We need it.

اون حس خوبی که یه کتابی رو تموم میکنی و با گودرت میری سمت کتاب بعدی>>>

حس میکنم دیگه حماقت داره روح مردمو میخوره، خیابونا شبیه باغ‌وحش شده. هرکی که رد میشه یه سگ بغلشه یا کنارش داره راه میره. نژاد هر کدومشونم متفاوت و اندازه ها متفاوت‌تر. من رسما گرگ میبینم تو خیابون و اینجوری میشم که اینجا رو با قطب اشتباه گرفتن؟

خیابون که شلوغ میشه وضعیت بدتر میشه، یهو میبینی یه سگ که اندازه یه بچه ۴ ساله‌ست از زیر پات درمیاد و تو حق نداری اعتراض کنی چون عقب موندگیتو نشون میدی؟ شما حامی حیواناتید و هر چی هستید باشید، من از هر جونوری متنفرم چه سگ و گربه چه خرگوش و همستر و شهر هم باغ‌وحش نیست واقعا کلافه‌م.

شروع لیگ والیبال = حال خوب.

من هر توپی که تو زمین ژاپن میخوابه : ماشاالله ماشاالله بنازم دسنپسمصپسم

قائمی کجایی توپو بچسبونی به دماغت؟

- ☁️

عمه‌م : تو که انقدر گربه دوست داری چرا یکی نمیخری ؟ من : چون بعدش باید تو کوچه بخوابم :))))

چقدر کارایی که دوست دارم انجامشون بدم زیادن.

حس میکنم عمرم کفاف نمیده که این همه کار رو انجام بدم و توشون موفق باشم😃

خوندن امتحان تو فرجه‌هایی که داده شده ؟ نه ممنون صبح امتحان هست🙏🏻