eitaa logo
کانال ‌متن روضه
88.1هزار دنبال‌کننده
819 عکس
496 ویدیو
71 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•تمام عالم این شبها... و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده نفسِ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تمام عالم این شبها پریشان اباالفضل است دلم تنگ نشستن زیر ایوان اباالفضل است مسیر قرب می خواهی برو از شارعُ العباس صراط مستقیم حق خیابان اباالفضل است شفاعت کار زهرا باشد اما در صف محشر به دست حضرت مرضیه دستان ابالفضل است *بی بی می خواد بخره همه رو،باید وسیله بیاره، میخواد یکی یکی اهل محشرو شفاعت کنه هر کسی با یه وسیله شفاعت میشه، بعضیها با سر بریده ی حسین، وقتی بی بی پر چادرو کنار میزنه همه میبینن یه سر بریده رو دست گرفته، خیلیا با این سربریده شفاعت میشن و میرن، خیلی از اهل محشر کارشون با این سر بریده راه میفته، ولی اونایی که مثل من جاموندن و هنوز شفاعت نشدن غصه نخورن، اصلا من دوست دارم بمونم میخوام با یه وسیله دیگه شفاعت بشم. یه مرتبه بی بی پر چادرو کنار میزنه همه میبینن دوتا دست بریده رو دست میگیره صدا میزنه آی گریه کنای عباسم..* به او ام البنین درس ادب آموخته آری ادب ریزه خور حُسن نمایان اباالفضل است صدو سی و سه بار از دل بخوان باب الحوائج را تمام روزی عالم از احسان ابالفضل است نمیدانم چه دینی دارد اصلا ارمنی شهر همیشه روز تاسوعا مسلمان اباالفضل است *خیلیا میان از این دستهای بریده حاجت میگیرن کارشون راه میفته بعد من و تو که اینهمه شب اومدیم و رفتیم یعنی به ما چیزی نمی رسه از این سفره؟یکی از علما کارش گیرافتاده بود گره باز نمیشد تو خواب آقا رو‌ دید گفت: چرا خدا رو به حق مادرمون قسم نمیدی..امشب کار داریم با عباس، یه ساله چشم انتظار بودیم شب عباس برسه، اصلا همینقدر که منو کشوندی آوردی منو زنده نگه داشتی که به امشب برسم به خدا از سرم زیاده..* به جز این خانه نشناسیم همه مدیون عباسیم هر آنکس سینه زن گشته ست مهمان اباالفضل است نه تنها ذکر خاکیها سخن از عبد صالح شد میان عرشیان صحبت از ایمان اباالفضل است فدای بچه های فاطمه بودن مرام اوست کفیل زینب است و حرمتش جان اباالفضل است رقیه دارد آرامش سر دوشِ ابوفاضل دم لالاییش ترتیل قرآنِ اباالفضل است نشد تنها گذارد لحظه ای حتی حسینش را فداییش شدن همواره، پیمان اباالفضل است ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•وفا داری او را... و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده نفسِ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شب تاسوعاست همه منتظرند روضه ی بی دست بخونم همه منتظرند من امشب بگم یااباالفضل.امشب روضه نمیخواد اینقدر از وقتی که از برادرش حسین شنید. گفت: عباسم نبودی یه روزی ریختن درخونمون، در خونمون رو آتیش زدن، از همون روزی که شنید از حسینش، عباسم نبودی انقدر غلاف به بازوی مادرم فاطمه زدن. هی با خودش می گفت: ان شاءالله دستام قطع بشه.. غلاف به بازوی مادرت زدن حسین جان، ان شاءالله بازوهای من فدایی مادرت بشه ..* وفاداریِ او را جستجو از مشک آبش کن نظر کن بر روی آن، جای دندان اباالفضل است اباالفضلی ترین مرد جهان مهدی موعود است امام عصر ما، پاره گریبان اباالفضل است *سوار مرکب که می شد این پاها رو زمین کشیده می شد از بس که قد رعنایی داره، پا در رکاب مرکب نمیره انقدر قد و بالاش بلنده. یه روزی همچین که سوار مرکب شد زهیراومد جلو،گفت: عباس وقت داری یه خاطره برات تعریف کنم گفت بگو‌میشنوم، گفت: یادمه بابات بعد از فاطمه دنبال یه زنی می گشت رشیده باشه ازش بچه های رشیدی بیاره، مادر تو رو بهش پیشنهاد دادن ، رگ غیرت عباس بیرون زده حرف مادر منو داری میزنی! وقتی امیرالمومنین با این خانم ازدواج کرد،فاطمه وقتی اومد تو خونه ی علی،بچه دارشد خدا تو رو به او داد مادرت قنداقه ی تو رو دور سر حسین چرخوند. گفت: بلا گردون حسین بشی، مادرت منتظر این روز بود بابات علی منتظر امروز بوده قرار بوده تو بیای بلاگردون حسین بشی. گفت حالا که این جور شد زهیر، نشونشون میدم، چنان نهیبی به اسب زد رکاب اسب پاره شد اینه عباس، مگه کسی جرات می کنه مقابل عباس بایسته.فلذا ابی عبدالله میدونه عباس بره میدان کسی رو زنده نمیگذاره.عباسشو صدا زد عباس،جونم داداش، میخوام یه حرف درگوشی بهت بزنم،جونم داداش! قربونت برم، عباسم بالاخره منوتو امروز میریم ما هر چقدرم بجنگیم چند نفرشون رو میتونیم بکشیم اینا خیلین، بالاخره منو تو امروز کشته میشیم، اگه میشه میخوای بری دست به قبضه ی شمشیر نبر.چرا دادش؟آخه هر ضربه ای به اینا بزنی اینا به دخترم میزنن، به خواهرم میزنن اینا به رباب میزنن هرچی بهت زدن نیزه شمشیر،هیچ کاری نکن یعنی داداش هر چی منو زدن؟آره هر چی زدنت جوابشونو نده، باشه داداش، فلذا همچین که میخواست بره میدان،مشکو برداشت اول رفت تو خیمه ی بچه ها، رقیه رو بغل گرفت.قربونت بره عباس،من دارم میرم فک نکنی تنهات میزارم از بالای نیزه حواسم بهت هست هر جایی زدنت بگو یا اباالفضل من خودمو‌ میرسونم.رفت میدان نیزه نبود شمشیر نبود چهارهزار تیرانداز، همه به یه نقطه خیره شدن یه نقطه رو نشونه گرفتن. همه ی این چهارهزار تا هر کدوم تیر می زدن دوباره بعدی رو برمی داشتن. اوستای همه ی اینا حرمله ست.تازه میگه هر جارو‌که من میگم بزنید مشکو نشونه بگیر. همه ی چهارهزار تیرانداز یه نقطه رو نشونه گرفتن یه مرتبه عباس یه نگاه کرد دید بارون تیر داره میاد خودشو انداخت رو مشک،تیرها به مشک نخوره ،عین روایته اینقدر به این پشتش خورد مثل خارپشت شده، بدنش پر از تیره، اما یه جایی دیدن با تیر و کمان از عباس برنمیان، راهشو بستن دوره اش کردن، جلوشو گرفتن صف کشیدن جلو خیمه ها رو گرفتن از هرطرفی میرفت راهشو میبستن .همچین که تیر به مشک خورد آبها قطره قطره داره میریزه ،دیگه وقتی امید عباس ناامید شد.* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده نفسِ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ همچین که کار تموم شد آب مشک خالی شد امیدی به چیزی نداره دستها قطع شده رو اسب نشسته با پاهاش محکم اسب رو‌گرفته تیر به سینه خورده تیر به چشم خورده دیگه جایی رو هم نمیبینه دستم نداره افسار اسب رو بگیره هی کنه به سمت خیمه ها. یهو اون نامرد اومد جلو گفت: عباس عباس میگفتن تویی! گفت نامرد یه موقعی اومدی من دست در بدن ندارم اگه دست می داشتم بهت نشون می دادم، عباس! تو دست نداری من که دارم عمود رو برد بالا چنان با عمود به فرق عباس زد. خودش تاکید کرده شب تاسوعا این روضه رو بخونید. هر شخصی میخواد از بالا بلندی بیفته دستاشو سپربدنش می کنه، صورتش آسیب نبینه، تیر تو سینه فرو رفته، تیر تو چشم فرو رفته، همچین که رو اسب نشسته دید این تیر داره اذیتش می کنه تیر رو بین دو زانو قرار داد تا سرو خم کرد کلاهخود ازسر عباس زمین افتاد فرق عباس مشخص شده اون نامرد اومد جلو چنان با عمود به فرق عباس زد. از بالای اسب‌ چنان زمین خورد این تیر تا نیمه تو چشم فرو رفته بود ولی همچین که زمین افتاد دیگه تا ته تیر تو چشم فرو رفت. دیگه چشم عباس جایی رو نمیبینه فقط یه بویی به مشامش میرسه چقدر این بو برام آشناست. دید یه خانمی میگه عباسم مادر، آخه مادر من که اینجا نبوده ام البنین که کربلا نبوده. این صدای کیه،عباسم منو نشناختی مادر؟ نه بی بی جان نشناختمت ،چشمامم که نمیبینه ،خدا رو شکر که چشماش ندید آخه دست به کمر گرفته،عباسم قربونت برم ، دستاتو که بریدن تازه مثل من شدی ، عباسم درد که نداری قربونت برم؟ نه خانم جان! نمیخواید معرفی کنید خانم جان؟ آخه بین اینهمه لشکر کی هستید شما؟ چقدر صداتون مثل خواهرم زینبه، صدا زد عباسم من مادر حسینم، انقدر عباس خجالت کشید من جلو حسینم پاهامو تا حالا دراز نکردم جلو مادر حسین، دیگه آبرو برا عباس نمونده که هی پاها رو رو زمین می کشید. مادرم چته؟ خانم جان ببخشید منو طاقت ندارم بلند شم والا باید جلو شما بایستم. گفت: قربونت برم عباسم منم مثل تو سه ماه تو بستر افتاده بودم تو یه ضربه خوردی عباسم من انقدر اون نامرد به بازم زد..... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•نه آب مانده برایم... و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده نفسِ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نه آب مانده برایم نه آبرو چه کنم نه باده مانده نه چیزی از این سبو چه کنم *ابی عبدالله اومد بالا سر عباسش، به فرض اینکه دید ابی عبدالله تلاش می کنه عباسشو ببره..صدا زد حسین!* به فرض اینکه مرا سمت خیمه ها بردی اگر سکینه به من گفت آب کو چه کنم به پای مشک سرو چشم و دست را دادم ولی. به روی زمین ریخت آرزو چه کنم از اینکه آب رساندم به خیمه ها یا نه اگر که ام بنین کرد پرس و‌جو چه کنم بدون دست شدم من که پای می کوبند عزیز فاطمه درمانده ام بگو‌ چه کنم دودست خونی من یا اگر که مادر تو به اشک دیده ی تر داد شستشو چه کنم ببخش دیدن دست بریده باعث شد برات زنده، غم ماجرای کوچه کنم چهارتا یل ام بنین فدات شوند تو را چو دوره کنند از چهار سو چه کنم برای حنجر تو سینه ام به تنگ آمد اگر که نیزه نشیند بر این گلو چه کنم ببینم از سر نیزه سه ساله را که کسی به قصد کشت دویده به سمت او چه کنم و یا که از سرنیزه ببینم افتاده ست سرت به زیر سم و‌ چکمه ی عدو‌ چه کنم بگو ببینم اگر خواهرت شود جایی کنار راس تو با شمر روبرو چه کنم *دو نفر در این عالم با غم ناموس کشته شدن، نه اینکه غم تیر و شمشیر و زهر نه، دو نفر به غم ناموس کشته شدن. یکیشون امام حسن بود تو کوچه ها وقتی دید مادرش رو کتک میزنن. دیگه تا عمر داشت با همین سرکرد آخرم با همین غم کشته شد. یکی هم عباسه، همچین که رو زمین افتاده دید ابی عبدالله داره بهش نزدیک میشه...* سقای دشت کربلا ابالفضل دستش شده از تن جدا ابالفضل ام البنین در کربلا نبودی واویلا بر فرق عباست زدن عمودی واویلا قد حسین بن علی تا شده واویلا پای عدو به خیمه ها وا شده واویلا خواهرت به نفس نفس افتاد خیمه دست شمر و شبث افتاد *حاج اکبر ناظم شب تاسوعا رو منبر داشت برا حضرت عباس روضه میخوند. بچه اش مریض بوده یه نفر اومد وسط نوحه گفت ، حاج اکبر دخترت مرد، تموم کن بریم‌ خونه..حاج اکبر گفت: کار من برا عباس نوحه خوندنه کار عباسم مرده زنده کردنه، چند لحظه ای گذشت نوحه اشو خوند خم به ابروش نیومد. یهو یه نفر اومد گفت: حاج اکبر، گفت بچه ات زنده شده..کار دست عباسه امشب..* تو حسینی صدای پاهاتو خیلی وقته که خوب میشناسم میدونم باورش برات سخته این منم روی خاک، عباسم قبل از اینکه برم به سمت فرات منو سقا خطاب می کردند قبل از این وقتی قول می دادم روی حرفم حساب می کردند آخرین خواهشم ازت اینه آخرین خواهش منه تنهاست مشک خالی شده ولی سرده برسونش به خیمه ی زنها *آخه وقتی میخواستم بیام دیدم بچه ها دومنارو بالا زدن شکمها رو رو مشکای خالی گذاشتن..* منو تا زنده ام نبر خیمه تا که شرمنده ی رباب نشم آروم آروم بذار گریه کنم تاخودم از خجالت آب نشم داداش نگو‌گریه نکنم بخدا فقط خجالتمو سخت تر میکنی اگه ببری بدتر از چیزی هم که میبینی با عبا هم نمیشه که ببری منو اینجا رها کنو برگرد تا نبینند که خالیه دستت به رقیه بگو عمو گفته من همیشه مراقبش هستم *خیلی دلم برا رقیه تنگ میشه داداش یه چیزی بگم دوتایی باهم بسوزم* پیش پای تو‌ مادرت اومد چادرش رو کشید روی سرم من میتونم داداش صدات کنم چون که زهرا صدام زد پسرم *حسین جان! میخوای برگردی خیمه.. چجوری برگردم تو هنوز زنده ای، مگه نمیبینی اینا منتظرن تو پیش من بمونی* مادرت روضه ی تو رو‌ میخوند روضه ی سینه ای که سنگینه فاطمه گریه کرد و من دیدم با همین چشمی که نمیبینه والشمر جالسٌ نفس مادرش گرفت ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•دستم ز دامن تو ... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده نفسِ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دستم ز دامن تو نگردد رها حسین ای دستگیر نوکر بی دست و‌ پا حسین جز تو کسی به کاسه ی ما اعتنا نکرد تنها امید ظرف غذای گدا حسین حب تو ترس معصیتم را زیاد کرد ای مظهر تجلی خوف و‌ رجا حسین هر کس مسیر عاشقیش را سوا نکرد فردای حشر می کند او را سوا حسین حکم قبول بندگی ماست با خدا حکم قبول نوکری ماست با حسین آدم برای گریه به تو آفریده شد بانی خلقت همه ی انبیا حسین ان شالله خدا قسمت کنه بری خانه ی خدا،مصاف،سعی و صفا، مروه، بعضیا میگن اونجا همونجاییه که آدم توبه کرده وقتی از بهشت روندنش انقدر گریه کرد سالها چندین سال گریه می کرد دیگه دید اوضاعش خیلی بهم ریخته، خدایا نمی خوای محلی به ما بذاری، جبرییل اومد میخوای یه راهی بهت یاد بدم خدا تو رو ببخشه،آره خیلی وقته دنبالشم، چه راهی بلدی.هر چی من میگم تکرار کن"یاحمید بحق محمد" ،آدمم تکرار می کرد"یا عالی بحق علی "آدمم تکرار می کرد ."یا فاطر بحق فاطمه"یا محسن بحق الحسن" یا قدیم الاحسان" اینجا که گفت هم جبرییل گریه می کرد هم خود آدم گریه می کرد.یا قدیم الاحسان بحق الحسین این اسم چیه که من نمتونم اسمشو بگم گریه امونمو نمیده ،من سالهاست دارم اشک میریزم ولی این اشکم یه جوری دیگه ست، دلم شکست کیه این؟شروع کرد روضه بخونه ، از فرزندهای تو یه آقایی میاد بنام حسین ، تو یه سرزمینی به نام کربلا اونجا دوره ش می کنن گیرش میندازن با لب تشنه می کشنش ،یعنی آب بهش نمیدن؟ نه ادم آب بهش نمیدن اینقدر هی میگه جگرم میسوزه ولی کسی بهش محل نمیده.یه نفر اومد جلو‌ گودال گفت مگه نمیگفتی بابات ساقی کوثره، چرا به بابات نمی گی آبت بده؟ ظرف آب رو جلو ابی عبدالله گرفت گفت ببین حسین آب هست بهت نمیدیم آبها رو‌ جلو ابی عبدالله رو زمین می ریخت. آب رو زمین می ریزم ولی به تو نمیدم حسین...* حسین جان! دمنوش روضه ات دم عیسی بن مریم است هرچایخانه ات شده دارالشفا حسین در کشتی نجات رقیه ست ناخدا ما را همین سه ساله رسانده ست تا حسین *کی به ما یاد داد گریه کردنو، حسین حسین گفتنو یاد داد* ذکر تو را به روی لبم مادرت گذاشت سرمایه ی محبت زهراست یا حسین ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•هرگاه بی قرار حریم تو... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده نفسِ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آقا الان همه صحنه ها رو تو‌کربلا داره میبینه، میبینه چجوری عمه اش دست به سر گذاشته.این بچه ها رو چجوری کنار خودش تا تل آورده ، داره میبینه چجوری زینب چادرشو جلو چشم بچه ها گرفته بچه ها این صحنه رو‌نبینن ، میبینه چجوری جدش حسینو‌ دوره کردن، داره میبینه چجوری دارن با شمشیر می زنن با نیزه می زنن ، با سنگ می زنن همه رو داره آقا میبینه ما فقط یه چیزی میشنویم..* آقاجان! هر گاه بی قرار حریم تو میشویم باید پناه برد به صحن رضا حسین دلشوره ی زیارت تو‌ می کشد مرا این اربعین مرا برسان کربلا حسین *امشب همه روضه خونن، امام رضا هم داره اینجور روضه میخونه..* ریان بن شبیب جد ما رو غریب گیر آوردن ریان بن شبیب ابو واسه حبیب دیر آوردن تو شیب گودال سرازیر شد حسین پیر شد آه ته گودال زمین گیر شد حسین پیر شد بلا سر زینب آوردن سر و بردن به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو‌دعوا بود ناله کشیدم‌ من سر تو رو بردن دیر رسیدم من یه گوشه ی گودال مادر و دیدم من که رفته بود از حال دیر رسیدم من افتان و خیزان و نفس بریدم من دیر آمدم دیدم سرت دست سنان بود گودال منبر بود و زخمت روضه خوان بود افتاده بودی زیر نعل تازه ی اسب با اینکه زیر پای تو هفت آسمان بود این نامرتب بودنت تقصیر شمر است تاراج جسم تو ولی فکر سنان بود انگشترت هر چند دست یک نفر رفت پیراهنت اما به دست این و آن بود نزدیک‌ مغرب شمرجسمت را رها کرد ازخون وضو میساخت هنگام اذان بود دندان تو افتاد روی خاک گودال جنس عصای پیرمردان خیزران بود با قامت خم رفتم از گودال بیرون یادش بخیر آن روز که زینب جوان بود *یادته چه زندگی خوبی داشتیم از همون روزی که مادرمو تو کوچه ها زدن گفتم دیگه این زندگی زندگی نمیشه، یادمه دعا می کردی ان شاءالله مثل مادر بشم الان که دارم میبینمت چقدر شبیه مادر شدی، نیزه به پهلوت زدن طعم دردپهلو رو کشیدی، کاش میشد منم درد پهلو رو بچشم،تا این حرفو زد یه عده اعراب ریختن تو گودال، انقدر با تازیانه به پهلوش زدن* آنقدر سخت شد جدا سرِ تو که بلند است آه مادر تو پیش زنها خجالتت دادند پیروهن نیست روی پیکر تو فکر می کردی آخرش با شمر بشود هم مسیر، خواهر تو من نگفتم‌کجاست انگشتر که نگویی کجاست معجر تو اولین ضربه کربلا لرزید سر گودال مادری افتاد از حرم یک نگاه پر خواهش به لب کندخنجری افتاد دومین ضربه شمر هم لرزید چکمه اش بر گلو ترحم کرد ناله ی یا بنی ای آمد خنجری دست و پای خود گم کرد سومین ضربه غنچه ای پژمرد لاله در چنگ‌ خار و خس افتاد سینه ای غرق زخم بود اما خنجری کند از نفس افتاد چهارمین ضربه پنجمین ضربه وضع حنجر وخیم تر می شد ششمین ضربه هفتمین ضربه فاطمه داشت بی پسر می شد هشتمین ضربه کعبه هم لرزید درد بر استخوان مماس افتاد نهمین ضربه خنجر کهنه پشت گردن به التماس افتاد دهمین ضربه کاسه ی صبر لشکری رفته رفته سر می رفت زودتر از سر بریده به شام قاصدی داشت خوش خبر می رفت نوبت ضربه ای عجیب رسید یازده بار آسمان غش کرد حرمله سمت خیمه ها می رفت در حرم معجری جوان غش کرد وای از ضربه ی دوازدهم ضربه ای که سنان پسندتر است شمر با دستهای لرزان گفت چه کسی نیزه اش بلندتر است؟ *دید صدای ابی عبدالله هنوز بلنده، هی میگه "یاغیاث المستغیثین"داره با خدا مناجات می کنه آبروی اینها داره میره، همچین که دید داره میگه "یا غیاث المستغیثین" نیزه رو برداشت چنان تو دهن ابی عبدالله زد..* ای وای پر از زخمی ای وای پر از خونی عطشان اگه بودی عریان نمیمونی نترس اگه غارت شده پیروهنت چادرمو میندازم رو بدنت منم شبیه خیمه هات می سوختم کاشکی خودم برات کفن می دوختم خدای من خدای من عریانه بچه ی با حیای من خدای من خدای من سر بریدن بچمو رو پاهای من خدای من خدای من ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•رو به هر کس زدم.. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده نفسِ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رو به هر کس زدم مرا پس زد هیچ کجا کوی آشنا نشود اشک اگر آبرو نگه دارد راز من با تو بر ملا نشود ما محرم گرسنه ی اشکیم کاش چشمی کم اشتها نشود گریه کن همنشین معصومی است تا قیامت از او جدا نشود زهد بی حبّ تو فقط ضرر است پس کسی بی تو با خدا نشود پرچمت اعتبار منزل ماست بی تو این خانه ها بنا نشود وادی طور ما حسینیه هاست نطق ما هر کجا که وا نشود وا مکن از سر خودت ما را سفره ی شاه بی گدا نشود *امشب سفره دهه اول رو جمع می کنن کی قراره سفره رو جمع کنه؟ خیلیا میگفتن امشب شب آخره به مادر بگو، بی بی جان این نوکرا یازده شبه برا حسینت گریه کردن، همه ی ما یه درد مشترک داریم دردمون کربلا اربعینه* دوای درد مرا هیچ کس نمیفهمد مگر کسی که شب جمعه کربلا رفته بی پناهم پناه من زهراست دستم از چادرش رها نشود تعزیه دار روضه ی تو رضاست او نگرید عزا عزا نشود حج نوکر طواف شش گوشه ست مکه خوب است کربلا نشود کل عالم به پات جان بدهد باز حق غمت ادا نشود ته گودال رفت و آمد بود روی جسمت برو بیا نشود دختر کوچک تو نخوابیده کاش دورت سر و صدا نشود کاش آقا تو بی کفن نشوی کاش سهم تو بوریا نشود هم از بابت کودکان خاطرت جمع هم از بابت کاروان خاطرت جمع به زینب سپردی اگر دختران را دلت قرص آسوده جان خاطرت جمع به جانت قسم آخر انگشترت را بگیرم من از ساربان خاطرت جمع اسیریم بعد از تو و دشمن از ما نخواهد شنید الامان خاطرت جمع نترسم ز بی حرمتیها برادر نبازم ز زخم زبان خاطرت جمع قسم خورده ام بانگ‌ مظلومیت را رسانم به هفت آسمان خاطرت جمع شبیه علی از جمل فاتحانه برون آیم از امتحان خاطرت جمع بود قصه ات تا أبد در میان شود پرچمت جاودان خاطرت جمع ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین اجرا شده ۱۴۰۳به نفسِ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *بریم ببینیم تو این لحظه ها و ساعتها کربلا چه خبره؟ کسی خبر داره؟ بچه بودم یادمه شام غریبان بعضیا با شمع میومدن تو‌روضه ، برام سوال بود،بعد فهمیدم آخه امشب این بچه ها نه جا داشتن نه سر پناه داشتن، همه جای صحرا تاریکه ، نه نور و چراغ داشتن فقط دو سه تا خیمه ی نیم سوخته بود که بی بی همه رو جمع کرد زیر این خیمه ها ، همه ی بچه ها رو بی بی یکی میخوابونه، دست سر همه میکشه همه رو نوازش می کنه، همه رو یکی یکی رو‌پاهاش می خوابونه، همچین که خوابیدند یه آماری گرفت دید یکی دو تا از این بچه ها کمند.صدا زد خواهرشو، ام کلثوم بیا خواهرم، ببین این بچه ها کم‌شدن یا چشمای من ضعیف شده میشه تو هم بشماری؟ آدم که داغدیده ست حواسش نیست.حواسم نیست همه ی حواسم به گوداله، ببینم کسی میره روی داداشم یه چیزی بندازه؟ بی بی هم شمرد دید یکی دو تا از بچه ها کمند. تازه با همه ی خستگیش، اینهمه از صبح تا حالا داغ دیده،اینطرف و اونطرف دویده، خسته شده، زنه.. زنها ضعیف تر از مردان، گرچه اگر مرد هم بود دیگه از پا می نشست ، تازه وقتی دید بچه ها کمند گفت بلند شو خواهرم بریم تو این صحرا بگردیم تو این تاریکیها؟ آره بریم ببینم این بچه ها کجا رفتن.تو این تاریکیا هی دارن صدا میزنن، بچه هارو نمیتونن پیدا کنن تا اومدن دیدن زیر بوته ها دوتا بچه دست گردن هم انداختن.همچین که یه تکونشون داد دید دوتایی با هم افتادن، هر جفتشون جون داده بودن، نمیدونم زیر دست و پای اسبها جون داده بودن،نمیدونم از ترس جون دادن، یا وقتی گوشوارشونو‌ کشیدن جون دادن. ولی یکی دیگه از بچه ها هنوز کمه تو تاریکیها دنبالش میگشتن یه مرتبه بی بی صدا زد خواهرم من میدونم این بچه کجا رفته، کجا رفته خواهرم؟ از صبج هی نگاهش به گودال بود. همچین که باباش لبهاش بهم میخورد هی میگفت جگرم، به من میگفت عمه کاش می شد یکم برا بابام آب میبردیم. اومدن تو تاریکیها با هزار مکافات گودالو پیدا کردن دیدن این بچه خودشو انداخته رو بدن بی جان باباش، دست گذاشت رو شونه ی این بچه، دخترم عزیز دلم! اینجا چی کار میکنی؟تو این دل شب گودالو از کجا یادگرفتی اومدی،صدا زد عمه خیلی دلم هوا بابامو کرد. خیلی دلم برا بابام تنگ شده، چجوری گودالو پیدا کردی؟ عمه جان! هی زیر لب میگفتم أبه، تو این صحرا هی صدا می زدم بابا، این طرف میرفتم میگفتم بابا، یه مرتبه دیدم یه صدای آشنایی میاد میگه داره میگه إلیّ ، دیدم صدای آشناست. دی م صدا، صدای بابامه بیا دخترم، تا اومدم جلو دیدم از حنجر بریده ی این بدن داره صدا میاد دخترم بیا تو بغل بابا. اما کار اینجا تموم نشد اینجا بهونه ی باباشو گرفت خودشو هرجوری بود رسوند به باباش، اما یه جای دیگم من سراغ دارم، اینجا دختر خودشو رسوند به باباش، یه جا هم تو‌ خرابه، هی صدا می زد بابا، بابا...یه مرتبه دیدن یه سربریده تو طبق گذاشتن جلوی دختر، این سر و مقابلش گرفت ...* نکنه روبرومی خودتی یا عمومی نشناختمت هنوزم خودت بگو‌ کدومی صورت نصف نیمه حال سرت وخیمه به همه گفتم این سر تموم‌ زندگیمه منو زدن، دشمنت سرم ریخت منو زدن، صورتم بهم ریخت تو‌رو زدن، نیزه ها و‌ خنجر تو رو‌ زدن، به پیش چشم مادر ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•ساربان خواست... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده نفسِ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ساربان خواست که انگشتریت را ببَرد دید بایست که انگشت تو را هم ببُرد سارقی خواست که غارت بکند پیروهنت دست انداخت گریبان تو را هم بدرد دیگری داشت به سر نقشه ی عمامه ی تو گفت شال کمرت را ز چه با خود نبرد آن یکی گفت که در کوفه کسی حتما هست زره پاره و خونین تو را هم بخرد اخنس انگار مهیای سرت بود ولی شمر می خواست خودش از بدنت سربِبُرد گفت قاتل به سنان بن انس با وحشت چه کنم خنجر اگر حنجر او را نبرد *میدونم خیلی خسته ای، ولی هیچکدوم خسته تر از زینب نیستیم همه ی این صحنه ها رو بی بی داره میبینه..* آخرالامر به رزازی تو تن دادند گشت ده مرکب تازه نفس از روی تو رد خوب از حال که رفتی به روی سینه نشست گفت جز من چه کسی گندم ری را بخورد جرعه ای آب ندادند و بریدند سرت تشنه لب هیچ کسی سر ز غریبی نبرد ای وای پر از زخمه ای وای دلم خونه دنیا برام امشب، شام غریبونه باید برم ولی دلم جا می مونه پیش تن تو، توی صحرا میمونه باور نمی کنم ازت جدا میشم تنهاترین تنهای کربلا میشم برادرم برادرم چاره چیه بدون تو باید برم برادرم برادرم پاشو داداش قرآن بخون پشت سرم این لحظه ی آخر، خیلی نفس گیره دارن میگن پاشو دارن میگن دیره *یکی داره فریاد می زنه میگن بریم دیگه دیر شده* سرت تموم‌راه دور و برمه ای سایه ی سرم سایه ت رو سرمه دلواپس معجر دخترات نباش تو قافله خودم مراقبم داداش تو درد و‌ درمون منی آرامش دل پریشون منی تو درد و درمون منی بی کفن کرب و بلا جون منی *همچین که خیمه ها رو آتیش زدن، آقا دستور دادن "علیکنَّ بالفرار"همه ی این زن و بچه تو صحراها می دوند همه دارن فرار میکنن، به سمتی پناه میبرن.دومن یکی از این بچه ها آتیش گرفته ،میگه دیدم دنبالش کردم آتیش دومنشو خاموش کنم هر چی میدید من میدوم دنبالش ، این دخترم از ترس فرار می کرد یه جا نفسش گرفت، خسته شد ایستاد گفت: آقا! من چیزی ندارم هم گوشواره هامو بردن هم النگوهاموهم خلخال،چیزی ندارم دنبال من گذاشتی، گفت می خوام آتیشتو خاموش کنم گفت مگه آب داری؟ آری آب آزاد شده گفت: میشه یکم آب به من بدی؟ آبوریختم تو ظرف گرفتم جلوی بچه، دیدم ظرف آبو گرفت هی داره این طرفو اون طرفو‌ نگاه میکنه. دنبال چیزی می گردی؟ گفت شما می دونی گودال قتلگاه مقتل بابام‌ کدوم طرفه؟چی کار داری؟ آخه دیدم‌اون لحظه ی آخر که شمر نشسته بود رو سینه ش، این لبهاش مثل دو تا چوب خشک بهم میخوره، هی صدا میزنه جگرم..ای حسین....* داداش! جلوی نامحرما معذبم من زینبم خواهر تو جلوی نامحرما معذبم، چی بگم از حنجرِ تو * از قدیم رسم بوده شب آخر می رفتن درخونه ی مادر و میزدن، منم دنبال راه گریزی میگردم بریم مدینه، امشب خیلی این بچه ها رو زدن، خیلی عمه ی ما رو زدن، از بس کتک خورده بودن خوابشون نمی برد یکی میومد می گفت عمه، پهلوم درد می کنه، یکی میگفت عمه صورتم خیلی میسوزه، یکی میومد میگفت عمه بازوم خیلی درد می کنه، تو کوچه هم همینجور شد در خونه ی مادر مون همینجور شد. امام صادق فرمودند: خدا رحمت کنه اونایی که برا مادر ما فاطمه بلند بلند گریه می کنند. همچین که مادر اومد پشت در، مادر ما هجده ساله بوده، جوون بوده، پا به ماه بوده، همچین که اومد پشت در، اون نامرد چنان با لگد به در زد کار به اینجا ختم نشد تازیانه رو گرفت انقدر به این بازو زد..* صدای در، دری که تو شعله سوخت دری که یه میخو توی سینه دوخت صدای جیغ توی خاکستر و دود کی میدونه چی تو دست فضه بود بابام با اشک داره فریاد می زنه این زنی که میزنید زن منه ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•راندن درماندگان اصلا... و توسل به راوی دشت کربلا امام‌محمدباقر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه..." راندنِ درماندگان اصلا نمی آید به تو جز عطا، ای آسمان، اصلا نمی آید به تو دل شکسته آمدم سویت پناه آورده ام... دل شکستن، بی گمان اصلا نمی آید به تو من سرم خورده به سنگ و ناتوان برگشته ام قهر با این ناتوان، اصلا نمی آید به تو حقِ من این است رسوایم کنی با این وجود حضرت صاحب زمان اصلا نمی آید به تو ما عزاداران زهراییم پس با این حساب بستنِ در، رویمان اصلا نمی آید به تو مرا با یک نظر اهلِ نظر کن مرا تا زنده ام اهلِ سحر کن اگر هر جا که من هستم نیایی بیا ،من میروم زین جا گذر کن اگر رد میشوی از این محله نگاهی بر گدایِ بی وفا کن پس از آنکه گذشتی از گناهم نصیبم یک سفر، کرب و بلا کن.... نگرانم نگرانم نکند من به محرم نرسم.... *شاید تا محرم دیگه بهت اجازه ندن بگی حسین...تا زنده ای بگو حسین ....بگو حسین...* در دو روز زندگیم غربت فراوان دیده ام بارها از پیکر خود رفتن جان دیده ام *اگه یه بچه کوچک یه صحنه بدی رو ببینه سعی میکنی راهتو عوض کنی تا روحیه اش آسیب نبینه. این آقایی در کربلا چهار پنج سال بیشتر نداشته یه چیزایی با چشمای خودش دیده..هر چی هم بخوایم بگیم تحمل مردا بیشتر از زنهاست تحمل پسرا بیشتر از دخترهاست.نمیدونم حرفمو فهمیدی یانه..اگه این آقا در کربلا چهار پنج سال بیشتر نداشت اما میتونه تحمل کنه..قربون اون سه ساله ای برم که سرِ بریدهٔ باباشُ براش آوردن..گفت: همهٔ ما رو با همدیگه مثل سلسله ای بستن..اولِ سلسله، امام سجاد ..تهِ این سلسله، عمهٔ ما زینب ما، میون این سلسله.. آقا رو میزدن تا تند حرکت کنین اگه تند حرکت میکرد ما رو زمین میفتادیم. اگه آروم حرکت میکرد آقا و بچه ها رو میزدن..اما میگه یه جایی رسیدیم آقا هرچی این طناب رو میکشه دید سلسله حرکت نمیکنه..چی شده چرا بی بی ایستاده؟وقتی به مجلس یزید رسیدن عمه ما دوتا دست رو حلقه در کرد هی صدا میزنه من وارد این مجلس نمیشم دختر علی کجا ؟مجلس حرام کجا.؟میدونی چیکار کردن.....تازیانه ها رو کشیدن اینقدر به بازوی عمهٔ ما غلاف زدن تازیانه زدن.....ای حسین ...یه جای دیگه بانویی دست به بازوی علی گرفت گفت نمیذارم ببرینش..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•کاش میشد باز برگردی... و توسل به بابب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *تو زیارتنامه دو تا از شهداء کربلا مظلوم قید شده یکی مسلمه یکی عباس. تو حرمش هم که میری تو مسجد کوفه نوشته: مظلومنا... حالا میگم که یه مظلوم دیگه هم هست چقدر شباهت بین این مظلوم با اون مظلومه. این مظلوم کوفه ست. ولی اون مظلوم مدینه ست. کاش می شد باز برگردی به شهر مادرت تا که راحت جان دهد این کفتر نامه برت من نوشتم که بیا ای کاش دستم می شکست کاش می شد پیک من هرگز نیاید محضرت حسین جان حسین جان نامه هاش رو نخوانده پاره کن آتش بزن هیچکس اینجا نخواهد ماند یار و یاورت یکمی هم رحم کن بر دلخوشی ها ی رباب جان من برگرد تا زنده بماند اصغرت اصغرت نقشه ها دارند در سر کارها هم با سرت *آقا جان تو این شهر دارن میچرخن می بیننم اینا بازارهاشون بعضی از مغازه هاشون شبانه روز دارن کار می کنن می دونی کدوم مغازه ها ؟آهنگراشون شبانه روز دارن شمشیر تیز می کنن، نعل تازه به اسب می زنن. همه ی شهر دارن آماده میشن بعضی از این بچه هاشون دارن سنگ جمع می کنن نمی دونم چه خبره..* نیزه داری نیزه اش را تیز تیز تیز کرد تا بیفتد با تمام آن به جان اکبرت مشک هایت را حسابی پر کن اینجا آب نیست رحم کن بر آبروی حضرت آب آورت لااقل اهل و عیالت را ببر یک جای امن گنگ و سربسته بگویم وای موی دخترت چشم های مردمِ اینجا هرزه است وای می ترسم بیفتد در نگاه خواهرت غریب و تنها با دست بسته می برنم با سر شکسته سیلی که خوردم مزه ی دست بی حیاها رو چشیدم روضه های مدینه رو من دیگه دیدم طعنه ها که علی شنید منم شنیدم بی هوا سیلی خوردن و من فهمیدم توی غریبی مردنو من فهمیدم پسر عمو میکشنت برگرد برگرد بروی خاک می کشنت برگرد برگرد این روزا خیلی خرابه کوفه جون رقیه نیا به کوفه تو شهر کوفه هیچکسی نیست منتظر اومدن تو نقشه کشیدن برای پیروهن تو اینا نمی خوان که باشه سر رو تن تو نقشه دارن واسه سرت آقا برگرد کینه دارن از پدرت آقا برگرد نامه ها رو بزار کنار جون مسلم دخترا تو کوفه نیار جون مسلم حرفای کوفی همش دروغه این روزا بازار خیلی شلوغه هجوم آوردن.. یکی خنجر می خره یکی یه نیزه یکی به اسبش می زنه نعلای تازه یکی سه شعبه برای تیراش میسازه زنده ات نمیذارن اینا وای وای وای یه حرمله دارن اینا وای وای چه بی‌حیان چه بد دهن وای‌وای وای *اگه بخوام روضمو بخونم اینطوری امشب میگم.. روضه ی شباهت این آقا به مدینه اینه.. اینجا شما شنیدید کوچه اونجا هم شما می شنوی کوچه، اینجا می‌شنوی طناب اونجا هم شما میشنوی طناب، اینجا می‌شنوی غریب گیرش آوردن اونجا تو مدینه تو کوچه ها غریب گیر آوردن، اینجا می شنوی چند نفر ریختن سر یه نفر تو کوچه ها امام حسن میگه یهو دیدم ریختن سر مادرم.. حسین ....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•وقتی نفس از سینه ... و توسل به بابب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بریم در خونه ی مسلم ابن عقیل خیلی غریبه این آقا.. وقتی نفس از سینه بالاتر نیاید جز ‌هق هق از این مرد غمگین بر نیاید خیلی برای آبرویت بد شد اینجا آنقدر بد دیدم که در باور ندارم در را خودم بر روی دشمن باز کردم گفتم به طوعه تا که پشت در نیاید سوگند خوردم در مدینه بعد زهرا خانم خانه پشت در دیگر نیاید *درس امشب ما اینه نکنه بچه‌ها اماممون تنها بمونه ها.. این آقا وقتی نماز ایستاد پشت سر این آقا خیلی شلوغ بود تا سلام نماز و داد یه نگاه پشت سرش کرد دیگه هیچکس نبود همه رفته بودن. مسلم شروع کرد تو کوچه پس‌کوچه ها غریبونه قدم زدن. از این کوچه به اون کوچه کسی در رو بروش باز نمی‌کنه. می‌خوام روضه رو خوب تو‌ ذهنت تصور کنی. یعنی یه لحظه برو کوفه ببین چه خبره. توی کوچه پس کوچه‌ها که قدم میزنه اصلا ذهنش جای دیگه‌ است. همینطور فقط دست رودستش میزنه میگه عجب کاری کردم نامه نوشتم بیای. کاش دستم میشکست نامه برات نمی نوشتم بیای. اومد کنار یه دیواری تکیه داد غریبونه نشست. همینطور که نشسته بود دید یه پیرزنی در خونه رو باز کرد. پرسید کی هستی انگار غریبه ای اینجا چیکار می‌کنی؟ گفت: آی پیر زن من مسلمم. تا این حرفو زد پیرزنه به سرش زد گفت سفیر حسین تو هستی من محب حسینم. میشه امشب بیای منزل ما.. من فقط موندم اینایی که با مسلم این کارا رو کردن با حسین می خوان چکار کنن. اومد به منزل این پیرزن که اسمش طوعه است اتاقی به مسلم داد دائم غذا برای مسلم میآورد.اما میدید لب به غذا نمی‌زنه هر دفعه که میرفت تو اتاق میومد میدید هی سرشو گرفته با خودش زمزمه می کنه. بگم مسلم داره چی میگه بیچاره میشی.. هی آب می‌آورد هی غذا می‌آورد آقا چرا نمی‌خوری؟ هی سرشو گرفته داره میگه حسین باشه بیا ولی زینبو نیار.. آب آورد گذاشت گفت: آقا چرا نمی‌خوری؟ مسلم سرشو گرفته میکه آقا علی اصغرتو نیار. رفت و دوباره برگشت دید هنوز داره حرف میزنه آقا اگه می‌خوای بیای بیا اما سه ساله اتو نیار حسین. صبح شد دور خونه رو محاصره کردن هی دارن بد و بیراه میگن طوعه اومد پیش مسلم گفت:من الان میرم ردشون می‌کنم. تا این حرفو زد مسلم گفت: نه خانم شما نمی‌خواد برید پشت در خودم میرم. چرا آخه؟ آخه اینا بددهنن یه وقت یه چیزی می‌گن اینا بی حیان ما یه خاطره بدی از مدینه داریم. اومد پشت در دلت کجا رفت. خودش تو نامه نوشته می‌دونی چیکار کرد..بزرگان میگن می‌فرمایند: تو نامه اون نانجیب اینطوری نوشته به معاویه ملعون میگه من هرچی توان داشتم جمع کردم تا دیدم صدا نفس های فاطمه داره میاد چنان به در زدم..* برا حرف مردم ازت دست کشیدن دیدن حرف پول همه پس کشیدن یه آتیشی ساختن که تا ریشه سوختم به یه کیسه گندم حسینو فروختن اینا که می‌گفتن مرید تو هستن ببین که دستامو با چه بغضی بستن یه عمری به سینه زدن سنگتون رو حالا با همون سنگ سرم رو شکستن تو خاک غربت می‌میرم فدا سر تو کاشکی می‌شد نیایی و پا نمیذاشتی همش بین مردم دم از جنگه اینجا روی پشت بوما پر از سنگه اینجا یتیم های کوفه نمکدون شکستن حالا تو کمینه یتیمات نشستن اینا دست و بازوی سنگینی دارن میگن قنفذ و زجر از یه تبارن همه به زناشون یه قولی میدن که یه جفت گوشواره غنیمت بیارن *طوعه می گه وقتی مسلمو دستگیرش کردن رفتم ببین باهاش چکار کردن ؟..تا رفتم دیدم بدنشو از بالای دار العماره زمین انداختن سر از بدنش جدا کردن بدن مسلمو به اسب بستن تو کوچه های شهر کوفه دارن زمین می‌کشن میگن هرکی همراه حسین باشه این میشه. رفتم ببینم دیگه می خوان چکار کنن میگه یه مرتبه رفتم دیدم بدن مسلمو به این قلابای قصابی آویزون کردن. اینجا بدن این آقا رو به اسب بستن تو کوچه ها دارن می کشونن اما اسم اسب میاد یاد چی می افتی کربلا بدن عزیز فاطمه رو زیر سم اسبا له کردن ...حسین* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net