eitaa logo
کانال ‌متن روضه
81.6هزار دنبال‌کننده
790 عکس
462 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 به عشق دنبال و باشیم نه شلوغ و پر جمعیت !!! 💔 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•«آه مالک اشتر علی».. و توسل تقدیم به ارواح مطهر شهدایِ مقاومت خصوصاً سردار دلها حاج قاسم سلیمانی _حاج میثم مطیعی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● باید با اشک غم، چشمامون دریا شه حاج قاسم مهمونِ، آغوش رفیقاشه آغوش حاج احمد، لبخند حاج همت شد وقت دیدار و، پایان یه عمر حسرت «آه مالک اشتر علی» محبوب این امت، لبریز از مِهر وَلی پای عهدت موندی، مثل عباس علی چشمت روشن شد با، اذن دیدار حسین دستت تو دستای، میر و علمدار حسین «آه مالک اشتر علی» فریاد تو توفان، چشمای تو دریا بود لبخند شیرینت، آرامش دلها بود هر شبِ جمعه این دل، با یادت آتیشه سرباز جامونده‌ات، دل تنگ نگات میشه... «آه امیر لشکر علی» «آه مالک اشتر علی» شاعران: محمدمهدي سيار و میلاد عرفان پور ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Shab3Fatemieh1-1399[06].mp3
4.27M
|⇦•«آه مالک اشتر علی».. و توسل تقدیم به ارواح مطهر شهدایِ مقاومت خصوصاً سردار دلها حاج قاسم سلیمانی _حاج میثم مطیعی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● قَدِ استُرجِعَتِ الوَدِيعَة یعنی من زهرا را ندادم زهرا را از من گرفتند... 💔 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
⛔️ هایِ وضعیت واتس آپ و اینستاگرام ویژه شهادت سردار دلها و ایام فاطمیه هم اکنون در : کانال استوری و وضعیت↶ @babolharam_story @babolharam_story @babolharam_story 👌یه کانالِ بسیار کاربردی👆👆
کانال ‌متن روضه
⛔️ #استوری هایِ وضعیت واتس آپ و اینستاگرام ویژه شهادت سردار دلها و ایام فاطمیه هم اکنون در : کانال
. دوستان ساعت‌ها برا این کانال زحمت میکشن، لطفاً حمایت کنید و در نشر مطالب کمک حال باشید☝️🙏
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•تازه میان کوچه قلبم .. / و توسل به حضرت زهرا سلام‌الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تازه میان کوچه، قلبم به درد آمد حیدر برهنه سر بود، حیدر برهنه پا بود از بس که قطره قطره، بر پایِ تو چکیدم تابوت من سُبک تر، حتی زِ بوریا بود ای آخرت وفا کن، با ما شکسته دلها با ما شکسته دلها، دنیا که بی وفا بود دست ها را بُرده بر ابرو چرا؟ از علی، زهرا گرفته رو چرا؟ ساخته معمارِ یثرب اینقدر کوچه ها را تنگ و تو در تو چرا؟ عادت شمع است از سَر سوختن شمع من می سوزد از پهلو چرا؟ با تنِ تب دار با حالِ خراب خانه را خود میکنی جارو چرا؟ مجتبی قبل از همه فهمیده بود راه می رفتی تو با زانو چرا؟ *درِ خونه ی مهاجر و انصار رو زد ... با امیرالمؤمنین، دستِ بچه هاش رو هم می گرفت، از داخل خونه می گفتن کیه داره در می زنه؟ علی می گفت: فاطمه تو جواب بده... اگه بدونن منِ علی پشتِ درم در رو باز نمی کنن... هیچ کسی جواب نمی داد ... تا رسید در خونه  معاذ بن جبل، حضرت گفت : حرفهای پیغمبر رو یادته، نمی خوای من رو یاری کنی؟ رو کرد به حضرت زهرا و به امیرالمؤمنین گفت: غیر ازمن کسی هم هست کمک ما بیاد یا نه؟ حضرت فرمود: نه ... گفت: پس کمک من فایده ای نداره ... حضرت فرمود: برو دیگه نمی خوام ببینمت از جلو چشمم دور شو... این طور جواب ولیِ خدا رو نمی دادن... ابی عبدالله گفت: حُر جوفی من سابقه ی بد تو رو می دونم ... اگه بیای کمکم کنی ، قول میدم همه رو پاک کنم... نِگون بختِ بیچاره، کمک ابی عبدالله نکرد... بهانه آورد گفت : اما یه اسبی دارم ... یه شمشیری دارم بردار بِبَر ... حضرت فرمود: من اسب و شمشیر نمی خوام ... من می خوام خودت رو نجات بدم ... اگه نمیای نیا خداحافظ....حضرت رفت .. یکی دیگه هم بی ادعا ...گریزانِ از حضرت، مثل زهیر ...هرجا ابی عبدالله خیمه می زد ...می رفت خیمه اش رو یه جای دیگه برپا میکرد. نکنه چشمش به چشم حسین بیوفته...حسین بگه بریم کربلا... یه منزلی علی‌رغمِ میلِ باطنیش با ابی عبدالله هم منزل شد ..همش خدا خدا میکرد .. نکنه پیک حسین بیاد سراغش... یه وقت دید یه کسی داره در خیمه رو میزنه... زهیر! آقام حسین باهات کار داره.. تا اومد این پا اون پا کنه ... خانومش گفت: خجالت بکش... پسر فاطمه داره صدات میزنه.... تو داری تامل میکنی؟ تعلل میکنی؟ برو ببین باهات چیکار داره...تاریخ ننوشته اون ملاقات حضرت با زهیر چه خبر بود... اما وقتی برگشت خندان برگشت... گفت : خانم بار و بندیلت رو جمع کن برو شهر و دیارت ...گفت چی شده ؟ گفت حسین من رو کربلایی کرد دارم با حسین میرم کربلا... اما چیزی نگذشت ابی عبدالله اومد مقابل لشکر به چپ و راست خودش نگاه کرد ... فریاد زد: "اَینَ المُسلِم، اَینَ الحَبیب ؟"دونه دونه اصحابش رو صدا زد .. کسی نیست جوابم رو بده؟ "هَل مِن ناصِر یَنصُرُنی؟"کسی نیست کمکم کنه؟ یه وقت دید تو خیمه ولوله شده...صدای گریه ی زن و بچه بلنده... برگشت به خیمه ها گفت: زینب جان ! من که تو رو آروم کردم اینطور داری ناله میزنی... گفت : داداش وقتی صدای غربتت بلند شد ... هیچ کسی نبود جوابت رو بده ... علی اصغر گهواره رو یه تکونی داد.... خودشو از گهواره بیرون انداخت... یعنی بابا رو من هم حساب کن....منم هستم.. * ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
991025-Babolharam-salahshor-roze2.mp3
3.39M
|⇦•تازه میان کوچه قلبم .. / و توسل به حضرت زهرا سلام‌الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● می‌گفتند علی(ع) زیاد میخندد، به درد حکومت کردن نمیخورد! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
/ و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄• دم به دم موقعِ سینه زنیِ روضه ی فاطمه ناگفتنیِ بچه ها بلند بلند گریه کنید به خدا مادرمون رفتنیِ مَردِ مِیدونیم، ولی گریه کنیم همه بی معطلی گریه کنیم بیشتر از فاطمه این روزا باید به حال و روزِ علی گریه کنیم مردمِ مدینه اکثراً بَدَند دستِ رَد به سینه ی علی زدند بسکه بُردنِ علی دیدنی بود خیلیا بَرا تماشا اومدند *عمامه رو دور گردنش انداختن هِی می دویدن...* من خودم فدایِ اشکِ چشاتون خدا پشت و پناه مادراتون بچه سیدا منو حلال کنید روضه ناموسی می خونم براتون اومدن به هر دلیلی بزنن گُل یاسُ رنگِ نیلی بزنن فکرش رو بکن چهل تا بی حیا تو کوچه زنش رو سیلی بزنن تو برو بیا می‌زد فاطمه رو خیلی بی هوا می زد فاطمه رو حق داره علی بمیره به خدا یه غلام سیاه می زد فاطمه رو خیلی بی عاطفه هستن به خدا راهشو تو کوچه بستن به خدا تویِ لَفّافِ میگم غیرتیا بارِ شیشَه اش و شکستن به خدا *یه روز زنها اصرار کردن به اُمِ ایمَن ...یه وقتی برا ما بگیر بریم عیادتِ فاطمه... فاطمه به ما اجازه نمیده... اجازه گرفت زنها اومدن دور بستر فاطمه نشستن... اُم ایمَن به نیابتِ از بقیه شروع کرد به حرف زدن... خانم اینا اومدن حالتون رو بپرسن... خانم فرمود: چی بگم ؟ حال و روزم معلومه..* دیوار می کند کمکم راه می روم... *عذرخواهی کردن نتونستیم کاری بَراتون بکنیم.. به عیادتون بیایم .. اختیارمون دستِ مردامونِ.. حرفا رو که زدن...خانم گفت: گله ای از شما ندارم ولی یه چیزی تو دلم مونده... اون وقتی که اومدن درِ خونمون رو آتیش زدن.. شما می دونستید اوضاع من چطوره... تو اون اوضاع یه زن باید می اومد کمک من میکرد ... شما دور خونه ما حلقه زده بودین... صدای ناله های من رو می شنیدید ..هیچ کسی نمی اومد کمکم کنه.. خدا فضه رو نگه داره...اگه فضه نبود بین در و دیوار جان داده بودم... هر چی صدا زدم "یا اَبَتا" کسی شرم نکرد .. علی رو اومدم صدا بزنم دیدم دستاش رو بستن..کشون کشون علی رو دارن می برن... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
991026-Babolharam-ahmadi-roze.mp3
3.67M
/ و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄• می‌گفتند علی(ع) زیاد میخندد، به درد حکومت کردن نمیخورد! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•این پیرْهَن‌خالی است یا .. و توسل به حضرت زهرا سلام‌الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۰ _ استاد حاج منصور ارضی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● همراه با خاکستر پروانۀ خویش شمعِ شبستان را کفن کرده است خانه دارد سیاهه می زند جبریل در عرش رَخت عزاداری به تن کرده است خانه نایی برای دردِ دل کردن نداری حتی برای گفت و گو هم ناتوانی بار سفر بستی ولی وللهِ زود است حالا نمی شد بیشتر پیشم بمانی هر روز یک رنگ اند این نامرد‌ مَردُم مابین قومی سُست پیمان گیر کردم دیگر به نجّار محل بی اعتمادم میخ کج در را خودم تعمیر کردم این پیرْهَن‌خالی است یا که پیکر توست این که میان بستر تو خواب رفته؟! حتی برای حیدرت تشخیص سخت است آنقَدر جسم لاغر تو..،آب رفته! بر روی گلبرگ تو جای پنجه انداخت ای رَذل!این گُل لایق سیلی زدن بود!؟ آن گوشواری را که گفتی: "کوچه گُم شد" امروز دیدم فاطمه.. دستِ حسن بود با هر نفس آلاله‌ می کاری عزیزم پیراهنت هر لحظه گُلگون است زهرا این آسیایِ گندمِ تو کُشت ما را... هر روز دستاست پر از خون است زهرا طرز قنوتت جانِ حیدر را گرفته داری علی را رو به قبله می گذاری اِی بشکند دست مغیره،دست قنفذ حتّی توان ربنا خواندن نداری در پشت در یک سوم از سادات کم شد "با محسن من هرچه کرد آن میخ در کرد" تو بار شیشه داشتی، دیوار بو بُرد ا‌ی کاش می شد زودتر "در" را خبر کرد دیگر برایم وا نکن این بقچه ها را اسباب بازی اش نشان دادن ندارد لالاییِ تو عرش را سوزانده..،بس کن گهوارۀ خالی تکان دادن ندارد آهِ حسین از اشتها انداخت ما را جای دو لقمه نان فقط غم خورد هر شب دلواپس تشنه‌لبت اصلاً نباشی زینب برایش آب خواهد بُرد هر شب تو هستی و پیش نگاهت..،چکمه‌پوشی پا روی عرشِ سینۀ او می گذارد با پا به خشکی لب او می زند.. شمر مانند قنفذ.. بی حیا رحمی ندارد امروز میخی که به پهلویت فرو رفت سرنیزه‌ی فردای گودال است زهرا آن گوشواری را که بین کوچه گم شد آغاز غارت های خلخال است زهرا شاعر: ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net