هدایت شده از ؛کاتوره
یگانه کلاسش دیر شده بود کل راهو دوییدم، وقتی رسیدم پیشش گفتم اسب تاحالا اینجوری ندوییده بود که من دوییدم .
با اینکه خیلی دردسر کشیدم سرش و اولین بارم بود(برای پخت پاستا و این شیرینی) ولی خوب شد خدایی .