eitaa logo
کانال ‌متن روضه
79.2هزار دنبال‌کننده
781 عکس
463 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
Rmezani_Babolharam_net_shab9.mp3
7.77M
|⇦•پر افتخار و دلیرانه... و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام اجرا شده شب نهم محرم ۹۹ به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ، گاهی اوقات نمادِ اهل بهشت است آنگاہ که بر تنِ عزادار می‌نشیند. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•اذن سلوک اهل نظر ... و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۹ به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● اذن سلوک اهل نظر دست زینب است آیینه مکاشفه در دست زینب است *شیخ حسن سامرایی، میگه تویِ سامرا ، امامِ زمان رو دیدم، فرمود: شیخ حسن! به مردم بگو برا من دعا کنند. گفتم: آقا! همه شمارو دعا می کنن. فرمود: خدارو به عمه جانم قسم بدن...* سوگند بر نمازِ شبی که قضا نشد * امام زین العابدین میگه: حتی شامِ غریبان، بین کشته ها، نمازِ شبِ عمه جانم قضا نشد، فقط فرق می کرد، نشسته می خواند...* فیضِ حضور و فوضِ سحر، دستِ زینب است. *مثل امشب بود، ابی عبدالله گفت:خواهرم!تویِ نمازِ شب برام دعا کن...اگه دوست داری اهلِ نماز شب بشی، باید متوسل به حضرت زینب بشی، بگو: خانوم جان! حالش رو ندارم، ولی قلباً نماز شب رو دوست دارم...* سوگند بر نمازِ شبی که قضا نشد فیضِ حضور و فوضِ سحر، دستِ زینب است جنگِ عقائد است، از عالِم جدا نشو نذر و نظر، دعا و و اثر دستِ زینب است در اوجِ هجمه ها، کمر راست می کنیم چون همچنان قضا و قَدَر دستِ زینب است فوراً به عاشقانِ زیارت خبر دهید در اربعین براتِ سفر دستِ زینب است *خدارو چه دیدی، شاید اربعین اومدی گفتی: یادت میاد شبِ عاشورا، من از همون شب دعا کردم ، تو خوابم هم نمی دیدم بیام کربلا...* فتح و الفتوح کرد، زد از ریشه ظلم را تاریخ ثبت کرد، تبر دستِ زینب است بیش از تمامیِ اُسرا تازیانه خورد *بزرگترِ اُسرا شدن همینه، علمدار شدن همینه، همیشه خودش رو سپرِ بچه ها می کرد، اینا امانتن دستِ من...* بیش از تمامیِ اُسرا تازیانه خورد بر کودکانِ تشنه، سپر دستِ زینب است *برا همین اربعین گفت: حسین جان! حیف نامحرما کنارِ من هستن، واِلا کبودی هایِ تنم رو نشونت میدادم...* اشک از خودش بگیر و معرفت از خودش بخواه یعنی که اشک و سوزِ جگر، دستِ زینب است بر خیزران تشر زد و فرمود که نزن مسئولِ حفاظت از سر، دستِ زینب است *نزن، مگه نمی بینی بچه اش داره می بینه؟ نزن، نزن. آخه، بچه، خودش اومد پرسید،گفت: عمه! صدایِ بابایِ مَنِ؟ بابام داره قرآن میخونه؟... شبِ عاشوراست، آخرین شبی است که زینب برادر رو می بینه،گفت: داداش! یه سئوال ازت دارم، بلاهایی که سَر تو میاد بیشترِ یا بلاهایی که سَرِ انبیاء و اؤلیا میاد؟ خواهر برادری دارن صحبت می کنن، گفت: خواهرم! چون خودت میخوای میگم. خواهرم!عزیزم! حضرتِ آدم از بهشت رونده شد، در فراق حوا هم گریه می کرد، در حالی که می دونست حوا در امن و امانِ، اما نوامیسِ ما بعد از من به اسارت میرن... خواهرم! مردم حضرتِ نوح رو سنگ باران کردن، اما من رو اول تیر بارون میکنن، بعد سنگ بارون میکنن خواهرم! حضرتِ ابراهیم خلیل الله، وقتی که پرتابش کردن تویِ آتیش، آتیش گلستان شد براش، اما آتیشِ نیزه بدنِ من رو پاره پاره میکنه... خواهرم! ازجَدّمون رسول الله بگم: زدن یکی از دندونایِ مبارکش رو شکستن، اما با چوبِ خیزران اینقدر رو لب و دندونای من میزنن، که تعدادِ زیادی از دندونام میشکنه... خواهرم! حضرتِ یعقوبِ پیغمبر در فراقِ یوسفش نابینا شد، خیلی گریه کرد، یوسفش رو بهش برگردوندن، اما اکبرِ من دیگه به من بر نمیگرده... زینبم! بابام علی رو با یک ضربه شهید میکنن، اما بیشتر از هزار ضربه به من میزنن....گفت: زینبم! حسن موقعِ جون دادن، سرش تویِ بغلِ من بود، اما هیچکی نمیاد سَرِ من رو تویِ دامن بگیره... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•تو از حال و روزم ... و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۹ به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تو از حال و روزم خبر داری یا نه؟ به اشکای زینب، نظر داری یا نه؟ الهی بمیرم، نبینم غماتُ بکِش رو سرِ من، یه لحظه عباتُ اگه میشه حرف از جدایی نزن قرارِ دلِ بیقرارم بمون به أَمَّنْ يُجیبی که خوندی قسم نباشی می میرم کنارم بمون، به فکرِ منم باش منی که هنوز،میلرزه دلم تا صدام میزنی نباشی چه جوری صبوری کنم تو سنگِ صبورِ غمایِ منی دیگه قصه ی ما رسیده به جایی که راهی نداریم به غیر از جدایی من اینجا غریب و تو یاور نداری بیا فکر کن اصلاً، که خواهر نداری تو خیره شدی به من و چادرم منم مات انگشت و انگشترت سرِ من فدایِ سرِ بچه هات سرِ بچه هام هم فدایِ سَرت به گرد و غبارِ غمِ بی کسی که فردا میشینه رویِ معجرم نبینم غمات و پاشو عُمرِ من خودم غصه هاتُ به جون میخرم *رفت جلویِ خیمه ی ابی عبدالله، صدا زد، دید کسی جواب نمیده، جلو رفت دید داداشش نیست، کجا رفته؟ خواهر خیلی به برادر علاقه داره، کجا رفته؟ گفتن: خانوم! رفته پشتِ خیمه ها، زینب رفت، دید آقا رویِ زمین نشسته، هی داره میخونه:... "یا دَهرُ اُفّ لَکَ مِن خَلیلی" دنیا! اُف بر تو. سر نیزه رو در آوُرده بود، خارهایِ بیابون رو از تویِ زمین در می آوُرد، داداش! داری چیکار میکنی؟ نصف شبی خار در میآری؟ خواهرم! نمی دونی فردا چه خبر میشه... تو اگه تویِ خیابون یه بچه ای رو ببینی که داره گریه میکنه، میگی بچه است، جونم چرا گریه میکنی؟ تا نبریش پیشِ بابا و مادرش خیالت راحت نمیشه، اما مثه فردا همچین ساعتی، بچه هایِ ابی عبدالله با پایِ برهنه، تو بیابونایِ داغِ کربلا... اینجا یه وداع بود، زینب حرف هاش رو زد، ابی عبدالله هم صحبت هاش رو کرد، یه وداعِ دیگه ای هم مدینه بود، یه پهلوونی اومد بالا سَر خانومش، گفت: علی جان! من رو شب غسل بده، شب کفن کن، شب هم دفن کن، علی جان! گریه کن" اِبکنی یا ابالحسن وَبکِ لِلیَتامی" علی برا بچه هام گریه کن، عقده هات رو خالی کن، تویِ خودت نریز،گفت: علی جان! بچه هام رو به تو میسپارم، اما جونِ تو و جونِ حسینم، من عادتش دادم هر شب یه کاسه ی آب بالا سرش میذارم، نکنه تشنه بمونه...اینجا بی بی اینقدر سفارش کردی، اما کربلا، میگه: تا اومدم سر از بدن جدا کنم، دیدم یه صدایِ یه خانوم داره میاد، هی میگه: " بُنَیَّ! قتلوک و مِنِ الماءِ مَنَعوک" همه بگید: حسین! ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Rmezani_Babolharam_net_shab10.mp3
7.73M
|⇦•اذن سلوک اهل نظر ... و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۹ به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ﺁﯾﺖ اللّه ﮐﻤﭙﺎﻧﯽ (ره) ﺩﺭ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻣﻘﯿﺪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﭘﺎﯼ ﺳﻤﺎﻭﺭ ﺑﻨﺸﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻫﻤﻪ ی ﻫﺎ ﺭﺍ ﺟﻔﺖ کنند. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•اَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآء... / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده روز عاشورا محرم ۹۹ به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" امام زمان در ناحیه ی مقدسه اینجوری سلام میده:"اَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ، أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ، أَلسَّلامُ عَلى قَتیلِ الاَدْعِیآءِ" سلام به اون آقایی که به دستِ حرومیا کشته شد"أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ،أَلسَّلامُ عَلَى الرَّضیـعِ الصَّغیرِ" میرزایِ شیرازی میگه: اصلاً نیاز ی به تیر و سنان و حرمله و شمر نبود، همین داغِ علی اصغر برا حسین بس بود، اگه صبر کرده بودن ابی عبدالله از این غصه می مُرد، نیزه نمی خواست"أَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونینَ بِلا أَکْفان" سلام بر اون بدن هایی که کفن نشدن...اومد پیشِ آقا زین العابدین گفت: آقا! من خیلی غریبم، هی از غربتش گفت، آقا فرمود: اینقدر نگو من غریبم، الان تو بمیری خاکت میکنن یا نه؟ گفت:آره مگه میشه خاکم نکنن! گفت: غریب بابایِ مَنِ که خاکش هم نکردن..."أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ" سلام بر اون بدنهایی که با خونِ بدن غسل داده شدن"أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى" سلام بر اون آقایی که جلو چشمِ همه نحر شد"أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى" سلام بر اون آقایی که اهالیِ روستا اومدن خاکش کردن، همیشه قتل تویِ خلوت انجام میشه، اما موقع تشییع جنازه شلوغ میشه، کربلا برعکس شد، تویِ شلوغی کشتن، اما تویِ تشییع جنازه کسی نیومد... امام باقر می فرمایند در موردِ روزِ عاشورا"لِیَندُبِ الحُسَین و یبْکیهِ"روزِ عاشورا برا جَدِّ ما هم گریه کنید و هم زار بزنید. یعنی اگه اشک هم ندارید زار بزنید،امروز فقط من و تو نیستیم، آسمونی ها هم دارن با ما ناله میزنن، در و دیوار هم دارن اشک میریزن...* اسمت رو بُردم زیرِ بارون، بارون گریه کرد تربت گذاشتم لای قرآن، قرآن گریه کرد ذوالجناح از میدون اومد سر میزد رو زمین مصیبت از بس سنگینِ حیوان گریه کرد به یادِ لب هایِ خُشکِ تو دجله گریه کرد کتیبه ها و پرچم ها و حجله گریه کرد ظهر عاشورا زیرِ تیغ خوندی تو نماز آخرین سجده ات گودال بود، قبله گریه کرد صدایِ اَلمُعینت اومد اصغر گریه کرد از رویِ تَلِ زینبیه خواهر گریه کرد عده ای بی نصیب از گودال رفتن خیمه ها پنجه ها اومد سمتِ زنها، معجر گریه کرد *در مقتلِ لهوف نوشته:پشت خیمه ها خندق کندن، ابی عبدالله فرمود: همه ی خیمه هارو بیارید نزدیکِ هم، خندق رو پُر از هیزم کردن، تا طبلِ جنگ زده شده، ابی عبدالله فرمود: هیزم هارو آتیش بزنید، یه دلیل آتیش زدن، گفتن: اول امنیتِ خانم ها، مُخدَّرات در امنیت باشن، دوم مدیریتِ خیمه ها...جنگ شروع شد، میگه: "يَرْجِعُ إِلي مَرْكَزِهِ" ابی عبدالله هی می رفت یه منطقه ای و بر می گشت، می رسید اونجا می گفت:" لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِااللّهِ الْعَلِي الْعَظيمِ" یه نگاه می کرد سمت خیمه ها دوباره می رفت سمت اون مرکز، هی این کار رو تکرار می کرد، چرا؟ برا اینکه خانوم ها بگن: الحمدالله، هنوز آقا هست، هنوز حسین زنده است، هنوز سایه ی حسین بالا سَرِ ما هست... آقا یه سئوال: مگه نمیگن: چند هزارنفر بودن،آیا می تونستن با تیراندازی کارِ حسین رو تموم کنن؟ بله می تونستن، چرا نکردن؟ چون می خواستن پاداشِ بیشتری از عُبِیدُالله بن زیاد بگیرن، گفت: یه گزارشی بهش بدیم، جگرِش خنک شه...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•نفس هایِ خورشید... / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده روز عاشورا محرم ۹۹ به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● نفس هایِ خورشید به آخر رسیده که صبرِ غروبش، دیگه سر رسیده هوا تیره و تار، حرم در تب و تاب عَلَم رویِ خاکُ، شریعه پُر از آب حوالیِ مغرب دراوجِ عطش همه جایِ دشت و گرفته غبار دلِ آسمون خونِ با دیدنِ غمِ ذوالجناحِ بدونِ سوار با بالی که سوخته دراین غُربتُ غمِ چهره ای که درخون شد خضاب داره برمیگرده به سمتِ حرم غریبونه اما پُر از اضطراب لبش تشنه ی آب، تنش سرد و بی حال تویِ ازدحام و شلوغیِ گودال یه لشکر به سمتِ، تنش می دویدن همین که زمین خورد، همه کِل کشیدن چقدر تیر آوُردن برا کشتنش غریب گیر آوُردن تویِ قتلگاه چقدر نامُرتب زدن نیزه رو بریدن سرش رو ولی بی گناه جلو چشمِ مادر، بالایِ سَرِش به شوقِ غنیمت، قیامت شده نه کهنه لباس و نه انگشتری امون از غریبی که غارت شده *امروز امام حسین سه بار خورد رویِ زمین، هر سه بار با گونه ی راست خورد رو زمین" فَسَقَطَ الْحُسَيْنُ،عَنْ فَرَسِهِ الَي الارْضِ عَلي خَدِّهِ الاءيْمَن" از رویِ اسب با طرفِ راستِ صورت افتاد رو زمین...تا افتاد، یه خانومی از بالایِ تَل، صدا زد: " وا اَخاه، وا سَيّداه، وا اَهْلَ بَيْتاه، وا جَدّاه " حسینم افتاد... تا دید خواهر بیتاب شده، اومد با هر وضعی شده بلند بشه، کمک گرفت از نیزه، اومد بلند شه تا خواهر رو خوشحال کنه، تا یه ذره بلند شد" وَ ضَرَبَهُ آخَرُ عَلي عاتِقِهِ المُقَدَّسِ بِالسَّيْفِ ضَرْبَةً كَبا بِها عَلي وَجْهِه" یکی رسید، چنان نیزه ای به شونه ی آقا زد، استخوانهای شونه خُرد شد، دوباره با طرفِ راست صورت رویِ زمین افتاد...بگو:حسین... دوباره صدایِ خواهر رو شنید، میخواست دوباره بلند بشه، دفعه ی سوم: "وَ كانَ قَدْ اَعيا ، فَجَعَلَ يَنُوءُ وَ يَكُب"اینبار دیگه کسی نزد، از بس خسته بود، از بس خون رفته، ازبس داغ دیده، از بس بدن تیر خورده، دیگه نتونست تحمل کنه، دوباره با طرفِ راستِ صورت افتاد رو زمین... حالا فهمیدی چرا رقیه بابا رو نشناخت؟ از بس صورت خاک و خونِ، تازه امشب این سر باید بره مهمونی، زنِ خولی میگه: نیمه شب بیدار شدم، دیدم صدایِ گریه میآد، نور از داخلِ تنور میآد، یه خانومی هی میگه:" بُنَیَّ!...* چهار نفر روزِ عاشورا خیلی ابی عبدالله رو اذیت کردن، سه نفر اسمشون تویِ مقاتل هست، یکی نیست، یکیش حرمله است، تا ابی عبدالله لباسِ عربی رو بالا زد تیر به قلبِ مقدسِ آقا زد... دومی سنانِ، خوب صبر کرد، یه پیرِ مرد محاسن سفیدکه تیر خورده،داغ دیده، استخون شکسته، بدن پُر از جراحت، این دیگه نیزه زدن نداره، اومد بالا سَرِ حسین، دیدن حسین داره شکر خدا میکنه، تا دهان باز شد... سومی شمر بود، مقاتل میگن: دو کارِ زشت شمر کرد، اول پاش رو گذاشت رویِ سینه، دوم پنجه زد به موهایِ ابی عبدالله...اما اسمِ چهارمی نیومده که بشه لعنش کنیم، چهارمی رو فقط مردها متوجه میشن، دید یه خواهری به سر زنان داره میاد، رفت سراغِ این خواهر، میگه: اینقدر لگد به پهلوهایِ زینب زد... اسمت رو بُردم زیرِ بارون، بارون گریه کرد تربت گذاشتم لای قرآن، قرآن گریه کرد *اویس قرنی شنید دندون پیغمبر شکسته، زد دندونِ خودش رو شکست، یا اباعبدالله! شرمنده ام من هنوز زنده ام...* غریبِ رو نیزه، اصلاً خبر داری به من جسارت کرد، یه مَردم آزاری تو کوچه و بازار، مارو می چرخوند اونی که تو گودال، با پا برت گردوند ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Rmezani_Babolharam_net_Asre10.mp3
10.18M
|⇦•اَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآء... و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده روز عاشورا محرم ۹۹ به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ﺁﯾﺖ اللّه ﻗﺎﺿﯽ (ره): ﺩﺭ ﻭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍ علیه السلام کوتاهی نکنید، ی ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻭﻟﻮ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮔﺸﺎﯾﺶ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻫﻢ ﻧﺸﺪ، ﺩﻫﻪ ی ﺍﻭﻝ ﺗﺮﮎ ﻧﺸﻮﺩ. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 کلیپ های و واتس آپ ویژه ماه محرم هم اکنون در↶ @babolharam_story @babolharam_story 👌یه کانالِ بسیار کاربردی .. لطفاً پس ورود بر لینک بالا، کلمه پیوستن یا JOin را کلیک نمایید.👆
|⇦•از همان روز ازل .. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها سرالمسستودع فیها بعدد ما احاط بهی علمک » «السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک ...» از همان روز ازل بعد هدینای حسین دهنم خورده به شیرینی حلوای حسین نقطه‎ی دلبری خالق و بنده، حرم است وسط سجده روی تربت اعلای حسین متولد شده‎ی چشم امام حسنم آمدم گریه کنم گوشه‎ی دنیای حسین به تباکی وسط اهل بکاء خوشحالم همچنان قطره که افتاده به دریای حسین دَم اگر داده مسیح از دودَم ارباب است جان ناقابلِ من بسته به امضای حسین زیر قولم نزدم با همه‎ی بار گناه سر وقت آمده‎ام روضه‎ی شب‎های حسین *هرجوری بود خودمُ رسوندم .. سلام آقا که الان روبروتونم من ایستادم زیارت نامه میخونم حسین جانم .. یه کاری کن پای من از این روضه ها کنده نشه آقاجان .. من همه زندگیم و سرمایه‌م تو این اشک ریختن برا توِ .. سرمابه ای که دارم همین اشکِ چشممِ .. روایت میگه فردای قیامت به گوهری میارن تو صحرای محشر که همه انبیاء و اولیاء میگن قیمت این گوهرُ مشخص کنید هرکسی یه قیمتی میزاره، از جانب حق تعالی نداره میرسه این گوهر خیلی با ارزش ترِ .. ندا میرسه صاحب این گوهر رو بگید بیاد .. یه مرتبه همه میبینن یه آقای بی سر واردِ محشر میشه .. صاحبِ این گوهر حسینِ .. چیه اون گوهر؟! ندا میرسه این گوهر اشکِ بر حسینِ .. خودِ صاحبِ گوهر قیمتشُ مشخص کنه .. این شبا به چشمات خواهش کن بگو یه قطره اشک برا حسین بریز .. * محض اینکه نبُرَد پای من از روضه‎ی او بگذارم سرم را به کف پای حسین اربعین پایِ پیاده بروم یا نروم فیض چای نجفی می‎برم از چای حسین چقدر نام تو زیباست اباعبدالله مشق شب تا سحرِ من شده املای حسین وحشت و ترس ندارم ز شب اول قبر آبرو داده به من وعده‎ی فردای حسین شانه‎ی عرش خدا جای عزیز نبوی ست پس چرا گوشه‎ی گودال شده جای حسین جلوی چشم تر فاطمه کمتر بزنید عوض بوسه، نوک چکمه به اعضای حسین ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Fadaeian_Moharam_9905_1.mp3
12M
|⇦•از همان روز ازل .. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● فریادهای اَحلی مِنَ العَسَلِ قاسم(ع) تفسیرِ عِندَ رَبِّهِم یَرزَقُونِ قرآن است... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•پهلوی این نیزه به تو.. / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● امشبم شبِ امام حسنِ .. بربم درِ خانه‌ی پسرش .. شب عاشورا هرکسی یک سوالی می پرسید، این آقا هم سوال کرد: عموجان! من هم فردا شهید می شم یا نه؟ *امشب هم من میخوام از امام حسین (ع) بپرسم عاقبت ماهم به شهادت ختم میشه یا نه؟ ان شاالله اباعبدالله ازمون سوال کنه شهادت در ذائقه شما چه طعمی داره؟ ان شاالله ماهم سریع جواب بدیم: «احلی من العسل» شیرین تر از عسلِ .. آخه میگن برا مومن، وقتی میخواد جون بده (روایت عرض میکنم شیخ عباس تو منازل الآخره میاره) یک گلی بهش میدن؛ بو میکنه و از دنیا میره .. میخوام عرضه بدارم برا قاسم گل نیاوردن، یه عده از اینا تا خودشو معرفی کرد و گفت من پسر حسنم؛ یک عده از اینایی که تو جنگ جمل، از امام حسن(ع) زخم خورده بودن؛ گشتند دورُ بر سنگ جمع کردند. شروع کردند سنگ بزنند .. ــــــــــــــــــــــ داغ مدینه دلتو گرفته پهلوی این نیزه به تو گرفته نمیشه وایسم و تماشا کنم دست سیاه کاکُلِتو گرفته گفتی حسن همین برای تو بد شد هر چی که شد سر همین حسد شد زنده بودی هنوز ولی بمیرم مرکب اومد از رو تن تو رد شد گلم چقدر خوش قد و بالاشدی رفتی توی لشگر و تنها شدی چی شد تو اون شلوغیا که آخه یه ساعته هم قد سقا شدی با پر سوخته پر زدی عزیزم میشه جوابمو بدی عزیزم چیکار کنم که پیش چشم تارم مثل عسل کِش اومدی عزیزم شاعر: ـــــــــــــــــــــ دلم یه روضه خواست شب ششم دلم به کربلا شده عازم تو که دو بخشه اسم شیرینت چرا هجا هجا شدی قاسم؟ شبیه مجتبی شدی و دشمن عقده ی باباتُ به دل داره خدا بخیر کنه داره سمتت بارون تیر و نیزه میباره بوی مدینه کربلا اومد حسن غریبه بچه‌شم بیشتر روی سینت که پا گذاشت اون اسب یهو چی شد که داد زدی مادر زره نبود ولی کفن داری فدات بشم شدی مث بابا بذار نگات کنم دم آخر حسن شدی با این قد و بالا کفن شده برات لباس جنگ زره برات نمیشه اندازه بابا تو کوچه شد زمین حالا دشمن برات یه کوچه می سازه بغض جمل تو سینشون پر بود اسباشونم به جنگت آوردن کشیده شد قدت بین اسب ها تو رو به کل کربلا بردن ــــــــــــــــــــ همچین که اومد تا صدای قاسم رو شنید؛ دید صدا میزنه: «عموجان قاسمتُ دریاب» یه جمله ای اباعبدالله داره، صدا زد:« قاسمم! سخته منو صدا کنی و من نتونم برات کاری کنم.» (این جمله شما رو یاد کجا میندازه؟ ..) یه خانمی هم پشت در صداش بلند شد .. علی رو حلال کن، واسه زخم بازوت علی رو حلال کن، واسه درد پهلوت علی رو حلال کن، واسه دست بستش نتونست که برداره، اون در رو از روت ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Fadaeian_Moharam_9905_2.mp3
4.62M
|⇦•پهلوی این نیزه به تو.. / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● فریادهای اَحلی مِنَ العَسَلِ قاسم(ع) تفسیرِ عِندَ رَبِّهِم یَرزَقُونِ قرآن است... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
•|یا قاسم‌ابن‌الحسن مددی|• . پشتِ لشکر همه با ترس به هم می‌گفتند پسـرِ شیـر جمـل نیست؟ چه جنگی دارد .. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•با غمت میخرم آقا خوشیِ .. / و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شب ششم محرم 99 به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● با غمت میخرم آقا خوشیِ عالم را و به عالم ندهم تا به ابد این غم را * مرحوم حاج آقای کوثری رحمت الله علیه که عمری برای حضرت امام روضه میخواندن نقل از پدرشونه که از روضه خوان های با اخلاص بودن داشت رد میشد دید بچه ها یه تکیه زده بودن توی محل، حاج آقا رو که دیدن گفتن حاج آقا فقط روضه های بزرگ میری نمیای برای ما یک روضه بخوانی؟! گفت چرا نمیام ! نشست کنار بچه ها روی زمین یه روضه خواندن و بچه ها اومدن یه چایی برای آقا آووردن دلش نیومد بخوره .. این بچه ها دست میکردن توی این لگن آب، کثیف شده بود آبه جوری که بچه ها نفهمن چایی رو خالی کرد پشت چادر؛ گفت بچه ها من برم به روضه‌م برسم .. تشکر کردن و رفتن . شب خواب حضرت صدیقه سلام الله علیها رو دید، آقای کوثری سلام کرد به بی بی، بی بی جوابشو با ناراحتی داد گفت خانم جان مادر جان یک عمرِ دارم نوکریتونو میکنم چه خطایی از من سر زده ؟! فرمود اون چایی رو ما درست کردیم جلوت گذاشتیم .. حالا این بیت: و به عالم ندهم تا به ابد این غم را حرف دل همتونه .. هیچکس نمیتونه این گریه کردن برای حسین رو از ما بگیره ..* ریشه‌ی بیرقتان عزتمان بخشیده از سرم باز مکن سایه‌ی این پرچم را نمک روضه‌ی مارا خود زینب داده شور ما زنده کند خیل بنی آدم را دم من هست حسن باز دمم هست حسین تا نفس هست نگیر از نفسم این دم را ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Taheri_moharram99_shb6_1.mp3
1.15M
|⇦•با غمت میخرم آقا خوشیِ .. / و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شب ششم محرم 99 به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ✍️توصیه‌های سردار به مداحان: باید بر بستر روایت و در مسیر توسعه‌ی باشد. اگر مداحی تعلق به انقلاب نداشته باشد، قسم می‌خورم که این مداحی قابل قبول نیست. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•دشمن شناس بود و .. / و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم 99 به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● دشمن شناس بود و سرباز بی بدل بود فرزند بی مثالِ جنگ آور جمل بود شمشیر میکشید و سر روی خاک میریخت مثلِ علی اکبر در رزم بی مثل بود ارثیه‌ی پدر بود عشق عمو حسینش در کربلا شد اثبات عشقی که بی خِلَل بود ترسیده بود اَزرق چون در کشاکش جنگ همواره کار قاسم آوردن اجل بود *ازرق شامی از دلاوران سپاه ابن سعدِ ملعون بود وقتی این آقازاده اومد با اون هیبت که هیچ زرهی به تنش نخورد .. راوی میگه داشت میرفت به میدان پاش به رکاب اسب نمیرسید .. (عیبی نداره یه خورده جلوجلو بری به روضه* اما وقتی داشت از میدان میاوردش سینه‌ی حسین به سینه‌ی قاسم بود پاهاش به زمین میکشید .. گفت کی میاد به جنگش؟! ازرق شامی گفت برای من که افت داره من یکی از بچه هامُ میفرستم چهارتا از بچه هاش که دلاور بودن فرستاد هرکدوم فرستاد قاسم بن الحسن به یه ضربه‌ی شمشیر به درک واصلش کرد .. خودش گفت گناه عرب به گردن من باشه اگر داغشُ به دل مادرش نذارم .. اما داغشُ به دل مادرش قاسم گذاشت .. ازرق که روی زمین افتاد قمر بنی هاشم گفت لا حول و لا قوة الّا بالله .. ابی عبدالله میگفت جانم قاسم ..* هرکس که در جدالِ با چشم هایش افتاد مستأصل و پریشان دنبال راه حل بود تاریخ غبطه خورده إن تَنکرونی اش را اینکه همیشه حرفش همراه با عمل بود *گفت شهادت نزد تو چطوریه قاسمم؟! عرضه داشت احلی من العسل سه بار ابی عبدالله فرمود فِداکَ عَمُّکَ .. عمو جان فردا منم شهید میشم؟! فرمود به بلای عظیم دچار میشی قاسم .. من اینو خوندم برای این بیت یاد کنیم از اونی که عاشق شهادت بود* یک عمر مثلِ قاسم در نزد حاج قاسم طعم خوش شهادت احلی من العسل بود *هرکاری کرد عمو اجازه نداد .. به دست و پای عمو افتاد .. دیشب خود عمو گفته قسمت توام میشه! چرا بهم اجازه نمیده؟! هرکاری کرد فرمود نه قاسمم برگرد خیمه .. تو امانت داداشم حسنی .. اومد تو خیمه زانوهای غم بغل گرفت .. جانم به این مادر، جانم به مادرای شهدایی که خودشون بچه های خودشونُ آماده میکردن میفرستادن میدان .. اومد تو خیمه حضرت نجمه جلو آمد .. غصه نخور من نمیتونم ببینم پسرم زانوی غم بغل گرفته .. الان بهت یه چیزی میدم ببری پیش عموت، دیگه میدونم عموت نه نمیاره یه ساروق بسته ای رو باز کرد یه دستخطی رو بیرون آورد حضرت نجمه بوسید .. گفت اینو ببر بده عمو بهت اجازه میده بری میدان .. دیدن دست خط امام حسنُ گرفته با لبخند داره میاد سمت عمو .. عموجان بازم اجازه نمیدی؟! ببین بابام نوشته .. نوشته حسین جان کربلا من نیستم جونمو فدات کنم .. اما پسرام همراهتن .. نذار آبروم پیش مادرم زهرا بره .. (هرچی برای اینجا گریه کنی کمه والا) چرا که خود ابی عبدالله نوشتن برای این لحظه که قاسم دیگه دستای حسینُ بست با دستخط امام حسن .. دست انداخت گردن قاسم اینقدر گریه کرد روایت نوشته حَتی غُشی عَلیهِما .. هردو غش کردن پشت خیمه ها روی زمین افتادن .. (امشب غریب نوازی کن از بقیع امام حسن امشب یک نگاهت کنه بگه جانم به تو گریه کن ..) رفت میدان صدای ضعیف قاسمُ شنید ابی عبدالله نوشتن مثل عقاب خودشُ رسوند .. یه لحظه ای رسید بالای سرش، دید نانجیب نشسته کاکلِ قاسم توی دستشه .. میخواد سر از بدن قاسم جدا کنه .. ابی عبدالله هم شمشیرُ حواله کرد دست این نانجیب قطع شد صدای نحسش بلند شد قومش اومدن نجاتش بدن، همه با اسب ها اومدن .. این بدن زیر پای اسب ها ..* سینه به سینه رو به حرم میبرم تو را باشد به روی زخم پرم میبرم تو را آنقدر خاطر تو برایم عزیز هست حتی شده به روی سرم میبرم تورا *من سریع میخونم رد میشم حقه‌شو ادا کن ..* چه آبرویی از من تنها خریده ای ای داغ مانده بر جگرم میبرم تو را خیلی مواظبم که نریزی ز دست من بر مژه های چشم ترم میبرم تو را *عزیز دلم، حسین داره التماسش میکنه ..* از هم مپاش کار مرا زار تر نکن من قول داده ام ببرم میبرم تورا در چشم مادرت به چه رویی کنم نگاه ای بی زره شده سپرم میبرم تورا بردند در عبا پسرم را ولی خودم هرطور هست ای پسرم میبرم تورا روشن شده‌ست چشم من از قد کشیدنت سینه به سینه رو به حرم میبرم تورا *بدن قاسمُ آوورد توی خیمه‌ی دار الحرب، کنار بدن علی اکبر گذاشت .. خود حسین نشست مابین این دو بدن شروع کرد دعا کردن خدایا این قربانی ها رو از ما بپذیر .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Taheri_moharram99_shb6_2.mp3
3.71M
|⇦•دشمن شناس بود و .. / و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم 99 به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● دست من‌گیر که این دست همانست که من سالها از غم هجران تو بر سر زده ام 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•داری پا میکشی رویِ خاکا .. / و توسل به حضرت قاسم سلام الله علیها اجرا شده شب ششم محرم 99 به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● داری پا میکشی رویِ خاکا ای وای، دیگه شدی مثل زهرا قاسم دیگه زره شد اندازت ای وای به زیر سم مرکب ها پُر خون شده بدنت منو میکُشه نفس زدنت کشته حسینُ غمت که سینه به سینه میبرمت عمو ، بمیرم برات .. چشمات به سویِ خیمه وا مونده زیر چشم تو جای پا مونده من رو خس‌خس سینه ات سوزونده چند تا نیزه تو سینت جا مونده ای وای کبوده تنت میده شمشیرا بوی پیرهنت پر خون شده روی تو یه نیزه زدن به پهلوی تو عمو ، بمیرم برات .. *اشکاتُ روی دست بگیر دستاتُ بالا ببر بحق زینب سلام الله علیها عجل لولیک الفرج ..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Taheri_moharram99_shb6_3.mp3
1.15M
|⇦•داری پا میکشی رویِ خاکا .. / و توسل به حضرت قاسم سلام الله علیها اجرا شده شب ششم محرم 99 به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● فریادهای اَحلی مِنَ العَسَلِ قاسم(ع) تفسیرِ عِندَ رَبِّهِم یَرزَقُونِ قرآن است... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•آه .. بساطم به غیر آه ندارد .. / و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شب هفتم محرم 99 به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● آه .. بساطم به غیر آه ندارد کاش بیایی, نگو که راه ندارد شیعه به دنبال لطف توست کجایی شیعه به غیر از تو تکیه گاه ندارد ما همه جمعیم در این روضه نشستیم خصم نگوید علی سپاه ندارد من که خودم را فروختم به پشیزی هیچکس اینقدر اشتباه ندارد حرف زیاد است ولی مثلِ دوتا بیت هیج گدا نامه ای به شاه ندارد گرچه سیه روی شدم غلام تو هستم خواجه مگر بنده‌ی سیاه ندارد شکر خدا را که در پناه حسینم عالم از این خوبتر پناه ندارد *خیلی از بزرگان ما این بیتُ میخوندن .. مرحوم نظام رشتی بسیار این بیتُ میگفت: شکر خدا را که در پناه حسینم .. مرحوم نظام رشتی مدت‌ها تو بستر افتاده بود تویِ بستر بیماری بلندش میکردن وضو بگیره کمکش میکردن نماز بخونه کمکش میکردن به سختی این لحظه‌ی آخر گفت دختر بیا زیر بغل‌هامُ بگیر میخوام روی پام بایستم .. گفت بابا یه عمره توی بستر افتادی برای چی روی پات میخوای باییستی؟! گفت مگه نمی بینی آقام ابی عبدالله اومده .. به احترام آقام میخوام بایستم .. رو پاش ایستاد دست به سینه‌ش گذاشت: صلی الله علیک یا اباعبدالله .. * شکر خدا را که در پناه حسینم عالم از این خوبتر پناه ندارد روی دو دستش گرفت رو به همه زد صدا زد آب دهیدش اگر گناه ندارد رو به همه زد ولی هلهله کردند گفت که لب میزند سلاح ندارد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Taheri_moharram99_shb7_1.mp3
1.7M
|⇦•آه .. بساطم به غیر آه ندارد .. / و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شب هفتم محرم 99 به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● کوچک‌ ترین هم بود با خودش تمام را موعظه کرد.. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•از حریرِ خیمه .. / و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله علیه اجرا شده شب هفتم محرم 99 به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● از حریرِ خیمه دُرّ ناب بیرون آمده روی دست آسمان مهتاب بیرون آمده از دل گهواره بر یاریِ شاه بی سپاه آستین بالازده بی تاب بیرون آمده *گرفتارا .. هفت شب گفتید اگر حاجتم داشته باشم شب هفتم به باب الحوائج علی اصغر توسل میکنم .. درستم گفتی .. بزرگان ما مراجع علما گرفتاری هاشونو میذاشتن میاوردن با روضه‌ی علی اصغر توام میکردن میگفتن آقاجان یه کاری کن ..* عازم میدان شده‌ستُ جان گرفته روی دست این دلاور زاده بی اسباب بیرون آمده *نه زره داره .. نه کلاه خود داره .. خود ابی عبدالله لباس پیغمبر تن کرد .. کلاه خود برداشت عمامه‌ی رسول خدا به سر گذاشت .. اما نذاشتن آقا حرف بزنه .. هرچی میومد صحبت کنه یه عده هو میکردن .. یه عده هلهله میکردن .. اما بعضیا لابه‌لای این هلهله ها صدا حسینُ میشنیدن که میفرمود اگر من گناه دارم این بچه که گناهی نداره .. (اگر برای این روضه امشب آب بشیم جون بدیم جا داره والا .. ) همه‌ی عالم منت حسینُ زیر این آسمون میکشن .. رو به یه عده پست و بی مقدار ابی عبدالله کرده میگه مُنّوا عَلَیّ.. منت بذارید سر ما .. من به مادرش وعده کردم .. پیرمردایِ سپاه ولوله افتاد توشون یه عده میگفتن حسین راست میگه شیرخواره چه گناهی داره بگیرید آب بهش بدید .. عمر سعد دید وضع سپاه داره به هم میریزه یه نگاه به حرمله کرد .. گفت چرا جوابشُ نمیدی .. گفت امیر بابا رو نشونه بگیرم یه بچه رو؟! گفت اگر بچه رو بزنی بابا هم میمیره .. هنوز حرفای حسین تموم نشده یه وقت دید علی داره دست و پا میزنه .. فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ .. آخ بمیرم ..* گُر گرفته مادرت از بس زبانِ خشک تو از لبت در جست و جوی آب بیرون آمده ابی عبدالله فرمود ببینید بچه‌م داره تلظّی میکنه .. (امام زمان معذرت میخوام..) * تازه‌شش ماهت شده خب از کجا فهمیده اند بهر ذبحت این همه غصاب بیرون آمده *تو رو خدا امشب ناله‌تُ نذار حبس بشه .. بذار ناله‌ی گره بخوره به ناله های رباب .. آی امان از تیر سه شعبه ..* از کمانِ حرمله سر نیزه ای عباس کُش جای تیری لحظه‌ی پرتاب بیرون آمده *این همون تیری که عباسُ از روی اسب انداخت .. یه لحظه ابی عبدالله متحیر شد سر رو نگه داره یا بدنُ .. با یک تیر سر جدا شد روی دستاش ..* ماهیِ تنگ تلظی در گلویِ تشنه ات از سه گوشه تیزیِ قلاب بیرون آمده بند به مویی شده حالا سرت زیر عبا خوب از شرم لبت ارباب بیرون آمده *بعضی بیت هاشم باید رد بشم .. بابا بالاترین روضه‌س این روضه‌ی شیرخواره .. یه وقت به خودت نگی خوب گریه کردم برای علی اصغر .. دشمن برای این روضه گریید .. وقتی اومد پیش امام سجاد گفتش که آقاجان اومدم خبر خوش بهت بگم .. آقا فرمود چه خبر شده؟! گفت آقاجان مختار قیام کرده قتله‌ی باباتون رو گرفت به سزای اعمالشون رسوند .. حضرت شروع کرد گریه کردن .. تعجب کرد؛ گفت من الان برم این خبرُ بدم آقا چقدر خوشحال میشه .. گفت آقا خوشحال نشدی؟!.. فرمود چرا خدا جزای خیر بده به مختار .. اما بگو ببینم حرمله رو هم گرفتن؟.. گفت آقا اینهمه قتله شمر سنان فرمود نمیدونید این نانجیب چه جگری از ما آتیش زد .. آخه مگه یه شیرخواره چقدر آب سیرابش میکنه ..وقتی گرفتنش گفت نانجیب شنیده ام تو جزو سنگدل ترین دشمن بودی کربلا .. گفت امیر درست میگی من همه جا جزو اونایی بودم که وقتی کار گره میخورد من شروع میکردم هلهله کردن .. گفت جایی هم شد دلت بسوزه به حال حسین؟! گفت فقط یه جا . یه لحظه دیدم بچه رو زیر عبا گرفته .. هی یه قدم میاد سمت خیمه ها .‌ دوباره برمیگرده .. به عبارتی حسین به چه کنم چه کنم افتاد ...*
Taheri_moharram99_shb7_2.mp3
2.8M
|⇦•از حریرِ خیمه .. / و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله علیه اجرا شده شب هفتم محرم 99 به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● کوچک‌ ترین هم بود با خودش تمام را موعظه کرد.. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•مادر، داری تو از اینجا میری.. / و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله علیه اجرا شده شب هفتم محرم 99 به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● مادر، داری تو از اینجا میری میری، جون منو هم میگیری انقدر دیگه شده دیر میدونم آبم بهت بدن تو میمیری .. لالا گل پرپرم بمون پیشِ من نرو از حرم .. لالا منم مادرم یه ذره بخواب علی اصغرم .. لالا ، علی اصغرم .. رفت از حرم ربابم تنها شد لبیک بی کسیِ بابا شد ای وای توی گلوی کوچیکش آخه چجوری سه شعبه جا شد ای وای، چرا بی هوا یه جوری زدن سرش شد جدا ای وای، رو دست بابا بدون صدا زده دست و پا لالا ، علی اصغرم .. این غم دل حسینُ خون کرده دیگه تن علی اصغر سرده ارباب میون میدون ایستاده مونده چطور به خیمه برگرده لالا شده درد من که قنداق تو برات شد کفن لالا من از غم پُرم چجوری تو رو به خاک بسپرم لالا ، علی اصغرم .. *بدم المظلوم به همون خونی که ابی عبدالله به سمت آسمان پاشید دستای گداییتو بالا ببر الهی بدم المظلوم عجل لولیک الفرج .. * ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Taheri_moharram99_shb7_3.mp3
2.06M
|⇦•مادر، داری تو از اینجا میری.. / و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله علیه اجرا شده شب هفتم محرم 99 به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● کوچک‌ ترین هم بود، با خودش تمام را موعظه کرد.. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net