داوش فندک داری؟
نیم ساعت چهل دقیقه چُرت زد کلاس که تموم شد بلند شد گفت عه .. چیزی گفت؟ گفتم نه استاد گفت بچه ها یگان
ولی من فقط پنج دقیقه چشامو گذاشتم روهم ، مثل چی زود گذشت .
هدایت شده از ؛کاتوره
جدای از این بحث ، اون لحظه خیلی خوشحال شدم که استادمونو دارم تا با حرفاش آگاه بشم و بهتر و بیشتر بدونم [♥️]
باورم نمیشه از یه سری چیزا گذشتم و برام بیاهمیت شدن که یه روز همهٔ زندگیم بودن .
داوش فندک داری؟
باورم نمیشه از یه سری چیزا گذشتم و برام بیاهمیت شدن که یه روز همهٔ زندگیم بودن .
یگانه وقتی تصمیم میگیره به خودش و زندگیش برسه :