفت: بابا من خجالت میکشم.. گفت: دست خودم نیست دلم دنبالت میاد علی اکبرم..* بالهای سفیدت و واکردی به راه عشق حالا پشت رفتنت بارون نگاه عشق بری با این حرم چه کنم با چشمهای ترم چه کنم با اخم دخترم چه کنم،ای وایِ دلم بی تو دل حرم میگیره شادی به دست غم اسیره رقیه رو نگو میمیره ای وایِ دلم دل شوره میگه داره میگیره جونمو این رفتن علی بُرید و برد امون مو میبوسید بابا عبام و روی شونه هام میبوسم تو رو آروم آروم پی ات میام میری ولی دلم باهاته نبودنت غم باباته دلِ شکسته زیر پاته ای روحِ حرم خدا ببین حرومیا رو نگاهِ شوم شامی ها رو تو دشمنها برو بیا رو آه ای پسرم! علی علی، ولدی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•چقدر پخشی تو‌میدون... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ چقدر پخشی تو میدون پر از تو شده صحرا میام روی زانوهام، کنارِ تنت بابا جمعت میکنم از خاک دارم مرگ رو میبینم یه تیکه کمه بازم چرا هر چی میچینم چشمه،چشمه پر دهنه عزیزدلم با خون گلوت حسرت موندم برای دل منِ پیره مرد یه بابا بگو ترسم اینه که توی حرم رقیه با تو بشه روبرو ولدی ،ولدی، ولدی *فرمود: "اولادُنا اکبادُنا" بچه های ما جگر ما هستن ..هی می گفت: جیگرم..* ای واویلا پر از تو شده علی همه جا خدا چه کنم؟ آه! میریزه تن پسرم هی از روی این عبا چه کنم ؟ هی میخندن به گریه ی من باید توی این صدا چه کنم؟ ای واویلا.. علی پسرم به خاطر من تو زنده بمون عمه ات اومد بَده بخدا به جون بابا پاشو علی جون دارن اینجا ما رو میکشن با زخمهای تو با زخم زبون «حسین...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•من باورم نمیشه.‌..‌ و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من باورم نمیشه علی جان تنها بمونم یعنی واسه همیشه بری تو ای مهربونم صد تیکه مثل شیشه من، باورم نمیشه با پر زدن پرستوی مهاجرِ من میبری دلم رو تو همه حاصلم رو تا چشاتو وا میکنی بخاطر من دنیا بدون چشمات تاریک و سوت و کوره پیشت شکستم از غم، راهِ حرم چه دوره از تو نمونده باقی عزیزم ساقه نه ریشه هی قِطعه پیش قِطعه میذارم، اما نمیشه این قطعه آخریشه، نه! این که تن نمیشه نه! این دل و ویرون مکن با این جدایی میسوزه وجودم، آه! همه تار و پودم با روی تو داره همش حال و هوایی بابا برات بمیره، خونت رو خاکِ صحرا از بس شکسته پهلوت پیچیده بوی زهراست ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•شبیه باد و بارون... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شبیه باد و بارون رفتی تو از تن من ای جان رفتی شبیه حیدرِ بی زهرا با حسرت تو موندم تنها ستاره ی امیدم بابا شکستنت رو دیدم بابا به آخرم رسیدم بابا چشمهات پر خون ،پر خون، پر خون لبهات پر خون ،پر خون ،پر خون موهات پر خون ،پر خون، پرخون «آه! ولدی، ولدی، ولدی،ولدی» دلِ حرم پی تو میره تو میری و حرم میمیره نبودن تو آبم کرده داغ غمت کبابم کرده دلم با رفتن تو زخمه تنم مثل تن تو زخمه همین شکستن تو زخمه دلم با رفتن تو زخمه تنم مثل تنِ تو زخمه داغون دل من، دل من ،دل من ویرون دل من، دل من دل من حیرون دل من، دل من، دل من «آه! ولدی، ولدی، ولدی، ولدی» این بیابان جای خواب ناز نیست ایمن از صیاد تیر انداز نیست شکستنت علی پیرم کرد کنار تو زمین گیرم کرد حالا تنِ تو که ریش ریشه ضریح پاک دستام میشه با لرزش دو دستِ سردم تو رو تو خون زیارت کردم حالا اسیر دستِ دردم رو خاک تن تو، تن تو، تن تو صد چاک تن تو، تن تو ،تن تو «آه! ولدی ،ولدی، ولدی » ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•به زانو میرسم پیشت... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به زانو میرسم پیشت نفس دیگر نمی آید خودت را بر عبایم ریز از من بر نمی آید تو را گم کرده ام این راه را حتی رکابم را علی! بابای تو بودن به من دیگر نمی آید *اینقدر علی اکبر برا اهل خیمه عزیز بود تو تاریخ نداریم کسی صدای زنان بنی هاشم رو شنیده باشه* جوانم دست و پا میزد جوان هاشان مرا دیدند چه کردند این مسلمان ها که از کافر بر نمی آید تو را روی عبایم با مصیبت جمع کردم، وای علی ِاکبرم یارب به این اکبر نمی آید تو داری می دهی جان و تماشا می کنم ای وای پدر هستم ولی کاری ز دستم بر نمی آید سرِانگشت هایم را فرو درحنجرت کردم چرا این تیغ مانده در گلویت در نمی آید عزای بردن تو بود، بابا هم اضافه شد به خیمه بردن ماها به این خواهر نمی آید همین که کوچه وا کردن، فهمیدم از این اوضاع علیِ زنده ایی بیرون از این معبر نمی آید کمی از پاره هایت گم شده در وسعت صحرا تو را پاشیده صد لشکر به یک لشکر نمی آید *همونجوری که مادرم روتنها گیر آوردند علی را هم تنها گیر آوردند...* اگربیرون کشم این تیغ را می پاشی از هم آه! تنی که دوخته نیزه به یک پیکر از این سو نیزه خوردی و از آن سو نیزه بیرون زد از این سو در نمی آید، از آن سو در نمی آید ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•إنَّهُ روحُ الحُسین.. #روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امشب روضهٔ قتل سیدالشهداءست.امشب روضهٔ وفات سیدالشهداءست.امشب روضهٔ احتضار سیدالشهداءست.....یه شخصی بود به نام کثیر ابن عبدالله شعبی ابن سعد این شخص رو فرستاد بره پیش امام حسین علیه السلام مذاکره کنه.اومد نزد امام خنجری رو زیر لباس عربیش پنهان کرد. به اسم مذاکره اومده بود امام حسین رو بُکُشه.. فهمیدن یاران اباعبدالله جلوشو گرفتند اومدند جانش رو بگیرند .ابی عبدالله صدازد..یاران! این مهمان ماست جونش درامانه. من ناراحتم چیزی نداریم ازش پذیرایی کنم.... وقتی این شخص برگشت، اومد پیش ابن سعد گفت وای برتو!!اگه می خواستی امام حسین رو بُکُشی.. رگ حیاتِ حسین علی اکبره. تو کار علی اکبر و تموم کنی کارحسین تمومه.. "اِنّهُٔ روحُ الحسین"اینقدراین آقا مقامش محترم بود زنهای بنی هاشم بهش وابسته بودند وقتی اومد وداع کنه آماده بشه بره میدان.. اومد دم خیمگاه زنها.. اولین باره درعالم صدای زنان بنی هاشم رو کسی شنیده شد.علما میگن حتی صدیقه طاهره که رفت پشت در کسی صدای زهرا رو نشنید. میگن وقتی حمزه عموی پیامبر رو با اون وضع کُشتندصدای زنهای بنی هاشم بلند نشد.. مراقبند نامحرم صداشونو نشنوه. همین که دم خیمه زنان رسید یکی دست علی روگرفته، یکی پای علی روگرفته، یکی لباس عربی علی روگرفته، میگن زنها صداشون بلند شد. ابی عبدالله غیرت الله ِ به غیرتش برخورد.. دوید میون جمعیت کمر علی اکبر رو گرفت بیرون کشید.گفت علی برو میدان، ولی داری میری آهسته برو.. وقتی علی اکبر روانه شد گوش به حرف بابا کرد آهسته آهسته رفت میگن امام حسین چنان بغض کرد. دستاشو جلو دهانش گرفت صدای گریه اشو علی اکبر نشنوه.. «شنیدن این روضه برا امام زمان سخته زیر لب بر امام زمان و سلامتیشون صلوات بفرستید.. این روضه دل امام زمان روبه درد میاره..» رفت سمت میدان یه نعره ی حیدری زد خیلی ها رو به درک واصل کرد یه عده از این لشگر دشمن تن و بدنشون به لرزه افتاد. صدا زدند.. این پیغمبره اومده وسط میدان جنگ. تا اینو جوری گفتند دیدند صدای علی اکبر بلند شد. خودشو اینجوری معرفی کرد صدا زد :"انا علی ابن حسین ابن علی" دشمن گوششونو تیز کردند اسم علی رو شنیدند بیشتر وحشی شدند.. تا گفت من پسرحسین ابن علی ام از پشت سه چهار نفر ضربه به سر علی اکبر زدند دیگه کلاهخود افتاد.عطش و زخم امون علی رو بریده.. دیدن علی اکبریه طرف افتاده روی اسب.. با اشاره به اسب فهموند منو بر گردون سمت لشگر و خیمه. میگن انقدر این خون سر ریخت روی چشم و صورت اسب، اسب دیگه جلو رو ندید دیدند اسب داره میره سمت لشکر دشمن. این بدن چه جوری رسید تا ته لشکر اللهُ اعلم.. میگن ابن سعد انتهای خیمه رو برای زخمی هاشون یه خیمه زده بود به اسم «مُخَیمُ الجِراحات» یه سری زنهای جرّاحه داشت..چرا امام حسین و زینب وقتی بدن علی رو دیدند یهو گفتند: واحمزه تا..چرا حمزه رو صدا زدن؟؟"فخرج قلبه من صدره.." میگن قلب رو از سینه خارج کردند ..وقتی علی اکبر رسید انتهای لشکر.. رئیس این زَنای حرومی جرّاحه، گفت اگه میخواید کار رو تموم کنید،اگه میخواید قلب حسین از کار بیوفته سینه رو بشکافید.امام حسین مُرد کنار بدن علی اکبر..* خیز و بابا آبرویم را بخر عمه را از بین نامحرم بِبًر صدای هلهله لشکربلند شد اولین جایی بود که امام حسین زانو زانو اومد اولین باری بودکه صدای گریه حسین رو‌ لشگر شنید. اولین باری بودکه به ارباب ما خندیدند..* ای عصای پیری ام پیرم مکن خیز بابا، خیز بابا، زمین گیرم مکن «وای حسین وای حسین...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بنا نبود آفت به باغ ما بزند پسربزرگ نکردم که دست و پا بزند *همینطور که ابی عبدالله داشت با بدن علی حرف میزد دید شونه هاش گرم شد سر بلندکرد دید زینب اومده..اصلاً علی رو یادش رفت. گفت: زینب جان! من ازخیمه تا اینجا شمشیر زنان اومدم تو تا اینجا چه جوری اومدی؟؟ دست کشید رو صورتش نکنه کسی سنگت زده باشه؟ گفت داداش خیالت راحت من دختر همون مادریم که تنه جلو چهل نفر ایستاد. چهل نفرعلی رو می کشیدند از یه طرف مادر ما می کشید.دیگه یادم نمیره صدای ضربه ی غلاف شمشیر رو..بعضیا نوشتند دیگه علی رو رها کرد.پاشو بریم خیمه پاشو، نمیخوام کسی به قد و قامتت نگاه کنه..*زینب گفت: حسین جان! من نگران‌ تو شدم من هول کردم دیدم اینجوری داری ناله می زنی.چقدر دلِ زینب آروم شد.داداشم هنوز هست وای به لحظه ای که غروب شد..اسبا رو نعل تازه زدند.ابن سعد میگه وقتی اسبا رو راهی کردم دیدم بعضی از این اسبا راه نمی روند.گفتم چرا اینا راه نمیرن؟ گفتن بعضی از این اسبا همون اسبایین که با لشکر حُر اومدن خود ابی عبدالله این مرکبا رو سیراب کرده،ببین مرکبا می فهمیدند.. ده تا زنازاده دستاشونو و بلندکردند گفتند ما اسبهامونو آماده می کنیم... آی دم غروب چه خبرشد...* از سرشون زیاد بودی کمت کردند کمت کردند کمت کردند بعد سه روز دهاتی ها جمعت کردند جمعت کردند جمعت کردند ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•من پیرمرد.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من پیرمرد با دنیای درد با زانو نشستم علی روبرو نیگام کن علی صدام کن علی دارم لخته خون میکِشم از گلو علی جان علی... پسرم! صبوری دارم با غمت میکنم نیگا به تن مبهمت میکنم نیگا کن با عباس نشستم زمین دارم از رو خاکا جمعت میکنم بمیرم برات... وای از ماتمت خودم دیدمت شدی دست به دست روی سر نیزه ها دلم پر غمه تنت که کمه چطوری بچینم به روی عبا علی اکبرم.. مگه دیگه داریم ما سخت تر از این پاشو حال و روز باباتو ببین می‌خوام که تو آغوش بگیرم تو رو ولی باز میریزی به روی زمین بمیرم برات.. * خیلی دوست داشتی الان پایین پای حرم امام حسین باشی... از همین جا دلتو روانه کن... بگو السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•فانی ذات خدا.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ فانی ذات خدا شد فانی دنیا نشد *وقتی داره میره، ابی عبدالله اجازه داد همچین که اومد از خیمه بیاد بیرون زن و بچه همه دورشو گرفتن. مخدّرات، عمه ها، رقیه، سکینه خانم، همه دارن التماسش میکنن. علی اکبرم! اگرم می خوای بری میدان یه مقدار دیرتر برو. چرا اولین نفر تو داری میری؟ یه وقت ابی عبدالله فرمود: رهاش کنید پسرمو... هو ممسوس فی ذات الله... او غرق شده در ذات خدا... او باید بره.* فانی ذات خدا شد فانی دنیا نشد موقع رفتن حریفش گریه ی زن ها نشد از برم دامن کشان که رفت گفتم با خودم خوش بحال آنکه در هفت آسمان بابا نشد نیزه بر پهلوش خورد و کشتی ام پهلو گرفت روی موج تیغ رفت و راهی دریا نشد «حسین حسین آقام آقا آقام آقا» *وقتی وارد میدان شد پیرمردای سپاه، اونایی که پیغمبر و درک کرده بودن، تا نگاه کردن، گفتن: یا لَلْعَجب! پیغمبر وارد میدان شده. اشبه الناس خَلقاً، خُلقاً، منطقاً به رسول الله... گفتن ما با رسول خدا جنگ نداریم، اما تا خودشو معرفی کرد، صدا زد أنا علی بن الحسین ابن علی بن ابیطالب... تا گفت من علیم دوره اش کردن. یکی سنگ میزنه...* *وقتی نانجیب شمشیر رو بر فرق علی زد دست، گردن اسب انداخته دیگه جون نداره روی اسب، خون فرق علی رو چشمای اسب رو گرفت، اسب اشتباهی بجای اینکه برگرده سمت خیمه ها، رفت تو دل دشمن... روایت برا اینجاست نانجیب ها دوره کردن "فَقطّعوه به سُیوف ارباً اربا..."* *حالا با حسین میگی ولدی علی ولدی علی ...* *اینجا آخرین حرفشم زد، ابتا علیک مِنَّ السلام... خداحافظی کرد با بابا. میگن ابی عبدالله مثل باز شکاری خودشو رسوند. دشمنا رو قلع و قمع کرد، تا رسید به بدن علی از روی اسب داره نگاه میکنه حسین. تا نگاهش افتاد به بدن قطعه قطعه دیدن از اسب پیاده شد. این چند قدمو میخواد حسین، راه بره تا کنار بدن... جلو همه لشکر، یه وقت دیدن حسین خورد رو زمین....مرحوم شیخ حُر میگه: ابی عبدالله دو زانو دو زانو، دیگه پاها قوتی نداره. خودشو رسوند بالاسر علی..* دست و پای باعث و بانیش الهی بشکند اولین بار است پیش پای بابا، پا نشد یک پدر میخواستم از او مرا مهمان کند هرچه کردم وا کنم راه گلویش را نشد *بچه وقتی کوچیکه راحت بغلش میکنی، می بوسی، وقتی جوون میشه برا بابا سخت میشه...* حال، راحت در بغل می گیرمت می بوسمت چون حیا کردیم از هم، شام تاسوعا نشد خنده ای که شد سر جمع آوری پیکرش در طی پنجاه سال عمر ما، بر ما نشد *گفتن باباشو نگاه کن! هی داره قطعه قطعه این بدنو جمع میکنه. یه نگاه به عباس کرد گفت..* زحمتی دارم اباالفضلم تو هم با من بگرد من که خیلی گشتم اما، بیش ازین پیدا نشد این که برگشته حرم بین عبا بخت من است در میان یک عبا بخت بلندم جا نشد او خلاصه آمد و من هم خلاصه چیدمش چیدم اما آن جوان خوش قد و والا نشد چشم خود را بست و خواب از چشم یک خیمه گرفت هیچ کس مثل رقیه بعد او تنها نشد *میان همهمه شام راوی نوشته، و بَکا بُکاء عالیا... بلند بلند داد میزد حسین... روایات اینطوری نوشتن. بعضیا نوشتن اول، قبل ازینکه ابی عبدالله برسه عمه سادات اومد.این مسیر طولانی رو عمه سادات دوید. بعضی وقتا این چادر عربی به پاش گیر می کرد. روایت میگه کنار بدن علی داشت جون می داد، به وقت دید یه دست رو شونه شه. هی میگه داری چیکار میکنی با خودت؟ نگاه کرد دید زینبه. همه میگن کمکش کرد. اما من میگم دردسر حسین بیشتر شد. یه نگاه به زینب کرد. یه نگاه به علی کرد گفت ..* خیز از جا آبرویم را بخر عمه را از بین نامحرم ببر... «حسین حسین...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•از حرم زینب بیا.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ از حرم زینب بیا اکبر به میدان می‌رود از تنم جان می‌رود نور چشمان تَرَم با کام عطشان میرود از تنم جان می‌رود علی! به تو دل بسته بابا علی! کمی آهسته بابا علی! رفتی تو ز دست بابا علی! ای جوان رشیدم علی! برو نور امیدم علی! دیگر از تو دل بریدم «علی جانم، ای جانم ای جانم» *تازه این صداها که گرفته میشه...خوشگل میشه... صدات که می‌گیره تازه، نمیدونی از کجا ارث می‌بری...میومد کنار قبر پیغمر با قد خمیده، حضرت زهرا، می‌گفت:"فَقَد اِنخَمَدَ صَوتی" دیگه صدام در نمیاد بابا... بذا صدات اینطوری بگیره* در میان حلقه ی شمشیر تنها شد علی ارباً اربا شد علی، ارباً اربا شد علی مثل پیغمبر که بود و مثل زهرا شد علی ارباً اربا شد علی، ارباً اربا شد علی علی! بگو آخر چه ها شد پر از تن تو کربلا شد چرا اعضایت ز هم جدا شد علی! مگذار این چنیم غمت بزند بر زمینم تو را باید در عبا بچینم «علی جانم، بابا جان بابا جان» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•جوانان عالم فدایت... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً؛ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن..." كه هستي حسيني تو يا حيدري علي يا همان شخصِ پيغمبري جوانان عالم فدايت شوند كه تا صبح محشر جوان پروري *چه جواني داشت ابي عبدالله،  نگاه به علي اكبر مي كرد كِيف مي كرد، هر پدري به جوانش نگاه كنه كِيف ميكنه...* جمالت تمامِ كتابِ خداست به كوثر قسم مي خورم كوثري نبي نيستي و نبي خلقتي خدا نيستي و خدا منظري علي خوانمت يا نبي گويمت ندانم كه هستي علي اكبري بلند اختران خاكِ راهِ تواند شهيدان شهيدِ نگاهِ تواند *شهيدان ما علي اكبري رفتند، علي اكبري اومدن توي ميدون، وقتي علي اكبر از بابا پرسيد: آيا ما برحقيم؟ آيا حق با ماست؟ وقتي به شهادت مي رسيم دينمون سالمِ"أَفَلَسْنا عَلَى الْحَقِ" ابي عبدالله فرمود: آره پسرم، ما بر حقيم...* فروغ خدا در تجلّاي تو سلام پيمبر به سيماي تو حَسَن خويش را ديد در حُسن تو حسين محو تماشاي تو * ابي عبدالله چه جوري نگاه مي كرد علي اكبر رو؟ وقتي گفت:" أَفَلَسْنا عَلَى الْحَق" ابي عبدالله نگاه شُكر كرد به علي اكبر، وقتي ميخواست اولين بار بره ميدون، نوشتن ابي عبدالله دست به محاسنش گرفت، توعرب رسمِ، ميگن: وقتي عرب مستأصل ميشه، نگران ميشه، دست به محاسنش ميگيره و راه ميره، اولين باري كه علي اكبر ميخواست بره ميدون، نوشتن ابي عبدالله" فَنَظَرَ إِلَيْهِ نَظَرَ حَسْرَةً" با حسرت نگاهش كرد، علي اكبر رفت ميدان و برگشت، بار دوم نگاهش سخت تر شد" ثُمَ‏ نَظَرَ إِلَيْهِ نَظَرَ آيِسٍ مِنْه" یک نگاه از سر نا امیدی و دل کندن  به علی اکبر انداخت، همه ي اينها يه طرف، يه نگاه ديگه هم كرد منتظر باش...* به چشم علمدارِ كربلا قيامت كند قد رعناي تو مزار تو پايينِ پايِ حسين دلِ داغدارِ پدر جاي تو به زخم جبينِ تو اعجاز شد كه قرآن ز فرق سرت باز شد *خيلي شبيه بود شهادتش به ابي عبدالله، خيلي زياد، هم تو كلمه هاي مقتل، هم تو وا‍ژه هاي روضه، علي اكبر كسي جرات نكرد تن به تن بياد مقابلش، همون كاري كه با حسين كردن، دست جمعي حمله كردن، حريف نمي شدن... خود ابي عبدالله مُعرفيش كرد: خدايا! كسي رو دارم مي فرستم كه شبیه ترین فرد خَلقاً و خُلقاً و مَنطقاً به رسول خدا بود، تا دشمن فهميد علي داره مياد، گفتن: پسرِ بزرگِ حسينِ، گفتن: همين جا كارِ حسين رو تموم كنيم، لذا حمله كردن... يه وقت علي اكبر نگاه كرد ديد فقط اونه كه داره شمشير ميزنه و ميكُشه، مرحوم شوشتري ميگه: علي اكبر برگشت، ديد باباش رو بلند وايستاده، فهميد هنوز بابا از بچه اش دل نكنده، علي اكبر برگشت، مي دونه آب نيست، اما برگشت باباش رو بغل كنه، سير باباش رو ببينه،"هات لِسانَک" چند جا ابي عبدالله شرمنده شده، يكي از اون جاهايي كه شرمنده شد كنار قنداقه ي علي اصغر بود كه بچه رو زيرِ عبا گذاشت، ان شاءالله هيچ مردي شرمنده زن و بچه اش نشه، يكي ديگه از جاهايي كه حسين شرمنده شد اون جايي بود كه علي اكبر گفت: بابا! تشنگي امانم رو بريده"يَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي" ابي عبدلله گفت: بابا بيا بغلم، يادته يه روزي توي مسجد رو دامنم نشسته بودي، يادته هوس انگور كردي؟ شاخه ي انگور رو دادم دستت، يادته گفتم: ان شاءالله هيچ روزي نياد از من چيزي بخواي نتونم فراهم كنم؟ اما امروز حسين شرمنده شد، زبان به زبان علي گذاشت، هر دو گريه كردن، بابا تو كه از من تشنه تري بابا...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بار دوم رفت ميدان، ميداني رفت ديدني، اين روضه خوندنش خيلي سخته، اما اين اشكاي شما باعث ميشه راحت آدم حرفش رو بزنه، وقتي شمشير زد مُرَّة بْن مُنْقِذ به فرق علي اكبر، بارها شنيديد، خودش رو انداخت رو گردن اسب، اسب تعليم ديده است، آموزش ديده است، بايد سوارش رو از ميدان جنگ دور كنه، لذا وقتي علي اكبر خودش رو انداخت رو گردن اسب، نوشتن خونِ سرش چشماي اسب رو گرفت، اسب به جاي اينكه بياد عقب، رفت وسطِ لشكر دشمن، ابي عبدالله ديد اون وسط گرد و خاك بلند شده، رفت روي بلندي، جلو دَرِ خيمه قرار نداشت، خانوم سكينه از كنار باباش تكون نخورد، ميگه: دستم تو دستِ بابام بود، يه لحظه ديدم وسط ميدان گرد و خاك شد، يه صدايي اومد" اَبَتاه!..." بابا! بيا... خانوم سكينه ميگه: "قَد أشرَفَ عَلَی المَوت" چشماي بابام رو نگاه كردم سفيدي چشماش پيدا شد، هنوز علي اكبري نديده، اِرباً اِربا نديده، لخته خون نديده، بدن پاشيده نديده، يه صدا شنيد: بابا! بيا، دست و پا گم كرد، ركاب رو گم كرد، يه جوري خودش رو رسوند، روضه ي علي اكبر از اينجا به بعد شروع ميشه، رسيد بالاسَرِ علي اكبر، ابي عبدالله از بالاي ذوالجناح، ننوشتن پايين اومد، نوشتن:" سَقَطَ عَنِ الفَرَس " از ذوالجناح افتاد زمين، تصور كن يه آقايي رو دوتا زانوهاش داره راه ميره، اولين بار بود صداي گريه ابي عبدالله اينجور بلند شد" صاحَ الإِمام سَبعَ مَرّات: وَلَدي!..." يعني داد ميزد:پسرم! تا صدايِ حسين بلند شد، عُمرسعد گفت: اين صدايِ حسينِ، الان لشكر بهم ميريزه، چيكار كنيم؟ همه رو جمع كردن دورِ حسين، شروع كردن كف زدن، هلهله كردن، واي.... داشتن ميخنديدن به اربابِ ما، حسين....* پاشو عصايِ دستِ بابا پاشو عليِ اِرباً اِربا * "اِرباً اِربا" فقط برا علي اكبر اومده، "اِرباً اِربا" تفسير داره، يعني نانجيبا عجله داشتن، وقت نداشتن، يه جوري زدن بدن پاشيد، اما برا حسين وقت داشتن، سه ساعت توي گودال، اي حسين...* پاشو عصايِ دستِ بابا پاشو عليِ اِرباً اِربا تنت چه درهمه واويلا *صاحب روضه ي امشب خودِ حضرت زهراست، ميگن: كربلا رفتيد چند كارو انجام نديد، تو حرمِ اباالفضل روضه ي آب نخونيد، ميگن: شب جمعه كربلا روضه ي علي اكبر نخونيد، آخه مادرش زهرا كربلاست، ميگن: تو حرم ابي عبدالله بچه شير نديد...* پاشو يه فكري كن برا من رسيده عمه بينِ دشمن به گريه هام دارن ميخندن *نشست ابي عبدالله، سَرِ علي اكبر رو بلند كرد آروم بشه نشد، بدن متلاشي شده، خدا رحمت كنه مرحوم سيد مهدي قوام رو، ميخواست روضه ي علي اكبر بخونه، ميگن: تسبيح در آوُرد از جيبش، گفت: اين تسبيح اگه نخش سالم باشه، هر جاي اين مجلس بيوفته پيدا ميشه، اما اگه پاره بشه، هر تيكه اش يه جا بيوفته، ديگه سخته جمع كردنش، قربونت برم حسين جان! يه نگاه كرد ديد همه ي خاك پُرِ علي اكبر شده، ابي عبدالله ديد نميتونه بدن رو جمع كنه، صورت رو صورت علي گذاشت، ديگه سر بلند نكرد، همه گفتن ديگه كارِ حسين تموم شده، يه دفعه ديدن خواهر داره مياد، زينب به سر زنان، خودش رو رسوند، حسين صورت رو صورتِ، حسين رو بلند كرد، دست حسين رو گرفت، مقتل ميگه: زينب خودش رو كامل انداخت رو بدنِ علي اكبر، اينجا يه جا بود خودش رو انداخت رو بدن، يه جايي هم گودال قتلگاه، خودش رو انداخت رو بدن حسين... اي حسين... اما يه فرقي داشت، فرقش رو بگم با هم ناله بزنيم، اگه اومد بالا سَرِ علي اكبر، خودش رو انداخت رو بدنِ علي اكبر، حسين بلند شد، گفت: جوانان بني هاشم بيان، كمك كنن، همه ي مَحرم ها زنده بودن، زينب رو كمك كردن، حسين رو كمك كردن، اما تو گودال قتلگاه هيچ مَحرمي نبود، شمر اومد، سنان اومد، با تازيانه زينب رو جدا كردن، اي حسين...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•جوون رعنای حسین.. و توسل به حضرت علی اکبرعلیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ برا خدافظی همه،از توی خیمه اومدن ببین همه مخدرات، دور علی حلقه زدن نرو ای علی جان... *وقتی آمد محضر بابا"فَاستَاذَنَ اَباه فی القِتال..."بابا اجازه میدان بده،معطل نکرد...سریع اجازه داد،اما..." اَرخی عَینَیه و بَکی..."شروع کرد های های گریه کردن... یه وقت سر به آسمان بلند کرد.."اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ "خدایا تو شاهد باش چه کسی رو به میدان فرستادم... " أشبَهُ النّاسِ خَلقاً و خُلُقاً و مَنطِقاً بِرَسولِكَ "شبیه ترین مردم به پیغمبرت..."كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَيْهِ..."وقتی دلمون برای پیغمبر تنگ میشد، علی رو نگاه می کردیم...اما هنوز وداع تمام نشد، راوی میگه نگاه کردم " اِجتَمَعَتِ النِّساء حَولَه کالحَلقَه..."دیدم دخترای اهل حرم و مخدرات دور علی رو گرفتن...همه میگن:علی..."اِرحَم غُربَتَنا..."علی! به غربت ما رحم کن..علی! گوشواره مو ببین...علی! خلخالمو ببین..علی! این النگو رو باباحسین برام خریده...همه دور علی رو گرفتند...همه دور علی جمع شدند... این زن ها ساعتی نگذشت همه دور هم جمع شدند.وقتی ذوالجناح برگشت سمت خیمه ها...."وَاستُرجِع عَلَیهِم مَلْوِيّاً"زین واژگون شده بود...دخترا اومدن دورشو گرفتن ..سکینه اومد یه سوال کرد"یا جوادَ أَبی هَل سُقیَ أبی اَم قَتَلوهُ عَطشانا...!" فقط به من بگو به بابام آب دادند یا نه..؟! * علی اصغر و ببین، تو بغل برادرش ببین سکینه اومده، برا وداع آخرش نرو ای علی جان... *اینجا سکینه آمد با برادرش وداع کنه دوباره ساعتی نگذشت...(اینو یادت باشه...هر وقت تو زندگیت سر دوراهی موندی؛یه سمت خدا بود...یه سمت گناه بود...یاد این یه جمله بیفت)وقتی "و بقی الحسین فرداً وحیدا "وقتی آقا تنها شد.اراده میدان کرد...آماده شد بره خونش رو در راه خدا فدا کنه...آقا دید اسب تکون نمی خوره یه نگاهی انداخت، دید سکینه آمده دستا رو دور دست اسب حلقه کرده.میخواد با بابا وداع کنه...صدا زد:"یا ابَ اِستَسلَمتَ للموت ؟! "بابا آیا تسلیم مرگ شدی؟چی جواب داد بابا؟فرمود:دخترم ! "کیف لایَستَسلِمُ لِلموت ؟! "چطور تسلیم مرگ نشه اون کسی که"مَن لا ناصر و لامعین..." اون کسی که دیگه یاری نداره دیگه چه کار کنه؟! یه جمله ای به بابا گفت:صدا زد حالا که این جوریه؛ بابا !"رُدَّنا الی حَرَمِ جَدِّنا..." بیا ما رو برگردون مدینه...* جوون رعنای حسین میره از جلو چشمای حسین میره داره نفس‌های حسین میره ای اشبهُ الناسِ نبی رفتی با چه وقار و ادبی رفتی قرار قلب زینبی رفتی «ای وارث حیدر، علی اکبر...» گفتم علیِ اکبرو، دیدم جدا شدن حروف... روضه همین یه مصرعه،فَقَطَّعوهُ بِالسُّیوف، ارباًاربا *یه وقت اسب راه رو اشتباه رفت.خون جلوی چشمای اسب رو گرفت.رفت سمت سپاه دشمن...کوچه باز شد...همه ایستاده بودند..." وَاحتَوُحوش القَومُ"وحشیا دورش رو گرفتن..."فَقَطَّعوهُ بِاَسیافِهِم،ارباً اربا" علی رو ریزریزش کردند...* حسین تماشا میکنه، زدن زمین امیدشو داره می‌بینه روی خاک، اون قامت رشیدشو ارباً اربا این همه شمشیر به تنش خوردن چی به سر این بدن آوردن اشکِ آقامونو درآوردن... *"فَبَکی الحسین"پاشو...پاشو... همه دارند می خندن...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت علی اکبرعلیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ یاس باغ امام را چیدند اشک چَشم حسین را دیدند آی مردم! بلند گریه کنید که به آقا بلند خندیدند... حسین تنِ، علی رو جمع کرده قدش خمه چشاش پر از درده حیرونه که چجوری برگرده پاشو بیا با هم بریم خیمه «علی پاشو..علی پاشو..» داری می‌بینی روبروت میخوای بگی بابا ولی بسته شده راه گلوت بلند شو...عزیزم....! با گوشه ی عبا دارم خونو میگیرم از لبت *دلش آروم نشد" وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ.." صورت به صورت جوانش گذاشت... ای حسیین...* با گوشه ی عبا دارم، خونو میگیرم از لبت پاشو یه کاری کن علی، رسیده عمه زینبت بلند شو...عزیزم...! *راوی میگه یه وقت خواهرش از خیمه ها بیرون آمد"کَاَنَّهَاالشَّمسُ الطّالِعَه"می دوید سمت قتلگاه..."و هی تُنادی! یابن اخاه..." وای علی اکبرم نور دو دیدهٔ ترم... "وا ثمرةَ فؤاداه ! " ای میوه دلم! " وا اُخَیّاه وابن اُخَیّاه،فَجائَت الیه،فَاَکَبَّت الیه"اومد خودشو رو این بدن پاره پاره انداخت. امامه...لنگر این دنیاست..."فَاَخَذَها الحُسَین"خواهر رو بلند کرد.زیر بازوهاشو گرفت..‌"وَ رَدَّها الی الخَیمَه..."خواهر رو بر گردوند سمت خیمه ها..."فَاَقبَل الیه فِتیانِه،اِحمَلوا اَخاکم"همینجور که بالای سر جوونش ایستاده بود.حسین رو کرد سمت خیمه ها هنوز بنی هاشم هستن صدا زد" يا فُتْيانَ بَنِي هاشِم" آی جوونای بنی هاشم" اِحمَلوا اَخاکم"این راوی که این صحنه رو نوشت،گفت:حسین رو کرد سمت خیمه ها وقتی خواهر رو برگردوند،خودش که نرفت‌...زینب رو تنها فرستاد...گفت:زینب جان! برگرد..* *این صحنه رو نوشت که زینب از خیمه ها بیرون آمد.ساعتی نگذشت.دوباره نوشت، گفت یادمم نمیره.."واللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ تَنْدُبُ الْحُسَيْنَ..." دختر علی از خیمه ها بیرون آمد"وَ تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيبٍ"میگه زینب با یه صدای حزین و قلب خسته ای شروع کرد ناله کردن... همه دست کشیدن...قاتل بلند شد، نگاه کرد...میدان سکوتِ مطلق شد...زینب شروع کرد حرف زدن،همه شروع کردند گریه کردن...عمر سعد گریه میکرد،سنان و خولی گریه می کردند.مگه چی میگفت؟صدا میزد.."وامحمداه! هذا حسين بالعراء، مرمل بالدماء، مقطع‏ الأعضاء و بناتك سبايا إلى الله المشتكى..."* «این کشته ی فتاده به هامون حسین توست» با یا علی بلند شو باباجون به خیمه‌ها از وسط میدون هرجوری هست عمه رو برگردون گریز روضه رفته اونجا که می‌بینه زینب تن صد چاکه حسینو، بی کفن روی خاکه برای اون لحظه ای که بابا کنار جوونش ایستاده بود.ب ای اون لحظه ی غربت دستت رو بلند کن.. «سیدنا الغریب حسین جانم....» : محمد رسولی نغمه پرداز: مهدی زنگنه ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•شیشه عمر پدر.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اللهُمَ صل علی فاطمةَ وَ أَبیِها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُک" پای ما تا راه دشوار فراقش را گرفت در میان هر حسینیه سراغش را گرفت عالم زر هر کسی ارثیه‌ از دلدار برد این دل ما هم خدا را شکر داغش را گرفت خانهٔ تاریک قبرش روزِ روشن می‌شود هر کسی روی شانهٔ خود چلچراغش را گرفت پیش پایش پادشاهان نیز سر خم می‌کنند نوکری که دامن شاه عراقش را گرفت رفته رفته گرم شد بازار دکّان داری اش دست آن کاسب که کتری اجاقش را گرفت گریه بر خون خدا شیرین‌ترین رخداد ماست خوش به حال هرکه شور اتفاقش را گرفت مادرم آنقدر روی مهر تربت گریه کرد عاقبت عطر حرم کلِّ اتاقش را گرفت دست از عالم کشیدن اصل رکن عاشقیست طالب عشق از دنیا طلاقش را گرفت عشق تعریفی ندارد جز حسین فاطمه از نخستین روز قلبم اشتیاقش را گرفت پیش چشم باغبان آتش به محصولش زدن نیزه‌ای بی‌رحم آمد سروِ باغش را گرفت صحن اکبر زیر پای کوفیان تخریب شد با عبا بابا بقایای رواقش را گرفت *شب علی اکبر امام حسین خدا به همتون خیر بده برین دم خونهٔ علی اکبر امام حسین..* شیشه عمر پدر خرد شدی در نظرم سر پیری چه بلاییست که آمد به سرم " السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلَ قَتِيلٍ مِنْ نَسْلِ خَيْرِ سَلِيلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ" خواستم پر بکشم سمت تو خوردم به زمین طرز درهم شدنت چیده همه بال و پرم شمر با هر ولدی گفتن من می‌خندد پسرم! ای پسرم ای پسرم ای پسرم تا به حالا نشده پیش پدر پا نشوی حیف باشد دم آخر نکنی مفتخرم چشم من تار شده یا که تو کوچک شده‌ای علی اکبر! علی اصغر شده‌ای در نظرم *امام صادق تو زیات نامه حضرت علی اکبر فرمود: "وَ لا تَسکُنُ عَلیکَ مَن أَبیکَ زَفرَهٌ حینَ وَ دَّعَکَ لِلفِراقِ " علی اکبر پدرت دیگه از گریه آروم نگرفت.برا وداع تو دیگه دل بابا آروم نشد... خبرش پخش شده، پخش شدی روی زمین خبرش پخش شده، ریخته‌ای دور و برم *امشب جوونا باید مایه بذارن چون ابی عبدالله صدا زد.... جوونای بنی هاشم بیایید کمک‌ حسین..* بغلت می‌کنم و از بغلم می‌ریزی بابا چه کنم با تو و این درد سرم دارد از سمت خیمه عمهٔ تو می‌آید ولدی گفتنم انگار رسیده به حرم کار تشییع تو یک روز زمان خواهد برد همه از خیمه بیایید که من یک نفرم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *شیخ جعفر شوشتری روضه علی اکبر می‌خوند می‌گفت: نمیگم روضهٔ شهادت علی اکبر میگم روضهٔ وفات حسین... بعد ادامه می‌داد می‌گفت: نه یک وفات، بلکه وفات‌های حسین...مقاتل می‌نویسند همه اومدن اذن میدان بگیرن آقا بهشون جواب رد میداد جُون غلام امام‌حسین با چه زبون ریختنی اجازه میدان گرفت... قاسم ابن الحسن به چه التماسی افتاد عمو اجازه داد.. اما تا علی اکبر گفت: بابا من برم؟ ابی عبدالله تعلل نکرد گفت برو‌ پسرم.. اولین شهید بنی هاشم بعد اصحاب علی اکبره.. اصحاب گفتن تا ما هستیم یک نفر از بنی هاشم نباید بره.. به خدا پای حرفشون ایستادن.. آماده شد اومد سمت خیمه‌ها زنها همه دور علی اکبر رو گرفتن. این بچه‌ها خودشونو به بازوی علی اکبر آویزون می‌کردن.. زنا می‌گفتن "ارحم غربتنا" به غریبی ما رحم کن. ابی عبدالله اومد تو خیمه فرمود: رهاش کنید"فَإنه مَمْسُوسٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ" علی اکبر من ذوب شده، حل شده در خدای خودش بذارید بره..امام سجاد می‌فرمود: من از شدت تب می‌سوختم تو خیمه، یه وقت دیدم کف پام کمی خنک شده چشمامو باز کردم دیدم برادرم هی صورتش رو به کف پام میکشه.. صدا می‌زنه.. داداش حلالم کن منم دیگه رفتنیم..نوشتن این دو تا آقازاده هم رو در آغوش کشیدن و گریه کردن.برا غربت پدر، برا وداعشون. حالا علی اکبر آماده رفتنه باید سلاح به تن ببنده. شیخ جعفر میگه ابی عبدالله سلاح رو به تن علی اکبر بست.اما حالا می‌خواد سلاح ببنده آروم می‌بنده.می‌خواست سوارشه از مرکب میاردش پایین ببینم زره اتو محکم کردم یا نه، ببینم خودتو درست بستم یا نه،ببینم شمشیرتو درست بستم یانه، سوار بر مرکب شد شیخ جعفر میگه ابی عبدالله قدری نفرین کرد، قدری دست پشت دست گذاشت،قدری محاسن خودشو به دست گرفت، میگه دیدیم دستاشو برد بالا علی اکبر می‌رفت حسینم پشت سرش راه می‌رفت"اللَّهُمَّ اشهَد عَلى هؤُلاءِ القَومِ، فَقَد بَرَزَ إلَيهِم غُلامٌ أشبَهُ النّاسِ خَلقاً وخُلُقاًو مَنطِقاً بِرَسولِكَ" شیخ جعفر میگه اشک متصل از چشمای حسین میومد. اومد تا جایی که صداش برسه به لشکر صدازد. ای لشکر بیچاره‌ام کردی ببین من کیو دارم می‌فرستم سمت شما. جنگ نمایانی کرد همه رو بیچاره کردتعداد رو مقاتل آوردن. علی اکبر برگشت روبروی پدر قرار گرفت"یَا أَبَه الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِی وَ ثِقْلُ الْحَدِیدِ قَدْ أَجْهَدَنِی‏" بابا! تشنگی بیچاره ام کرده سنگینی سلاح داره اذیتم می‌کنه اگه کمی آب باشه بهتر می‌تونم بجنگم.شیخ جعفر شوشتری میگه سخت‌تر از روضهٔ جان دادن علی اکبر اعظم مصیبتها آب خواستن علی اکبر از ابی عبدالله بود. میگه این جمله انقدر سنگین بود حسین دستاشو برد بالا می‌زد تو سر خودش صدا زد"هاتَ لِسانَک" این زبونتو بده به من یه کام سنگین گرفت از پسرش.. چنان بغل کرد علی اکبرو.دوباره علی اکبر رفت سمت میدان جنگ نمایانی کرد. نوشتن باز هم تعداد زیادی را به درک واصل کرد. کم کم تعداد زخم‌ها زیاد شد.در بعضی از نقلهاست وقتی مختار مُرّة بن مُنْقُذ رو گرفت گفت: تو قاتل علی اکبری؟ گفت: من یه نفرم هزاران نفر تو قتل علی اکبر نقش داشتن.مُرّة بن مُنْقُذ ضربهٔ اول و اساسی ترین ضربه رو زد.دور زد صدا زد.. آثام عرب به گردن من اگر داغشو به دل باباش نذارم. اومد دور زد از پشت شمشیر و زد به فرق علی.. این اساسی‌ترین ضربه‌ای بود که به فرق علی اکبر خورد اکبر بی‌رمق شد.دست‌ها رو دور گردن اسب انداخت. اسب جنگی آموخته است سوارش وقتی زخمی شد به سمت لشکر خودی ببره اما دیدن این خونه فرق علی ریخت رو چشم اسب،اسب مسیر و اشتباه رفت، رفت تو دل دشمن، دشمن کوچه باز کرد یکی افسار اسب رو گرفت هر کی عقده از علی داره بیاد" فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِرباً" تکه کردن این آقازاده رو افتاد به زمین باباشو صدا زد... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سید جعفر شوشتری میگه: کنار بدن قاسم امام حسین مثل باز شکاری اومد. اما کنار بدن علی اکبر با تأنی میومد دیگر توان نداشت. اومد دید یه گوشه شلوغه نیزه‌ها، شمشیرها، بالا میره پایین میاد.. تا چند قدمی علی اکبر رسید حسین رکابشو گم کرد.افتاد از رو اسب به زمین تا اومد بلند شه دید نمی‌تونه.. هی میومد بلند شه هی این زانو تا می‌خورد می افتاد رو زمین..نوشتن با زانو قدم برداشت هی می‌گفت: ولدی.. ولدی... اومد کنار بدن علی اکبر.. اومد صورت به صورت علی اکبرش گذاشت..انقده بلند بلند ناله زد ابی عبدالله... اما برای اینکه اب عبدالله جان نده کنار بدن علی اکبر.. باید یه اتفاقی جلوه کنه باید یه مصیبتی بالاتر جلوه کنه.. ذهن و فکر ابی عبدالله که درگیر علی اکبره جای دیگه بره. یه وقتی دید بین این همه نامحرم صدای زینب میاد.. ابی عبدالله تا صدای زینبو شنید بلند شد حالا زینب نشست خواهر خودشو رو بدن علی اکبر انداخت. مهيّج الأحزان نوشته صحنه رو دید، دید بی‌قرار شده زینب، عباشو درآورد کشید رو تن خواهر.. علی رو هم از منزل میبردن یه وقت دید زهرا افتاده رو زمین.. اونقدر خون از سینه ی بی بی اومده مولا عبا رو درآورد رو تنِ زهرا انداخت...* بنا نبود که آفت به باغ ما بزند پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند «ای حسین...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•هر کس که عمر.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هرکس که عمر خویش را باعشق سر کرد از اول عمرم هوای دردسر کرد من با کسی از گریه ام چیزی نگفته ام یک شهر را چشمان سرخم با خبر کرد *این روزا هر کس شما رو ببینه حرفی هم نزنی نگات کنه میفهمه گریه کردی و پریشونی و روضه بودی...* من با کسی  از گریه ام چیزی نگفته ام یک شهر را چشمان سرخم با خبر کرد حتمأ سرم را می‌گذارم زیر پایت از کوچه ی ما هم اگر روزی گذر کرد هر چه که من کمتر برایش کار کردم مزد مرا هر روز اما بیشتر کرد این بار هم دیر آمدم روضه ولی کَن مثل همیشه چشم من را زود تر کرد *دیر اومدم تا آمدم و نشستم و گفتم حسین! اشک منم سرازیر شد قربون اسمت برم آقا جانم!...* گاهی خوشی با گریه حاصل می شود پس هرکس نشد مهموم در روضه ضرر کرد شادی هر دو جهان بی تو مرا جز غم نیست جت بی تو عذابش ز جهنم کم نیست *شادی من همین گریه کردن تو روضه است حسین!...* می کُشی مرا حسین می کُشی مرا حسین هر چند ما را عشق او دیوانه کرد مِهر علی اکبرش دیوانه تر کرد *قربون جَوُونت برم آقا جانم آقا جانم....* *یه عده آمدن مدینه خدمت ابی عبدالله گفتن ما خیلی تعریف آقا زاده علی اکبر رو شنیدیم اومدیم زیارتشون کنیم آقا زاده آمدن جمال دل آراشون رو دیدن مجذوب این جمال و کمال شدن، حضرت فرمود: دوستش دارید؟ گفتن: بله آقا! آقا فرمودند: اگه یه خار به پاش بخوره چیکار میکنید...؟ گفتند: خدا نکنه آقاجان! تیر به قلب ما بخوره و خار به پای این آقازاده نخوره... ای کاش آقا فرموده بودن: پس من چه دلی دارم، یه روزی میاد میبینم تمام دشت رو پر از علی اکبر کردن... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•با اکبر او‌ نیزه کاری کرد.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ وقتی باغبان خسته فهمید یک لشکر از روی گل باغش گذر کرد با اکبر او نیزه کاری کرد مثل کاری که با پهلوی زهرا میخ در کرد "السلام علیک یابن رسوالله و ابن امیرالمؤمنین، و ابن حسین ابن علی و رحمته الله و برکاته" "چشم دلتو باز کن پایین پای قبر ابی عبدالله خودت رو ببین..." "و لعن الله من استخف بحقکم..." "ابراهیم پدره، اومد پسرش اسماعیل رو راضی کنه، گفت: خداوند منو مامور کرده تو رو قربانی کنم... اما کربلا این قضیه عکس اتفاق افتاد، کربلا پسر آمد پدر رو راضی کنه... بابا! آمدم اجازه بدی برم، از صبح هر کی آمده اجازه بگیره ابی عبدالله معطلش کرده، به یکی میگه تو یادگار برادر منی، به یکی میگه تو غلام من بودی آزادی... به یکی میگه تو مهمان منی، به یکی میگه تو تازه دامادی... اما تا علی اکبر گفت میخوام برم، گفت برو بابا... فقط علی جان! من نگویم مرو، ای ماه برو لیک چندی بر من راه برو.. یه چند قدم بر بابای پیرت راه برو... بزار بار آخر قد و بالاتو ببینم... فرمود: علی جان! از مخدرات خداحافظی کن... آمد از بانوان خداحافظی کنه، ریختن دور علی، یکی زره شو مرتب میکنه ، یکی موهاشو مرتب میکنه... دختر حسین آمد جلو علی اکبر! "ارحم غربت اَبینا» بابامون غریبه... علامه شوشتری میگه: خانم سکینه یا اُمِّ کلثوم میگه: یه وقت دیدم بابام سر رو روی چوبه خیمه گذاشته الانه که جون بده...‌ آقا علی اکبر سوار بر مرکب راه افتاد.ابی عبدالله هم بی اختیار دنبالش راه افتاد...* در رفتنه جان از بدن گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود محاسن رو به دست گرفت، یه مقداری گریه کرد، یه مقدار نفرین کرد... صدا زد خدا شبیه ترین جوان خَلقاً و خُلقاً منطقاً به رسول خدا رو دارم میفرستم... تا ابی عبدالله به خودش اومد، دید مقابل لشکر ایستاده، تا این اندازه آمده جلو یه نگاه به عمر سعد کرد "یَابْنَ سَعْد! قَطَعَ اللهُ رَحِمَكَ كَما قَطَعْتَ رَحِمِی" ای پسر سعد خداوند ریشه خویشان تو را قطع کند، چنانکه رشته خویشانم را قطع کردی... علی اکبر جنگ نمایانی کرد، دوباره یه نامرد کمین کرد یه نفر از پشت سر یه عمود به فرق آقا زد، روی گردن اسب افتاد شاید یه طرف گردن اسب سر آویزونه جلو چشم رو گرفته، یه طرف دست جلو چشم دیگه رو گرفته، این حیون راه رو گم کرد دورش کردن یکی شمشیر میزنه، یکی نیزه میزنه... مقتل بگم: "فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِربا"بابا! منم رفتم بابا! ابی عبدالله آمد بالا سر علی اکبرش نشست...* میخواستم بغل کنم او را ولی نشد از لای پنچه ها جگرم ریخت بهم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•پاشو‌ مؤذن حرم.... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ پاشو موذن حرم یک سری به حرم بزن جلو حرم قدم بزن وقت اذونه دم بزن پاشو ببین رقیه خواهرت برای ما دست تکون میده تو رو به من نشون میده پاشو که داره جون میده رسید حسین چجوری؟ تا جسم علی دوید حسین اون آخرا خودش رو روی زمین میکشید واسه تنهایی بابا پاشو کاری کن عزیزم نمیتونم بی تو پاشم منو یاری کن عزیزم منه پیرمرد که هیچ چی زینبو به کی سپردی؟ همه جا بوی تو میاد مگه چند تا زخم خوردی؟ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸اجرک الله یاٰ صاٰحـِبِ الزَّماٰن 🔸‎عَجـَّـلَ اللّٰه تَعــٰالیٰ فـَـرَجَهُ الشَّــریف 🌿 با حال مناسب گوش فرا دهید زینب بیا ببین پسرم ریخته زمین در پیش چشم من کمرم ریخته زمین دست خودم که نیست اگر داد می زنم بالا بلند اهل حرم ریخته زمین می خواستم بغل کنم او را ولی نشد از لای پنجه ها جگرم ریخته زمین تقصیر من نبود که با زانو آمدم دیدم که قوت کمرم ریخته زمین مثل انار دانه شده پخش می شود از دامنم ببین گوهرم ریخته زمین دیدی خدا دعای مرا مستجاب کرد صدها علی به دور و برم ریخته زمین پرده نشین خیمه برو خواهرم نیا نامحرم اند دور و برم ریخته زمین 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•آشیانی را که با هم ساختیم ... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه ایام فاطمیه به نفسِ حجت الاسلام شیخ هادی الیاسی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَازَوْجَةَ وَلِيِّ اللّٰهِ، یا اُم الحَسِن و یا اُم الحُسَین اللّهمّ صلّ على محمّد وأهل بيته، وصلّ على البتول الطاهرة، الصدّيقة المعصومة، التقيّة النقيّة، الرّضيّة المرضيّة، الزكيّة الرشيدة، المظلومة المقهورة، المغصوبة حقّها، الممنوعة إرثها، الْمَکْسُورَةِ ضِلْعُهَا، المظلوم بعلها، المَقتُولَةِ وَلَدُهَا، المَخفِیَّةِ قَبْرِهَا الْمَجْهُولَةِ قَدَّرَهَا .. با مولا بریم کنار بستر همسرش ، مولا برامون درد دل کنه با فاطمه .. تو هم یه گوشه‌ی خانه بنشین مثل امام حسن ، مثل ابی عبدالله به این درد دل مادر و پدر گریه کن باغبانی همچو من شرمنده از گل ها نشد غنچه‌ی نشکفته ام گلبرگ هایش وا نشد آشیانی را که با هم ساختیم آتش زدند هرچه پیغمبر سفارش کرده بود اجرا نشد پای نامحرم نباید باز میشد در حرم خواستم با قدرتم مانع شوم اما نشد .. خدا نکنه جلو مرد با غیرت به ناموسش بی احترامی کنن .. اگه یه کسی به چادر ناموس ما نگاه چپ کنه غیرتمون اجازه نمیده .. شنید دارن به خیمه هاش حمله میکنن با کمک شمشیر سر از خاک بر داشت صدا زد «وَيْحَكُمْ يا شيعَةَ آلِ أَبي سُفْيانَ! إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دينٌ، وَ كُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ، فَكُونُوا أَحْراراً في دُنْياكُمْ هذِهِ، وَارْجِعُوا إِلى أَحْسابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ عَرَبَاً كَما تَزْعُمُونَ» شمر اومد جلو گفت پسر فاطمه چی میگی ؟! گفت من با شما میجنگم شما با من می‌جنگید «أَنَا الَّذي أُقاتِلُكُمْ، وَ تُقاتِلُوني، وَ النِّساءُ لَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ، فَامْنَعُوا عُتاتَكُمْ وَ طُغاتَكُمْ وَ جُهّالَكُمْ عَنِ التَّعَرُّضِ لِحَرَمي ما دُمْتُ حَيّاً» این زن و بچه گناهی ندارن .. اول با من بجنگید .. خدا لعنت شمرُ اینجا مردونگی کرد گفت باشه اول کار تو رو تمام میکنیم .. ضربه ای با پا به در زد سخت پهلویم شکست بعد از آن زهرا برایِ من دگر زهرا نشد من فقط یه اشاره ای کنم ، آخه این شبا باید بفهمیم چرا هر شب میومد صورت رو قبر فاطمه میزاشت .. شرمنده ام که خانه‌ی امنی نداشتم دو تا لگد زد جلو مولا .. اول درُ با لگد باز کرده .. «وَ رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَيَّ» اول بی بی رو با لگد بین در و دیوار زدن .. بعد که وارد شد دید بی بی رو زمین افتاده فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ .. رَفَس ضربه ای رو میگن که به سینه میزنن .. یه جوری زد صدای ناله‌ی فاطمه .. اینجا صدای فاطمه رو امیرالمومنین شنید از اتاق که بیرون دویید عبارت مقتل اینه چشمای مولا سرخ شده بود آنقدر گریه کرده .. امد سر فاطمه رو از رو خاک برداشت، عبا کشید رو بدن فاطمه .. صدا زد فضه کمک کن فاطمه رو داخل اتاق ببریم .. مولا جان عبا آوردی، فاطمه رو با فضه بردی داخل .. بریم کربلا .. یه امام با عبا بدن جوانشُ رو پوشاند خودم زیر بغل های تو را آرام میگیرم .. اما کربلا اومد کنار بدن جوانش : هر کجا می‌نگرم جسم تو را می بینم چشم من تار شده یا تو مکرر شده‌ای .. ای حسین ... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop 🚩 کتیبه و پرچم باب الحرم↶ https://eitaa.com/babolharam_katibe 🎞 سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram
|⇦•به دوش بارِ فراقت کشیده ام .. و توسل به امام زمان روحی به الفدا اجرا شده صنف لباس فروشان مهرماه ۱۴۰۳ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ به دوش بارِ فراقت کشیده ام آقا شکسته پای غمت ، بغض دیده‌ام آقا میان این همه غوغا و این مصیبت ها صدایِ آمدنت را شنیده‌ام آقا هزار مرتبه دیدی مرا ولی افسوس یک از هزار شما را ندیده‌ام آقا فقط ز آل علی دم زنم به والله چرا که عشق علی را چشیده‌ام آقا غلامِ حضرت مولا شدم فقط زیرا گدایِ مادرِ قامت خمیده ام آقا مقام و مرتبت تو کم از پیمبر نیست کسی شبیه تو با حیدرت برابر نیست خدا کند که مرا از قلم نیندازی به روز حشر که جز تو پناهِ دیگر نیست کریمیِ تو یقین ارثِ از حسن دارد از او کسی به سخاوت، معتبرتر نیست گریزِ شعرِ من اما اذانِ عاشوراست بگو چرا خبری از علی اکبر نیست تمام ایل و تبارم فدای تو آقا منم گدایِ گدایِ گدایِ تو آقا @hajmansourarzi ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net