eitaa logo
کانال ‌متن روضه
88هزار دنبال‌کننده
819 عکس
496 ویدیو
71 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
⇦🕊روضه و توسل بسیار جانسوز _ ویژۀ شب جمعه و ایام اسارت خاندان آل الله _سید رضا نریمانی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ می خوام فریاد بزنی امشب بلند بلند برا ارباب گریه کنی .. پیغمبر سفارش کردن به دخترشون که نگران نباش. (می خوای بی بی رو از نگرانی در بیاری؟ آی نوکرِ امام حسین می خوای بی بی رو از نگرانی در بیاری؟) پیغمبر فرموده باشن : دخترم از امتِ من یه عده ای میان اونا برا حسینت بلند بلند گریه می کنن ... رفته بودم سر بازار لباسی بخرم ... *یا الله یا الله .. ببینم حقشو ادا میکنی یا نه؟ ...* رفته بودم سر بازار لباسی بخرم یادم آمد تنِ عریانِ اباعبدالله ... *آخ بمیرم برات ... دو بیت دیگه منو کمک کن با نفس خستم ولی تو همه جوره داد بزن میخوام شعر بخونم امشب روضه بخونم* علتِ سوختنِ چوب در آتش این است چوب ها خورده به دندانِ اباعبدالله آه از شامِ غریبان ... *(آه که بلدی بکشی؟) فرمود آه میکشی ثواب تسبیح داره ... اونایی که اشک ندارن بگن آه حسین ....* آه از شام غریبان که به صحرا افتاد شعله بر دامنِ طفلانِ اباعبدالله ... شاعر: *دلت آماده شده می خوام روضه بخونم .. بسم الله الرحمن الرحیم .. بریم در خونه ارباب* ناله بزن با ناله از گودال لشکر را ببر زینب بیا این شمرِبا پا رفته منبر را ببر ... *جان .. جان .. بعضیا فهمیدن من چی میگما ...* چون مادر خود بر کمر چادر ببند ای شیر زن از زیر دست و پایِ این مردم برادر را ببر ... *من دیگه نمیخوام مقدمه بچینم حرف آخرمُ میزنم یا الله ...* این فرصتُ پیش آمده دیگر نمی آید به دست دامن کشان دامن بیاور با خودت سر را ببر ... ناله بزن ... *خوب شد تاریک کردینا اون لحظه هم کربلا هوا تاریک شد دیگه زینب ندید .. اون لحظه ای که اسبا میومدن .. آی حسین ...* ناله بزن فریاد کن اما همش بی فایده س این شمر از این از اینجا نخواهد رفت مادر را ببر ای لشکر بی آبرو اینگونه عریانش نکن پیراهنش را بر زمین بگذار معجر را ببر *امافیکم مسلم؟... یه نفر نیست بهش آب بده .. ای لشکر بی آبرو ... نهیب زد بی بی : اما فیکم مسلم؟... تا ابن سعد شنید روشو برگردوند. گفت آی نامرد ، مگه نمی بینی پسر پیغمبرِ ؟.. دارن اینطوری میکشن ....* ای لشکر بی آبرو اینگونه عریانش نکن پیراهنش را بر زمین بگذار معجر را ببر *همه شعر یه طرف این یه بیت یه طرف* انگشتری که ضربه خورده در نمی آید زدست جایش النگوی منو این چند دختر را ببر .... ای حسین ... یا اباعبدالله ... من در میان این شلوغی خیمه را گم کرده ام *چرا میگه شلوغی ؟ .. چون داره می بینه یه عده از این طرف دارن میرن سمت خیمه ها .. یه عده دارن اسباشون نعل میزنن .. یه عده تو گودال ریختن .. یه عده سر بقیه پیکرا می خوان غنیمت جمع کنن ... زینب اون وسط مونده ... گفت داداش :* من در میان این شلوغی خیمه را گم کرده ام از بین نامحرم بیا عباس خواهر را ببر ... پیش من نیزه ها کم آوردند به خدا سر نمی دهم به کسی غیرت اللهِ من خیالت جمع من که معجر نمی دهم به کسی دارم میرم داداش ... خیالت جمع من که معجر نمی دهم به کسی ...* تو اگر که اجازه ای بدهی خویش را پهلویت می اندازم اگر این چنتا عقب بروند چادرم را رویت می اندازم چقدر می روند و می آیند فرصت زخم بستن من نیست آمدم درد دل کنم با تو جا برایِ نشستن من نیست ... گفت داداش : جلویش را بگیر تا بلکه دستم از رو سرم بلند شود *آخه دست گذاشته بود رو سرش یا جدا یا رسول الله صلّى عليك ملائكة السماء هذا الحسين بالعرا مرمَّل بالدما مقطع الأعضا، وبناتك سبايا ... ای حسین ...* جلویش را بگیر تا بلکه دستم از رو سرم بلند شود تو که شمر را نمیکنی بیرون پس بگو مادرم بلند شود ... ناله بزن بگو حسین ...... شاعر: ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com
⚜🕊روضه و توسل جانسوز ویژۀ شب جمعه به نفسِ کربلایی حسن حسینخانی ⚜ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ از کربلایت زخمی و بی بال رفتم با چشم هایی تار از گودال رفتم از حال و روزت بی خبر بودم برادر با شمر و خولی همسفر بودم برادر با چادری خاکی سر بازار رفتم با دستِ خالی جنگ آن اغیار رفتم زخم زبان از شهر پر نیرنگ خوردم در کوفه از شاگردهایم سنگ خوردم __________ سر عاشق شدن فلک شده ام نکند مثله من گناه کنید برده آورده اند تا بخرد سر و رویِ مرا سیاه کنید اشتباهاً مرا پذیرفتند پس شما نیز اشتباه کنید بنویسید نام خویش را نوکر بعد از آن کارِ پادشاه کنید بدنم را شبی که من مُردَم لحظه ای رو به قتلگاه کنید کفنم را درآورید و سپس گریه بر بوریایِ شاه کنید شب بی گریه من نمی خواهم بعدِ مردن کفن نمی خواهم .. شاعر: __________ از ازدحام کوچه ها ترسید زینب از هم محلی کم محلی دید زینب همسایه ای داغِ دلم را تازه میکرد چادر نمازم را سرش اندازه میکرد خاکستر غم بر سر من ریخت کوفه خورشید را از شاخه ای آویخت کوفه رفتم برای ماندن اسلام رفتم با آستینی پاره شهر شام رفتم از راه های سخت و بی برگشت رفتم با دست هایِ بسته پایِ تشت رفتم از شعله ها خاکسترت را پس گرفتم از خیزران آخر سرت را پس گرفتم .. شاعر : *صلی الله علیک یا سیدنا الغریب ، سیدنا المظلوم .. سید العطشان .. سیدنا العریان .. یا مظلوم یا اباعبدالله ... دست به سر گذاشت از خیمه گاه به سمت قتلگاه می دوید ..هی صدا میزد :* تو چه کردی میان میدان شمر پاشو از رویِ جسم بی جان شمر چکمه ات را نزن به دندان شمر پاشو ورنه شوی پشیمان شمر تو که دستِ بریدنت تند است این که برداشتی کمی کُند است شاعر : حسین ...... ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com