سر یه قضیهای مسئول هیئتمون میگفت یگانه یکم داد بزن .
من : خانم x بخدا نمیشه ، از این بیشتر نمیشه
وقتی نزدیک شاه عبدالعظیم شدیم اومد پیش ما گفت انشاءالله برای اون قضیه ازتون استفاده میکنیم از حنجرههاتون مراقبت کنید :))))
هدایت شده از ؛کاتوره
آره خلاصه . اولش انواع دعاها و ادعیه . آخرش انواع آهنگا و چالشا
هدایت شده از ؛کاتوره
616.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینم برای اثبات اینکه بچه های خوبی بودیم🙏🏻
هدایت شده از ؛کاتوره
بخدا وقتی اومد اینو گفت من اینجوری بودم که آی عسل . گورتو با دستای خودت کندی .
هدایت شده از ؛کاتوره
یه جاش یکی از بچه ها اومد بگه من میتونم بدون اینکه قطره ای آب از بطری بیرون بریزه بچرخونمش .
اومد اجرا کنه و همه جیغ و دست و هورا
چرخوند نصف اتوبوسو آب ورداشت =)))))
هدایت شده از ؛کاتوره
بخدا گفتیم هرکی بپرسه اینجا چرا خیسه میگیم حنانه دستشویی کرده .
هدایت شده از ؛کاتوره
حالا بطری آب هستی بود همش ریخت هستی ام تشنش بود نشسته بود وسط اتوبوس گریه کنان 🤣🤣🤣
هدایت شده از ؛کاتوره
وای وای یه جاش من وایستاده بودم بعد اتوبوس یهو ترمز کرد و من قشنگ میتونستم پرت بشم پیش راننده ولی چیشد؟ کراشِ هستی دستمو گرفت نگهم داشت
من: 🙂🙂🙂😂😂😂🙂🙂😂🙂😂😂😂🙂🙂😂😂😂