برنامه درسایی که تا فردا ساعت ۱۲ باید برسونم رو نوشتم و همینجا از خدا تقاضا میکنم تا منو از رو زمین محو کنه .
بعد مامانم به شوخی گفت چقدر رومخ میخندی ، محدثهم گفت اره
بعد نگاش کردم خندیدم و تا یه ربع بعدش دوباره داشتیم باهم میخندیدیم :))))))
باورم نمیشه سر هیچی انقدر خندیدیم که هم دلمون درد گرفت هم اشکمون دراومد😭😂