کانال متن روضه
. #اتمام_طرح / #گزارش_خیریه . طرح اعزام «زائر اولیها» به حرم امام رضا علیه السلام از مناطق جنوبی #
.
مومنین گرامی؛
لطفاً با نیت مشارکت فرمایید ..
ــــــــــــــــــ
طرح اعزام «زائر اولیها»
به حرم امام رضا علیه السلام
از مناطق جنوبی #کرمان به مشهد مقدس
به همت خیرین محترم❤️
#پدر / #مادر / #امام_زمان
#عاقبت_بخیری / #رفع_مشکلات_کشور
#شفای_مریضان / #ازدواج_جوونا
#سلامتی_رهبر / #اربعین / #ظهور و ...
══════
✘مشارکت از طریقِ ↶
➠
6273817010150831↜به نام گروه جهادی بابُ الحرم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•به استعانت از اشکِ..
#روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم۱۴۰۰به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
به استعانت از اشکِ عَلَی الدَّوامِ حسین
شروع می کنم این ماه را به نام حسین
دوباره چشمۀ خونی ز عرش جوشیده
تمام عالمِ امکان سیاه پوشیده
هزار شکر عجینیم با غم تو حسین
رسیده ایم به ماه محرم تو حسین
هزار شُکر که درگیر ماتمت شده ایم
دوباره مُحرِم ماهِ مُحَرَّمت شده ایم
قَبای بندگیِ خویش را کفن کردیم
لباس نوکری شاه را به تن کردیم
اجازه داده خدا تا ثواب کسب کنیم
سیاهه های عزا را دوباره نصب کنیم
میان سینۀ ما آهِ تازه..،دم شده است
بساط چایی و اسپند هم علم شده است
چقدر فرش حسینیّه جا به جا کردیم
چقدر پادویی روضۀ تو را کردیم
بقای نوکری از ربَّنای فاطمه است
به روضه آمدن ما دعای فاطمه است
در این حسینیه تحت لوای مولائیم
به زیر سایۀ چادر نماز زهرائیم
خوشا به حال دو چشمی که غرقِ دریا شد
کسی که گریهکُنات شد..، عزیز زهرا شد
قسم به کوثر و زمزم،شفاست گریه ی تو
برای هرچه مریضی،دواست گریه ی تو
قسم به تذکرۀ قدسی خدای جهان
“حسین” راه علاج است آی بیماران
اسیر معصیتِ ممتدم نکن ارباب
تو را به جان رقیه ردم نکن ارباب
مرا فقیر نگاهت بدانی ام خوب است
گدای شاه خراسان بخوانی ام خوب است
رکوع اشک شدم،گریۀ نماز شدم
به جان دختر تو کربلانیاز شدم
چه می شود که به سمتت قدم قدم برسم
چه می شود که دم اربعین حرم برسم
چراغ سرخ دم قتلگاه روشن بود ..
هزار نیزۀ خونین درون یک تن بود
نفس نفس زدن او به آه بند شده
صدای چکمۀ یک بد دهن بلند شده
به خشکی لب آقا لگد نزن ای شمر
به پیش مادر او حرف بد نزن ای شمر
سنان کشانده عقب جمع نیزهداران را ..
خدا بخیر کند حلق شاه عطشان را
شاعر: بردیا محمدی
شبِ نائبِ امام حسینِ .. یا مسلم ابن عقیل .. تو کوچه ها داره راه میره با بچه هاش .. آی خدا اینا صبح بیعت کردن الان دارن درِ خونه هاشون رو میبندن .. بچه هاش رو سپرد دستِ هانی خودش راه افتاد تو کوچه های کوفه .. به دیواری تکیه داده بود کمی استراحت کنه یه وقت دید صدای زنی میاد! سلام کرد گفت من راضی نیستم به دیوار خانه ام تکیه بدی .. یه وقت دید آقا رفت وسط کوچه نشست شروع کرد گریه کردن .. آقاجان شما کی هستید؟ فرمود من همونیام که شماها صبح با من بیعت کردید .. من مسلم ابن عقیل نایبِ ابی عبدالله هستم .. پیرزن شروع کرد معذرت خواهی کردن آقاجان خانه، خانۀ شماست من کنیزِ شمام .. (یه گریز بزنم شبِ اول ماهِ محرم؟!) یه جا دیگه ام یه خانمی گفت این خانۀ شماست و منم کنیزِ شما .. آی مادرجان .. وقتی اون دو نفر اجازه خواستن فرمود خانه، خانۀ توست ..
نیا ای یار و دلدارم، حبیبم
نیا کوفه پسر عمّ غریبم
من از حق شما گفتم ولیکن
لب و دندان خونی شد نصیبم
نگو کوفی، بگو بی دین و بی درد
عوض شد چهره ی این شهرِ نامرد
خودم با چشم خود دیدم لعینی
تو را با کیسه ای گندم عوض کرد
نه سقفی دارم و نه سایه بانی
شدم تنها و بی کس مثل هانی
به یاد حیدر کرار بودم
دو دستم بسته شد در ریسمانی
فقط نام تو را هر لحظه بردم
حسابی بین کوچه سنگ خوردم
شنیدی که میان قصر کوفه
نخوردم آب و تشنه جان سپردم
اگر بین عمارت گریه کردم
به یادت از خجالت گریه کردم
برای داغ و غم های خودم نه
برای دخترانت گریه کردم
به زیر آسمانی پر ستاره
به خاک افتادم از دارالعماره
تنم تا کوچه ی قصاب ها رفت
مرا بستند بر روی قناره
همه آمادۀ جنگند اینجا
شدیدا اهل نیرنگند اینجا
نیاور دخترانت را به این شهر
که بی رحمند و دل سنگند اینجا
نده از خون طفلانت هزینه
برو با اهل بیت خود مدینه
بماند یک دقیقه بی ابالفضل
چه می آید سرش آخر سکینه
به جان خواهرت، برگرد برگرد
فدای اصغرت، برگرد برگرد
ندارد صبر دوری و جدایی
سه ساله دخترت، برگرد برگرد
شدم شرمنده ات با سر به زیری
بگو عذر مرا هم می پذیری
الهی لحظه ای حتی در این شهر
نبیند خواهرت رخت اسیری
شاعر: #محمد_جواد_شیرازی
پیچیده درعالم چاووش محرم
با گریه بگوید مادر با قدی خم
ای مذبوح عریان .. ای آقای عطشان ..
واویلا حسین جان .. واویلا حسین جان ..
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
حاج منصور ارضی شب اول.mp3
14.94M
|⇦•به استعانت از اشکِ..
#روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم۱۴۰۰به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
پروردگارا ، پروردگارا!
اندام مرا بر خدمتگزارىات نيرومند ساز
و درونم را در تصميمگيرى قوى دار
مولا امیرالمومنین فرمود
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•به عشق تو ای یار..
#روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
السلام علیکم یا اهل بیت نبوه
السَّلامُ عَلَى مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ
به عشق تو ای یار گفتم حسین
همین اول کار گفتم حسین
خداییش این یازده ماه را؛
به امید دیدار گفتم حسین
شنیدم حبیب عاشق روضه است
نیابت زِ انصار گفتم حسین
نمازِ همه برکت خون اوست
که در سجده بسیار گفتم حسین
شفا از حسین و دوا از حسین
به بالینِ بیمار گفتم حسین
به کوری هر کس نمی خواندش
چه خواب و چه بیدار گفتم حسین
حَسَن دست روی سر من کشید
از آن شب که یک بار گفتم حسین
زگهواره تا گور من نوکرم
بریدم زِ اغیار گفتم حسین
به رویِ دلم حسرت کربلاست
سحر با دل زار گفتم حسین
سر کوچه بازار سنگت زدند
سر کوچه بازار گفتم حسین
رسید بالاخره قافله کنار فرات
سلامتی حسین و قبیلهاش صلوات
ــــــــــــــــــ
رباب آمده با اصغرش خوش آمده است
رقیه آمده با اکبرش خوش آمده است
چقدر خوب که جمع بزرگان جمع است
تمام قافله پروانه عمه هم شمع است
به بنده ها برسان جلوۀ رب آمده است
خبر کنید زنان را که زینب آمده است
چه با شکوه میاید زِ محملش پایین
*بعد از آنی که دستور داد بارهارو بیارید پایین، اول خیمۀ خانم زینب رو بزنید .. حالا این خانم میخواد از ناقه بیاد پایین یکی عنان گرفته یکی زانو خم کرده ..*
چه با شکوه میاید زِ محملش پایین
سرِ تمامی مردان مقابلش پایین
حجابِ دخترِ حیدر هزار پردۀ نور
زِ قد و قامتِ این زن نگاهِ عالم دور
رکاب دار اباالفضل، پرده دار حسین
شکوه این زن اباالفضل و اقتدار حسین
چرا کسی نمیآید سلامشان بکند
سلامشان بکند، احترامشان بکند
بزرگ بانوی این قافله پریشان است
خدا به خیر کند خیره بر بیابان است
*تا رسید دست رو قلبش گذاشت گفت حسین اینجاست میخوان تو رو از من جدا کنن ..*
گمان کنم خبر سر براش آوردن
خبر زِ غارتِ معجر براش آوردن
رسانده اند خبر را که ای صبور حرم
شکسته میشود این سمت ها غرور حرم
اگرچه آمده ای با دو صد جلال اینجا
به عصر روزِ دهم میروی زِ حال اینجا
همان زمان که حسینت میانِ گودال است
همان زمان که تنش زیرِ چکمه پامال است
همان زمان که همه در میانِ آشوبند
به بوسگاهِ نبی نیزه نیزه میکوبند ..
*آقاجان شما مشغول خیمه زدن هستید، خواهرتون بین زن ها نشسته داره زار زار گریه میکنه ناله داره میزنه .. حضرت به عجله اومد سرش رو به سینه گرفت عزیزم چرا اینجوری گریه میکنی؟!.. فرمود داداش از وقتی که اومدم غم عالم به دلم افتاده .. میترسم تو رو از من بگیرن .. نوشتن ساعتی هر دو تا گریه کردن .. بعد آقا فرمود جدم کجا رفت! مادرم کجا رفت! پدرم کجا رفت! حسنم کجا رفت! گفت به خدا همه که رفتن تمام دلخوشیم این بود خدا سایهت رو از سرم کم نکنه .. خیمه ها که زده شد دیدن یه عده اومدن سلام کردن ما از قبیلۀ بنی اسدیم آقاجان .. اول کاری که کرد این زمین هارو همه رو خرید به نام دوستانش زد .. بنی اسد هدیه آوردن، قربونی آوردن .. حضرت فرمود من خودم قربونی دارم .. اما سفارش بهتون میکنم اگه اومدید تو مسیر و کمک دادید خدا کمکتون میکنه حرفاش رو زد به بنی اسد .. دونه دونه همه ساربان ها رو پول داد گفت برید .. همه رفتن .. من نمیدونم این یه دونه ساربان چرا موند تا آخر .. خدا ازت نگذره چه طمعی کرد .. ای حسین ..*
پیچیده در عالم چاووشِ محرم
با گریه بخوانم مادر با قدی خم
ای مذبوح عریان، ای آقای عطشان
مانده پیکرِ تو بی سر در بیابان
واویلا حسین جان ..
می آید زِ هر سو آوای جدایی
امشب جان زهرا گشته کربلایی
امشب قلب عالم دارد آه و ناله
می آید به مقتل هفتاد و دو لاله
واویلا حسین جان ..
از ماتم رسیده جانِ خسته بر لب
خیمه ها به پا شد وای از حال زینب
می ریزد ستاره از چشمانِ تارش
ترسد روی نیزه بیند راس یارش
واویلا حسین جان ..
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_ورود_به_کربلا
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
حاج منصور ارضی شب دوم محرم.mp3
21.99M
|⇦•به عشق تو ای یار..
#روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
هر کس از شما
در قسم خوردن جدیتر است،
به جهنم نزدیک تر است!
رسول خدا فرمود
کنزالعمال، ج ۱۱، ص ۷
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•چهل منزل کتک خوردم..
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
خدا جلوهاش در دل عارفین
من الاولین بوده و الاخرین
بنازم به نازی که از ما کشید
بنازم به این احسن الخالقین
مرا آفریده برای حسین
لک الحمد، حمد همه شاکرین
یکی گفت در گوش من یاحسین
شنیدم دو یا ارحم الراحمین
به قرآن، بهشتِ خدا بی حسین
شود بدتر از اسفل السافلین
به مستی من لحظهای شک نکن
که جوشیدهام در چهل اربعین
سرشته شده با رقیه گلم
منم بندهء آن خرابه نشین
ندارم به زهرا کسی را جز او
ندارم به شخصی بجز او یقین
اگر روز محشر به زهرا نشد
مرا می سپارد به اُم البنین
پناه رقیه فقط زینب است
سپرده است جان را به جان آفرین
تصور کن آغوش زینب شده
رکابی که بی او ندارد نگین
طبَق آمده با سری غرقه خون
سری آمده از تنور، آتشین
نشست و پدر را به دامن گرفت
سپس گفت؛ ای ماهم، ای نازنین؛
شده لکنتم بیشتر، بین شام
شده حرف من نقطه چین نقطه چین
ورم داشت دستم که بالا نرفت
نشد رو بپوشانم از آستین
روی صورتم جای یک بوسه نیست
خبر داری از سیلی آن و این؟!
لگد خوردهام بس که خوردی لگد
زمین خوردهام بس که خوردی زمین
نخوردی اگر چوب، در تشت زر
چرا شد لب تشنهات این چنین
شنیدی چرا دخترت شد مریض
کنیزی صدا کرده من را کنیز
شاعر: #رضا_دین_پرور
با ادب این سرُ از تو تشت برداشت .. رحمتِ خدا بر این گریه ها .. [زبان حال بگم :] به بچه ها گفت من امشب میرم .. شما مواظب عمه باشید .. خیلی زحمتِ منو کشید .. اگر کربلا رفتید جای منم زیارتِ بابام برید .. بگید انقدر دلش میخواست بیاد ..
چهل منزل کتک خوردم نبودی
به زیر دست و پا مُردم، نبودی
منی که غنچه بودم، تشنه ماندم
توانم رفت و پژمردم، نبودی
چرا وقتی که بد ترسیده بودم
چرا نام تو را بردم، نبودی؟!
شب تاریک، در بین بیابان
من از محمل زمین خوردم نبودی
نپرس از پهلویم، تقصیر زجر است
*نامرد اول با لگد زد .. گفت یه کاروان رو معطل کردی .. موهای دختر رو گرفت ..*
نپرس از پهلویم، تقصیر زجر است
به ضرب چکمه آزردم، نبودی
چرا ساکت، چرا اینگونه سردی؟!
مگر با دختر خود، قهر کردی؟!
سه ساله بودم و قدم کمان شد
تسلای غمم، زخم زبان شد
نبودی جان بگیرم در کنارت
رقیه از یتیمی نیمه جان شد
حجابم را نشد محکم بگیرم
دو دستم بسته بین ریسمان شد
چه دستان بزرگی دارد این شمر
تمام صورتم زهرا نشان شد
حواسم بود روی نیزه بودی
سرت بالاسر من سایه بان شد
سرت را می گذارم روی شانه
که گویم حرف های دخترانه
اگرچه درد دارم قدر کافی
نمی خوابم که مویم را ببافی
نپرس از وضع موهایم که دیگر
ندارد حاجتی بر موشکافی
پر پروانه وارم را شکستند
ندارم استطاعت بر طوافی
شدم خسته ازین سربار بودن
خودم حس می کنم هستم اضافی
مرا با خود ببر، با من بگو که
دگر از این مصیبت ها معافی
بیا امشب به قول خود عمل کن
مرا در لحظه ی آخر بغل کن
شاعر : #محمد_جواد_شیرازی
لب ها رو گذاشت بر اون لب های ورم کرده و چوب خورده .. دیدن دیگه صداش نمیاد .. گفتن عزیزمون خوابش برده .. بی بی اومد بالاسرش یه مقدار تکونش داد .. رقیه جان .. صدا زد امام چهارم رو عرض کرد آقاجان خواهرت از دنیا رفت .. به خدا هیچ نمازی مثه نماز امام چهارم بر خواهرش نبوده .. بدن شستشو شد نمیدونم! کفن شد نه والله ! با همون رخت اسیری بدن رو گذاشت جلوش صدا زد اَللّهُمَّ اِنَّ هذِهِ أَمَتُک وَ ابْنَةُ عَبْدِک وَ ابْنَةُ أَمَتِک.. نیمه شب چه نماز میتی خواند .. اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْها اِلاّ خَیراً .. ای حسین ..
پیچیده در عالم چاووشِ محرم
با ناله بگوید مادر با قدی خم
ای مذبوح عریان، ای آقای عطشان
مانده پیکرِ تو بی سر در بیابان
واویلا حسین جان ..
در کنج خرابه محزون و غمینم
گرچه دختِ شاهم، ویرانه نشینم
چشمم گشته روشن با قدی خمیده
آمد دینِ من شاهِ سر بریده
ای بابا حسین جان ..
با اشک دو دیده شستم خون زِ رویت
با لب های زخمی میبوسم گلویت
میسوزد وجودم، سر تا پا کبودم
چون مادر اسیرِ سیلیِ یهودم
ای بابا حسین جان ..
پهلویم شکسته، بازویم شکسته
سنگین بوده سیلی، اًبرویم شکسته
دارم یک سوالی از تو ای عزیزم
با این رخت پاره من مثلِ کنیزم
ای بابا حسین جان ..
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
حاج منصور ارضی _شب سوم محرم.mp3
21.9M
|⇦•چهل منزل کتک خوردم..
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
هر وقت بلایی
به مؤمن میرسد،
او را سبک میکند؛
قرآن هم میگوید مؤمن
بر روی زمین سبک راه میرود
میرزا اسماعیل دولابی
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•مرده بودم در پی مَحیای مَحیا ..
#روضه و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
مرده بودم در پی مَحیای مَحیا آمدم
لطف کردی جلوه کردی در تجلی آمدم
من ندیده عاشقت گشتم جنونم ذاتی است
از ازل مجنون شدم دنبال لیلا آمدم
گرچه دارم در اطاعت چشم پوش بسته ایی
تا دهی در روضه برمن چشم بینا آمده ام
من تهی دستم فقیرم مستمند و بی کسم
دست گیری کن که با دست تمنا آمدم
نه هراس از نار و نه شوق جنان دارم به دل
نه همین امروز با امید فردا آمدم
مادرت از قبل خلقت انتخابم کرده است
پس به هیات با دعای خاص زهرا آمده ام
نسل در نسلم غلام حلقه در گوش توام
ناگهان در پی ارثیه اجداد و ابا آمده ام
اشک هم مال خود من نیست روزیه شماست
با همین قطره که دادی سمت دریا آمده ام
*دیگه کم کم داره عاشورا نزدیک میشه .. امشب عرض میکنم بی بی جان خوب حسینت رو نگاه کن ..*
گرچه کوتاهی در انجام وظیفه میکنم
در پی دستور تو با حکم اجرا آمدم
فیضِ عامت در محرم شاملِ حالم شده
یک شبیه صدهاهزاران پله بالا آمدم
فاطمه درهم خریده این گواهِ گفته ام
با همه خوبان منِ بد نیز اینجا آمدم
پاک گشتم مثلِ طفلِ تازه دنیا آمده
با همه آلودگی در روضه ات تا آمدم
از تو ممنونم که با این ناله این غم زنده ام
باز هم امسال در ماه محرم آمدم
*گفت عبدالله یادت باشه من باید هر روز حسینم رو ببینم .. وگرنه میمیرم .. دوم شرطم اینه هرجا حسینم بره منم باید برم .. عبدالله ابن جعفر گفت خانم من غلامتم هرچی شما بگی درسته .. درستِ من شوهرِ شما هستم ولی بدون منم غلام شما هستم .. با عشقِ ابی عبدالله بچه هاش رو بزرگ کرد .. عرضه داشت داداش جان، برادرم .. همه رو قبول کردی، بچه های حسنم رو قبول کردی؛ میخوای این دو تا بچه رو قبول نکنی!! ..*
زینبم جلوۀ ذاتِ تو حسین
متحیر زِ صفات تو حسین
عاشق صوم و صلات تو حسین
آشنا با جملاتِ تو حسین
سفره دارِ حرمت خواهرِ توست
بی قرارِ کرمتخواهرِ توست
ما دو تا گریه کنانِ حسنیم
مثلِ یک روح میانِ دو تنیم
پیشِ هم در صددِ سوختنیم
تا به کی حرف دو پهلو بزنیم
جان من جان خودت جان حسن
این دلِ خواهرِ خود را نشکن
آمدم پیشِ تو بهتر بشوم
جرعه ای می بده کوثر بشوم
مثلِ زهرایِ تو حیدر بشوم
با پسرهام دو لشکر بشوم
خواهشا نهی موکد نکنی
دستِ خالی مرا رد نکنی
جانِ زهرا پُرم از خون جگری
مردم از دلهره و بی خبری
کاشکی دو پسرم را بخری
این دو را هم پی قاسم ببری
من به تنها شدنت حساسم
به خدا شیر تر از عباسم
*طوری شد وقتی این بچه ها اومدن رجز خواندن خودشون رو معرفی کردن امیری حسین و نعم الامیر .. یکی به دیگری گفت اینا کی هستند؟! گفتن اینا فرزندانِ خواهرش زینب هستند .. ان شالله کربلا بریم اونجا بتونیم عرض ادب کنیم ..*
پیچیده در عالم چاووشِ محرم
این روضه بخواند مادر با قدی خم
ای مذبوح عریان، ای آقای عطشان
مانده پیکرِ تو بی سر در بیابان
واویلا حسین جان ..
ای هستی زینب طفلانم فدایت
هرچه در توان بود آوردم برایت
این دو هدیه های زینب بر خدایند
این دو لاله های دشتِ کربلایند
واویلا حسین جان ..
دارم از تو خواهش بنما رو سپیدم
چون لیلا و نجمه کن ام الشهیدم
در داغِ گلانم بر غم می نشینم
اما ای برادر غربتت نبینم
واویلا حسین جان ..
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_چهارم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
حاج منصور ارضی شب چهارم.mp3
16.57M
|⇦•مرده بودم در پی مَحیای مَحیا ..
#روضه و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مومن ..!
وقتى يه اتفاق بد تو زندگيت ميفته
كتاب رو نبند، ورق بزن و برو فصل بعدى ..
این میشه «امید» !
#واگویه
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•حق تعالی روز اول آفریدم ..
#روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِی
حق تعالی روز اول آفریدم با حسین
مکتب توحید حق را برگزیدم با حسین
با حسین بن علی سرمایه دار عالمم
دست از دنیا و اهل آن کشیدم با حسین
برکت این زندگی هم از محرم شد شروع
می شود تحویل ، هر سال جدیدم با حسین
سجده روی تربت او پرده ها را زد کنار
تا کجاها که نمی دانم رسیدم با حسین
گریه کردن، روضه خواندن، نوکری، سینه زدن
طعم های بی نظیری را چشیدم با حسین
نوکری را از پدر آموختم، یادش بخیر
نوکری کردم، فراوان خیر دیدم با حسین
هر کسی دنبال شادی بود نوش جان او
بی خیال دیگران ، من غم خریدم با حسین
کار او را من اگر بر خود مقدم ساختم
روز محشر ، نزد زهرا روسپیدم با حسین
قطرۀ اشکِ عزایش شست و شویم می دهد
بعد هیئت، باز انسانی جدیدم با حسین
تا که بین سینه ام گرمای حبش حاکم است
هر نفس، هر لحظه در حکم شهیدم با حسین
کاش می شد تیرها را دفع می کردم از او
تا که در محشر بگویم چون سعیدم با حسین
روز و شب گریان آن جسم مقطع گشته ام
از هر آنچه غیر گریه ، دل بریدم با حسین
#محمد_جواد_شیرازی
سخن اهل عشق این سخن است
کربلا در احاطۀ حسن است
هر کسی رو به کربلا کرده
باطناً رو به مجتبی کرده
بزم ما را حسن فراهم کرد
او حسین را عزیزِ عالم کرد
این همه مجلسِ مصیبت ها
پرچم یا حسینِ هیئت ها
خیرها را به ما حسن داده
او به ما اذنِ سوختن داده
میوۀ نور میدهد شجرش
ای به قربانِ هر دو تا پسرش
با حسن جانِ تازه میگیرم
امشب از او اجازه میگیرم
که بگویم زِ جلوۀ آن ماه
مددی یا جناب عبدالله
یازده سالس صف شکن است
پس یتیم حسن خودش حسن است
دست آورده جای شمشبرش
همه مات، ماتِ تکبیرش
حق شده پیش هو بزرگ شده
این پسر با عمو بزرگ شده
شیرخواره بود بالاسرِ آقامون امام حسن ابی عبدالله داره گریه میکنه .. قاسم و دیگران ایستادن این بچه هم بغلِ عموِ .. سفارش کربلا رفتنِ این بچه ها رو امام حسن کرد .. از اول با عمو و عمه ش بزرگ شده .. انقدر عظمت داره، انقدر عقلش کامله .. وقتی بالای تل زینبیه فرمود عمه جان عموم افتاده رو زمین «والله لَا أُفَارِقُ عَمِّي» .. من یه لحظه ام از عموم غافل و فارق نمیشم .. دست رو بسته بود حضرت به دستِ عمه با پارچه ای .. چنان دست عمه رو رها کرد رسید بالاسرِ عموش ( شنیدید ) فرمود پاشو بریم زخم های بدنت رو تو خیمه مرهم بزارم .. یه وقت دید سایۀ یه نانجیبی اومد بالاسرش .. شمشیر رو بالا آورد حضرت صدا زد وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي ؟.. دیگه وقت نشد حمله کنه .. فقط این دستِ کوچکش رو آورد جلو .. دست به پوست آویزان شد ..
از روی تل خدا خدا میکرد
عمویش را فقط صدا میکرد
چه عمویی میانِ چند سپاه
تشنه ای در میانِ قربانگاه
صحنه را تا که دید گفت حسین
دستِ خود را کشید گفت حسین
حسن کربلا به جان آمد
پا برهنه دوان دوان آمد
آمد و دید گریه بی اثرست
یک نفر روی سینۀ پدر است
پاره پاره شدهست پیرهنش
میزند با قلاف بر دهنش
بند بندِ تنش گسسته شده
نیزه ها در تنش شکسته شده
داد زد ای عموی خون جگرم
غم نخور من برای تو سپرم
چشم بر سمتِ خیمه گاه ندوز
دستِ ناقابلم که هست هنوز
میدهم دست در برابرِ تو
تا بلا دور باشد از سرِ تو
دیدی آخر تنم زِ عشقت سوخت
تیر من را به جسم تو میدوخت
حرمله اومد جلو .. تا نزدیک شد، عبدالله هم تو بغلِ عموِ .. چنان با تیر سر این بچه رو تو دامن عمو جدا کرد .. آی حسین ..
قربانی عشقِ شاهِ کربلایم
از نسلِ کریمم پورِ مجتبایم
مجنون تو بودم از روزِ ولادت
مست و بی قرارم از جام شهادت
واویلا عمو جان ..
مانده از مدینه بغضی در گلویم
می آیم زِ خیمه امدادِ عمویم
رویِ سینۀ تو با خون دیده بسته
مثله مادرِ تو دستم را شکسته
واویلا عمو جان ..
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
حاج منصور ارضی شب پنجم محرم-Segment 1.mp3
16.82M
|⇦•حق تعالی روز اول آفریدم ..
#روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امروز خوب یا بد گذشت،
مثل همهی روزهای قبلِ گذشته ..!
فکرِ فردا باش تا از دست نره؛
اینو فردا هم به خودت بگو رفیق !
#واگویه
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•قلب ما از تو غم عشق ..
#روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
قلب ما از تو غم عشق تقاضا دارد
چشم ما نیز فقط گریه تمنا دارد
قدر بال مگسی گوهر اشک غم تو
قیمتی بیشتر از گوهر دریا دارد
هرکه در بزم عزای تو قدم بگذارد
زیر پایش پرِ جبریل امین را دارد
غیر آغوش تو هرجا بروم نا امن است
روضه ات امن ترین جاست که دنیا دارد
آی مَردم به خدا تربت قدسی حسین
اثرِ بیشتری از دم عیسی دارد
نیستم در پی درمان مگر از دست حسین
عبد هنگام بلا چشم به مولا دارد
مرگ از زندگی بی تو سزاوار تر است
گذر عمر به همراه تو معنا دارد
پدرم نوکری آموخت به من روحش شاد
بهترین ارثیه را طایفۀ ما دارد
ظاهرش سرخ و کبود است اگر سینۀ ما
سند نوکریِ ماست که امضا دارد
سر شکستن وسطِ روضۀ تو چیزِ کمیست
عاشق از داغ تو گر جان بدهدجا دارد ..
دورِ گودال همه محو تماشا بودن
آه از این قوم مگر قتل تماشا دارد !!
کاش تنها به مصافِ سر تو می آمد
خنجرِ شمر نظر بر همه اعضا دارد
بی ادب بود که با چکمه به گودال آمد
مقتل تو چه کم از عرشِ معلی دارد
یتیمانِ امام حسن رو مثه بچههاش بزرگ می کرد و تمرین میداد .. اباالفضل علیه السلام شمشیر زدن یادش میداد .. همه او را آماده کردن برا کربلا .. گفت قاسمم، فردا به بلای عظیمی گرفتار میشی .. بمیرم برات .. هر کاری کرد اذنِ میدان بگیره عمو قبول نکرد .. اومد تو خیمه نجمه خانم .. عزیزم چی شده اینجور داری زار زار گریه می کنی .. فرمود عمو اجازه نمیده .. فرمود الان بهت سندی رو نشان میدم که اجازه بده .. ساروق بسته ای رو باز کرد دست خطِ امام حسن رو آورد .. خوشحال با عجله رفت خدمت ابی عبدالله .. انقدر با ادب بود، اول دست عمو رو بوسید گفت عموجان این دست خطِ بابامِ .. روایت داره وقتی نگاه کرد امام حسین دست خطِ برادر رو شروع کرد بلند بلند گریه کردن .. ای غریب مدینه .. ابی عبدالله فرمود آمادۀ میدان کنند قاسم رو .. هر چی گشت خانم زینب زرهی اندازه نشد به تنِ قاسم .. دستمال سر رو براش تحت الحنک بست از بس که زیبا بود .. می گفت می ترسم چشمش بزنن .. واردِ میدان شد ( شنیدید ..) تا شروع کرد رجز خواندن إن تَنکرونی فأنا ابنُ الحسنِ سِبطُ النَّبیِّ المُصطفی المؤتَمَن هـذا حسینٌ کالاَسیر .. ازرق شامی از بزرگانِ لشکرِ دشمنِ با همه بچه هاش اومده کربلا .. دونه دونه بچه هاش رو به درک واصل کرد .. آخرالامر خودش اومد تو میدان .. تا اومد تو میدان حضرت فرمود تو یل این لشکری؟! انقدر بی عرضه ای بندِ چکمه هات رو نبستی اومدی وسط میدان .. سرش رو انداخت پایین نگاه کنه به کفشش چنان با شمشیر زد ازرق شامی به درک واصل شد .. ابی عبدالله فرمود نجمه خانم دعاش کن .. شنیدید دورهش کردن .. اول کاری که کردن با نیزه دوره ش کردن از رو اسب به زمین افتاد .. تنها بدنی که جان داشت و زیرِ سم مرکب ها رفت .. یه مرتبه صدا زد عمو به دادم برس .. روایت میگه مثه بازِ شکاری حضرت خودش رو رسوند به بدنِ قاسم .. دید این کاکل و موی قاسم رو قاتل گرفته .. داره با خنجر سر رو جدا میکنه .. با شمشیر زد دستِ قاتل قطع شد .. قاتل با همون حالش قومش رو صدا زد ریختن دورِ ابی عبدالله .. یه وقت دید به آقایی از زیرِ سم اسب داره صدا می زنه عمو استخوان هام شکست ..
مهتابی درخشان شد عازم به میدان
بر پیشانی او سربندِ حسن جان
با ان تنکرونی شير انقلاب است
شاگرد ابالفضل پور بوتراب است
ای جانم حسن جان ..
نقش بازوی او الله ُمع الحق
افتاده به پایش بی سر جسم ازرَق
چون شیر جمل او چرخانده چو شمشیر
ار عرش الهی زهرا گفته تکبیر
ای جانم حسن جان ..
زیرِ سم مرکب کم کم قد کشیده
می آید صدایش بریده بریده
بس که پا کشیده روِ خاکِ صحرا
زنده کرده داغِ بی تابی زهرا
ای جانم حسن جان ..
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net