هدایت شده از Ftme☕️
و دارم به این فکر میکنم که اگه مخاطب نبود،بازم حال و حوصله خوشگذرونی داشتیم؟یا تو خوشگذرونیها اولین چیزی که به ذهنمون میرسه اینه که:برم تو کانالم تایپ کنم؟عکسشو حتما بگیرم بزارم تو کانالم.اگه کانال یا پیج نبود،بازم انقد نگران بودیم که حتما بهمون خوش بگذره؟و این چقدر ترسناکه وقتی تو بخاطر مخاطبت اجازه میدی شخصیترین مسائل و مکالمه و اتفاقات و صحنههای زندگیتو فاش کنی!برای کی؟چی؟تهش؟
همه چیمون شده تظاهر.
این خصلت جدیدم که از یه سری حرفا خیلی راحت رد میشم و برام بیاهمیتن رو دوست دارم.
هدایت شده از [دُشمݩِعزیز]
ولی من عاشق این فشار و این خستگی و این له شدن بعد از یه روز کامل کار کردنم
عاشق وقتایی که بدنم کنترل مغزم رو به دست میگیره و از شدت خستگی نمی تونم به هیچی فکر کنم
همین وقتایی که نمی فهمم چه جوری خوابم برد